صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۱۹ - ۱۲ آذر ۱۳۹۷

مصاحبه

مصاحبه
کد خبر : 330985

 


 من چون می‌دانم حالا این سوالات یک جورایی انگار از وسط شروع شده شما یک توضیحی می‌دهید؟ کارهایی که حالا در بحث تعاملات بین‌المللی در معاونت علمی انجام می‌شود بفرمایید تا برویم سراغ بقیه سوالات.


خدمت شما عرض شود که ما از سال گذشته یک تغییری در ساختار معاونت ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان داشتیم در حوزه بین‌الملل. در واقع معاونت امور بین‌الملل معاونت علمی و دفتر امور بین‌الملل بنیاد ملی نخبگان با همدیگر ادغام شدند و تبدیل به مرکز تعاملات بین‌المللی علم و فناوری شدند و الان در واقع تمام برنامه‌هایی که قبلا توسط معاونت علمی بنیاد نخبگان در موضوع بین‌الملل پیگیری می‌شد الان همگی به صورت منسجم در چهارچوب مرکز تعاملات بین‌المللی علم و فناوری انجام می‌شود که خدمت شما عرض شود با توجه به تصویب سند جامع روابط علمی بین‌المللی کشور و اینکه اجرایی‌سازی این سند را به معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری سپرده شده است از طرف شورای عالی انقلاب فرهنگی جزء مصوبات اسفند پارسال شورای انقلاب فرهنگی تصویب کرد که اردیبهشت امسال جناب آقای رئیس‌جمهور به عنوان رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی این را ابلاغ کردند به دستگاه‌ها و معاونت‌ علمی و مشخصا مرکز توانمندی تعاملات بین‌المللی علم و فناوری مسئول اجرایی‌سازی این سند شده است. در حال حاضر دامنه فعالیت ما در حوزه بین‌الملل گسترده بوده و گسترده‌تر هم شده با توجه به وظایفی که در چهارچوب این سند به عهده ما گذاشته شده است.


من سعی می‌کنم یک دیدی به شما بدهم که در چه حوزه‌هایی داریم کار می‌کنیم در لابه‌لای این هم سؤال‌های خیلی خوبی که شما پرسیدید سعی می‌کنم پوشش بدهم. ببینید تقریبا من می‌توانم بگویم که در چهار حوزه فعالیت‌های ما دارد انجام می‌شود. یک دسته برنامه همکاری در واقع استفاده از ظرفیت متخصصان ایرانی خارج از کشور است. ما ظرفیت خوبی از متخصصان‌مان در خارج از کشور هستند یعنی این‌طور بهتان بگویم مسیر رفتن از کشور هموار است. درسته در مقایسه با کشورهای دیگر در همین منطقه مثل عربستان، یا بعضی کشورهای آسیایی مثل کره حساب بکنید تعداد دانشجوی ما مثلا در آمریکا یا دیگر کشورها خیلی کم‌تر است. کسری از این کشورهای در واقع منطقه یا کشورهای دیگر آسیایی هستند. ولی با این وجود دانشجوهای خوبی از کشور ما بعد از فارغ‌التحصیلی‌شان در واقع می‌روند و در کشورهای پیشرفته دانشگاه برتر دنیا ادامه تحصیل می‌دهند. این بچه‌ها هم با نیت جلای وطن و  ترک وطن مهاجرت اینها نمی‌روند می‌روند یک مقطعی تحصیل در خارج از کشور تحصیل می‌کنند و بعد برگردند به کشور. بعد از فارغ‌التحصیل‌شان دو تا مسیر دارند. ماندن در آنجا یا برگشتن. مسیر در واقع جلوشان در آن کشور واقع خیلی هموار و با پیشنهادی خیلی مشخص و وسوسه‌کننده برایشان به لحاظ شغلی به لحاظ تحقیقاتی و اینها ولی خوب نگاه می‌کند به مسیر پشت سرش و اینکه بخواهد برگردد به کشور مجموعه‌ای از موانع را می‌بیند از مسئله سربازی، تأیید مدرکش، شغلش، جذب هیأت علمی شدنش و اینکه این مراحل معلوم نیست چقدر طول می‌کشد و فرآیند بروکراتیکی که حاکم است در این موضوعات. همین باعث می‌شود که خوب این تصمیم بگیرید حالا یک سال دیگر از فارغ‌التحصلی‌اش در آنجا بماند. خلاصه هر یک سالی که آنجا می‌ماند احتمال بازگشتش کمتر و کمتر می‌شود یا اگر خودش بخواهد برگردد ایران برگشته آمده بحث تأیید مدرک، بحث جذب هیأت علمی شدن آن کارهای اداری که بالاخره باید بکند حداقل یک سال، یک سال و نیم طول می‌کشد در حالت خوشبینانه. که معمولا فرآیند جذب و اینها خیلی بیشتر از این طول می‌کشد. آن وقت چه اتفاقی می‌افتد از یک محیط با استانداردهای خیلی بالا به لحاظ زندگی، به لحاظ تحقیقاتی برگشته آمده به کشور یک سال اینجا حقوق ندارد، کار ندارد، تحقیقاتش متوقف است بعد شخصیت حقوقی ندارد که مثلا بگوید حالا من در فلان دانشگاه هستم یا فلان پژوهشگاه هستم و مدام توسط دوستان و خانواده زخم زبان می‌شنود. مثلا می‌گویند شما که رفتی هاروارد درس خواندی چرا یک سال معطل هستی که فلان دانشگاه صدایت کند که بروی برای مصاحبه و جذب و این داستان‌ها. همین باعث می‌شود که طرف تا یک جایی تحمل می‌کند آن وقت یک مقطع دیگری می‌برد و دیگر می‌گذارد می‌رود و همین یک نفر می‌تواند الان به واسطه شبکه‌های اجتماعی و اینها ممکن است صدها و هزاران نفر را پشیمان بکند از بازگشت به کشور. ما دقیقا دست گذاشتیم روی همین یک سال بعد از بازگشت. ما دقیقا دیدیم اگر آن یک سال بعد از بازگشت این بچه‌ها را ریسک‌شان را پوشش بدهیم، تسهیل کنیم، دغدغه‌ها و این دوران گذار یک ساله‌ای که حداقل دارند دوره برزخی برایشان است حمایتشان بکنیم که بچه تصمیم بگیرند به بازگشت می‌رود بالاتر. آمدیم چکار کردیم؟ یک برنامه‌ای همکاری متخصصان و کارآفرینان خارج از کشور تدوین شد حدود سه سال پیش. ما گفتم بچه‌ها قبل از اینکه بخواهند برگردند در این سامانه ثبت‌نامه می‌کنند. ظرف حداکثر پنج روز بررسی ما انجام می‌شود ظرف حداکثر 20 روز پایگاه‌های همکاری ما که متشکل از بهترین دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، پارک‌های فناوری در کشور هستند رزومه طرف را بررسی می‌کنند از زمانی که درخواست داده تا زمانی که تکلیفش روشن بشود پنج به اضافه بیست حداکثر، یعنی 25 روز طول می‌کشد که تکلیف‌اش روشن است. بعد مدل‌های مختلفی برای همکاری هست تصمیم می‌گیرد بیاید یک دوره پسادکترا در پژوهشگاه رویان بگذراند از همان هفته اول که آمده معلوم است که با کی قرار است کار بکند. همه چیزش مشخص است و کارش را شروع بکند ماه اول حقوق‌اش، بیمه‌اش اگر مسئله سربازی دارد با نظام وظیفه تخصصی نخبگان به این بچه‌ها تسری داده شده. فارغ‌التحصیلان خارج از کشور تسری داده شده است.


