صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۳۸ - ۲۵ آبان ۱۳۹۷
در مجمع عمومی سازمان ملل؛

قطعنامه ضد ایرانی در حوزه نقض حقوق بشر تصویب شد

کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطع‌نامه ضد ایرانی در حوزه نقض حقوق بشر در کشورمان را تصویب کرد.
کد خبر : 326136

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا از تارنمای وزارت امور خارجه، کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل متحد قطعنامه‌ای را به رأی گذاشت که تصویب شد.


در این رأی‌گیری، 85 عضو رأی مثبت، 30 عضو رأی منفی و 68 عضو هم رأی ممتنع دادند.


در خصوص تلاش کشورهای غربی که خود متهم به حمایت از تروریسم و نقض آزادی بیان هستند، معاون نمایندگی کشورمان در سازمان ملل متحد پاسخ رسمی کشورمان به قطعنامه حقوق بشری را به‌طور رسمی در صحن مجمع قرائت کرد.


متن پاسخ ایران که توسط «اسحاق آل حبیب» قرائت شد به این شرح است:


در 100 سالی که از مجاهدت ایرانی‌ها برای حقوق بشر و دموکراسی می‌گذرد دقیقاً همان نیروهای مخربی که پشت این قطعنامه هستند تمام توان خود را به کار بسته‌اند تا آن را ناکام گذاشته یا از مسیر خود منحرف سازند. برپا کردن کودتای نظامی در 1953 (1329) علیه دولت دموکراتیک ایران، حمایت بی‌قیدوشرط برای دو دهه و نیم از دیکتاتوری که جانشین آن دولت کردند، حمایت از جنگ نظامی علیه ایرانیان در دهه 1980 میلادی، تأمین تسلیحات شیمیایی برای صدام حسین جهت هدف قرار دادن ایرانیان، سرنگونی هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل همه 290 سرنشین آن، همدستی با گروهک‌های تروریستی شناخته شده و برقراری یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی علیه ایرانیان در تعارض با قطعنامه 2231 شورای امنیت و حکم الزام‌آور دیوان بین‌المللی دادگستری تنها نمونه‌هایی اندک از این سیاست‌ها بوده‌اند. به‌واقع از سال 1953 (1329) حتی یک روز سپری نشده است که در آن، همین کشورها ایرانیان را آزار و شکنجه نداده باشند.


بزرگ‌ترین دشمنان حقوق بشر و دموکراسی کسانی هستند که از آن‌ها به‌عنوان ابزارهای سیاست خارجی خود علیه ملت‌ها و دولت‌هایی که دوستشان ندارند سوءاستفاده می‌کنند. برای این کشورها یک دوگانگی اساسی در موضوعات مربوط به حقوق بشر وجود دارد.


برای آن‌ها قربانیان برابر نیستند، آن‌ها یا خوب هستند یا بد. درحالی‌که به قتل مخالفین صلح‌جوی سیاسی رضایت می‌دهند، یک قاتل که عامداً با اتوبوس از روی نیروهای پلیس در خیابان‌های تهران رد می‌شود و آن‌ها را می‌کشد علناً از سوی وزیر امور خارجه آمریکا تقدیر شده و بزرگ داشته می‌شود. تصور کنید اگر همین شخص جرئت می‌کرد در خاک آمریکا چنین جنایتی را مرتکب شود با وی چه برخوردی می‌کردند. در حقیقت مردمانی که توسط این کشورها و متحدان آن‌ها قربانی می‌شوند شایسته توجه نیستند. این قربانیان بی‌اهمیت از منظر سیاسی را می‌توان به فراموشی سپرد. درعین‌حال هرکسی که به مقابله با دولت‌های دشمن برخیزد شایسته بزرگداشت به‌عنوان فعال حقوق بشر است. حتی یک فرقه تروریست (در مورد ایران گروهک مجاهدین خلق) را می‌توان در عالی‌ترین سطوح سیاسی در واشنگتن برای فشار بر ایران مورد پذیرایی گرم قرار داد.


درعین‌حال، همین دولت‌های منافق غیرنظامیان را در حد نسل‌کشی به کشتن می‌دهند. تحریم‌های کشتارجمعی یک‌جانبه سبب مرگ تعداد بیشتری از غیرنظامیان در سراسر جهان در مقایسه با همه تسلیحات کشتارجمعی در طول تاریخ شده‌اند. بخش اعظمی از قربانیان کودکان بوده‌اند. ازآنجاکه این کشتارها نتیجه سیاست‌های این دولت‌ها است قربانیان شایسته توجه نیستند. وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه‌ای که در تاریخ 7 نوامبر انجام داد بی‌شرمانه همه ایرانیان را تهدید به گرسنگی کرد و گفت: «خوب به خاطر داشته باشید، خیلی خوب، رهبران ایران باید تصمیم بگیرند که آیا می‌خواهند مردم کشورشان غذا بخورند.» استفاده از غذا و دارو به‌عنوان اسلحه علیه غیرنظامیان فقط یک نام دارد جنایت علیه بشریت، بله جنایت علیه بشریت! آشکارا برای مدعیان حقوق بشر حتی کل یک ملت را می‌توان برای رسیدن به اهداف سیاسی به قتل رساند.


