صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۱۷ - ۱۹ مهر ۱۳۹۷
حافظ منبع الهام چه کسانی بوده است؟

دلباخته‌های جهانی حافظ شیرازی

نفوذ سخن و کلام حافظ به فراسوی مرزها و به غرب و شرق رسیده است و شاعران زیادی با درک نگاه و بیان حافظ، از او الگو گرفته‌اند.
کد خبر : 317256



به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، حافظ شاعر دوران‌هاست. او میدان‌دار شعر و غزل فارسی است. آن‌قدر که گوش آدم‌های 700 سال بعد از حافظ، هنوز بدهکارِ خوش رقصی‌خیال و کلام اوست. دیوان غزلیاتش  جزئی از سنت سفره نوروز و یلدای ما ایرانی‌ها شده و به واسطه همین سنت است که به دیوان شاعر «زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید»،  تفال می‌زنیم اما حافظ تنها شاعرِ زبان فارسی نبوده است. نفوذ سخن و کلام او به فراسوی مرزها و به غرب و شرق رسیده است و شاعران زیادی با درک نگاه و بیان حافظ، از او الگو گرفته‌اند. بیستم مهر ماه، بزرگداشت حافظ است و همین بهانه‌ای شد تا بخشی از نفوذپذیری شعر حافظ را در جهان شعر و شاعرها مرور کنیم. به هر حال تعداد کسانی که در شعر پیرو حافظ‌اند، کم نیست و هرکس روزی‌خورِ ظرفیت خود از اشعار حافظ است.




در آلمان- گوته و نیچه


گوته یکی از تأثیر پذیرفته‌ترین شاعران آلمانی از حافظ است. دیوان غربی-شرقی، مفصل‌ترین دفتر شعر گوته و یکی از سه اثر سال‌های پیری اوست. گوته آشنایی‌اش را با حافظ مدیونِ یک مترجم اتریشی به نام ژوف‌هامر پورگشتال است که خود یکی از پیشگامان ترجمه آثار فارسی به شمار می‌آید. او در سال 1814 اولین برگردانِ اشعار حافظ را به آلمانی برای گوته ارسال کرد. گوته آشنایی‌اش با حافظ را تولدی دوباره برای خود خوانده است و از رجوعش به مشرق زمین در شعر سرآغاز دیوان خود، با عنوان هجرت یاد می‌کند و این هجرت معنوی اوست.


گوته تنها دلباخته آلمانیِ حافظ نیست. رد پای علاقه‌مندی به حافظ در فردریش نیچه، فیلسوف پر قصه آلمانی نیز دیده می‌شود. او با مطالعه آثار بازمانده از ایران باستان، دلبسته فرهنگ ایران باستان شد و البته علاقه‌مندی گوته به حافظ در دقیق شدن او به این شاعر تأثیر داشته است. نیچه در مجموعه آثار خود 10 بار نام حافظ را آورده و اغلب نام گوته را با او همراه کرده است.  نیچه در میان پاره نوشت‌های خود شعری خطاب به حافظ دارد: میخانه‌ای که تو برای خویش پی‌افکنده‌ای/ فراخ‌تر از هر خانه‌ای است/ جهان از سر کشیدن می‌ای که تو در اندرون آن می‌اندازی ناتوان است./ پرنده‌ای که روزگاری ققنوس بود/ در ضیافت توست/ موشی که کوهی را بزاد/ خود گویا تویی.


در آمریکا- رادولف امرسون


رادولف امرسون، یکی از بزرگ‌ترین شاعران آمریکایی است که فارسی نمی‌داند اما در جایی اعلام می‌کند که همچنان هفت استاد ایرانی یعنی حافظ، فردوسی، انوری، نظامی، مولوی، سعدی و جامی مورد استقبال و احترام‌اند. او در سال 1844 به اروپا آمد و با تفکر حافظ آشنا شد و این اندیشه را با خود به آمریکا برد. او در آمریکا با الهام از تفکرات حافظ، مکتبی به نام تعالی‌گری یا Trancendentalism را پایه‌گذاری کرد که  این مکتب موجب آشنایی شاعرانی چون والت ویتمن و امیلی دیکنسون با ادبیات ایران شد.


