صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۳۳ - ۳۰ آذر ۱۳۹۷
دکتر حمیدرضا حسینی دانا*

قطع امید از تروریست‌ها

ترامپ پیش‌ازآنکه رئیس‌ جمهور کشورش باشد، مالک مجموعه شرکت‌های عمرانی است که برای کسب درآمدهای فراوان در سوریه آماده کرده است.
کد خبر : 346020

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا: دونالد ترامپ دو روز پیش در اقدامی غیرمنتظره اعلام کرد به‌دلیل شکست داعش در سوریه به حضور نظامی خود در این کشور خاتمه می‌دهد. این اقدام ترامپ علاوه بر غافلگیر کردن طرف‌های جنگ در سوریه، بیش از همه متحدان آمریکا را متعجب کرد. «ترزا می»، نخست‌وزیر انگلیس در نخستین واکنش به این خبر اعلام کرد که هنوز داعش از بین نرفته است و نیاز به نابودی آن کماکان احساس می‌شود. فرانسه نیز همین نظر را داشت و اعلام کرد در سوریه باقی می‌ماند. از سوی دیگر رژیم صهیونیستی که پس از شکست دو روزه در درگیری‌های اخیر با فلسطینیان نوار غزه در وضعیتی ناپایدار، صندلی وزارت جنگ خود را در اختیار نخست‌وزیر آن رژیم قرار داد، با دستپاچگی واکنش نشان داد و درباره تضمین امنیت مناطق اشغالی موضع‌گیری کرد. پس از آن نیز واکنش‌های مختلفی درباره این خبر منعکس شد.


باوجود این، گرچه هم‌اکنون تروریست‌های داعش در سوریه در موضع ضعف قرار دارند و فرایند تدوین مجدد قانون اساسی این کشور نیز باهدف تقویت نظام دموکراتیک در آن کشور از سوی ایران، روسیه و ترکیه با همکاری سازمان ملل متحد دنبال می‌شود، اما واقعیت‌های فرامیدانی این خبر را بایستی در عوامل دیگری جستجو کرد:


۱- اعلام پیش‌دستانه پیروزی در جنگ با تروریست‌های سوریه علاوه‌بر متوجه کردن افکار عمومی داخلی آمریکا به قدرت نظامی این کشور در فراسوی مرزها، به تقویت حس غرور ملی و امیدواری مردم آمریکا می‌انجامد و در هیاهوی رسانه‌ای کنونی می‌تواند آمریکا را در قاب دوربین رسانه‌ها به‌عنوان یک فاتح پیشرو نشان دهد؛ کاری که در جنگ‌های عراق و افغانستان رخ نداد و دولت آمریکا این‌بار تلاش می‌کند تا این نقیصه را نزد افکار عمومی داخلی خود جبران کند.


۲- خبر فوق امکان فرار زودهنگام از مخمصه سوریه را برای آمریکایی‌ها فراهم می‌کند. گرچه ممکن است خروج نیروهای نظامی از سوریه تا سه ماه آینده طول بکشد، اما این خروج پیش‌بینی‌نشده می‌تواند آمریکا را از زیر فشار داعش برای فرار لحظه آخری یا توافقات خارج از اراده آمریکا با طرف‌های درگیری در منطقه بیرون بیاورد. کمااینکه این زمان، فرصت مناسبی است تا قبل از حساس شدن طرف‌های درگیری برای دستیابی به یک توافق‌ صلح و انتقال تروریست‌ها از مناطق بحران‌زده، آمریکا بتواند سران داعش را به همراه نظامیان خود از منطقه خارج کند.


۳- فشار روزافزون مالیات‌دهندگان آمریکایی برای کاهش هزینه‌های جنگی و برنامه‌های سلطه‌طلبانه دولت هم‌زمان با برخی آشفتگی‌ها در اروپا مانند ناآرامی‌های اجتماعی جلیقه زردها در فرانسه، اوج‌گیری بحران برگزیت در انگلستان و افول حزب حاکم در آلمان از سویی و تقابل قدرت میان کاخ سفید و کنگره بر سر هزینه احداث دیوار حائل در مرز مکزیک از سوی دیگر باعث عقب‌نشینی کاخ سفید از تصمیمات خود شده است، اما دستیابی به یک پیروزی کوتاه‌مدت برای نشان‌دادن مسئولیت‌پذیری دولت در خدمت به مردم و رفع چالش‌های مرتبط با کسر بودجه ۸۰۰ میلیارد دلاری این کشور بسیار مفید و حائز اهمیت است.