حمله بزدلانه تروریستی به شهر اهواز در 22 سپتامبر (31 شهریور) یک مورد مرتبط و پندآموز است. در این حمله شهروندان بی‌گناه متعددی ازجمله کودکان به قتل رسیدند. یک گروه جدایی‌طلب که بیرون از ایران اقامت دارد بلافاصله مسئولیت حمله را که از شورای امنیت به‌عنوان حمله تروریستی محکوم شد بر عهده گرفت. عکس‌العمل بانیان این قطعنامه چه بود؟ در اقدامی تهوع‌آور اسم شهر اهواز و بعداً اسم گروه تروریستی را به‌عنوان یک اقلیت به قطعنامه اضافه کردند! چنین حرکتی فقط به معنای حفاظت و شناسایی گروه‌های تروریستی در پوشش قطعنامه حقوق بشر است. هرچند اقدام مذکور تنفر برانگیز بود ولی ما از این نحوه برخورد با قربانیان تروریسم در خیابان‌های اهواز متعجب نشدیم. چراکه بانیان قطعنامه آن‌ها را شایسته توجه نمی‌دانند ولی تروریست‌هایی که آن‌ها را به قتل رسانده‌اند مستوجب حمایت و شناسایی به‌عنوان فعال حقوق بشر یا اقلیت قومی هستند. شرم‌آور است!


دوگانگی مذکور دموکراسی را هم شامل می‌شود؛ دموکراسی قابل‌قبول در مقابل دموکراسی غیرقابل‌قبول. انتخابات با توجه به نیاز سیاست خارجی این دولت‌ها می‌تواند واقعی یا تقلبی باشد. وقتی مردم در کشورهایی که مشتری آن‌ها هستند برای همیشه با صندوق رأی و دموکراسی بیگانه نگه‌داشته می‌شوند انتخابات در کشورهای دشمن نامشروع و تقلبی خوانده می‌شوند چراکه رأی مردم علائق و اولویت‌های سیاست خارجی ایشان را منعکس نمی‌کند.


همچنین صداهایی هست که باید شنیده شود و صداهایی که ارزش شنیده شدن ندارند. صدای معدود افرادی که در خیابان‌های ایران مشغول خرابکاری و حمله به مراکز پلیس بودند شایسته شنیده شدن و حتی طرح در شورای امنیت بود درحالی‌که خفه کردن صدای مخالفین در دولت‌های مشتری هیچ نگرانی را سبب نمی‌شود. حتی بدتر اینکه این مدعیان منافق کاملاً در مقابل صدای شکستن میلیون‌ها نفر که برای هفت دهه در فلسطین تحت اشغال خارجی زندگی می‌کنند کاملاً کر می‌شوند. صداهایی برای آن‌ها مرجح است که برای سیاست خارجی ایشان مفید باشد. به‌هرحال اشتهای اندکی در شنیدن صدای کودکان مهاجری دارند که در قفس زندانی شده‌اند یا قربانیانی که در حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در خلیج فارس جان خود را از دست دادند. قربانیان آن حمله وحشیانه که در حمایت از متحد آن روز آن‌ها صدام به عمل آمد ازجمله ده‌ها کودک هرگز فرصت نیافتند تا از حقوق بشر خود از مقامات آمریکایی یا فرمانده ناوی بپرسند که بی‌شرمانه توسط واشنگتن به خاطر ارتکاب این جنایات مدال افتخار گرفت.


برای این مدعیان ازخودراضی استقلال و حاکمیت نیز فقط برای قدرتمندان معتبر است. برای آن‌ها دخالت در دیگر کشورها اگر توسط ایشان یا نوکرانشان صورت پذیرد بلامانع است. آمریکا برای مدت طولانی در پروسه‌های دموکراتیک در ایران دخالت کرده است نه برای حمایت از آن بلکه برای تخریب آن و برای بازگرداندن دیکتاتوری. حتی امروز هم بزرگ‌ترین متحد آمریکا علیه دموکراسی در ایران یک فرقه شناخته‌شده تروریست است. حتی امروز هم آمریکا بزرگ‌ترین دشمن دموکراسی و حقوق بشر در تمام خاورمیانه ازجمله ایران است.