در فرانسه-آندره ژید و ویکتور هوگو


نفوذ سخن حافظ در فرانسه با مرور آثار آندره ژید و ویکتور هوگو هویداست. ویکتور هوگو، حافظ را شاعر دل‌ها می‌نامد و در کتاب اشعار خود غزل حافظ را با مطلع «حال دل با تو گفتنم هوس است/ خبر دل شنفتنم هوس است» آورده است. هوگو خطاب به خودش در این کتاب می‌گوید: «شاعر کاش در سرزمین خسروها، در سرزمین نور و آفتاب و در میان عنبر و عود چشم به جهان گشوده بودی.» کتاب مائده‌های زمینی آندره ژید اثری کلاسیک و شعری منثور است و او به جز حافظ از سعدی نیز در این کتاب اقتباس می‌کند.


در ازبکستان- نوایی، حافظ خوارزمی و دیگران


حافظ فقط شاعر مؤثر بر غرب نبود. در شرق نیز شاعران زیادی از او الهام گرفته‌اند. نوایی، یکی از شاعران بنام ازبکستان و صاحب کتاب «محاکمة اللغتین» به فارسی است. استقبال و تأثیرپذیری او از شعر حافظ در دیوان اشعارش پیداست آن چنان که پانصد غزل خود را به تقلید از شعر حافظ سروده است و در دیوان فارسی‌اش می‌گوید:«به راه عشق اگر مشکل فتد فانی/ ز روح حافظ و معنی جامی‌اش مدد جویم». حافظ خوارزمی شاعر ازبکی دیگری است که به سبب شیفتگی‌اش به حافظ به شیراز  آمد تا در شهر مراد خود نفس بکشد. او حافظ شیرازی را استاد خود خوانده و حافظ ازبکی‌ها بودن یکی از آرزوهایش بوده است.


در تاجیکستان- بیشتر شاعران قدیم و جدید


درباره اهمیت حافظ در تاجیکستان می‌توان از مردم شروع کرد. تاجیکی‌ها نام حافظ را با عزت و اکرام به زبان می‌آورند و قبل از خواندن دیوان او «بسم الله» می‌گویند. به عقیده دکتر عبدالله جان غفاروف دانشمند تاجیک، عصمت بخارایی، اسیری خجندی و عبدالرحمن مشفقی بخارایی همه تحت تؤثیر حافظ بوده‌اند و حتی چهار پایه‌گذار ادبیات جدید تاجیک از علامه صدرالدین عینی تا جوان‌ترین شاعران امروز تاجیک همه در غزل ، حافظ را استاد بر حق خود می‌دانند.


در هندوستان- غالب و اقبال و ناصر علی سرهندی


غالب و اقبال دو شاعری هستند که تابع اسلوب بیان و شیوایی غزل‌های حافظ بودند. شیرینی کلام حافظ دهان شاعران مشهور دیگر هندی مانند ناصر علی سرهندی، میر افضل ثابت و واقف لاهوری را شکرشکن کرده است. آن‌ها طرز شاعری « حافظ» را سرمشق خود قرار داده‌اند، به‌عنوان مثال ناصر علی غزلی دارد که تحت تأثیر حافظ گفته و وزن، قافیه و ردیف شعری حافظ را تقلید کرده و در مقطع همان غزل، لب به اعتراف می‌گشاید که سبوی خود را از می‌ خواجه شیراز پر کرده است: «علی امشب می‌ شیراز در جام و سبو دارد/ الا یا ایها الساقی ادر کاساً و ناولها.»


منبع: روزنامه خراسان


انتهای پیام/4028



انتهای پیام/

ارسال نظر