صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۲۹ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۴
خلیل قلخانباز *

اهداف و پیامدهای سفر «خالد مشعل» به عربستان

جمع‌بندی مذاکرات هسته‌‏ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 قطعاً بر معادلات منطقه‏‌ای تأثیرگذار خواهد بود و منطقه غرب آسیا پس‌ از این توافق اوضاع جدیدی را تجربه خواهد کرد. در این‌ میان عربستان سعودی تلاش می‌کند تا بازنده اصلی لقب نگیرد.
کد خبر : 32126

«خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی جنبش «حماس» پس از سه سال و در رأس هیئتی بلندپایه به عربستان سعودی سفر و با پادشاه و برخی دیگر از مقام‌های این کشور دیدار و گفت‏‌وگو کرد. این سفر که تقریباً با سانسور خبری رسانه‌‏های سعودی همراه بود، مورد توجه تحلیل‏گران منطقه‌‏ای و بین‌المللی قرار گرفت. به‌ویژه آنکه «حماس» در سال‏‌های گذشته از حمایت جمهوری اسلامی ایران برخوردار بوده است و البته در سال 2012 و پس از اوج گرفتن بحران سوریه این جنبش دفتر خود را از دمشق به دوحه انتقال و تقریباً روابط خود را با تهران کاهش داد.


از سوی دیگر این سفر که تنها دو روز پس از جمع‏‌بندی مذاکرات هسته‏‌ای میان ایران و کشورهای 1+5 صورت گرفت، تقویت‌کننده ارتباط میان این توافق و سفر «خالد مشعل» به عربستان است. همچنین اخباری درباره سفر مجدد «مشعل» به عربستان در آینده نزدیک در برخی رسانه‌‏ها منتشرشده است. در این نوشتار تلاش می‏‌شود به تأثیر مذاکرات هسته‏‌ای و جمع‌‏بندی میان ایران و 1+5 بر روند نزدیکی «حماس» به مصر و عربستان پرداخته شود.


مذاکرات هسته‌‏ای و تأثیر آن بر تحولات منطقه‏‌ای


منطقه غرب آسیا یکی از مناطق بحران‌‌خیز و شاید بحران‏ خیزترین منطقه جهان است. همچنین نظم و ساختار حاکم بر منطقه در دهه‏‌های گذشته همواره مدنظر قدرت‏‎های بزرگ بوده است و این منطقه در دهه‏‌های گذشته ساختارهای متفاوتی را تجربه کرده است. اما عمده نظم‌ها و ساختارهایی را که منطقه خاورمیانه در این دهه‏‌ها تجربه کرده، نظم دوقطبی بوده است.


در سال 1979 ایران به رقیب مهم منطقه‏‌ای پادشاهی عربستان و نوعی چالش جدید راهبردی در استان شرقی این کشور تبدیل شد. این موضوع موقعیت عربستان سعودی را به‌منزله قلب جهان اسلام (مورد ادعای خود) به چالش کشید. در این معادلات نقش کشورهای قدرتمندتر منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برجسته و بسیار تأثیرگذار است. همچنین با توجه به انقلاب‌های عربی زمینه‌های جدیدی از رقابت برای عربستان سعودی و ایران باز شد که گاهی از آن به‌عنوان «جنگ سرد منطقه‏‌ای جدید» یاد می‏‌شود. ولی تحولات یک دهه گذشته منطقه و مذاکرات هسته‌ای ساختار جدید منطقه‏‌ای را با ابهام روبه‌رو کرده است، به‌گونه‌ای که بسیاری از تحلیل‏گران این وضع را دوران گذار می‏‌دانند که هنوز نظم جدیدی از درون آن بیرون نیامده است.








جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌‏های بزرگ بیش از هر کشور دیگری عربستان را نگران کرده است، همچنین «حماس» نیز به دلایلی به‌دنبال نزدیکی به ریاض، ترکیه و قطر است. این دو عامل یعنی «نیازهای متقابل» ریاض و جنبش «حماس» از یک‌‏سو و رویکرد پادشاه جدید عربستان از سوی دیگر باعث شده است تا پس از سه سال رهبران «حماس» به‌دنبال گسترش روابط با ریاض برآیند.