در همین راستا صدای جامعه مدنی باید تشویق و شنیده شود مشروط بر آنکه علیه دولت‌هایی کار بکنند که ایشان دوستشان ندارند. آن‌ها به خود حق می‌دهند از جامعه مدنی سوءاستفاده کنند ازجمله اینکه آن‌ها را ایجاد کرده و بی‌دریغ تأمین مالی کنند تا در خدمت نهادهای جاسوسی و اهداف سیاست خارجی ایشان باشد. در غیر این صورت باید این صداها را ساکت کرد. آمریکا مرتباً مانع مقام مشورتی سازمان‌های مردم‌نهاد ایرانی در سازمان ملل می‌شود درحالی‌که برای یک‌نهاد ضد ایرانی که وزارت خارجه آمریکا آن‌ را ایجاد کرده و هنوز تأمین مالی می‌کند حتی به رأی‌گیری در اکوسوک متوسل شد که نکته‌ای درس‌آموز است!


آزادی بیان تا زمانی که منافع امریکا و هم‌پیمانانش را تضمین می‌کند موردحمایت قرار می‌گیرد. در غیر این صورت، تحت عنوان تهدید برای امنیت ملی تعریف‌شده و خفه می‌شود. در اوت 2018 (مهر سال جاری)، صدها حساب‌رسمی متعلق به ایرانیان توسط شبکه‌های اجتماعی تحت‌فشار آمریکا مسدود شد. چرا؟ چون آن‌ها جرئت کرده بودند در مورد اسرائیل افشاگری کنند. درحالی‌که هزاران حساب و روبات ضد ایرانی، آزادانه در حال پمپاژ کردن اخبار نفرت‌افکنانه و غلط بودند، آن‌ها به بحث در خصوص جنایت‌های رژیم صهیونیستی در فلسطین مبادرت می‌کردند. چه جرم نابخشودنی!


بر همین اساس، دولت‌های غربی کشف رمز توسط شرکت‌های اینترنتی را یک حرکت مشروع و قانونی برای حفاظت از امنیت ملی خود تعریف می‌کنند، درحالی‌که اقدام دولت‌های مستقل برای جلوگیری از سوءاستفاده از شبکه‌های رسانه‌های اجتماعی از سوی تروریست‌ها و خرابکاران توسط همان کشورها به‌عنوان نقض حق حریم خصوصی تلقی می‌گردد!


عدم پیوستگی مواضع و استانداردهای دوگانه در رفتار بانیان اصلی این قطعنامه به آنچه اشاره گردید محدود نمی‌شود. سیاست خارجی آن‌ها به‌طور پیش‌فرض بر اساس ریاکاری بنیاد نهاده شده و اجرا می‌شود.


کانادا نمونه روشنی است که در آن دموکراسی از سوی طرفداران نژادپرستی و آپارتاید به یغما رفته است. بر اساس ارزیابی سال 2018 گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد، خشونت علیه زنان در کانادا همچنان مشکلی جدی، فراگیر و سیستماتیک است. این گزارش مشخصاً اظهار می‌دارد که زنان بومی در جوامع خود و در سطح ملی، آشکارا از تبعیض رنج می‌برند. گزارشگر ویژه خشونت نسبت به زنان اضافه می‌کند که زنان بومی به‌طور نظام‌مند، چندگانه و سیستماتیک با اشکال مختلف تبعیض مواجه‌اند و به‌واسطه ناکارآمدی دولت به حاشیه رانده شده و یا دچار فقر می‌شوند. همچنین نحوه رأی دادن کانادا در سازمان ملل متحد وقتی به سیاست‌های رژیم صهیونیستی -که ذاتاً ناقض اصول اولیه حقوق بشر است- مربوط می‌شود بسیار روشنگر و افشا کننده است. قطعنامه در پی قطعنامه، سال در پی سال، یکی بعد دیگری در نیویورک و در ژنو نتایج آراء حکایت از حمایت بی‌قیدوشرط کانادا از رژیم صهیونیستی در نقض فاحش حقوق بشر دارند. ظاهراً، برای کانادا سرنوشت میلیون‌ها نفر از قربانیان تجاوز صهیونیست‌ها اهمیتی ندارد و این رژیم جعلی به‌عنوان ناقض حقوق بشر مستحق حفاظت، مصونیت و حمایت بی‌حدوحصر است. کانادا همچنان بر ارائه قطعنامه علیه کشورمان اصرار بیهوده می‌ورزد، با در نظر داشتن این واقعیت که رژیم صهیونیستی، آخرین رژیم آپارتاید جهان، یکی از حامیان اصلی آن است.


