ماهیت فتنه اقتصادی امروز مثل فتنه 88 است/ عوامل هردو فتنه یکی است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، محمدجواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در جلسه ماهانه جامعه مهندسین گفت: سؤال این است که اوضاع اقتصادی ما چرا به اینجا رسیده و وضع آینده آن چگونه میشود؟ باید پاسخ داد وضع اقتصادی فعلی ما شامل یک فتنه تمامعیار است که بر عوارض ناشی از ناکارآمدی سوار شده است.
لاریجانی افزود: خدا را شاکرم که امشب توفیق یافتم در خدمت شما برادران ایمانی باشم. بنده به این جمع، از گذشته تاکنون، یک تعلقخاطر ویژه داشته و دارم.
وی افزود: بحث خود را با توجه دادن به موضوع نعمتهای الهی آغاز میکنم. این کار یک روش قرآنی است و اولیای الهی آن را به ما تعلیم دادهاند که در ابتدای هر امری به موضوع نعمتهای الهی توجه کنیم. این کار ذهن ما را ساماندهی مثبت میکند.
دبیر ستاد حقوق بشر ادامه داد: نعمتهای الهی فراوان و البته برخی پنهانند و ظاهراً نعم پنهان نعم مهمتری هستند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه گفت: اولین نعمت پنهان نعمت وجود داشتن است؛ درحالیکه ضرورت نداشت ما اصلاً وجود داشته باشیم. نعمت بعدی که خدا به ما اعطا کرد نعمت انسان بودن است؛ یعنی ممکن بود ما وجود داشته باشیم، اما سنگی یا شیی مانند آن باشیم و خدا توفیق داد که ما انسان شدیم، "فی احسن تقویم" و صاحب نطق و اراده!
لاریجانی اظهار کرد: نعمت دیگر که از همه نعم مهمتر است نعمت هدایت است؛ این نعمت جزو بالاترین نعم الهی است.
وی گفت: سؤال این است که اوضاع اقتصادی ما چرا به اینجا رسیده و وضعیت آینده آن چگونه میشود باید پاسخ داد وضعیت اقتصادی فعلی ما شامل یک فتنه تمامعیار است که بر عوارض ناشی از ناکارآمدی سوار شده است. این فتنه اقتصادی نمونههای بسیار دقیقی دارد که نشان میدهد همانند فتنه ۸۸ است؛ مثلاً آن زمان قصد داشتند به بهانه انتخابات، مردم را به خیابان بکشانند و در فتنه اقتصادی قصد دارند که مردم را به بهانه معیشت به خیابان بیاورند. آنجا بهدروغ میگفتند رأی ما کو؟ اینجا مثلاً بگویند پول و ارز ما کو؟
وی گفت: اکنون طوری شده که روزنامههای دولتی هم علت این مفاسد اقتصادی را چنین میدانند که قانون اساسی ما ناکارآمد است و باید تغییر کند؛ یا مثلاً اکنون باید رفراندوم شود، دقیقاً امثال این حرفها در فتنه ۸۸ هم تکرار میشد. هر یک از این دو پدیده، راهکار خود را دارد؛ با فتنه یک نوع برخورد لازم است و با عوارض ناکارآمدی نوعی دیگر!
لاریجانی اظهار کرد: بر اساس بیان حضرت علی (ع) باید چشم فتنه را درآورد و لذا نمیتوان با فتنه مماشات و مدارا کرد.
وی گفت: نمونه دیگر مشابهت این دو فتنه (یعنی فتنه سال ۸۸ و فتنه امروز) اینکه تمام کسانی که از بیرون آن را هدایت میکنند عوامل یکسانی هستند؛ یعنی منافقین، سلطنتطلبها، دول غربی و برخی از جریانات اصلاحات که در قضیه فتنه ۸۸ در رأس کار بودند در قضایای فتنه اقتصادی هماینک سردمدارند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تأکید کرد: مثلاً کسی که در فتنه ۸۸ میداندار مؤثر بوده، الآن نمیتواند استعفا دهد و بگوید من کارهای نیستم و کاری نکردم.