این برنامه الزام‌آور است یعنی مثلا امکان این وجود ندارد که مثلا آن پژوهشگاه بعد از اینکه آن فرد برگشت بگوید حالا صبر کنید تا جایی کرسی برای تو. آیا این طوری نیست؟


مثلا یک پژوهشگاهی می‌پذیرد که یک نفر بعد از اینکه تحصیل‌اش تمام شد بیاید داخل کشور مستقیم مستقر بشود در آن پژوهشگاه کار کند ولی وقتی آن فرد برگردد بهش بگوید حالا یک مقطعی حالا یک ماهه یا دو ماهه صبر کنید؟


اصلا اینجوری نیست. آخر درسش یا اینکه درسش تمام شده در این سامانه ما ثبت‌نام کرده پنج روز بعد ما جواب دادیم 20 روز بعد آن پژوهشگاه. تاریخ هم با هم ست می‌کند مثلا من شهریورماه  شروع به کارم است می‌آید اینجا قرارداد را می‌بندد و شروع به کار می‌کند. اینطور نیست که بگوید الان جا ندارم بماند برای 6 ماه دیگر.


پس بدقولی نمی‌شود؟


حتی اگر ظرف 20 روز آن پایگاه، آن پژوهشگاه دانشگاه جواب طرف را ندهند در سیستم سامانه ما اخطار داده می‌شود که آقا 20 روز است شما جواب طرف را ندادید. به هر حال به این صورت بچه‌ها می‌آیند یک سال ما اینها را پوشش می‌دهیم. بسته به اینکه اگر می‌خواهد بعداً کار آکادمیک بکند خوب یک دوره پستاک، پسادکترا برای اینها تعریف می‌شود در یکی از دانشگاه‌ها یا پژوهشگاه‌ها. محدود به تهران نیست، محدود به رشته‌های فنی مهندسی هم نیست. در کل کشور هم هستند و از علوم انسانی بگیر شما تا پزشکی همه اینها هست. بعد برای این هم نه ما مدرک تأیید وزارت علوم را می‌خواهیم نه می‌گوییم باید سربازی رفته باشد هیچی ازش نمی‌خواهیم با مدرک دانشگاه خارجی‌اش آمده و کارش را شروع کرده است یک سال فرصت دارد این شخص. آن بحث نظام وظیفه تخصصی نخبگان مثلا 45 روز آموزشی می‌رود یک پروژه برایش تعریف می‌شود آن را انجام می‌دهد. فرصت دارد برود مدرکش را سازمان امور دانشجویان وزارت علوم تأیید کند. فرصت دارد از طریق سامانه جذب برای هیأت علمی شدن و در فراوان شرکت بکند. اگر هم عملکردش خیلی خوب باشد و کارش هم در این یک سال تمام نشد 6 ماه دیگر ما تمدید می‌کنیم البته می‌گویم چند تا شاخص داریم که مثلا آن چیزها را داشته باشد آن پایگاه هم راضی باشد و به ما اعلام بکند. ما تا امروز حدود هزار و 60 نفر اینها بود مثلا تا یک هفته پیش. که ما این کار را حدود سه سال پیش شروع کردیم سال 94 کلاً 126 نفر برگشتند به کشور. هیچ اطلاع‌رسانی عمومی هم نکرده بودیم سر این موضوع فقط خیلی محدود یک سری از بچه‌ها که دوستان می‌دانستند در شبکه‌های اجتماعی گذاشتند به دوستانشان اطلاع‌رسانی کردند از طریق دهان به دهان و اولین بچه‌هایی که آمدند و دیدند که حرف‌ها و قول‌هایی که این تیم می‌دهد واقعی هست شروع کردند به تبلیغ کردن. همینطوری شد که یک رشد نمایی داشت. سال اول 126 نفر سال بعد 450 نفر. یعنی چهار برابر شد این تعدادی که سال 95 برگشتند به کشور و آن زمان ما ورودی سیستم‌مان از 400دانشگاه اول دنیا بود باید شخص فارغ‌التحصیل یکی از 400 دانشگاه دنیا می‌بود تازه می‌توانست اپلای کند. از پارسال ما که دیدیم با این روند برود پارسال مثلا دیدیم 800، 900 نفر برگردانیم ولی خوب محدودیت منابع هم داشتیم سر این برنامه. خوب از منابع خود معاونت علمی داشتیم منابع این کار را تأمین می‌کردیم واقعاً اعتقادی که آقای دکتر ستاری به این برنامه به این موضوع داشت در بدترین شرایط مالی معاونت با وجود اینکه معاونت تعداد ستادهای زیادی دارد، طرح‌های کلان، تعهدات ملی خیلی زیادی دارد اما همیشه دکتر حمایت کرد از این برنامه و به لحاظ مالی تأمین شد این کار. سال پیش آمدیم گفتیم فقط فارغ‌التحصیلان 100 دانشگاه اول دنیا می‌توانند اپلای کنند در این برنامه. اونی که گفتم 400 می‌دانید که شریف و تهران هم جزء این 400تا نیستند. جنرال رنکینگ نه در یک رشته خاص. خلاصه که از پارسال گفتیم فقط فارغ‌التحصیلان 100 دانشگاه. چقدر سخت‌گیری و اینها. با این وجود ما پارسال 380 نفر دوباره برگشتند در قالب این برنامه تا امروز که من در خدمت شما هستم الان آمار دقیقش هزار و 72 نفر آمدند یک چیزی حدود 140 نفر از این بچه‌ها فارغ‌التحصیل 20 دانشگاه اول دنیا هستند. یعنی شما، ببینید کیفیت کار در واقع 11 درصد شایدم بیشتر. از این بچه‌ها 13 درصد این بازگشتی‌های ما فارغ‌التحصیل 20 دانشگاه اول دنیا هستند. یعنی هاروارد، استمفورد، آم‌ای‌تی، یونیورسایت، کالیفرنیا، برکلی، کلتک، پرینستون، آکسفورد هر کدام از اینها چند میلیون دلار می‌ارزد برای کشور. بازگرداندن این بچه‌ها آن هم در زمانی که بیش از 10 سال در کشور نبودند در چه موقعیت‌ها و چه پیشنهادهای شغلی آنجا قرار دارند یا مثلا بعضی از این بچه‌ها در سیلیکون‌ولی آمریکا شرکت دارند.