کانادا جایی که بر اساس یک مثل معروف زن و بومی بودن در آن یک خطر محسوب می‌شود، کانادا جایی که سرنوشت هزاران زن بومی ناپدیدشده همچنان به‌عنوان یک راز باقی مانده است، کانادا کشوری که در آن قربانیان عقیم‌سازی اجباری معلولین همچنان عذاب می‌کشند، کانادا کشوری که اخیراً پناهگاه و محل امنی برای مفسدین و دارایی‌های ناشی از فساد و اختلاس از کشورهایی چون ایران شده است، کانادا کشوری که صادرات اسلحه آن مسئول مرگ و تخریب در مناطق بحرانی در سراسر جهان است و کانادا کشوری که تا سرحد امحای کامل جمعیت بومی خود رفته است برای ایرانی سخنوری می‌کند که در تاریخ طولانی خود هرگز اقدام به برده‌داری، استعمار دیگر ملت‌ها و از میان بردن جوامع بومی نکرده و هرگز از برتری نژادی حمایت نکرده است. مضحک است که کانادا و برخی دیگر که همه این جنایات تاریک را در تاریخ بسیار کوتاه خود ثبت کرده‌اند، با گستاخی به موعظه ایران می‌پردازند.


جمهوری اسلامی ایران مفتخر است که بر مردم خود به‌عنوان تنها ضامن امنیت و توسعه‌اش تکیه دارد. مشروعیت و امنیت جمهوری اسلامی ایران از صدای مردم و رأی مردم گرفته می‌شود. تعهد ایران به ترویج و حمایت از حقوق بشر، ذاتی، واقعی و عمیقاً ریشه در زمینه‌های فرهنگی و تاریخی کشور دارد.


با وجود خصومت بی‌سابقه قدرتمندترین کشورهای جهان طی چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی ایران با موفقیت استوار باقیمانده است. دولت جمهوری اسلامی ایران افتخار دارد که ارتقاء حقوق بشر شهروندانش را صرفاً یک مسئولیت قانونی و اخلاقی نمی‌بیند بلکه آن را بخشی از امنیت ملی کشور می‌داند. در چهار دهه گذشته، صدای مردم، از طریق صندوق‌های رأی، تعیین‌کننده سیاست‌های کلی کشور در امور داخلی و خارجی بوده است. صرف‌نظر از چالش‌ها، هرگز از شور ایرانی‌ها برای دستیابی به حقوق بشر و اشتیاق ایرانی‌ها برای دموکراسی کاسته نخواهند شد و البته هرگز در خصوص شأن و منزلت خود معامله نخواهند کرد. ما ثابت کرده‌ایم که حقوق بشر اولویت ما است، این بخشی از اولویت امنیت ملی ما است. همانند دیگر کشورها، کمبودها ممکن است وجود داشته باشد و ما مصمم به حل آن‌ها هستیم، بااین‌حال، این در حد کسانی که به‌طور سنتی و به لحاظ تاریخی و عملی از استعمار، بردگی، نژادپرستی و آپارتاید حمایت می‌کنند نیست که برای ایران در خصوص حقوق بشر سخنوری کنند.


این قطعنامه و این نمایش سیاسی بیانگر سیاسی‌کاری و عدم صداقت بانیان آن است و همچنین آشکار می‌سازد که گاهی تصمیمات سازمان ملل متحد می‌توانند چقدر نسبت به واقعیت‌های روی زمین نامربوط باشند. جمع کردن رأی از سوی بانیان اصلی قطع‌نامه با توسل به فشار و ارعاب نسبت به دیگر کشورها توهینی دیگر به موضوع حقوق بشر است. جمع کردن رأی با توسل به تهدید به کاهش کمک‌های توسعه‌ای، هیچ کمکی به ارتقاء حقوق بشر نمی‌نماید، بلکه عدم صداقت مدافعان خود خوانده حقوق بشر را بیش‌ازپیش به نمایش می‌گذارد.


شما ممکن است قبلاً در مورد رأی خود تصمیم گرفته باشید، اما لطفاً به خاطر بسپارید که عدم پذیرش قطعنامه و رأی خیر به آن یک گام صحیح در جهت حمایت و ارتقاء حقوق بشر تلقی خواهد شد. لطفاً به خاطر داشته باشید که برخلاف کسانی که به‌صورت تاریخی از حقوق بشر به‌عنوان ابزار سیاست خارجی خود سوءاستفاده کرده‌اند، ایران به‌شدت به گفتگو بر اساس درک متقابل، همکاری و احترام اعتقاد دارد.


انتهای پیام/4093/4107


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 0 نظر
رضا
11:18 - 1397/08/26
متن قطعنامه و مفادی که بدان اشاره شده چیست؟
تا وقتی از چیزی اطلاع نداشته باشیم که نمی توانیم نظر بدهیم!