وی گفت: البته جریان انحرافی هم نقشی اگرچه کوچک در فتنه اقتصادی کنونی ایفا میکند.
این کارشناس مسائل استراتژیک در ادامه درباره موضوع ناکارآمدی گفت: مشکل عمده دولت روحانی هم در دولت قبلی و هم در دولت فعلی ناکارآمدی است. در قالب کلی اگر پرسیده شود ناکارآمدی دولت ناشی از چیست باید گفت که این ناکارآمدی ناشی از چند ویژگی است؛به نظرم سه مشکل عمده به مسئله ناکارآمدی موجود و عوارض آن کمک کرده؛ البته مشکل مهمتر از این ناکارآمدی مشکل عدم حساسیت دولت به مسئله کارآمدی است.
وی اظهار کرد: این دولت مثل دولتهای قبل قائل به کارآمدی نبود، اما این ویژگی را بهصورت مشدد داشت و اولین مشکل آن خودبزرگبینی است؛ یعنی اگر متن استعفای آخوندی را ببینید فکر میکنید ظاهراً ارسطویی در بالای ابرها بوده و اشتباهاً بهعنوان وزیر بهکارگماشته شده است؛ البته ما خوشحال میشویم که ارسطوها و فلاسفه در دولت باشند، اما اینجا یک مشکل بهوجود میآید و آن این است که کارها و وظایف اجرایی بر زمین میماند.
لاریجانی گفت: ظاهراً دولت کنونی دولتی است که مدعیان ارسطویی را دور خود جمع کرده است؛ درحالیکه باید این افراد اهل عمل کردن و اقدام باشند؛ البته جمعکردن این تعداد ارسطو و افلاطون کار قابلتقدیری است که روحانی انجام داده است!
وی اظهار کرد: موضوع دیگر، مسئله آلودگی است. البته هیچ حکومتی بدون فساد و آلودگی نیست و کشورهای دنیا هم با این موضوع بیگانه نیستند.
لاریجانی افزود: در این خصوص راهکارهایی در حکومتها برای حل این آلودگیها شناساییشده، اما این درجه از آلودگی در کشور به نظر من خیلی جدید است.
وی گفت: سؤال این است که چرا کارآمدی در این دولت به این میزان افت کرده است؟ به نظر من پاسخ به این موضوع چند محور دارد که مشکل کارآمدی دولت را مشخص میکند.
لاریجانی تأکید کرد: مدل توسعهای که دولت مدنظر دارد این است که ما پول و تکنولوژی غربیها را به ایران بیاوریم. این فرمول قدیمی و مندرس است. به همین خاطر است که دولت به دنبال برجام بوده و هنوز هم هست؛ چون به این سبک معتقد است و این موضوعات برایش خیلی مهم است؛ بنابراین خیلیها میپرسند که چرا دولت اینقدر معطل برجام و FATF است؟ پاسخ این است: چون دولت معتقد است ایران جز با پول و تکنولوژی غرب، آباد نمیشود.
