صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۰۰ - ۱۳ آبان ۱۳۹۷
پای لنگ تحریم‌ها؛

وقتی توطئه آمریکا در 13 آبان «تقریبا هیچ» می‌شود!

سؤالی که مطرح است اینکه آیا آمریکا امروز توانست به هدفش دست یابد و یا توطئه کاخ سفید در 13 آبان، نتیجه‌ای جز «تقریباً هیچ» داشته است؟!
کد خبر : 322782

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا-محمد پارسا نجفی؛ همه کشورهای جهان به قطعنامه «لغو تحریم‌های آمریکا علیه کوبا» در مجمع عمومی سازمان ملل متحد رأی مثبت دادند غیر از خود دولت آمریکا. البته اگر رژیم صهیونیستی را حساب نکنیم 189 کشور عضو سازمان ملل در برابر قدرت رو به افول آمریکا ایستادند.


خیلی جالب است؛ حتی رژیم‌های دست‌پرورده و جزیره‌ای در اقیانوس آرام یا متحدانش در ناتو هم علیه واشنگتن رأی دادند. این درست است که قطعنامه‌های مجمع عمومی سازمان ملل ضمانت  اجرایی ندارند اما یک نکته را به‌خوبی اثبات کرد و آن هم تنهایی آمریکا در استمرار تحریم‌هایش.


به‌بیان‌دیگر دولتی که قصد داشت با تحریم‌های اقتصادی کشورهایی مانند ایران، روسیه و کوبا را در انزوا قرار دهد خود به انزوا گرفتارشده است.


در بیانیه‌ای که سفارت کوبا در تهران روز قبل از رأی‌گیری منتشر کرده به نکته‌ای جالب‌تر اشاره‌شده است. در این بیانیه که شکست قطعی آمریکا نیز پیش‌بینی‌شده بود آمده است: «بسیاری در جهان (و حتی دوستان) فکر می‌کنند که با ترمیم روابط دیپلماتیک بین کوبا و ایالات‌متحده، محاصره محوشده و یا اینکه اثرات آن از بین رفته است.  لیکن، چنین نیست. تحمیل جریمه‌های چند میلیون دلاری به مؤسسات بانکی، دولت‌ها و شرکت‌ها به علت فعالیت اقتصادی در کوبا یک عملکرد عادی واشنگتن است. دولت اوباما 56 جریمه علیه مؤسسات آمریکایی و خارجی وضع کرد.  درحالی‌که دولت ترامپ ضمن به عقب راندن محسوس روابط دوجانبه‌ای که با دولت قبل از وی در جریان بود، سه جریمه به مؤسسات طرف معامله با کوبا تحمیل کرده است».


سفارت کوبا ادامه داده است: «تنها به‌عنوان نمونه، در  ژوئیه 2017 گروه بین‌المللی آمریکایی که شرکتی بین‌المللی درزمینه خدمات بیمه‌ای و مالی است، موافقت کرد مبلغ 148 هزار دلار به دفتر کنترل سرمایه‌های خارجی پرداخت کند تا از جریمه‌های آمریکا در خصوص ایران، سودان و کوبا جلوگیری شود». 


کوبایی‌ها به نکته خوبی اشاره کردند و آن نیز استمرار تحریم‌های آمریکا باوجود بهبود روابط میان هاوانا – واشنگتن است. به‌بیان‌دیگر، باوجود کاهش تنش‌ها سپس برقراری روابط میان دو کشور همسایه، اما همچنان این کشور کوچک جزیره‌ای تحت شدیدترین تحریم‌ها آن‌هم در خصوص مسائل دارویی و انسانی قرار دارد و می‌دانیم که کوبا نه فعالیت هسته‌ای دارد و نه آنکه قادر است کوچک‌ترین آسیبی به ابرقدرتی بزند که بزرگترین زرادخانه هسته‌ای جهان را دارد.


