صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۱۳ - ۰۷ آبان ۱۳۹۷

اخشابی: کار برای امام حسین (ع) باعث افتخار من است

اخشابی همواره اهتمامی جدی به موسیقی آیینی داشته است؛ از قطعات مختلف برای امام رضا (ع) که نذر هرساله‌‌اش است تا دو قطعه‌ای که در رثای سالار شهیدان ساخته است.
کد خبر : 321694

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، نام آقای مجید اخشابی با تیتراژ سریال گمگشته سر زبان‌ها افتاد. اخشابی جوری ترانه پر‌ جزئیات استاد علی معلم دامغانی را اجرا کرد که گویی ترانه فقط برای صدای او سروده شده است. پس از موفقیت این اثر انتظار می‌رفت اخشابی هم همچون سایر خواننده‌هایی که با خواندن تیتراژ مشهور می‌شوند در دل مافیای موسیقی هضم شود و دربند ابتذال استیج‌های رنگارنگ، از موسیقی و شعر اصیل فاصله گیرد. اما مشق موسیقی در مکتب استاد کیخسرو پورناظری و باورها و اعتقادات راسخ ملی و اسلامی مسیر متفاوتی را پیش روی او گشود، اخشابی در تمام سال‌های فعالیتش همواره اهتمامی جدی به موسیقی آیینی داشته است؛ از قطعات مختلف برای امام رضا (ع) که «نذر هرساله‌»اش است تا دو قطعه‌ای که در رثای سالار شهیدان ساخته و پرداخته کرده. در آستانه اربعین حسینی. با او درباره قطعه‌های آیینی‌اش و دشواری‌هایی که در مسیر تولید این آثار با آن مواجه شده است گفتگو کرده‌ایم؛ گفتگویی که به‌رغم صدای گرفته و کسالتی که داشت به احترام امام حسین (ع) با رویی گشاده از آن استقبال کرد.


*آقای اخشابی! برای شروع کمی درباره قطعه «سردار بی‌سر» توضیح دهید. این ترانه چطور اتفاق افتاد؟


ملودی این قطعه چندین سال در ذهن من شکل گرفته بود ولی هر بار قسمت نمی‌شد. این قطعه حتی تنظیم هم شده بود اما شعر آن چیزی که می‌خواستم در‌نمی‌آمد؛ تا این که شعری که می‌شنوید توسط آقای احسان انور سروده شد و همانی شد که برای من قابل قبول و دلنشین بود. این کار را ساختیم و به همت حوزه هنری منتشر شد. تنظیم این کار هم توسط آقای غلامرضا صادقی انجام شده است. بعد از انتشار، روی این قطعه تصویرگذاری شد و کلیپ خوبی آماده شد که این روزها در حال پخش از شبکه‌های مختلف سیماست. تلاش کردم به سهم خودم برای سیدالشهدا (ع) اثر ناقابلی را تقدیم کنم که یقیناً این اثر از افتخارات من خواهد بود.


*شما جزو کسانی هستید که نه بر‌اساس سفارش سازمان‌ها و نهادها، که دلی آثار آیینی می‌سازید و منتشر می‌کنید. از کارهای پرتعداد درباره امام رضا (ع) گرفته تا کارهایی که برای امام حسین (ع) انجام داده‌اید. چه شد که تا این حد با علاقه و پیگیرانه به سمت تولید آثار آیینی رفتید؟


من هم خداراشکر مثل همه ایرانی‌ها در کشوری زندگی کردم که با این مراسم و شعائر بزرگ شدم. اساساً توجه‌ام به امور عرفانی و آیینی خیلی زیاد است. گمان می‌کنم یک هنرمند در راستای کارهای هنری‌ای‌ که انجام می‌دهد برای رضایت خاطر و قلب خودش هم باید کار کند. روابط معنوی‌ که هنرمند دارد باید در آثارش لحاظ شود. اگر این اتفاق نیفتد مثل این است که شعار بدهم که من مادرم را خیلی دوست دارم ولی هیچ‌وقت یک قطعه برایش کار نکرده باشم. ائمه هم الگوها و اسوه‌های زندگی ما هستند. جا دارد هر هنرمندی به قدر وسع و توانش وقت بگذارد و برخی آثار را در این راستا ارائه کند. من هم همین شیوه را پیش گرفتم و خدا راشکر منشأ خیلی از این کارها هم سفارش و موارد مالی سازمان‌ها نبوده است. خودم کارها را تولید کردم و مالکیت معنوی بسیار از این آثار هم با خودم است.