وی گفت: بحث برجام خودش یک بحث مفصلی است که یک جلسه مجزا میطلبد؛ چون بنده معتقدم کمتر کسی است که سند برجام را بهطور کامل و دقیق خوانده باشد؛ لذا یک عده کاملاً آن را پذیرفته و یک عده هم کاملاً آن را رد کردند. البته خواندن کامل آن کار سختی است، چون حدود ۲۰۰ صفحه است و باید خط به خط آن را با دقت مطالعه کرد. این را هم باید بدانیم که خواندن و مطالعه و بررسی این سند یک ضرورت برای فرهیختگان جامعه است و در آینده کشورمان بسیار تأثیرگذار است؛ بهطوریکه میتوان گفت برجام یک حادثه عظیم است و باید تکتک پیشفرضهای آن بررسی شود. مثلاً باید دانسته شود که چرا گفته میشد هم چرخهای سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخهای اقتصادی؛ یا چرا گفته میشود اگر ما این سند را نمیپذیرفتیم جنگ میشد؟ لذا باید همه این پیشفرضها بررسی و تحلیل شود. در مورد استراتژی برد-برد، در مورد تکنیک همهیاهیچ و بالاخره درباره نحوه مستندسازی و ضمانتها... مثلاً در خصوص این سند باید پرسیده شود که چرا ما مکانیزم ماشه را قبول کردیم. این مکانیزم میگوید هرکسی از امضاکنندگان برجام حتی اگر ایران به آن اشکالی داشته باشد حق دارد به آن اعتراض کند و اگر توافقی حاصل نشد نهایتاً همهچیز بهجای اولش بازخواهد گشت؛ حتی اجازه طرح مجدد آن در شورای امنیت داده نشده است.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه خاطرنشان کرد: منظور این است که این مدل توسعهای دامنگیر دولت روحانی است و علت تعلل و همراهی کنونی دولت هم این است که ببیند اروپا برایش چه راهی را باز میکند چون امیدش به اروپاییهاست.
لاریجانی تأکید کرد: مشکل دیگر دولت این است که موضوع اقتصاد را صرفاً بهصورت کلان میبیند؛ درصورتیکه اکنون باید به اقتصاد خرد توجه کرد؛ چون اقتصاددانهای دنیا به این سمت رفتهاند. مثلاً سه سال است کسانی که جایزه نوبل را برنده میشوند مباحثشان مربوط به اقتصاد خرد بوده است، چون در اقتصاد خرد، انگیزه و نشاط اجتماعی وارد میشود، اما در اقتصاد کلان اینگونه نیست.
وی اظهار کرد: چیزی که اکنون برای ما ضروری است این است که ما دولتمردانی میخواهیم که در شرایط بسته کار نکنند بلکه مرد میدان عمل باشند.
لاریجانی به یک مثال اشاره کرد و گفت: مثلاً ما واحدهای متعدد تولیدی داریم و برای مدیریت آنیک راه این است که بهعنوانمثال مقداری پول برای کل واحدها کنار بگذاریم و آن واحدها را بهصورت یکدست و کلی مدیریت کنیم. یکراه دیگر این است که مثلاً در هر منطقه سه نفر بنشینند و واحدها را بهصورت جز بهجز بررسی و تحلیل و مدیریت کنند که البته این روش یک روش دشوار است و یک کار جهادی میطلبد.
وی بیان کرد: دولت ما در حال حاضر به دنبال یک اصطلاح در اقتصاد کلان است و به همین دلیل است که علاقه دارد بزرگترین مرغداری یا گاوداری یا امثال آن را در خاورمیانه داشته باشد. این روش باعث میشود که مدیریت آن کار راحتی باشد، ولی اگر مدیریت واحدهای متوسط و کوچک محور قرار گیرند، مدیریت کردنش کار سختی است.
لاریجانی اظهار کرد: در حال حاضر آن چیزی که در ادامه این روند مشخص است این است که ما در مقابله با تهاجمات غربی بهخصوص خرابکاریهای اقتصادی آنان آسیبپذیریمان بالا رفته و هرچه زودتر باید علاج کنیم.
وی گفت: موضوع دیگر این است که ما اصلاً چرا مورد تهاجم هستیم. اصلاحطلبان معتقدند علت این تهاجمات این است که ما شبیه خروسجنگی هستیم. وقتی ترامپ میگوید بیایید مذاکره کنیم ما باید برویم و با او مذاکره کنیم؛ اما وقتی دائماً مرگ بر امریکا میگوییم و حماس و حزبالله و سوریه را حمایت میکنیم این مشکلات ادامه خواهد داشت. این حرف توسط این قبیل افراد دائماً گفته میشود؛ بهخصوص این حرف جدیداً بین بازیگران سینما باب شده؛ چراکه فکر میکنند چون در فیلم خوب بازی میکنند باید هر حرفی را بزنند و در هر امری، نظر درستی دارند!