همچنین جمع‌‏بندی مذاکرات هسته‌‍‏ای باعث کنش‌‏ها و واکنش‏‌های بسیاری در منطقه و جهان شده است و دوران گذار منطقه‏‌ای باعث شده است بیشتر کشورهای منطقه در دو طیف موافقان و مخالفان توافق جای بگیرند. شاید بتوان گفت محور مقاومت در صف موافقان، و محور سازش در صف مخالفان هسته‏‌ای قرار دارند. در میان کشورهای محور سازش عربستان سعودی بیش از دیگر کشورها تلاش می‌کند تا مذاکرات هسته‌‏ای به نتیجه نهایی منتج نشود، به‌گونه‌ای که طبق پیام‌های فاش شده «ویکی‌‏لیکس» ملک «عبدالله» پادشاه سابق عربستان سعودی در سال 2008 به‌طور مکرر واشنگتن را ترغیب می‌کرد تا «سر مار را از تن جدا کند».


وی با این حرف بر قدرت ایران تاکید می‌کند که توانایی نظامی و برنامه هسته‌ای‌اش رو به رشد است. رئیس سابق سازمان اطلاعاتی عربستان با خاطرنشان کردن رویدادها و تحولات گذشته معتقد است که ریاض باید برای مقابله با تهران حتی به تسلیحات هسته‌‏ای دسترسی پیدا کند. این در حالی است که از زمانی‌که تحولات جهان عرب آغاز شد، عربستان به این احساس دست یافت که یک خط و رهبری جریانی ضد ایرانی حتی از گذشته اهمیت بیشتری یافته است. عربستان خود را در تنگنای ترس از دست‏یابی ایران به سلاح اتمی و تبدیل‌شدن به تهدیدی گسترده‌‏تر برای همسایگانش و نگرانی از اینکه آمریکا با اتخاذ سیاستی بیش‌ ازحد آشتی‌جویانه، در ازای امتیازات بر سر برنامه هسته‏‌ای ایران، ممکن است برتری منطقه‌‏ای ایران را بپذیرد، می‌دید.


از سوی دیگر در یک دهه گذشته عربستان همواره خود را در نقش مدافعی تمام‌عیار از اهل سنت تعریف کرده است و نسبت به کاهش نقش سنی‌ها در عراق، لبنان و یا کشورهای هم‌جوار خود مانند بحرین حساس و نگران بوده است. همچنین برخی از تحلیل‏گران معتقدند که سیاست عربستان سعودی و امارات بر پایه «ترس و وحشت» بر سر منطقه‌‏ای است که در نسخه‌‏های تهدیدآمیز اسلام سیاسی احاطه شده است. قدرت ایران کنترل نشده و آمریکا هم در سیاست حمایت از متحدان منطقه‏‌ای قدیمی خود چرخش داشته است.


مجموع این تحولات و جمع‏‌بندی مذاکرات هسته‏‌ای بر یکدیگر هم‏‌افزایی دارد و عربستان بیش از گذشته نگران کاهش نقش منطقه‏‌ای خود شده است، زیرا ریاض می‏‌پندارد که پس از حل‌وفصل نهایی پرونده هسته‌‏ای ایران، این کشور در نوک پیکان حملات غرب برای انجام تغییرات بنیادین در داخل و اصلاح سیاست‏‌های منطقه‌‏ای قرار خواهد گرفت. بنابراین ریاض تلاش می‌کند تا محور مقاومت را تضعیف کند و بر متحدان منطقه‏‌ای خویش بیفزاید. همچنین ریاض تلاش می‌کند تا از دست دادن حیاط خلوت خود یعنی یمن را با نزدیکی به «حماس» برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران جبران کند. عربستان با نقض پیمان صلح میان «حماس» و فتح در سال ۲۰۰۷ تلاش کرد «حماس» را از تهران دور کند.


تلاش ریاض از طرف جنبش «حماس» نیز به دلایلی با استقبال مواجه شده است، زیرا این جنبش پس از بحران سوریه چندان در راستای سیاست‏‌های محور مقاومت حرکت نکرده است و سران این جنبش معتقدند که کاهش اختلافات با کشورهای عرب منطقه می‌‏تواند هم تأمین‌کننده منافع مادی و معنوی آن‌ها باشد و هم به کاهش اختلاف آن‌ها با مصر و تشکیلات خودگردان کمک کند.