*کار آیینی ساختن در این حجم و توجه به موضوعات آیینی شاید از جهتی کمی عجیب باشد. بین موسیقی و مذهب در جمع متدینین خیلی نسبت وثیقی وجود ندارد. این توجه شما به مذهب از کجا شکل گرفته است؟


ما نسل جدید تربیت‌یافته از سنتیم و اعتقاد داریم که تعادل باید در همه چیز برقرار باشد من می‌توانم عاشق موسیقی باشم ولی شعائر دینی و مذهبی‌ام هم سر جای خودش باشد. من یادم است که پدربزرگ خیلی متدینی داشتم و تا موقعی که زنده بود در مراسم عاشورا پذیرایي از خیل شایانی از دسته‌ها و عزاداران حسینی می‌کرد. در دوران پهلوی که مرسوم نبود ایشان فعال بودند و به خاطر دارم که همیشه تشویق می‌کردند به خواندن قرآن و مسائل دینی. بعضی مواقع که برایش سنتور می‌زدم گوش می‌کرد و می‌گفت خیلی خوب است اما سعی کن قرآن را با صوت بخوانی. ما تربیت‌یافته همان سنت‌هاییم اما با آموزش مدرن‌تر. من تلاش می‌کنم که از موسیقی برای اهداف عالی انسانی، برای معنویت و تعالی روح بشر استفاده کنم. این شاید در درجه نخست بهترین تلفیق است برای کسانی که از موسیقی استفاده می‌کنند و در درجه دوم برای کسانی که مخالف موسیقی‌اند. آن‌ها توجه نمی‌کنند که مخالفت‌شان به نفع دین نیست و باعث می‌شود نسل جدید کمتر در ارتباط با دین رشد پیدا کند. این مخالفت‌ها باعث می‌شود نسل جدید آن‌طور که باید، تربیت نشود.


*همان‌طور که همراهی با موسیقی در جمع متدینین خیلی پذیرفته شده نیست اهتمام به مذهب و موسیقی آیینی هم در جمع بعضی از اهالی موسیقی چندان پذیرفته شده نیست. به خاطر توجه‌تان به موسیقی آیینی از سوی اهالی موسیقی تحت فشار قرار نگرفتید؟


این را هم تجربه کرده‌ام. متأسفانه زبان طعنه در فضای هنر همیشه دراز است. برخی‌ها تعابیر خاصی می‌کنند. من قصد ندارم خیلی درباره این‌ها صحبت کنم. این حرف‌ها برای من مهم نیست و برای دل خودم کار می‌کنم . اینکه کسی تأیید کند یا تشویق کند برایم مهم نیست. اعتقاد دارم هر هنرمندی می‌تواند آزادانه کار کند. به همین دلیل این گفته‌ها اساساً برای من مسموع نیست. از همین جهت خیلی راجع به آن چیزی نمی‌شونم. البته جسته‌و‌گریخته گاهی می‌گویند. تعابیری مثل موسیقی صداوسیمایی و... . برخی که اساساً ساختار موسیقی‌شان قابلیت توجه حرفه‌ای را ندارد ممکن است از این حرف‌ها بزنند که خیلی مورد وثوق و توجه نیست.


*شما جزو کسانی هستید که بیشترین همکاری را با استاد معلم داشته‌اید. کارهای آیینی سال‌های اخیر شما هم که عمدتاً با آقای اسحاق انور بوده است. کمی درباره ویژگی‌های شعری این دو بزرگوار صحبت کنید. چه شد که به سمت کار کردن با آن‌ها رفتید؟


آقای انور به مثابه یک گنج ارزشمند در حوزه شعر، خوانندگی و آهنگسازی هستند. ایشان انصافاً دارای مقام والایی در این عرصه‌ها هستند اما از آنجایی که انسان بسیار متواضع و بی‌توجه به امور دنیایی است دیده شدن اصلاً برایشان مهم نیست. آن عشق در ایشان وجود دارد. برای پول شعر نمی‌گوید. درویش‌مسلک و عارف‌مسلک است. بعضی از افراد برای شاعری پول می‌گیرند. البته این کار بد نیست. همه ما از این راه ارتزاق می‌کنیم. اگر از اساس این کار در ذهن باشد ایراد دارد. آقای معلم هم که نخستین کارهای بنده با ایشان شکل گرفت. ایشان مراتب ذهنی، معنوی و معرفتی که خودشان طی کردند در شعرهایشان متجلی است. همه شعرهای ایشان یک ارزش معنایی و معنوی دارد. خداراشکر این دو بزرگوار سهم زیادی در کارهای من داشتند. برای رسیدن به مرتبه‌ای که کسی بتواند کلامی جاری کند که ارزش معنوی داشته باشد باید خودش هم یک سیر و سلوکی داشته باشد. بدیهی است که نگاه یک جوان 18‌ساله -اگر شعری را راجع به امام رضا(ع) می‌گوید- با سینه‌سوخته‌ای که 60سال در حریم عاشقی دست و پا زده است کیفیتی متفاوت دارد. این دو بزرگوار این اشراف را دارند و دارای صلاحیت‌های ارجمندی در این حوزه‌ها هستند و من هم از آن‌ها بهره جسته‌ام.


*در پایان اگر نکته‌ای باقی مانده بفرمایید


التماس دعای خیر دارم و امیدوارم این آثار مورد قبول درگاه صاحب عزیزش قرار بگیرد.


منبع: روزنامه صبح نو


انتهای پیام/4028/خ


انتهای پیام/

ارسال نظر