یعنی واقعا مشابه سازی شده است، سیلیکون‌ولی با پارک‌های علم و فناوری؟


نگاه کنید آن کتاب شناخت دریای سیلیکون دیده بودید شما.


نه ندیدم.


ببینید اتفاقا حدود سه سال پیش بود یک همچنین کاری را اتفاقا چند تا از بچه‌های بسیار نخبه که دانشگاه استمفورد داشتیم دکتر اکبرپور، دکتر مروتی و خود دکتر تابش هم از هیأت علمی دانشگاه شریف بود که بعد از بازنشستگی رفتند استمفورد. آن دو تا هم از بچه‌های دانشگاه شریف بودند. آقای دکتر مروتی برگشتند ایران ولی دکتر اکبرپور آنجا هستند. این را اتفاقا یک مطالعه بود که به سفارش ما انجام شد که بیایند اکوسیستم کارآفرینی سیلیکون‌ولی (ترجمه نیست کتاب‌ها) کاملا مشاهدات و یک تحقیق میدانی که خودشان آنجا انجام دادند که خیلی کمک کرد بالاخره به اکوسیستم کارآفرینی کشور و ایده‌های خوبی داد. قطعاً سیلیکون‌ولی خیلی فرق دارد کارهایی که معاونت علمی در پنج سال گذشته کرده برای تقویت اکوسیستم کارآفرینی کشور شتاب‌دهنده‌ها، مراکز نوآوری حمایتی که خود معاونت (درسته که خود پارک‌های نوآوری زیر مجموعه وزارت علوم هستند ولی چقدر معاونت هم کمک کرده به اینها اصلا نگاه دستگاهی نداریم ما نگاه ملی داریم.) همین‌ها باعث شده که خیلی تقویت بشود این فرآیند. الان شما حساب کنید چقدر این موضوع استارتاپ‌ها در کشور ما داغ شده. در سه چهار سال گذشته قبل اینطور نبود. فایننشال تایمز  چند ماه پیش زده بود راجع به این بحث استارتاپ‌ها در ایران و چقدر تعریف کرده بود از وضعیت و شرایط. اینها معمولا جوهای منفی را می‌نویسند. بالاخره برای اینها هم جالب است. به هر حال حداقل‌هایی که توانستیم برایشان فراهم کنیم که وقتی شخص مثلا تصمیم می‌گیرد برای بازگشت به کشور احتمال موفقیت این خیلی می‌برد بالا. این حداقل‌‌هایی که برایش فراهم کردیم. اگر این طرح نبود اگر این برنامه ما نبود احتمال اینکه این بچه‌ها می‌آمدند اینجا علاف می‌شدند سرخورده می‌شدند شکست می‌خوردند و برمی‌گشتند به آنجایی که آمدند خیلی بیشتر بود و الان با این برنامه ما باعث شده که احتمال موفقیت این بچه‌ها را خیلی بالا ببریم. نمی‌گویم صددرصد. در سیلیکون‌ولی آمریکا کسی که می‌خواهد استارتاپ بزند  آمار خیلی بالایی دارد آنهایی که شکست می‌خورند. حالا به هر حال با این تمهیداتی که انجام دادیم کسی که می‌خواهد جذب آر‌اندی شرکت‌های دانش‌بنیان بشود این یک راه است جلوی پای بچه‌ها که برمی‌گرداند. یا کسی که می‌خواهد کار آکادمیک بکند.


یعنی به نظر شما این امکانات و تسهیلاتی که معاونت برای این افراد قائل می‌شود به اندازه‌ای هست که بتواند حالا نگیم تصمیم ولی یک جوری هست که بتواند آنها راضی نگه دارد حالا به اینکه آن تسهیلات و آن تکنولوژی و حالا آن بستری که برایشان فراهم است در خارج از کشور بی‌خیال شوند و بیایند به ایران.


راستش نه. اول اینکه من همیشه می‌گویم بحث بازگشت یک تصمیم کاملاً شخصی است. خوب نمی‌توانید شما هم بگویید چه چیزی عامل اصلی این چیزها است. من اتفاقا می‌گویم شاید یک عامل خیلی قوی در بحث بازگشت این بچه‌ها خانواده‌هاشان باشند. علقه‌های(؟) عاطفی، خانوادگی خود وطن‌دوستی‌شان باشند. ما حداقل‌هایی را فراهم می‌کنیم وقتی که فرد می‌خواهد تصمیم بگیرد برای ماندن یا برگشتن 5درصد با دلگرمی بیشتری برگردد. بداند که اگر آمد یک سال نباید برود در اینجا را بزند در آنجا را بزند. از هفته اول می‌تواند کارش را شروع کند یک جایی هست که اینها را یک سال ساپورت می‌کند. اتفاقا ما به این بچه‌ها هیچ وقت نمی‌گوییم برگرد بهشان می‌گوییم پل پشت سرت را هم خراب نکن. یک درصد هم ممکن است در یک سال تصمیم بگیرد به هر دلیلی نه اشتباه کردیم تصمیم درستی نبود. بهشان می‌گوییم پل پشت سرت را خراب نکن بگذار آن آپشن را هم داشته باشی. اینجوری چقدر بهشان دلگرمی داده می‌شود.