تأثیر مذاکرات هسته‏‌ای بر روند نزدیکی «حماس» به مصر و عربستان


جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌‏های بزرگ بیش از هر کشور دیگری عربستان را نگران کرده است، همچنین «حماس» نیز به دلایلی به‌دنبال نزدیکی به ریاض، ترکیه و قطر است. این دو عامل یعنی «نیازهای متقابل» ریاض و جنبش «حماس» از یک‌‏سو و رویکرد پادشاه جدید عربستان از سوی دیگر باعث شده است تا پس از سه سال رهبران «حماس» به‌دنبال گسترش روابط با ریاض برآیند. همچنین عربستان سعودی از تشکیلات خودگردان فلسطین و مصر حمایت می‏‌کند که هر دو با جنبش «حماس» دارای مشکل هستند و «حماس» تلاش می‌کند تا با میانجی‏گری و نقش‌آفرینی ریاض از مشکلات مطروحه بکاهد.








جنبش «حماس» با سفر هیئتی از این جنبش به عربستان سعودی حمایت ایران را از دست داد، اما حمایت ریاض را کسب نکرد. تحلیل‏گران بعید می‏‌دانند که در ‌‌آینده تحول عمیقی در رابطه میان عربستان سعودی و جنبش «حماس» فلسطین و به‌دنبال آن «اخوان‌المسلمین» به وجود آید.

از سوی دیگر «حماس» این برداشت را دارد که پس از حل‌وفصل نهایی پرونده هسته‌‏ای ایران و به دلیل کاهش تنش‌‏ها میان تهران و برخی قدرت‏‌های بزرگ، این جنبش ارزش استراتژیک گذشته را برای تهران نخواهد داشت و تهران همچون گذشته حمایت‏‌های مادی و معنوی از این جنبش انجام نخواهد داد. البته این فرضیه نیز دور از ذهن نخواهد بود که مقام‌های «حماس» با سفر به عربستان به‌دنبال گرفتن امتیازهای بیشتر از تهران هستند، زیرا معتقدند که تهران برای جلوگیری از گرایش «حماس» به محور سازش حاضر به‌صرف هزینه‏‌های بیشتر است. اما مجموع این عوامل با حل‌وفصل نهایی پرونده هسته‌‏ای ایران گره‌خورده است و آن‌ها را تشدید کرده است، یعنی جمع‌بندی مذاکرات هسته‏‌ای نقش عامل «شتاب زا» را در تحولات منطقه‏‌ای ایفا می‏‌کند.


«عدنان ابوعامر» استاد علوم سیاسی دانشگاه غزه معتقد است که سفر «خالد مشعل» به عربستان نتیجه طبیعی تحولات غیرمنتظره‌ای است که منجر به برقراری ارتباط میان عربستان و «حماس» شده است.


وی می‌افزاید: این دیدار ممکن است جدید به نظر آید اما این‏گونه نیست، زیرا بسیاری از شواهد برای هموار کردن رابطه میان دو طرف در دوران سلطنت «سلمان بن عبدالعزیز» وجود داشت.


همچنین روزنامه «رأی‌الیوم» در مطلبی می‏‌نویسد: تغییر در عربستان سعودی در ماه ژانویه پس از مرگ ملک «عبدالله» و بر تخت نشستن «سلمان» آغاز شده است و این تغییر در پیوستن عربستان به محور ترکیه و قطر بوده است، زیرا در زمان ملک «عبدالله» کشورهای امارات عربی متحده، بحرین و عربستان جنبش «اخوان‌‏المسلمین» را در فهرست تروریسم قرار دادند و از «عبدالفتاح سیسی» حمایت و نزدیک به 20 میلیارد دلار به «سیسی» کمک کردند. «حماس» نیز که مذاکرات غیرمستقیمی را با اسرائیل برای شکستن محاصره غزه دارد و تلاش می‌کند تا گذرگاه نیمه بسته رفح را بازگشایی کند، بسیار به سیاست‏‌های عربستان نزدیک شده است. البته معلوم نیست که تلاش «حماس» به چه میزان ثمربخش باشد.


