آراسته راد
حبیبالله آراستهراد
- ارزیابی من، ارزیابی است که خود حضرت آقا فرمودند که اگر اجازه بدهیم مردم درگیر مشکلات بشوند، خود مردم میتوانند مشکلات را حل کنند. ما شاهد یکی از فواید اقتصاد مقاومتی در این نمایشگاه هستیم. وقتی موارد ارائه شده در این نمایشگاه را میبینیم، با توجه به اینکه اینگونه نبوده است که امکاناتی در حد بیکران در اختیار این بچهها بوده باشد، درواقع هر کدام بهاندازه 50 برابر بزرگتر از بضاعت مالی که خودش داشته، کار کرده است. این امر نشاندهنده این است که اگر بتوانیم این کارها را ساماندهی و از آنها حمایت کنیم، که این حمایت هم در خیلی از موارد حمایت مالی نیست، حمایت یک زنجیره است، از یک جایی که یک مشکل ایجاد و نیازی احساس میشود تا یک کالایی براساس این نیاز تولید شده و بهفروش میرسد یک زنجیره است. حمایت به این معنا است که این بتوانیم به شکل گرفتن این زنجیره کمک و از آن حمایت کنیم، یعنی کسی که محصولی را تولید میکند، بتواند آن را به تولید صنعتی رسانده و بتواند بفروشد. یعنی یک اکوسیستمی درست کنیم که دارای حیات باشد، اگر بتوانیم در راستای ایجاد این امر گام مثبتی برداریم، بردهایم و اقتصاد مقاومتی که حضرت آقا فرمودند شکل میگیرد.
سؤال
- باشگاه یک جمعیت بسیار زیادی را در زیرمجموعه خود قرار داده است. در طی 20 سال قریب 80 هزار نفر عضو باشگاه شدهاند، در نتیجه شما هر کجا که بروید، باشگاه هم آنجا هست. مهم آن است که اقتصاد مقاومتی شکل بگیرد. شکل گرفتن شبکهای در باشگاه شکل بگیرد که اعضای باشگاه بتوانند اطلاعاتی و آگاهی و دادههایی را با هم اشتراک بگذارند که دانشی از آن شکل بگیرد که توانایی حل مشکلات را داشته باشد ولی نکتهای که هست جمعیت باشگاه جمعیت بزرگی است که حداقل 14 تا 15 هزارتایشان فعال هستند. 80 هزار نفر عضو دارد. کلی استعداد درخشان و نخبه و مخترع دارد. فقط جمعیت مخترعان ما بالغ بر 3 هزار نفر هستند. در نتیجه یک جای بزرگی است که در جاهای مختلف میتواند خودش را نشان بدهد و بهنظر من اهمیتی هم ندارد که بگوییم باشگاه این کار را کرد.
سؤال
- ما یک جنگ اقتصادی داریم، این را حضرت آقا هم میگویند و دقیقاً درست میگویند. تمام اسنادی که آمریکاییها منتشر میکنند این را نشان میدهد که ما در یک جنگ تمامعیار با امپریالیسم هستیم. نیروهایی که در این جنگ باید بجنگند با نیروهای دوره جنگهای فیزیکی فرق کرده. این نیروها پژوهشگران هستند، یعنی مردمی هستند که در لایههای علمی دستهبندی میشوند. نکتهای که وجود دارد این است که این مجموعه باید اتاق فکر داشته باشد. باشگاه میتواند نقش آن اتاق فکر را داشته باشد و همین قصد را هم دارد و بهجای اینکه بیایید در صحنه شو بازی کند و بگوید این مال من است آن مال من است، مهم این نیست، مهم این است که باید پشت صحنه یک حرکتهایی را پوش کند، نقاط حساس را بتوان پینت بدهد که آقا اینجا نقاط حساس است که تقریباً با بضاعتی که داشته سعی کرده در این راستا حرکت کند و حداقل یک کار انجام دهد: «مانعی جلوی پای افراد نگذارد»!