خلاصه همین عدد و رقم‌ها نشان می‌دهد که چقدر باعث شده که این برنامه‌‌ها موفق بوده.


(خانم اویسی ویس اول دقیقه آخر اصلا نتونستم بشنوم) (با عرض شرمندگی)


 


شما چند میلیون دلار باید خرج کنید که یک همچنین نشریه خارجی بیاید همچنین تیتر بزند. که چرا متخصصان جوان دارند به ایران برمی‌گردند. یا مثلا اینی که نشریه فاینالش تایمز پارسال زد قبل از انتخابات البته راجع به بحث دو تابعیتی‌ها بود در واقع خواسته بود فضا را در ایران منفی جلوه بدهد.  بالاخره شکی نباید کرد اینها با نیت سوئی که دارند باید بترساند که بچه‌ها به کشور برگردند ولی جا به جاش با بچه‌هایی که در قالب برنامه ما برگشته بودند مصاحبه کرده بود اظهار رضایت داشتند می‌گفتند این یک کار تبلیغی برای ماست. یا اینکه سی‌ان‌ان پارسال تابستان زد، بعد از اینکه خانم میرزاخانی مرحوم شدند باز هم خیلی مطلب منفی زدند که ایران نمی‌تواند نخبگانش را نگه دارد اینکه خانم میرزاخانی رفت آنجا در آمریکا. ولی با همان استاد ایرانی که در آمریکا مصاحبه می‌کند می‌گوید آقا سالی 100 الی 200 نفر از نخبگان بچه‌های فارغ‌التحصیل فقط از آمریکا دارند برمی‌گردند ایران. اینقدر این برنامه شکر خدا موفق بوده که حتی نشریاتی که بالاخره از ما خوششان نمی‌آید مجبورند اعتراف کند.


اینکه تیترش منفی است؟


می‌گویم بهتون که اصلا مطلب منفی است. با استاد ایرانی که دارند صحبت می‌کنند می‌گوید دارند یک عده‌ای برمی‌گردند به ایران. یا همین مال فاینالش تایمز آن هم یک مطلب منفی بود. می‌خواست بگوید نروید می‌گیرند.


حتی کریستین ساینس مانیتور که حتی هم یک تیتر خوب زده بود حالا اینها دیگر بماند. به هر حال این یکی از برنامه‌هایی بود که در چند سال گذشته با حمایت دکتر ستاری معاونت انجام شده الان این برنامه در واقع یکی از کارهای مشخص مرکز تعاملات بین‌المللی علم و فناوری است. متأسفانه ما در نشریاتمان خیلی آمارهای اشتباه راجع به بحث نخبگان منتشر می‌شود. بعد شما می‌دانید یک خبر منفی را بد و شایعه و اینها خیلی سرعت انتشارش نسبت به اینکه بگویید آقا ما فلان پیروزی را کسب کردیم به دست آوردیم به هر حال آن منفیه سریع‌تر منتشر می‌شود. خدمت شما عرض شما من اصلا نمی‌دانم یک شیرپاک‌خورده‌ای چند سال پیش آمد یک دروغی گفت که براساس گزارش صندوق بین‌المللی پول در بین 92، 93 کشور دنیا ایران بالاترین آمار مهاجرت را دارد. ما هم خوب شنیده بودیم این را. یک بار خودم رفتم سرچ کردم این گزارش آی‌ام‌اف اول اینکه گفته بود گزارش 2009 اگر اشتباه نکنم. این گزارش آی‌ام‌اف فقط یک بار راجع به مهاجرت گزارشی منتشر کرد 1999. این گزارش‌ها را اصلاً آی‌ام‌اف منتشر نمی‌کند یک مجموع دیگر است که اینها را منتشر می‌کند. 1999 یک گزارش دارد من خواندم،‌ آقای دکتر ستاری خواند آقای مهندس حسینی که یکی از معاون برنامه نخبگان را زحمت می‌کشند خواندند هیچ اجا ندیدیم که همچنین جمله‌ای هست. سرچ کردیم. فارسی سرچ می‌کردید چند صدتا سایت می‌آوردند که فلان. همشان هم مثل هم حتی کلمات‌شان هم مثل هم. مثلا یکی گفته بود همه تکرار کرده بودند. حتی یک مقاله انگلیسی پیدا کردیم که آمده بود گفته بود همچنین دروغی گفته شده است. در نیویورک همچنین مقاله‌ای چاپ شده بود گفته بود اولین بار یک همچنین کسی همچنین چیزی گفته است. دیگر آقای دکتر ستاری گفتند که جایزه اعلام بشود روی سایت معاونت. شاید خاطرتان باشد ما پارسال دو سه نوبت جایزه گذاشتیم. جایزه بزرگی هم بود. که اگر کسی این مطلب انگلیسی این را بیاورد جایزه نقدی می‌گیرد. در صورتی که باز هم بعد از آن آقای ایکس در افتتاحیه فلان جا صحبت کرده این را گفته است. حالا یک جمله خیلی قشنگ دیگر هم هست. «خروج سالی 180 نخبه از ایران» ما اصلا آمار مهاجرت کارگر و... در سال نیست. ما براساس شناسایی بنیادین ملی نخبگان نه نخبه استعداد برتر 10 درصد این عدد نیست در کشور.  


آیا آماری هست؟


از خود بنیاد نخبگان بپرسید.


نمی‌گویند.


چی را نمی‌گویند.


آمار را چند بار هم از آقای علوی پرسیدم؟


دو سه سال پیش یک گزارشی زمان دکتر منتظر که معاونت بودند برای شورای انقلاب فرهنیگ تهیه کردند آمارها خیلی کم است حتی با این دیتیل که بچه‌های المپیادی. می‌دانید بعضی وقت‌ها کارهای ژورنالیستی چه جور می‌کنند. ببینید شما می‌توانید واقعاً با آمار دروغ بگویید خیلی راحت است این. می‌توانید آمار را طوری تنظیم بکنید به عنوان مثال بیایند بگوید المپیادی‌های پنج سال گذشته هیچ کدام‌شان الان ایران نیستند. مثل می‌گویم. خوب المپیادی معلوم است که بعد از فارغ‌التحصیلی‌اش می‌رود آمریکا و پنج سال بعد فارغ‌التحصیلی‌اش هم حتماً آنجا دارد دکترا می‌گذراند. شما اینجور حساب کنید بعد این می‌شود شاهدی برای اینکه اثبات کنند  که همه دارند از ایران می‌روند. در صورتی که در گزارشی که بنیاد ملی نخبگان فرهنگی آماده کرده بود آمده بود از چند سال قبل حساب کرده بود و هر کسی را ده سال بعد فار‌التحصلی‌اش مثلا این در آمریکا. البته سال‌های قبلش هم بود ولی شما با تأخیری بیش از پنج سالش ببیند مثلاً الان آنجاست یا ایران است. یا اینکه امسال فارغ‌التحصیل شده ملعوم است به احتمال زیاد دیگر آفر خیلی خوبی در دانشگاه گرفته و رفته.


