وقتی ترامپیسم سیاسی گریبانگیر آمریکا میشود
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ حمله ژاپنیها به بندر «پرل هاربر» افسانه نفوذناپذیری آمریکا را پایان داد و باعث ورود این کشور به جنگ جهانی دوم و درنهایت، آغاز سیادت بر تفکر لیبرالیسم غربی گردید، بهطوریکه برای چندین دهه بهعنوان یکی از دو قطب جهان شناخته شد.
آمریکاییها همیشه از محصور بودن خود در میان دو اقیانوس بهعنوان سد بزرگ طبیعی در مقابل دشمن استفاده میکردند و این موضوع را بهعنوان مزیت رقابتی بزرگ و عامل تأثیرگذار در جنگها میدانستند. اما حمله 11 سپتامبر بار دیگر افسانه روئینتنی آمریکا را شکست و بر نفوذپذیری این کشور در مقابل حملات صحه گذاشت. موضوعی که باعث ورود آمریکا به دو جنگ افغانستان و عراق شد که در حال حاضر نزدیک به دو دهه ادامه دارد. از دوران پس از 11 سپتامبر نیز بهعنوان دوران یکجانبهگرایی آمریکا و نادیدهگیری نهادهای بینالمللی یاد میشود.
اما سومین حمله این بار نه توسط یک کشور خارجی و یا یک گروه تروریستی، بلکه توسط خود آمریکاییها رخ داد که بهاحتمالزیاد، حاصل شکاف سیاسی عمیقی است که از انتخابات ریاست جمهوری 2016 تاکنون در آمریکا ایجاد شده و هرلحظه نیز بر عمق آن افزوده میشود.
دونالد ترامپ از روزی که پا در کارزار انتخابات ریاست جمهوری گذاشت با حمله به سیستم فاسد سیاسی آمریکا اعلام کرد که با رسیدن به قدرت، این ساختار معیوب را از بین خواهد برد و طرحی نو برای کاخ سفید درخواهد انداخت.
بعد از ادای سوگند ریاست جمهوری اما دونالد ترامپ دمدمیمزاج از فوج حملات خود علیه منتقدان و مخالفان خود نهتنها نکاست، بلکه دامنه حملات را به هر رسانه، گروه، فرد و حزب سیاسی افزایش داد. یک روز رسانهها را دروغپرداز خطاب کرد، روز دیگر دموکراتها را تباهکننده رؤیای آمریکای بزرگ و شکوهمند دانست و در مقطعی دیگر، سیاستمداران دموکرات را خائن و گاه بازیگران هالیوودی را هدف حملات آتشین خود قرار میداد.
اما همه این حملات یک نکته مشترک داشت و آنهم فرضیه خصومت آنها با آمریکا بود، اینکه این افراد و گروهها در حال نابودی آمریکا هستند و دونالد ترامپ یگانه بازیگری است که میتواند همچون فیلمهای هالیوودی مانند یک کاپیتان آمریکایی از فرورفتن این کشور در باتلاق مرگ جلوگیری کند.
ارسال بمب به دفاتر افرادی که همه در یک موضوع اشتراک نظر دارند و آنهم مخالفت با رئیسجمهوری آمریکا از یکسو و موردحمله قرار گرفتن از جانب وی از سوی دیگر است، نشاندهنده این موضوع بوده که شکاف سیاسی در داخل آمریکا به مرز بحران رسیده است.
پلیس فدرال آمریکا مظنون اصلی ارسال بمب به مخالفان ترامپ را در فلوریدا بازداشت کرد. نکته جالب درباره این مظنون را میتوان در خودروی وی دید که روی شیشههای آن تصاویر افرادی مانند هیلاری کلینتون، باراک اوباما و سایر منتقدان ترامپ را با نمادی خاص، هدفگیری کرده بود که این موضوع خود گواه بارزی از نتیجه نفرتپراکنیهای رئیسجمهور آمریکاست.
رفتار هجومی ترامپ باعث ایجاد موجی از نفرت و کینه در آمریکا شده است که نمود عینی و بارز آن را در این اتفاق میتوان به وضوح دید. شاید روزهای دیگر، ابعاد بیشتری از این بحران برای افکار عمومی روشن شود؛ اما باید گفت که با تجربههای پیشین، آمریکا اینبار نه توسط دشمن خارجی، بلکه توسط ساختار داخلی خود مورد تهدید قرار گرفته است.
آنچه مشخص است، دوران ترامپیسم که از 2016 در آمریکا آغاز شده و نمود بارز آن کوفتن بر طبل نفرت است، حتی در صورت خروج وی از کاخ سفید، به این زودیها پایان نخواهد یافت و در صورت ادامه روند کنونی این کشور را به پرتگاه سقوط و تباهی خواهد کشاند.
انتهای پیام/4093/ن
انتهای پیام/