آیا موتورهای جست‌وجوگر، رئیس‌جمهوری جدید آمریکا را تعیین می‌کنند؟

به گزارش خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، پایگاه اینترنتی «پولتیکو» در گزارشی نوشت: بررسی‌ها نشان داده است که در سال‌های اخیر شرکت گوگل تسلط کاملی بر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا داشته است، به‌گونه‌ای که حتی نظرات و مطالب منتشرشده در این‌باره در تاریخ و در بازه‌های زمانی نزدیک به انتخابات بی‌سابقه بوده است.

بر اساس این گزارش، «پولتیکو» می‌نویسد: بررسی‌های «رابرت رابینسون» تحلیل‌گر انگلیسی نشان می‌دهد که ساختار موتور جست‌وجوگر گوگل به گونه‌ای طراحی می‌شود که می‌تواند تا حدود 20 درصد یا بیشتر رای کاربران را به سوی نامزدی خاص تغییر دهد و حتی تا 80 درصد در بافت جمعیتی خاص تغییراتی ایجاد کند، بدون اینکه کسی بفهمد این شرکت در جلب نظر افراد یا تغییرات جمعیتی نقش داشته است.

اگر نگاهی به نتیجه برخی انتخابات گذشته در سراسر جهان بیندازیم متوجه خواهیم شد در انتخاباتی که احتمال پیروزی نامزدی ضعیف بوده است، گوگل با تسلط لازم بر آن فرد در بازه زمانی خاصی توانسته است آرای نامزدها را تا 25 درصد جابه‌جا کند. به‌عنوان نمونه، در آمریکا یکی از نامزدهای انتخابات محلی در نیمی از مرحله انتخابات کمتر از 7.6 درصد رای داشت که در انتخابات سراسری سال 2012 و با حمایت‌های گوگل توانست با برتری 3.9 درصدی نسبت به مهم‌ترین رقیبش به برتری دست یابد.

در اینجا دست‌کم دو سناریوی واقعی وجود دارد: نخست، اینکه شرکت «گوگل» حتی بدون آگاهی مدیرانش می‌تواند در تعیین سرنوشت انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده آمریکا نقش‌آفرینی کند. دوم، اینکه مدیران اجرایی «گوگل» بر این موضوع ناظر باشند ویا نباشند. در این صورت کارمندان این شرکت می‌توانند به‌طور مداوم و برطبق سیاست‌های تعیین‌شده الگوریتم خاصی برای موتورهای جست‌وجو تعریف کنند. این معادلات است که می‌تواند در نهایت بر تفکر رای‌دهندگان تاثیر بگذارد و در بعدی کلی‌تر سروشت انتخابات را تغییر دهد.

«پولتیکو» نوشت: چیزی که اکنون ما درباره آن صحبت می‌کنیم، «دستکاری موتورهای جست‌وجو گر» است که می‌تواند تاثیر رفتاری خاصی بر بخشی از جامعه آمریکا بگذارد. در تحقیقات جامعی که در مجله تخصصی «آکادمی ملی علوم واشنگتن» منتشر شد، نتیجه پنج آزمایش بر روی بیش از 4500 مشارکت‌کننده در دو کشور مختلف بررسی شده است. بر طبق این تحقیقات، عامل «دستکاری موتورهای جست‌وجو گر» به‌طور ناملموس بر طبقاتی از جامعه بسیار تاثیرگذار بوده است. از آنجا که در هر کشوری قوانین خاصی برای استفاده از موتورهای جست‌وجو گر وضع شده است، می‌توان دریافت دستکاری در اینگونه موتورهای جست‌وجوگر تا چه میزان می‌تواند بر نظام‌های دموکرات تاثیرگذار باشد.

اکنون خدمات جهت‌دار «گوگل» توانسته است برتری خاصی برای «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری‌خواه نسبت به دیگر نامزدها در 47 ایالت از مجموع 50 ایالت آمریکا رقم بزند. آیا این برتری را نمی‌توان زاییده برتری وی نسبت به دیگر نامزدها در جست‌وجوی موتورهای جست‌وجوگر دانست؟ و آیا دستیابی به چنین رتبه بالایی بدون حمایت‌هایی خاص امکان دارد؟ اینجاست که باید نسبت به تاثیر دستکاری در الگوریتم جست‌وجوی «گوگل» واقف شد، موضوعی که توانسته است بر ذهن کاربران آمریکایی تاثیرگذار باشد.