این اتفاق تنها دو روز با حوادث 13 آبان ماه فاصله داشت. در 13 آبان ماه 1358 هیمنه ابرقدرتی آمریکا شکسته شد. آن‌ها در برابر یک چالش بزرگ قرار گرفتند که تاکنون نتوانسته‌اند در برابر آن راه‌حلی بیابند. روز 13 آبان مصادف با اتفاق دیگری هم هست و آن تبعید امام خمینی به خارج از کشور در سال 1342 بود.


دقت کنید این آمریکا بود که از ابتدا به مردم ایران اعلام جنگ کرد و از طریق دست‌نشانده‌اش که همان رژیم پهلوی و سرمایه‌داران وابسته به آن بود علیه مردم و معمار کبیر انقلاب توطئه می‌کرد.


 روندی که همچنان ادامه دارد و بازهم واشنگتن قصد دارد امروز (13 آبان 97) حرکت دیگری علیه ایران انجام دهد و صادرات نفت کشورمان را به صفر رساند اما چه برداشت کرد؟ همراهی نکردن بزرگ‌ترین کشورهای مصرف‌کننده جهان که دقیقاً همان مشتری‌های اصلی و عمده نفت کشورمان بودند، از جمله چین ، هند، کره جنوبی ، ژاپن و...؛ امری که دولت آمریکا را وادار کرد همان مشتریان اصلی نفت ایران را از تحریم‌های خودساخته‌اش معاف کند. الآن سؤالی که مطرح است اینکه آیا دولت آمریکا توانست صادرات نفت ایران را صفر کند؟ سؤال مهم‌تر اینکه امروز شکست دیگری نوش جان کرد یا توانست به هدفش دست یابد و اینکه توطئه کاخ سفید در 13 آبان، نتیجه‌ای جز «تقریباً هیچ» داشته است ؟!


قطعاً رفتارهای مداخله‌گرایانه آمریکا می‌تواند برای کشور ما آزاردهنده باشد، به زندگی مردم آسیب بزند اما هرگز قدرت ظالم نمی‌تواند به پیروزی قاطع راهبردی دست یابد.


مشکل کجاست؟


بی‌شک بخش بزرگی از چالش آمریکا با ایران به دلیل فعالیت اشراف‌زادگان و سرمایه‌دارانی است که با قیام مردم علیه دولت منحوس پهلوی به آمریکا گریخته‌اند. آنان در تلاش هستند تا به هر طریق ممکن به انقلابی که برای احقاق حق مستضعفان به وجود آمده است، ضربه بزنند.


به‌ظاهر این ایرانیان خائن و ساکن در آمریکا، دارای لابی رسمی نیستند اما به‌یقین این «از ما بهتران» هستند که بیشترین نقش را در هدایت دولت ظالم آمریکا در اقدامات ضد ایرانی بر عهده‌دارند. همان‌ها هستند که به دلیل دشمنی با اسلام و مبانی رهایی‌بخش قرآن از هر فرصتی برای اقدامات ضداسلامی و ضدانقلابی بهره می‌برند؛ و الا همه  می‌دانیم که بسیاری از کشورهای جهان دارای فعالیت‌های هسته‌ای هستند و برخی مانند هند و پاکستان علناً فعالیت نظامی اتمی هم دارند اما در عین حال، روابط خوبی با آمریکا داشته و دارند.


به‌بیان‌دیگر این آمریکاییان ایرانی‌تبار که هر از چندی برای جاسوسی‌های رسمی و غیررسمی به ایران می‌آیند، بخش بزرگی از هدایت ضربات اقتصادی آمریکا را بر عهده‌دارند. آن‌ها دارای تابعیت آمریکایی هستند اما وقتی به ایران می‌آیند با مخفی کردن تابعیت آمریکایی که برای آن سوگند خورده‌اند از گذرنامه‌های ایرانی که از دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن دریافت می‌کنند همچنان بهره می‌برند.


اگرچه در چهل سال گذشته ملت ایران به یُمن امداد غیبی و مجاهدت‌های سلحشورانه توانسته در برابر آمریکا بایستد اما باید برای این ستون پنجم آمریکا که از اغنیا و اقویا هستند، دقیقاً هیچ خاصیتی برای ایران نداشته‌اند اما تا می‌توانند به کشورمان ضربه می‌زنند فکری شود.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر