صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۴:۰۰ - ۰۲ آذر ۱۳۹۷
پروین طالبیان*

نگاهی به دانشجویان امروز

دانشجویان در محیط دانشگاه‌ها دغدغه‌های متفاوتی دارند که هر یک از این نگرانی‌ها آنها را به سمتی هدایت می‌کند که آینده‌شان را می‌سازد.
کد خبر : 327718

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ وقتی در محیط دانشگاه مانند یک پارک علمی قدم بزنید گپ‌وگفت‌های متنوعی می‌شنوید که جای تأمل دارد. یکی نگران امتحان میان‌ترمش است، دیگری می‌گوید رهایش کن و آن یکی هم حرفی نمی‌زند و نگاهش به کتابش است.


هر چقدر که آهسته‌تر قدم بردارید و کمی با گوشی تیزتر به نجواهایشان گوش دهید می‌توانید دریابید که در پوست دانشگاه‌ها چه خبر است و هر یک به چه می‌اندیشند.  در یک بررسی از نگاه دانشجویان به آینده می‌توان آنها را به سه دسته تقسیم کرد. گروه اول نگران آینده و ادامه تحصیل و علم‌آموزی هستند که البته از ایده‌آل‌ترین دانشجویان هستند. وقتی به حرف‌هایشان گوش می‌دهید همانطور که در دانشگاه‌های خوب پذیرش شده‌اند به دنبال پذیرش در دانشگاه‌های بهتر داخلی و خارجی هستند و همواره نیم‌نگاهی به آینده تحصیلیشان دارند، راهشان را از همان اول انتخاب کرده‌اند و می‌دانند که چه می‌خواهند. اگر در دوره کارشناسی هستند می‌دانند که در کدام درس‌ها برای تحصیلات تکمیلی باید سرمایه‌گذاری کنند و می‌دانند که در کدام کلاس‌های درس باید فعالانه عمل کنند و چیزی را از دست ندهند. چند دانشجوی دانشگاه شریف را می‌شناسم که مهندسی برق می‌خوانند و برای بسیاری از دروس ساعت‌ها وقت می‌گذاشتند و حتی به دانشگاه‌های مطرح جهان می‌اندیشند و در گعده‌های خود به دنبال یافتن بهترین اپلای‌ها هستند.


 البته این دانشجویان اگر در دانشگاه‌های سطح‌های پایین‌تر هم باشند برنامه درازمدت دارند و از اول راه آینده‌شان را انتخاب کرده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که این افراد در اقلیت هستند. این گروه همانند آینده تحصیلی از آینده کاری نسبتاً خوبی برخوردار هستند.


گروه دوم دغدغه کار، اشتغال و درآمد را دارند که البته باز دغدغه‌هایشان قابل ستایش است. این گروه از دوره دانشجویی کار را به‌صورت نیمه‌وقت و با تمام توان شروع می‌کنند و شعار بزرگ این گروه این است که می‌خواهیم دستمان در جیبمان باشد. زبان می‌خوانند و مهارت‌های فنی می‌آموزند و همه‌چیز را با زمان کم به پیش می‌برند. به‌دنبال کسب تجربه و مهارت هستند و از اکثر فرصت‌ها نهایت استفاده را می‌کنند. این گروه کمی در درس‌ خواندن از بقیه عقب‌ترند اما نگاهشان به آینده است که بتوانند موفقیت‌های بزرگی را کسب کنند. دوان‌دوان سرکار می‌روند دوان‌دوان خودشان را به کلاس درس می‌رسانند و روزگار سپری می‌کنند و امیدشان این است که بعد از فارغ‌التحصیلی می‌توانند موقعیت‌های بهتری را کسب کنند. البته شواهد نشان می‌دهد که از موفقیت‌های کاری متوسط رو به بالا برخوردار می‌شود. این گروه بعد از ثبات کاری پیدا کردند اگر نیاز بود ادامه تحصیل هم می‌دهند.


اما گروه آخر که همان منفعل‌ترین گروه دانشجویان هستند و تنها نگرانی‌شان امتحان میان‌ترم، پایان‌ترم و پاس‌کردن دروس است. وقتی درباره آینده از آنها می‌پرسید می‌گویند حالا درسم تمام شود بعداً تصمیم می‌گیریم. وقتی از آینده تحصیلی سؤال می‌کنی می‌گویند که برنامه‌ای ندارم. تقریباً نمرات متوسط به بالا در دروسشان می‌گیرند و بعد از فارغ‌التحصیلی از طریق این آشنا و آن آشنا در پی یافتن شغل برمی‌آیند و هر پیشنهادی که به آن‌ها می‌شود می‌گویند من لیسانس دارم این کار در حد من نیست یا اینکه کار این موقعیت زیاد است و مرا خسته می‌کند.


بعد از اینکه فرصت‌های کاری تمام شد، با خود می‌اندیشند حالا که بیکارم پس حداقل درسم را ادامه دهم. بعد از دوره کارشناسی، در کنکور کارشناسی ارشد شرکت می‌کنند و از آنجایی که امکان ادامه تحصیل در کشور با وجود دانشگاه‌های متنوع، بسیار فراهم است، در یکی از دانشگاه‌ها پذیرفته می‌شوند و ادامه تحصیل می‌دهند.


بعد از این دوره هم باز به همان نتیجه چند سال پیش خود می‌رسند و کمتر کاری را در حد فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد می‌دانند و رهسپار دوره دکتری می‌شوند.


آن چنانکه آمارها نشان می‌دهد بیش از 20 هزار فارغ‌التحصیل دوره دکتری بیکار در کشور داریم. وقتی افراد به این مرحله می‌رسند دیگر انتظاری جز هیأت علمی شدن ندارند که به رویای دست‌نیافتنی برای اکثر این افراد تبدیل می‌شود. آمارها نشان می‌دهد که سالانه حدود 25 هزار دانشجوی دوره دکتری پذیرش می‌شود که در بهترین شرایط تنها کمتر از 5 هزار نفر به‌عنوان هیأت علمی برای مدت 30 سال جذب می‌شوند.


اخیراً متولی امور دانشگاهیان در کشور یعنی همان وزارت علوم به این نتیجه رسیده که برای دانشجویان از دوره لیسانس دوره مهارت‌افزایی برگزار کند تا دانشجویان بتوانند از طریق این دوره‌ها برای محیط کار آماده شوند. این طرح از سال تحصیلی جدید شروع شده و هنوز آمار و گزارش از نتایج آن منتشر نشده است.


به نظر می‌رسد که این طرح دانشجویان گروه سوم یعنی همان منفعلان را نشانه گرفته است تا آنها را از خوابی که در آن بسر می‌برند بیدار کند و در نهایت از ادامه تحصیل افراد تا جایی که امکان دارد بکاهد؛ چراکه قطعاً کشور به این تعداد فارغ‌التحصیل مدارج بالا نیاز ندارد.


در شرایط کنونی که دیگر نمی‌توان بی‌برنامه دست به کاری زد باید برای توجیه دانشجویان امروز و آینده‌سازان فردا کارهای عمیق‌تر و نتیجه‌بخش‌تری صورت گیرد.


باید این فرهنگ در میان دانشجویان نهادینه شود که از تحصیلات و مهارتی که به دست می‌آورند بهره ببرند نه اینکه مدارک متنوع تحصیلی دریافت و نگهداری کنند بدون اینکه کاربردی داشته باشد. به‌طور متوسط هر فرد در ایران با فارغ‌التحصیلی دوره کارشناسی 16 سال درس‌خوانده، سرمایه‌گذاری 16 ساله در موضوعی باید سرانجامی داشته باشد یا نه؟ باید افراد بتوانند بالأخره روی پایشان بایستند و زندگی مستقل داشته باشند. اگر این همه وقت گذاشتن نتیجه‌ای جز بیکاری نداشته باشد چرا از همان ابتدا باید قدم در این مسیر گذاشت؟ 


*خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا


انتهای پیام/4040/خ


انتهای پیام/

ارسال نظر