صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۳:۰۰ - ۱۶ آبان ۱۳۹۷
حسن هانی‌زاده*

شترها باید بروند!

قتل «خاشقجی» آخرین فصل کتاب «شترها باید بروند» تلقی می‌شود، زیرا مأموریت عربستان به‌عنوان هم‌پیمان قدرتمند آمریکا پس از صهیونیست‌ها در غرب آسیا پایان یافته است.
کد خبر : 323693

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا - حسن هانی‌زاده؛ «شترها باید بروند» نام کتابی است که خاطرات مشترک «سرریدبولارد»، سفیر انگلیس در تهران در جنگ دوم جهانی و «سرکلارمونت اسکراین»، مأمور تبعید رضا شاه به جزیره موریس در آن نوشته شده است. این عنوان برگرفته از یک ضرب‌المثل انگلیسی و ناظر بر عملیاتی‌کردن موضوعی است که ضرورت  انجام آن حتمی به‌نظر می‌آید.


تجزیه‌ و تحلیل رخدادهای منطقه و پازل حرکت سیاسی آمریکا در غرب آسیا نشان می‌دهد تکانه‌های شدیدی در انتظار کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است و عربستان در کمربند این گسل خطرناک  قرار دارد. جنگ یمن و ناکامی عربستان در تغییر شطرنج سیاسی این کشور فقیر، شکست عربستان در سوریه و عراق، اختلافات قطر و عربستان، تلاش رژیم صهیونیستی برای نفوذ در خلیج فارس و سرانجام، قتل دردناک «جمال خاشقجی»، روزنامه‌نگار برجسته سعودی پیش‌درآمد حرکت گسل‌های سیاسی این کشورها است.


آمریکا پس از پیروزی  انقلاب اسلامی در 1979 و پایان عمر رژیم شاهنشاهی به‌عنوان پادوی ایالات متحده در منطقه ناچار به سمت یارگیری جدید متمایل شد و از روی اکراه روابط گسترده‌ای با کشور قبیله‌ای و به‌شدت دیکتاتوری عربستان برقرار کرد. نقش عربستان در چهار دهه گذشته یک نقش کاملاً نیابتی است و مأموریت تعریف‌شده آمریکا برای ریاض در تقابل با انقلاب اسلامی، تقابل با محور مقاومت، مشروعیت‌بخشی به رژیم صهیونیستی، کم‌رنگ کردن موضوع فلسطین، برقراری رابطه اعراب و رژیم صهیونیستی، حفظ منافع آمریکا و این رژیم در منطقه، تقابل با اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان و جریان‌سازی علیه شیعه خلاصه می‌شود.


عربستان دارای ظرفیت‌های مالی بالا و نفوذ در دو حوزه عربی و اسلامی است و به‌خوبی می‌تواند از دو نهاد سازمان همکاری‌های اسلامی و اتحادیه عرب برای انجام مأموریت‌های محوله استفاده کند. اما حادثه 11 سپتامبر 2001 (20 شهریور 1380) که به دگرگونی برخی ساختارهای موجود در منطقه ازجمله تهاجم آمریکا به افغانستان و عراق منجر شد، اوضاع پیچیده‌ای را بر روابط و تعاملات بین‌المللی حاکم کرد.


سرنگونی برخی رژیم‌های عرب همچون عراق، مصر، تونس، یمن و لیبی، خروج برخی کشورهای عرب از معادلات نظامی و سیاسی منطقه و افزایش موج نفرت ملت‌های عربی، اسلامی و حتی آمریکایی و غربی از نقش تخریبی عربستان، جایگاه این کشور را به‌شدت متزلزل کرد. با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نقش نیابتی عربستان در منطقه به‌ویژه در حوزه تقابل با محور مقاومت و ایران و هم‌سویی با سیاست‌های رژیم صهیونیستی افزایش یافت.


با قتل دردناک «جمال خاشقجی»، پادشاهی عربستان در مدار توجه افکار عمومی قرار گرفت و آمریکا را به‌دلیل جانبداری از رژیم آل سعود در تنگنا قرار داد. برآیند برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد قتل «خاشقجی» گرچه به‌دستور «محمد بن‌سلمان» ولیعهد عربستان انجام شده، اما بدون اطلاع قبلی آمریکا نبوده است. ظاهراً قتل «خاشقجی» آخرین فصل کتاب «شترها باید بروند» تلقی می‌شود، زیرا مأموریت عربستان به‌عنوان هم‌پیمان قدرتمند آمریکا پس از رژیم صهیونیستی در غرب آسیا پایان یافته است.


سناریوی هالیوودی آمریکا برای عربستان این است که «محمد بن‌سلمان» ماجراجو از قدرت به‌عنوان ولیعهد برکنار و شاهزاده دیگری که مقبولیت داخلی و جهانی بیشتری داشته باشد، جانشین وی شود. مأموریت ولیعهد جدید، پایان دادن جنگ یمن، ایجاد آشتی ملی و کاهش تنش میان قطر و سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد بود.


سفر «بنیامین نتانیاهو»، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به پادشاهی عمان، ناظر بر این موضوع است که آمریکا  برای هر یک از کشورهای حوزه خلیج فارس مأموریت جدیدی تعریف کرده و مأموریت برقراری رابطه میان کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با رژیم صهیونیستی برعهده پادشاهی عمان است. ازسوی دیگر، نقش کلیدی عربستان در تأمین مالی حضور نظامی آمریکا در منطقه به‌این‌دلیل که آمریکا بیش‌از 500 میلیارد دلار از دارایی‌های عربستان را به‌بهانه فروش سلاح، به خزانه آمریکا سرازیر کرده، پایان یافته است. اما سؤال کلیدی اینجاست که آیا رئیس‌جمهور نژادپرست آمریکا به‌سادگی اجازه خواهد داد کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس در پرتو دلارهای نفتی همچنان یک زندگی مخملی توأم با رفاه بالا داشته باشند؟


قطعاً درآمد سرانه قطر با 146 هزار دلار، امارات با درآمد سرانه 68 هزار دلار، عربستان با 56 هزار دلار و کویت با 52 هزار دلار چندان خوشایند ترامپ که نگاه تحقیرآمیزی به کشورهای عرب خلیج فارس دارد، نیست؛ لذا تغییرات دراماتیک جدیدی در انتظار کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد بود.


انتهای پیام/4106/4033


انتهای پیام/

ارسال نظر