سؤال
- یک کار خوبی که دکتر طهرانچی دارند انجام میدهند ما اگر بتوانیم مسئله را هدف بگیریم، یعنی آبجکتیو ما مشخص باشد. بگوییم میخواهیم سنگی بزنیم درست روی آن مرکز، دیگر همه به سمت آن هدف میزنند، حالا ممکن است یک وجب اینطرفتر یا آنطرفتر ولی هدف مشخص است. دکتر طهرانچی از یک سال پیش موضوع نظام موضوعات را مطرح کردند. یعنی میگوید آقا ما در کشورمان دانش را برای چه میخواهیم؟ برای چه درس میخواهیم؟ برای اینکه این مشکلات را حل کنیم! حالا بروید روی آن تمرکز کنید. من فکر میکنم این امر خودش بالنفسه یک حرکتی را راه میاندازد که میتواند دستاوردهایی داشته باشد. ما هم در باشگاه داریم سعی میکنیم خودمان را با آن تنظیم کنیم. یعنی مشکل پیدا بکنیم، مشکل را ببریم در نظام موضوعات، مشکلات بزرگتر را سعی کنیم حمایت بیشتری بکنیم، حالا حمایت در سطحهای اینکه مثلاً برویم یک سازمانی را بگوییم این مشکل مال تو است، اینجا پنجتا پژوهشگر پیدا کنیم اینها را به هم وصل کنیم. در نظام موضوعات بگوییم مثلاً در حملونقل این مشکل وجود دارد که مرتب دارند راننده کامیونها میریزند بیرون، این مشکل را میشود اینجوری حل کرد. حالا یکسری جوانی که هیچ چیزی برای از دست دادند ندارند. فرق جوانها با مسئولان این است که من الان ممکن است فکر کنم که نکند ریاست باشگاه را از من بگیرند، در نتیجه این کار خطرناک است، آن کار خطرناک است ولی یک جوان میگوید من چه دارم که از من بگیرند؟ من میزنم میروم جلو. در جبههها پر از همین جوانهایی بوده که خط دشمن را شکستند و کلی افسر عالیرتبه داشتیم که جرأت نمیکردند خط بشکنند چون فکر درجهشان بودند، البته شاید درجهدارها هم آنجا خیلی زحمت کشیدند ولی در کشور ما واقعیت این است که مسئولان دل و جرأت ندارند ولی مردم عادی میشکنند خط را. در نتیجه من فکر میکنم اگر بتوانیم اجازه بدهیم نیروهای جوان کار بکنند، خطها را میشکنند و همان اقتصاد مقاومتی شکل میگیرد.
سؤال
- یکی از کارهایی که داریم انجام میدهیم و وظیفه ما هم هست و حضرت آقا هم فرمودند که باید امید را به جوانها تزریق کنیم و بگوییم که مشکلات در کشور حل میشود و لازم نیست درواقع میگوید که «حالا فریاد ز افرنگ به دلاویزی افرنگ - فریاد ز شیرینی و پرویزی افرنگ»، یکی از شاعران انقلاب میگوید که بیگانه «اگر سنگی ز پیش پای برداشت» یک سنگی جلوی پایت بود آمریکایی خارجی آمد از جلوی پایت برداشت، «سر و رو خستن ما را به سر داشت»، میخواهد بزند کلهات را بشکند، حواست به کلهات باشد، «اگر آن سنگ در خونت نیالود»، اگر نزد توی سرت و سرت را نشکست «یقین دان گوهری بودست و بربود» یقین بدان یک گوهری برداشته فرار کرده، بدون دنبالش و ازش بگیر. اگر ما چشممان به دست بیگانه باشد باید تا ابدالدهر گدایی کنیم. این کار زبونی است. چه کسی میتواند این مشکلات را حل کند، این جوانها. این جوانها برای چه الان گیر میکنند؟ برای اینکه جلوی پایشان سنگ گذاشتیم. اگر بتوانیم این سدها و این سنگها را برداریم و بگوییم ماشاءالله، امید به آنها بدهیم، میرود جلو. یکی از کارهایی که داریم میبریم جلو این است که بتوانیم مدام روی موضوعهای مهم پایش کنیم. الان یکی از چیزهایی که تا یکی دو هفته آینده قرار است جوابش دربیاید این است که یک تعداد مخترع که روی اختراعات مهم کار کردهاند را بیاوریم بیرون و اعلامشان کنیم که این مشکل را این آدم میتواند حل کند. درنتیجه برای این کار یک نظام سلسلهمراتبی درست کردیم، میگوییم باشگاهها بستگی به تعداد عضوشان، یک تعداد مثلاً 3 تا 5 مخترع به ما بدهند با اختراعشان. این میرود در استان. به استان گفتیم 10 درصد اختراعاتی که در آن حوزه جمع شده، مثلاً هر استانی 30 باشگاه دارد میشود 150 اختراع، 10 درصدش میشود 10 تا 15 اختراعی که برگزیده شده. اتفاقی که میافتد 30 تا مثلاً 10 تا در تهران داریم، پس یک آرشیو 300تایی اختراع داریم. این را یک پالایشی میکنیم. بعد از آن یک سیستمی در باشگاه راه افتاده که کل اعضا میتوانند رأیگیری کنند و یک تعداد طرح، مخترع یا مقاله برتر درمیآیند که إنشاءالله با توجهی که مسئولان ارشد دانشگاه دارند، اینها را به جامعه معرفی میکنیم که به بچهها امید بدهیم که شناسایی شده و کارتان تقدیر شده و بعد هم بتوانیم از اینها در جاهایی که مشکل وجود دارد، استفاده کنیم.