دبیر ستاد حقوق بشر افزود: در این رابطه باید یک تصویر واضح داشته باشیم. در پاسخ به اینها باید گفت: اولاً همه دنیا با ما بد نیستند؛ مگر اینکه همه دنیا را واشنگتن، پاریس و لندن حساب کنید و دیگر کشورها را آدم حساب نکنیم؛ البته اینکه ما فقط به دنبال آن قبیل کشورها باشیم مشکل تاریخی ما بوده است و این مشکل را مدرنیته و غربزدگان –به تعبیر جلال- و روشنفکران مدعی به ایران وارد کردهاند. پس منظور این است که بدانیم همه دنیا با ما بد نیستند. اما سؤال این است که چرا غرب، صهیونیسم و امریکا با ما دشمن هستند؟ این موضوع ازآنجهت مهم است که بدانیم نباید موتور صهیونیستی فعال این کشورها را نادیده بگیریم و از آن غافل شویم.
لاریجانی اظهار کرد: موتور صهیونیست در داخل امریکا عمدتاً با سیاستمداران دمکرات کار میکند و اکنون بدون اینکه با دمکراتها سرشاخ شوند از ترامپ حمایت و جلوی استیضاح او را گرفتهاند. این روش کاری که ترامپ در پیشگرفته و کشورهای عربی را دائماً تحقیر میکند باعث شده اسرائیل در همین چند روز اخیر به کشورهایی برود که این رفتنها قبلاً سابقه نداشته است و این ورود اسرائیل به برخی کشورهای عربی به علت فشاری است که ترامپ به کشورهای عربی وارد میکند.
وی در رابطه با پرونده خاشقچی گفت: اینکه یک نفر مثل خاشقچی توسط عربستان سعودی کشتهشده موضوع جدیدی نیست، چون دائماً مردم کشورهای مختلف مثل یمن توسط آل سعود کشته میشوند، اما سؤال این است که چرا این موضوع اینقدر بزرگشده است و چرا تمام قلم بهدستهای جریان دمکرات آن را گنده کردهاند.
دبیر ستاد حقوق بشر در رابطه با این پرونده گفت: خاشقچی زمانی که از تشکیلات آل سعود بیرون آمد ارتباط خوبی با دمکراتها برقرار کرد و اخیراً شروع کرده بود به بیان زد و بندهای مالی بین خانواده ترامپ و آلسعود. البته از این نکته غافل نشویم که دولت ترامپ در این سالها بهشدت در حال دوشیدن دولت عربستان است؛ نهتنها مادی بلکه برای بسط روابط رژیم صهیونیستی با اعراب منطقه!
لاریجانی ادامه داد: این کارهای خاشقجی اعصاب ترامپ را به همریخت و او را عصبانی کرد؛ بهخصوص اکنونکه جریان انتخابات میاندورهای در امریکا در حال برگزاری است و بسیار هم حساس است.
وی تأکید کرد: من تردید ندارم که ترامپ به این پسر (بن سلمان) پیام داد که کلک او را بکن. این روشِ "کلک او را بکن" درباره ترامپ سابقهدار است، چون قبلاً هم یکزمانی به وزیر دفاع خود دستور داده بود که کلک چند نفر را بکن، ولی در آنجا، چون وزیر دفاع یک آدم نظامی بود میدانست که این کشتنها چه قدر هزینهبردار است و مقاومت کرد و معروف است که به همکاران خود گفت: این آدم نفهم! یعنی ترامپ که یک گلوله هم شلیک نکرده، نمیداند که کار نظامی در منطقه چقدر هزینه دارد؛ ظاهراً به گوش ترامپ رسید و در مصاحبهای تهدید کرد که این سگ دیوانه (!Mad Dog) جیمز ماتیس هم رفتنی است! اما این پسر (بن سلمان) اصلاً این موضوعات را متوجه نیست.