۴- حفظ فشار امنیتی بر اروپا برای امتیازگیری بیشتر از آن‌ها به بهانه لزوم کوچ‌دادن تروریست‌ها به کشورهای اروپایی با این منطق که انتقال آن‌ها به اروپا راحت‌تر و امن‌تر است.


۵- حفظ فشار به ایران و ترکیه با استقرار بخشی از نیروهای نظامی آمریکا در خاک عراق به بهانه کمک به دولت این کشور در حفظ امنیت و بازسازی خسارت‌های ناشی از جنگ با تروریسم و هم‌زمان حفظ امنیت رژیم صهیونیستی با هزینه و تلفات کمتر.


۶- سرد شدن روابط سیاسی میان آمریکا و عربستان بعد از مقصر دانستن شخص «محمد بن‌سلمان»، ولیعهد سعودی در پرونده قتل «جمال خاشقجی» از سوی کنگره آمریکا و کاهش هزینه‌های جنگی ارسالی از سوی تأمین‌کنندگان عربی حوزه خلیج‌ فارس در کنار سردی روابط با ترکیه در تحولات میدانی اخیر که حضور نظامیان آمریکایی در سوریه را با شعارهای قبلی ترامپ مغایر نشان می‌دهد.


۷- مهم‌ترین موضوع این است که آمریکا عادت دارد هرگاه در میدان مشترک با سایر کشورها نتواند به اهداف خود دست یابد، علاوه بر خروج از میدان دیگران را غافلگیر می‌کند تا با برهم زدن تعادل کنونی و ایجاد آشفتگی، نظم جدیدتری را به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده برقرار کند که در فرآیند ایجاد آن کشورهای حاضر در میدان به‌دلیل غافلگیری مجبور شوند از انتخاب‌هایی که آمریکا به آن‌ها پیشنهاد می‌کند، پیروی و مطابق میل آن رفتار کنند. به‌هرحال تجربه تاریخی حضور نظامی و تهاجمات ۲۰ ساله اخیر ارتش آمریکا به کشورهای عراق، افغانستان، عراق و سوریه نشان می‌دهد آمریکا برای حمله به این کشورها ابتدا متحدانی را با خود همراه می‌کند تا تجاوزات نظامی‌اش را موجه جلوه دهد، در خلال جنگ از این متحدان جدا می‌شود و در پایان نیز تلاش می‌کند به تنهایی غنایم و پروژه‌های امنیتی-عمرانی کشور مغلوب را در اختیار بگیرد.


باوجود این، طمع زیاد شرکت‌های آمریکایی برای ورود به پروژه‌های بازسازی کشورهای جنگ‌زده و تجربیات قبلی واشنگتن درباره ناتوانی دولت در گرفتن تعداد بیشتری از این پروژه‌ها و همچنین رسوایی دولت‌های قبلی به‌ویژه خانواده «بوش» در اخذ پروژه‌های امنیتی و عمرانی پس‌از پایان جنگ خلیج‌ فارس در عراق، زمینه را برای پیش‌دستی دولت آمریکا در پایان دادن به حضور نظامی و تجمیع توان سیاسی خود برای فشار به دولت سوریه باهدف دادن پروژه‌های بیشتر به این کشور فراهم کرده است.


فراموش نکنیم که ترامپ پیش‌از آنکه رئیس‌جمهور کشورش باشد، مالک مجموعه شرکت‌های عمرانی است که پس‌از جنگ‌افروزی و اقدامات ظالمانه در سوریه، خود را برای کسب درآمدهای فراوان در این کشور آماده کرده است.


* عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی


انتهای پیام/4033/


انتهای پیام/

ارسال نظر