خلاصه که از این آمارها متأسفانه خیلی زیاد می‌گویند. در نشریات، صداوسیما چند وقت پیش یک برنامه علی ضیاء مثلا از کل فارغ‌التحصیلای شریف فقط یک نفر مانده که دروغ محض بود. ولی ملت خوششان می‌آید. چندصد هزار این کیلپ در شبکه‌های اجتماعی چرخید. خوب می‌خواهید چی را ثابت کنید. اولاً یک دروغ را دارید منتشر می‌کنید دارید مردم را ناامید می‌کنند. کسی هم که نرفته دارید به فکر می‌اندازیم که همه دارند می‌روند پس من اگر ماندم. جو منفی که فضای ناامیدی، فضای یأس که جامعه نمی‌تواند نخبگانش را نگه دارد. همین گزارشات را بعداً بروید بخوانید کار دانشگاه شریف هست پژوهشکده علم و سیاست دانشگاه شریف. عمدتا بچه‌هایی که از خارج بودند آنجا. از آقای دکتر علی ملکی و عزیزیان دیگری که آنجا هستند فارغ‌التحصیلانی جای دیگر. این گزارش نشان می‌دهد ما به لحاظ مهاجرت اصلا وضعیت‌مان بحرانی نیست. وضعیت تعداد دانشجوهامان در خارج. مهاجرت متخصصین‌مان، مهاجرت عمومی هر کدام اینها را نگاه کنید با شاخص‌های بین‌المللی مقایسه کنید با کشورهای دیگر چه قدر مطلق چه براساس جمعیتش تعداد دانشجومان در خارج در داخل قدر مطلق همان به نسبت جمعیت‌مان هیچ کدام از اینها وضعیت بحرانی نیست ما در بسیاری از این شاخص‌ها از میانگین دنیا پایین‌تر هستیم. این گزارش پارسال رونمایی شد.


با توجه به شرایط اقتصادی امسال.


نه امسال بود. امسال منتشر شد در رونمایی‌اش هم دکتر ستاری هم رفتند دانشگاه شریف.


امسال زیاد نمی‌شود مهاجرت؟


چرا زیاد بشه.


شرایط اقتصادی؟


شما فکر کنید طرف برود خارج شرایطش بهتر می‌شود.


به هر حال همانقدر که در بیاورد همان قدر می‌تواند استفاده کند مثل ایران نیست که الان یک میلیون در بیارید پس فردا کم بیاورید.


شما در خارج دخلتم بیشتر است خرجتم بیشتر است. نگاه کنید به این راحتی نیست چیز رفتن به خارج.


برای افراد تحصیل کرده و نخبه فکر می‌کنم خیلی راحت‌تر باشد.


نخبه و فارغ‌التحصیل آنقدر که اینجا می‌تواند اثرگذار باشد. یک جمله‌ای بود می‌گوید من اینجا احساس رضایت بیشتری می‌کنم آنجا واقعا احساس می‌کردم که یک ابزار هستم. من یک آچار هستم مثلا در یک سیستمی که حیطه همه چیزم مشخص است است درسته در آن چهارچوب امکانات بهم می‌دهند ولی یک نگاه ابزاری دارند که تو باید این کار را بکنید و از آن بالاتر نمی‌تواند بیاید. هیچ وقت این بچه‌های ما کارهای مدیریتی، کارهای سیاست‌گذاری که وزن داشته باشد از این فضا بازی‌شان نمی‌دهند. حالا در کار تحقیقاتی خودش بهترین آزمایشگاه در اختیارش قرار می‌دهند به عنوان یک کارگر برو بیست و چهار ساعت کار کن پول هم  می‌ریزند به پایش که کار کند ولی اینجا احساس رضایتی که بچه‌ها دارند خوب اینها باعث می‌شود که اینها پوزیشن‌ها و آن آفرها آن امکاناتی که آنجا هست برگرده بیاید اینجا.


خلاصه اینکه این جزء برنامه‌هایی بوده که با یک تیم الان بعد چند سال شده یک تیم پنج نفره من با یک تیم پنج نفره حمایت دکتر صدری توانستیم یک همچنین کاری بکنیم که در چهل سال گذشته در کشور سابقه نداشته است. که یک برنامه سیستماتیک، شسته و رفته باعث شده باشد بچه‌ها اینجوری ؟؟ بکنند.


آن اوایلی که کار را شروع کردیم از تجربیات دیگر کشورها استفاده از ظرفیت متخصصان خارج از کشور خلاصه آن گزارش است خدمت شما.