باوجود این، شرکت «گوگل» اعلام کرده است که سالانه 600 بار الگوریتم موتورهای جست‌وجوگر را به‌طور محرمانه اصلاح می‌کند و این موضوع نمی‌تواند بر برتری «ترامپ» تاثیر محسوسی داشته باشد و در واقع جهت‌گیری موتورهای جست‌وجوگر نسبت به موضوعی خاص، خارج از کنترل است.

از سوی دیگر، برخی کارشناسان این عرصه معتقدند که بی‌تردید «گوگل» توان اینکه بر الگوریتم موتورهای جست‌وجوگر تاثیر مستقیم بگذارد و با هدف تاثیرگذاری بر رای‌دهندگان، جهت‌گیری خاصی را اعمال کند، دارد.

«پولتیکو» می‌نویسد: در آزمایش‌های اینترنتی که در آزمایشگاه‌های مدرن علمی آمریکا انجام شده است، مشخص شد کاربران اینترنتی تنها پس از یک دور (جلسه) جست‌وجو نظرشان نسبت به نامزدی خاص بین 37 تا 63 درصد تغییر می‌کند. طبعا تاثیرگذاری این فرایند بر کاربران اینترنتی اگر مدت جست‌وجو یک روز، یک ماه و یا یکسال باشد بیشتر خواهد بود.

موضوع نگران‌کننده تاثیر مشابه این آزمایش در محیطی واقعی در تبلیغات انتخاباتی بر روی بیش از 2 هزار رای‌دهنده واجد شرایط در سراسر هندوستان و در زمان برگزاری انتخابات مجلس نمایندگان سال 2014 (بزرگ‌ترین انتخابات دموکراتیک تاریخ هند) بود. در این انتخابات باوجود اینکه 800 میلیون نفر واجد شرایط رای دادن بودن، در نهایت تنها 480 میلیون نفر شرکت کردند. طبعا اگر چنین برنامه‌ای در آمریکا انجام شود، تاثیری منفی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده خواهد گذاشت.

آمار «گوگل» پیش از پایان رای‌گیری در انتخابات سراسری 2014 هند

باتوجه به این تاثیرگذاری امکان دارد این فرضیه صحت داشته باشد که شرکت »گوگل» توانسته بود با سیاست‌های خود تاثیر غیر مستقیمی بر فرد پیروز انتخابات هندوستان بگذارد. انتشار بیانیه‌های ویژه و روزانه مربوط به انتخابات در «گوگل» (که اکنون حذف شده است، ولی اسناد انتشار آن در صفحات مختلف وجود دارد) نشان می‌دهد که «نارندرا مودی» پیروز انتخابات هند توانسته بود در مدت دو ماه، در رقابت‌ میان جست‌وجوهای اینترنتی نسبت به رقبایش تا حدود 25 درصد برتری داشته باشد. رویکردی که به‌وسیله شرکت «گوگل» تا پیش از پایان فرایند رای‌گیری ادامه داشت و سپس به حالت عادی بازگشت.

باتوجه به این موضوع، اکنون سه سناریو برای امکان نقش‌آفرینی «گوگل» در نتیجه انتخابات در سراسر جهان منطقی به‌نظر می‌آید:

نخست؛ سناریوی شرکت «وسترت یونیون»: مدیران اجرایی «گوگل» تصمیم گرفتند باتوجه به نتیجه نظرسنجی‌ها درباره نامزد برتر آمریکا و طبعا بسته به سیاست‌های شرکت، اقدام به دستکاری در طبقه‌بندی جست‌وجوی موتورهای جست‌وجوگر کنند. این نوع دستکاری پیشتر نیز در آمریکا سابقه داشته است، چنانکه «روترفورد بیر چارد هیس» نوزدهمین رئیس‌جمهوری آمریکا (۱۸۷۷ – ۱۸۸۱) به‌وسیله حمایت‌های شرکت «وسترت یونیون» توانست در ایالات متحده به قدرت دست یابد.