پایگاه اینترنتی روزنامه «العرب» چاپ لندن در گزارشی می‏‌نویسد: جنبش «حماس» با سفر هیئتی از این جنبش به عربستان سعودی حمایت ایران را از دست داد، اما حمایت ریاض را کسب نکرد. تحلیل‏گران بعید می‏‌دانند که در ‌‌آینده تحول عمیقی در رابطه میان عربستان سعودی و جنبش «حماس» فلسطین و به‌دنبال آن «اخوان‌المسلمین» به وجود آید.


البته مقام‌های «حماس» هرگونه دوری از ایران را با سفر «مشعل» به عربستان رد می‌‏کنند. «صلاح بردویل» از اعضای ارشد «حماس» در پاسخ به این سؤال که آیا «حماس» به دنبال جایگزینی برای هم‌‏پیمان دیرینه خود یعنی ایران است، پاسخ می‌‏دهد: در هیچ شرایطی تن به آغاز رابطه‌‏ای به قیمت پایان دادن به رابطه‏‌ای دیگر نمی‏‌دهیم.


وی می‏‌گوید: آنچه اکنون برای ما بسیار حائز اهمیت است، موضوع فلسطین است. ما به‌دنبال بسیج کردن کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی برای حمایت از موضوع فلسطین و برقراری هرچه سریع‌تر آشتی ملی در کشور خود هستیم.








ریاض تلاش می‌کند تا تحولات یک دهه گذشته منطقه را با ایجاد شکاف در محور مقاومت جبران کند و «حماس» نیز نگران کاهش حمایت‏‌های مادی و معنوی تهران از این جنبش در آینده است. البته این جنبش همچنین با این اقدام خود نیم‌نگاهی به بازی با کارت عربستان برای جلب حمایت‏‌های بیشتر تهران نیز دارد.

جمع‌بندی مذاکرات هسته‌‏ای میان جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 قطعاً بر معادلات منطقه‏‌ای تأثیرگذار خواهد بود و منطقه غرب آسیا پس‌ از این توافق اوضاع جدیدی را تجربه خواهد کرد. در این‌ میان عربستان سعودی تلاش می‌کند تا بازنده اصلی لقب نگیرد. همچنین گرچه مقام‌های «حماس» و از جمله «خالد مشعل» پس از بازگشت از عربستان اظهار کرده‌اند که وارد درگیری‏‌های منطقه‏‌ای نخواهند شد، اما این سفر آن‌ها را وارد رقابت‌‏های منطقه‌‏ای کرده است. لذا شاید در یک جمله بتوان گفت «احساس عدم تضمین امنیت در آینده» دو طرف را به نزدیکی با یکدیگر سوق داده است.


ریاض تلاش می‌کند تا تحولات یک دهه گذشته منطقه را با ایجاد شکاف در محور مقاومت جبران کند و «حماس» نیز نگران کاهش حمایت‏‌های مادی و معنوی تهران از این جنبش در آینده است. البته این جنبش همچنین با این اقدام خود نیم‌نگاهی به بازی با کارت عربستان برای جلب حمایت‏‌های بیشتر تهران نیز دارد.


در پایان شاید بتوان سه نکته کلیدی را در این‌باره مطرح کرد. نخست، برخلاف دهه‏‌ها که همواره ریاض نقش ثانویه را در منطقه بازی می‌‏کرد، در تحولات یک دهه اخیر تلاش کرده است بازیگر نقش اصلی باشد که البته چندان از عهده ایفای این نقش برنیامده است. دوم، «حماس» نخواهد توانست با سیاست‌های جدید خود هر دو قدرت ایران و عربستان را پشت سرخود ببیند و احتمالاً «حماس» اوضاعی شبیه «برزخ» را تجربه خواهد کرد و حمایت جدی هیچ‌یک از قدرت‏‌ها را کسب نخواهد کرد. سوم، این اقدامات عربستان راهگشای برون‌رفت از مشکلات و فشارهای احتمالی آینده علیه ریاض نخواهد بود.


* کارشناس امور عربستان


انتهای پیام/

ارسال نظر