با کدام کشورها؟


ببینید ما چند تا محور دیگر کار داریم که یکی‌اش بحث اجرای قانون حمایت از شرکت‌های دانش بنیان به معاونت علمی سپرده شده است در چند سال گذشته. سه هزار و 700 شرکت را شناسایی کرده و انواع تسهیلات و خدمات را به این‌ها ارائه می‌دهد بخشی از این کار که مربوط می‌شود به کسب و کار و توسعه بین‌المللی این شرکت‌ها از جمله موضوع صادرات به ما برمی‌گردد و الان در چهارچوب مرکز تعاملات بین‌المللی فناوری این موضوع دارد جلو می‌رود. برنامه‌های خیلی متنوعی در این موضوع داریم. ببینید اول کار ما آمدیم با خود شرکت‌ها رایزنی کردیم که ببینیم مشکل این شرکت‌ها و نیازهایشان چی هست شرکت‌ها برای کار در حوزه بین‌الملل مجموعه‌ای از مشاوره‌ها و خدمات تخصصی احتیاج دارند. مثلا قرارداد خارجی می‌خواهند امضا کنند مشاور حقوق تجارت بین‌الملل لازم دارد. یکی را لازم دارد که بهشان بگوید نقض پتنچ دارید یا نه. چون اینها پایشان بگذارند آن ور شرکت‌ خارجی می‌تواند علیه این شکایت بکند همه چیزش را بگیرد و کلی هم جریمه بشود. یا مثلا سایتت، کاتالوگت مناسب برای این کار هست یا نه. خدمت شما عرض شود مارکت ریسرچ گزارشی که حتما لازم. شما به صورت کور و چشم بسته نمی‌توانید وارد یک بازار بشوید واقعا باید قبلش یک مطالعه مارکت ریسرچ بشوید. مجموعه بزرگی از این خدمات لازم دارند این شرکت‌ها نمی‌دانند. اولاً نمی‌دانند چه خدماتی لازم دارند ثانیا نمی‌دانند از کجا تأمین بکنند اینها را و کسی که دارد این سرویس را بهشان می‌دهد این کاره هست یا خیر. حرفشان را گوش بدهند یا ندهند. ما آمدیم اینها را احضار کردیم نزدیک 20 تا از این خدمات را ارائه‌دهندگان این خدمات در بخش خصوصی در واقع سرویس‌ پرووایدارهای خصوصی این خدمات را شناسایی کردیم این را آوردیم به صورت مجازی ذیل چیزی به اسم کریدور توسعه صادرات. یک چیزی راه انداختیم یک پنجره واحدی به کریدور توسعه صادارت یک مجموعه خصوصی هم هست اصلا کارمند دولتی آنجا ننشسته است. من خیلی در این کارهایمان اصرار داریم که باید کارها بیرون از دولت انجام بشود و طوری باشد که فردا اگر من اینجا نباشم این کارها باید بتواند ادامه پیدا کند متکی به من و حمایت من و اینها نباشد. کار باید آنقدر اقتصادی و درست تعریف شده باشد که بتواند خودش را بچرخاند.


خدمت شما عرض شود که خوب یکی از این کارها کریدور توسعه صادرات بود. که خوب خیلی مجموعه موفقی هم بوده من یک عدد هم بهتان بگویم.


الان چندتا شرکت تعامل دارند در سطح بین‌المللی.


ببینید من عدد ندارم. من یک چیز دیگر می‌گویم که به درد بخورند به تعداد زیادی خدمات داده کریدور انواع این خدمات. بعد مدلش هم قشنگ است. اینجوری است که شرکت‌ها برای اینکه آن خدمات را بگیرند اول مراجعه به کریدور می‌کنند، کریدور به اصطلاح می‌گوییم اکسپورد (؟؟؟؟) آمادگی صادراتی این شرکت‌ها ارزیابی می‌کند یک فرآیند دو هفته‌ای، کمتر از دو هفته یک گزارش بهشان می‌دهد انگار یک چکاپ کامل کردید. قند و خون و فشار و همه اینها گفته که شما مشکل اینجوری دارید. این هم رایگان انجام می‌دهیم می‌تواند این خدمات را از سرویس پرووایدورهایی که در کریدور هستند دریافت کند و سوبسیدهایی که ما می‌دهیم استفاده بکند یا می‌تواند این خدمات را از بیرون بگیرد.


الان می‌گویم چه تعداد خدمات داده است. یکی دیگر از مدل کارهایی که در واقع ما داریم می‌کنیم ببینید شرکت‌ها می‌خواهند کار صادرات بکنند ولی هر شرکت نمی‌تواند برای خود دپارتمان صادرات داشته باشد و کلی کارمند و فلان. بعد یک کار تخصصی است بعضی از شرکت‌های ما واقعا نمی‌دانند در حوزه صادرات باید چکار کنند. خوب مدل‌هایی که در دنیا بود را بررسی کردیم یک چیزی به اسم شرکت‌های مجزا از صادرات در دنیا وجود دارد شرکت‌های تخصصی که کارشان همین است انگار شما بخش صادرات شرکت را برون‌سپاری کردید یک تیم تخصصی دغدغه‌شان صبح تا شب همین است. چند تا فایده دیگر برای ما دارد مثلا شرکت‌های پزشکی درست می‌کنند تجهیزات آزمایشگاهی درست می‌کنند حوزه‌های مختلف و اینها عمدتاً تک محصولی یا تعداد محصولاتشان انگشت‌شمار است. شما نمی‌توانید با یک محصول دو تا محصول ببرید در بازارهای خارجی. طرف خارجی هم برایش جذابیت ندارد مثلا در بیمارستان این تجهیزات را از یکی بخرد یک دستگاه دیگر را از یکی دیگر بخرد می‌خواهد با یکی طرف باشد که فردا اگر هر چیزی در اتاق عمل خراب شد، اتاق آی‌سی‌یو خراب شد به یکی که زنگ بزند بیاید آنها را درست بکند. نه اینکه مانتیور را از یکی خریده باشد، دستگاه بی‌هوشی را از آن یکی، ونتی‌لاتور از یکی دیگر. این شرکت مدرن صادرات که ما کمک کردیم حمایت کردیم تشویق کردیم شرکت‌ها را که ایجاد کنند نزدیک 9 حوزه مختلف از گیاهان دارویی، الکترونیک، تجهیزات پزشکی، تجهیزات آزمایشگاهی حوزه‌های مختلف حمایت کردیم این چیزها راه افتاده الان اینها به طور تخصصی، مثلا کاتالوگ درست کردند تجهیزات دویست‌تا تجهیزات از شرکت‌های مختلف را درش گذاشته یک شرکت پا می‌شود می‌رود نمایشگاه خارجی یا برای مارکتینگ. و چقدر هزینه‌ها آماده پایین. بعد چقدر جذابیتش برای آن طرف خارجی می‌رود بالا. هر کدام را یکی دارد درست می‌کند ولی با یک برند می‌رود آقا این مجموعه مثلاً هر کدام از اینها را می‌خواهید خدمات پس از فروش من انجام می‌دهم. ببینید خیلی کارهای ساده‌ای است. به لحاظ منطق و اینها پیاده‌سازیشان سخت بود ولی این کارها دانه دانه یعنی تکه‌های پازل را کنار هم چیده‌ایم.