لاریجانی در ادامه به نقش و اهمیت ایران در منطقه اشاره کرد و گفت: ما در منطقه ویژگیهایی به دست آوردهایم که شاید باورش برای خودمان هم سخت باشد. چیزی که غرب از آن میترسید این بود که ما تا دریای مدیترانه نفوذ کنیم و آنها از این موضوع بسیار وحشت دارند. اینکه حزبالله در کنار دریای مدیترانه این توانمندی دفاعی را به دست آورده باشد برایشان بسیار وحشتناک است. این موضوع تنها برای آمریکا بلکه برای فرانسه هم نگرانکننده است، چون حضور ایران در یمن و عراق برای انگلیس نگرانکننده است، ولی فرانسه و آمریکا برایشان سوریه و لبنان بسیار مهمتر است. امریکا معتقد است که باید سردمدار دنیا باشد و وقتی میبینند یک کشور به اسم ایران همه سیاستهای آنها را به باد میدهد، بسیار وحشت دارند.
او ادامه داد: این شأنی که ما اکنون به دست آوردهایم نتیجه پیگیری یک سیاست درست است و آثار آن در منطقه بسیار عظیم است؛ اما این کار زمانبر است. دستگاههای دیپلماسی ما باید این موضوع را بهعنوان یک قدرت عظیم تلقی کرده و آن را گسترش دهند و روی آن سرمایهگذاری کنند.
وی افزود: نکته مهم این است که ما یک دکترین مقاومت داشتهایم که حضرت امام (ره) آن را احیا کرد و مُر حرکت سیدالشهدا (ع) است. این دکترین چه در تئوری و چه در عمل توفیقات فراوانی داشته و همینطور که به جلو میرود خرابیها و فسادهای کشورهای منطقه را بیشتر عیان میکند.
لاریجانی گفت: یکزمانی سازمان کنفرانس اسلامی توسط خادمالحرمین برای آزادی فلسطین شکل گرفت، اما اکنون میبینیم که این هدف بهصورت کاملاً برعکس توسط خادمالحرمین دنبال میشود و خادمالحرمین دلال رابطه رژیم صهیونی با سایر کشورهای عربی است. این سخن ترامپ است که صریحاً در دفاع از رژیم سعودی در قبال استفادههای جاری گفته است!
وی ادامه داد: با این دکترین لبنان توانست خود را از شر رژیم صهیونیستی خلاص کند و اکنون برای خودش یک کشور قوی شده است. سوریه هم با همین دکترین دوباره روی کار آمد؛ چون این سوریه واقعاً ازدسترفته بود؛ لذا دکترین مقاومت برای آنها بسیار راهگشا بوده است.
دبیر ستاد حقوق بشر گفت: نکته مهم این است که این دکترین با مسئله و مکتب اهلبیت (ع) هماهنگ است و اکنون میبینیم که دنیا بهشدت به دنبال شناخت مکتب اهلبیت (ع) است، چون هیچوقت در دنیا علاقه به دانستن مکتب اهلبیت (ع) به این میزان نبوده است. اندیشمندان و سیاستمداران دنیای غرب خیلی علاقه دارند این مکتب را بشناسند و از آنها بیشتر خود جهان اسلام به دنبال این مکتب هستند. مثلاً مردم مصر میخواهند بدانند که چرا انقلابشان شکست خورد و یک خلأ را در تئوری و حکومت خود احساس میکنند.
وی اظهار کرد: من پیشبینی میکنم تا 10 سال آینده موج دوم بیداری اسلامی خواهیم داشت که در کشورهایی مثل مصر، عربستان و اردن رخ خواهد داد و این بیداری شامل توجه به سمت مکتب اهلبیت (ع) خواهد بود. خلاف تعالیم سلفیها که دشمنی با مکتب اهلبیت (ع) را سرمایه کردهاند که اگر اینگونه باشد ما از نظر اقدامی میتوانیم طراحی کنیم که چگونه عمل کنیم.
گفتنی است در پایان این نشست، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد.
انتهای پیام/ن
انتهای پیام/