سؤال
- من یک مثال برایتان بگویم. یکی از چیزهایی که دوستان کار کردهاند بحث عمودپروازهاست، پهپاد. بچههای قزوین، مشهد و خراسان روی این کار کردهاند. یکی از معضلاتی که در کشورمان وجود دارد قاچاق است که وزارت اقتصاد دارد روی آن کار میکند. یکی از روشهایی که قاچاق انجام میشود این است که یک کشتی میآید میگوید مثلاً 100 کانتینر دارم، درحالیکه 300 کانتینر دارد. یک چیزی که الان بهعنوان یک پروژه میبریم جلو رفتهایم به وزیر اقتصاد گفتیم یک طرح داریم «یگان عمودپرواز وزارت اقتصاد»، شما که دارید پلیس اقتصادی را راه میاندازید، یگان عمودپروازش را این مجموعه درست میکند و این عمودپروازها میروند چک میکنند اطلاعاتی که شما دارید با اطلاعات واقعی چقدر اختلاف دارد بنابراین شما میدانید که این کشتی را باید بازرسی کنید یا مثلاً آن کشتی را لزومی ندارد بازرسی کنید دارد راست میگوید. یا یک کانتینر با ریسک بالا دارید، عمود پرواز بدون آنکه بفهمند آن را دنبال میکند تا به مقصد برسد بعد بتوانید آن را کنترل کنید. این یک پروژه است و استقبال میکنیم و پروژه اولش را هم دستور دادند که به این مجموعه کمک بکنید و یگان اولش را درست بکنند مثلاً 200 میلیون تومان به آنها بدهید. یا مثلاً بحث بیمه، بیمه یک سیستم کواینشورنس میخواهد یک تیمی در این مورد کار کرده بود. این را به آنها معرفی کردیم و دکتر یک انستیتو راه انداختند که آن تیم آمدند آنجا کار را تمام کردند چند روز پیش هم آمدند گواهی حسن انجامش را گرفتند.
سؤال
- نه، اشکالی ندارد. در واقع داریم سعی میکنیم یک دبیرخانهای درست کنیم که در نظام موضوعات مشکلات و موضوعاتی که برای مردم و مملکت ارزش دارد را پیدا کند، مسئولان را توجیه کند، این را ببرد در طرح پژوهشی آنجا و اینطرف هم بچهها را طوری هدایت کند که آن مشکل را حل کنند.
سؤال
- احسنت! و حاصلش هم این نشود که کتابی شود که بگذاریم در کتابخانه، این طرح باید برود آن مشکل را حل کند و روشی هم که کار را میبریم جلو روش اجایل است، روشی که آمریکاییها میبرند جلو. تیم توسعه آمریکا مثالی میزند که قبلاً اینطوری بود که یک هواپیمایی را که میخواستیم بزنیم، ضدهوایی اینقدر میزند تا بالاخره یکیاش إنشاءالله بخورد، این روش واترفال است، روش جدید میگوید موشک میزنیم، موشک 200 متر میرود جلو هدف را نگاه میکند، بعد اصلاح میکند، میرود تا بخورد به هدف. به این میگویند «روش چابک»، یعنی خودش را مدام به روز میکند تا بتواند هدف را بزند. اینجا سعی میکنیم بهجای اینکه پول مملکت را حیف و میل کنیم، مشکل واقعی را پیدا کنیم در همان نظام موضوعات و بچههایی را که میتوانند حل کنند با یک آدمی که یکمقدار تجربه بیشتری داشته باشد چون بزرگترین مشکل تجربه ما تجربه است. شما بروید یک جایی 500، هزار، 100 یا 200 مقاله دارد ولی کدام یکیاش مشکل را حل میکند؟
سؤال
- جواب شما را اینطور بگویم یک استاد حکیمی داریم میگوید اگر توانستی بگویی چرا ابوعلیسینا هم طب میدانست، هم ریاضی میدانست، هم فلسفه میدانست و هم معارف میدانست؟ چرا ابوریحان بیرونی هم همینطور بود؟ چرا راضی هم همینطور بود؟ چرا خواجه عبدالله انصاری هم همینطور بود؟ خیلیها اینجور بودند ولی الان نداریم. الان برو پیش یک پزشک بگو معارف بگو، نمیداند، ریاضی بگو، چه میداند. ما یک فرهنگ قدیمی داشتیم که میخواستیم یک انسان کامل شویم، به این نگاه میکردیم که دنیا محل گذر است، برای انسان کامل شدن یک مسیری را تعریف کرده بودیم که علوم را پلههایی قرار میدادیم که خودمان را برسانیم به یک نقطه نهایتی که از اینجا برویم. پس بنابراین برای زندگی بهتر و انسان کامل شدن قدم برمیداشتیم. این یکپارچه بوده و این یکپارچگی بالایش هم میوهاش یکپارچه بوده یعنی آن بالا هم کار میکردند یکپارچه بوده. در کشور ما یکی از مشکلات عمدهاش این است که هر کسی کار خودش را میکند، من هم آدم شاعری نیستم. نظام جامعی که تعریف شده باشد که هر کسی وظیفهاش کجاست وجود ندارد، اگر هم وجود دارد حداقل من از آن خبر ندارم. در دانشگاه آزاد اسلامی یک دغدغههایی وجود دارد که آن دغدغههایی که الان بهوجود آمده یا شاید قبلاً هم بوده الان بولدتر شده سعی میکنیم خودمان را با آن تنظیم تنظیم کنیم و علتش هم این است که احساس میکنیم اینها دغدغههای مردم و حضرت آقاست و مهم است. من از دغدغههای جاهای دیگر سر در نیاوردهام اما احساس میکنم این گپی که بین فلسفه علم ما آن پایین افتاده باعث شده آن بالا هم یک شکاف بزرگی باز شده ولی حداقل میدانم که دانشگاه آزاد اسلامی احتمالاً به این سمت میرود و بعد برنامهمان را روی نظام موضوعات میبندیم و میرویم جلو.