بعد خدمت شما عرض شود یک چیزی که دیگر لازم دارند شرکت‌ها حضورشان در خارج از کشور است. هر شرکتی نمی‌تواند برای خودش یک دفتر و دستک آن طرف آب داشته باشد. یک مدل هم این است که ما یک کارمند دولتی بفرستیم آنجا برود در سفارتخانه بشیند و این کار را بخواهد بکند این کار باز هم مدلی است که زیاد خوب نیست برای بخش حوزه بازرگانی و کمک به این شرکت‌ها. یا ایرانیانی که در خارج از کشور هستند یا شرکت‌های ایرانی که آنجا خیلی رفت و آمد دارند دفتر و دستکی دارند آشنایی به بازارهای این کشورها دارند ما طی چند سال گذشته چیزی در حدود 30 دفتر در 20 کشور دنیا راه افتاده و کارگزارهای برون‌مرزی چه به صورت پایگاه صادراتیمان و کارشان این است که کمک کنند به توسعه بازار شرکت‌های دانش‌بنیان. اگر بتوانند کمک بکنند از محل آن قرارداد درصدش را می‌گیرند هیچ وابستگی مالی به معاونت مالی ندارند که فردا اگر من بودجه‌اش را تأمین نکنم آن دفتر تعطیل بشود یا طرف برگرداند. طرف می‌داند که باید آنجا تلاش بکند برای این کار.


این بیست‌تا کشور بیشتر شرقی هستند غربی هستند؟


عمدتا شرق و آفریقا هستند. حوزه سی‌آی‌اف هست شرق آسیا هست در اروپا هم چند تا هستند ولی بیشترشان آسیا و آفریقا هستند.


انواع مدل‌هایی که فکر کردیم که می‌شود به شرکت‌ها کمک کرد مثلاً یک کاری که در دنیا خیلی مصطلح است همین است که وقتی دولت‌مردان طراز بالای کشور سفر می‌کنند یک تیمی از شرکت‌ها هم همراهشان می‌روند. خوب در ابتدای دولت یازدهم این پیشنهاد را به صورت کتبی به دفتر آقای رئیس‌جمهور دادیم و خدا را شکر این بحث بالاخره گردش‌کار خوبی در وزارت‌خارجه در خود ریاست‌جمهوری شد و در این دولت اگر دیده باشید هم جناب آقای رئیس‌جمهور و آقای دکتر ظریف در سفرهایشان بخش خصوصی همراهی‌شان می‌کنند در سال‌های قبل شما این را نمی‌دیدید یا اگر هم بود به ندرت بود. واقعا این یک رویه‌ای شده است. خود آقای ستاری هم الان یا ایشان یا معاونانش ما همچنین برنامه‌ریزی‌هایی می‌کنیم که مثلا نشست‌های تجاری و فناوری در کشورهای دیگر برنامه‌ریزی بشود همراهی بکنند شرکت‌های دانش‌بنیان را.


سوال ؟؟؟


مثلا ما یک ماه قبل از سفر یک همچنین کتابچه‌ای را آماده می‌کنیم. یک نکته مهم دارد این جور بیزینس‌فورم‌ها و نشست‌های تجاری این است که مچ‌می‌کینگه درست انجام بشود. خوب هر قدر شما زودتر اعلام کنید که چه کسایی دارند می‌آیند و انتخاب این شرکت‌های ایرانی هم براساس بازار آن کشور، ظرفیت‌ها و اولویت‌هایش باشد باعث می‌شود که آن طرف میزبان هم با اطلاع‌رسانی و گردش اطلاعاتی که می‌کند می‌گوید این چهل‌وشش تا کشور دارند می‌آیند از قبل از سفر شرکت‌ها همدیگر را پیدا می‌کنند مثلا معلوم است شرکت ایکس که دارد می‌آید کنیا این هفت‌تا شرکت قرار است در آن نصف روز بیایند پای صحبت‌اش بشینند و همدیگر را ببینند.


تجهیزات پزشکی هست؟


همه چیز هست. دارو هست، حوزه شیمایی هست. اولش که نگاه بکنید الکترونیک بود. ولی درست می‌فرمایید تجهیزات و دارو جزء موضوعاتی بود که پررنگ‌ بود. الان همین هفته گذشته برنامه خیلی مفصلی در قرقیزستان داشتیم در بیشکک داشتیم که آقای دلیلی در رأس هیأتی از 30 شرکت دانش‌بنیان.


تجاری؟


در واقع یک نمایشگاه دقیقا. یک نمایشگاه بود و مرکز تجاری بود که آنجا در بیشکک به صورت دائمی راه‌اندازی شد که الان این شرکت‌ها آنجا محصولات‌شان را به نمایش بگذارند یک تیمی آنجا مستقر است از بخش خصوصی که مدام دنبال این است که طرف‌های قرقیزی را بیارد آنجا و نشان دهد، مذاکره کند، بتواند مارکتینگ کند برای شرکت‌ها. الان در شانگ‌های ما همچنین چیزی داریم، در گرجستان در تفلیس یک همچنین چیزی افتتاح شد. کلی از این برنامه‌ها ما داریم که بالاخره اینها زیرساخت‌های اولیه برای توسعه بازار شرکت‌های دانش‌بنیان را فراهم بکند و مدل‌هایی هم هست که جواب داده. کارهایی که ما در این چند سال کردیم دیدیم که از اینها خروجی دارد در می‌آید.


در بحث همان انتقال تکنولوژی؟


پس یک دسته فعالیت ما همان بحث برنامه همکاری با متخصصان ایرانی خارجی از کشور شد. دسته دیگرمان بحث کمک به شرکت‌های دانش‌بنیان در توسعه کسب و کار بین‌المللی شروع شد که مدل‌های خیلی زیادی. من فقط خواستم یک کلیاتی به شما بگویم وگرنه مثلا بحث حضور شرکت در نمایشگاه‌های خارجی خیلی بالاخره داستان‌های مختلفی داشتیم و اینکه هر کدام را با چه ظرافت‌ها و چه تفاوت مدل‌ها از کارهای متداول انجام می‌دهیم کلی داستان داریم که در حوصله شما نمی‌گنجد.