در اواخر سال 1800 این شرکت انحصار ارتباطات در آمریکا را در اختیار خود داشت و پیش از انتخابات سال 1876 سیاست خود را بر انتشار اخبار مثبت درباره «هیس» در رسانه‌های محلی متمرکز کرد. علاوه بر این، این شرکت اقدام به تبادل تلگراف با شرکت‌های رقیب با هدف حمایت از «هیس» کرد.

درسایه ارتباط قوی «گوگل» با دموکرات‌ها تردیدی وجود ندارد که الگوریتم موتور جست‌وجوگر این شرکت به سود «هیلاری کلینتون» دستکاری شده باشد. در سال 2012 «گوگل» و مقام‌های عالی‌رتبه اجرایی این شرکت از «باراک اوباما» 800 هزار دلار دریافت کردند که دستکاری در موتورهای جست‌وجوگر به سود وی باشد در حالی که «میت رامنی» دیگر رقیب سرسخت «اوباما»، تنها 37 هزار دلار برای این موضوع هزینه کرد.

اکنون «هیلاری کلینتون» از حمایت‌های «گوگل» برخوردار است و خود را برای حضور در انتخابات آینده ریاست‌جمهوری آمریکا آماده می‌کند. در آوریل گذشته شرکت «گوگل» «استفانی هانون» مدیر اجرایی این شرکت را به‌عنوان رئیس اجرایی فناوری‌ تبلیغات انتخاباتی منصوب کرد. بی‌تردید «هانون» از روابط قدیمی خود با «گوگل» برای کمک به «کلینتون» استفاده خواهد کرد ولی حقیقت آن است که چه وی و چه هر شخص دیگری که در شرکت «گوگل» کار می‌کند، توان تعیین سرنوشت انتخابات آینده آمریکا را دارد.

دوم؛ سناریوی «ماریوس میلنر»: کارمند فریبکار شرکت «گوگل» توانایی زیاد و مهارت‌ عالی در هک و عملیات نفوذ به شبکه‌های رایانه‌ای و نیز اعمال تغییرات در طبقه‌بندی جست‌وجوی موتورهای جست‌وجوگر دارد. در سال 2010 شرکت «گوگل» متوجه شد اطلاعات شخصی تعداد زیادی از کاربران شبکه‌های WIFI بدون محافظ در بیش از 30 کشور جهان با سوءاستفاده از باگ به وجود آمده در نقشه‌های گوگل پاک شده است. در این میان تنها کارمندی که مقصر حادثه شناخته شد، کسی نبود جز مهندس برنامه‌نویسی «ماریوس میلنر».

آیا وی از «گوگل» اخراج شد؟ خیر، وی هنوز در این شرکت مشغول به کار است و در پروفایل شخصی‌اش در شبکه اجتماعی «LinkedIn» نوشته شده است: «هکر شبکه‌های اینترنتی».

باتوجه به توضیحات داده شده نمی‌توان از نقش وی در دستکاری موتورهای جست‌وجوگر برای حمایت از شخصی یا گروهی خاص، غافل شد.

سوم؛ سناریوی «الگوریتم»: این سناریو را می‌توان وحشتناک‌ترین سناریوی موجود دانست که برطبق آن همه کارمندان «گوگل» خود را همچون بره‌های کوچک به بی‌گناهی می‌زنند در حالی‌که هریک از آن‌ها در دستکاری طبقه‌بندی موتورهای جست‌وجوگر «تبهکاری زیرک» به‌شمار می‌روند. «الگوریتم» موضوعی تخصصی است که با بهره‌گیری از آن در شبکه‌های رایانه‌ای یک نامزد خود را می‌تواند به بالاترین مراحل برساند. طبعا در این سناریو ذهن به‌طور ناخودآگاه به سویی می‌رود که جهت‌گیری‌های خاص اینترنتی (براساس الگوی جست‌وجو) وی را بدانجا رهنمون کند و طبعا در انتخابات مهم نامزدی خاص با این شیوه می‌تواند خود را نسبت به دیگر نامزدها تا حد قابل توجهی برتری دهد.