سؤال
- قدرت دانشگاه آزاد در بزرگی آن است و اگر کارکرد این بزرگی درست شده و قوی عمل کند حتماً تحولات بزرگی در کشور ایجاد میکند.
- همانطور که آقای دکتر فرمود، الان 12 هزار و 600 نفر از دانشگاههای دیگر عضو ما هستند یعنی عملاً این کار را شروع کردهایم و این دانشگاه دارد کانون ...
سؤال
- هم دانشجو و هم فارغالتحصیلان دانشگاههای دولتی، داخل و خارج و این تنها باشگاهی است در جهان که جامع عمل میکند.
سؤال
- چرا تلگرام یک جایی است که همه روی آن حساس هستند؟ علت این است که شبکهای از آدمها درست میکند که بهرهبرداری از این شبکه ایجاد قدرت میکند. سعی ما در باشگاه این است که آن شبکهای که وجود دارد را منسجم کنیم. الان از تولیدات مقالات باشگاه، شبکهاش را درست کردهایم و یک کتابخانه باشگاه الان بهوجود آمده، چهار پنج ماه است و صدایش را هم درنیاوردهایم.
سؤال
- خبرش را بروید، اشکالی ندارد.
سؤال
- «کتابخانه دیجیتال باشگاه».
سؤال
- و این اگر ما تمام مقالات را بیاوریم چون الان (20:00 ؟؟؟)، 550 نفر هم اعضای کارآفرین و عضو افتخاری داریم که برخی از اینها استاد تمام هستند، بعضی از اینها شاید تا 300 مقاله علمی دارند، اینها را بگذاریم در کتابخانه باشگاه شاید بزرگترین گنجینه علمی کشور میشود و این کار را داریم میکنیم.
- هیچ کار عجیبی ما نکردهایم. یک سیستمی درست کردیم که افراد، مقالات و دستاوردهایش را اینجا بگذارند و منتشر کنند، در سه چهار ماه اخیر 10 هزار مقاله اینجا منتشر شده است.
سؤال
- از همان 70 تا 80 هزار نفر اعضای باشگاه. این نشان میدهد شبکه دانشگاه آزاد اسلامی شبکه جدیدی است، تنها کافی است ما اینها را ساماندهی کنیم.
سؤال
- الان آزاد است، برای عموم میتوانند ببیند برای دانلود کردنش باید عضو باشگاه شوند.
سؤال
- ما برنامهمان این است که بتوانیم آن شرایطهایی که وجود دارد کارکردش با قدرت، سرعت بیشتری بگیرد. یعنی آن شبکه منسجمتر برود جلو. اینکه ما درست یک نقطهای را بگذاریم و یکدفعه یک کار بزرگ انجام بدهیم، شدنی نیست.
سؤال
- مثلاً همین بانک مقالات با بیش از 15 تا 16 هزار مقاله که هر روز دارد اضافه میشود، یک دستاوردی است که از یک زمانی شروع شده امکان دارد حالا افتتاحش کنیم یا بانک طرحهای کاربردی یا شناسایی شبکهای که میتواند روی موضوعاتی که بهعنوان مشکل کشور است تمرکز کند و حل کند. هر کدام از اینها بهتدریج راهاندازی شده است یعنی یک سال است دارد رویشان کار میشود.
سؤال
- معاونت کسبوکار.
انتهای پیام/