یک دسته کارهایمان برنامه‌های همکاری فناوری‌های‌مان با کشورهای دیگر است. برنامه تبادل فناوری که شما پرسیدید در این موضوع هم ما سعی کردیم یک مقدار رفتارمان متفاوت باشد. ببینید نرفتیم یک دفعه سراغ کلی کشور دنیا با هر کدامشان تفاهم‌نامه امضا کنیم، هیات بفرستیم بیاوریم اینجا. شما اگر دیده باشید دکتر ستاری یکی از کم‌سفرترین اعضای دولت هستند و یک ویژگی که سفرهای ایشان دارد این است که معمولا در این سفرهایشان ایشان سندی امضا نمی‌کنند. یا مثلا خودشان امضا نمی‌کنند تعداد کمی همچنین چیزی. غیر از اینکه خود شرکت‌ها برای کمک بشود قراردادی در حضورشان امضا بکنند باز اسناد دولتی هم در حضورشان مثلا یکی از این ور یکی از آن ور به ندرت بتوانید پیدا بکنید. شاید بعضی‌ها معیار موفقیت‌هایشان از سفرها امضای همین سندها باشد در صورتی که نگاهی که در معاونت علمی حاکم است این نیست. ما خروجی برایمان مهم است، آن زیرساخت مهم است و گفتم تمرکزمان روی تعداد محدودی کشور است سعی کردیم ارتباط‌مان را با آنها تعمیق کنیم. به جای اینکه مثلا هر سال به 10 تا کشور سفر بکنیم و بعد آن بحث‌ها فراموش بشود مثلاً دکتر ستاری در پنج سال گذشته سه سفر به روسیه داشتند. این چی را نشان می‌دهد مثلا اینکه ما یک تمرکز خاصی روی حوزه روسیه داریم یا تعداد بسیار زیادی تبادل هیات با روسیه. دو بار معاون نخست‌وزیر روسیه به ایران آمده. دو بار دستیار علمی آقای پوتین به ایران آمده. چقدر تبادل هیات در سطوح مختلف داشتیم در زمینه‌های مختلف. یا مثلا چین رئیس آکادمی علوم چین عضو کابینه است و سفر اعضای کابینه و آدم‌های دولتمردان چینی خیلی محدودیت دارند، دو تا سفر نمی‌توانند بروند. رئیس آکادمی علوم چین که رئیس آکادمی علوم دنیا هم هست دو سفر به ایران داشته است خوب یک سفر هم دکتر ستاری داشته است. در سطوح پایین هم تبادل هیات خیلی داشته‌ایم. می‌خواهم بگویم سفرهایمان یک تمرکزی دارد مثلا با روسیه آمدیم با تجاربی که در سال‌های گذشته داشتیم دیدیم ما به ساختاری برای پیگیری کارهایمان با روس‌ها احتیاج داریم. آمدیم گفتیم یک کمیته فناوری با روسیه داشته باشیم روس‌ها هم خیلی استقبال کردند از این پیشنهاد و آمدند در سطح کمیسیون عالی تعریف کردند. یعنی سطحش از وزیر هم باید بالاتر باشد که به خاطر همین می‌گویم معاون نخست‌وزیرشان از طرف روس منصوب کردند. در روسیه نخست‌وزیر چندتا معاون دارد هر معاون هم چند وزارت‌خانه زیر دستش است. یعنی وزرا باید به معاون نخست‌وزیر جواب بدهند. یکی از معاونین نخست وزیر مسئول کمیسیون همکاری فناوری ایران و روسیه بود که شش‌تا وزارتخانه زیرنظرش بود. خدمت شما عرض شود خوب ده‌تا کارگروه ذیل کمیسیون همکاری فناوری روسیه ما تعریف کردیم. ملی نگاه می‌کنیم نگاه نمی‌کنیم بگیم نه ما فقط باید بحث معاونت علمی سازمان تعاوش باشد. مثلا ما آمدیم دیدیم وقتی می‌توانیم این ظرفیت را ایجاد کنیم چرا وزارت علوم ما استفاده نکند از این ظرفیت. چرا دانشگاه ما استفاده نکند. ببینید یک نگاه غرب‌زده‌ای بالاخره ما داریم در ایران مثلا بگویند یک کنفرانسی در انگلیس هست صف می‌بیندند مثلا چقدر آدم می‌خواهند بروند. بگویند یک کنفرانس خیلی مهم‌تر از آن در روسیه هست راهش هم نزدیک‌تر است ویزا هم راحت‌تر می‌دهند، اذیت هم نمی‌کنند 10 درصد آن تعداد هم ثبت‌نام نمی‌کنند. حالا تفاوت‌های فرهنگی، بحث زبان یک سری چیزها هست ولی به صورت تاریخی هم تمایل ما به غرب متأسفانه بیشتر هست نسبت به شرق کشوری مخصوصا روسیه. چقدر کشورها از روسیه استفاده می‌کنند، از هند استفاده می‌کنند، از چین استفاده می‌کنند ما همش نگاهمان به این است که برویم اروپا را ببینیم چه خبر است، دانشگاه‌های اروپایی بشینیم. خلاصه آمدیم ذیل این 10، 12 کمیسیون و کارگروهی که گذاشتیم یکی‌اش را هم گذاشتیم کارگروه همکاری دانشگاهی. اتفاقا آقای دکتر تهرانچی که مضافاً رئیس دانشگاه شهید بودند و خودشان ؟؟ روسیه بودند گذاشتیم به عنوان آقای دکتر فرهادی وزیر علوم گذاشتم به عنوان رئیس این کارگروه و خیلی هم خوب شکل گرفت کارها یکی از خروجی‌های قشنگ این کار گروه چی بوده نشست سالانه دانشگاه‌های برتر ایران و روسیه که شاید این را ندانند خیلی‌ها این را نمی‌دانند که مثلاً دوستان ندارند بگویند که ایده‌اش در سفری که آقای فرسنکو به ایران داشتند با دکتر ستاری این. اولین جلسه نشست رؤسای دانشگاه ایران و روسیه که سه سال پیش بود در اولی‌اش در مسکو داشت برگزار می‌شد اصلا مقدماتش و توافقنامه‌اش را من خودم با آن طرف وزارت علوم روسیه نشستم و بستم و بعد سفر انجام شد. چهارمین نشستش 3 آذر در کیش قراره برگزار شود. زحمت هماهنگی‌هایش و اینجور چیزهایش در ایران به خاطر همین یک چیزی دارند اتحادیه‌ای دانشگاه برتر ما دارند که دکتر نیلی. دانشگاه تهران میزبانی می‌کند. این برنامه‌را که قرار است در کیش برگزار شود 3 آذر. می‌خواهم بگویم یک نگاه اینجوری داریم که از این ظرفیت همه بتوانند استفاده بکنند یا مثلا با آکادمیک علوم چین آمدیم چکار کردیم صندوق علمی راه ابریشم را راه انداختیم. ببین آکادمی علوم چین بزرگ‌ترین آکادمی علوم دنیاست. 116تا انستیتو ملی دارد. چند تا دانشگاه دارد.


انتهای پیام/

ارسال نظر