صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۸ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۳
مدیر کل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در صفحه فیس بوک خود نوشت:

ریزگرد‌های خوزستان منشأ منطقه‌ای دارند/ سدسازی شبکه هیدرولوژیکی کشور را ویران کرد

مدیر کل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان محیط زیست گفت: شواهد نشان می‌دهد که ریزگردهای اخیر استان خوزستان منشأ منطقه‌ای دارند و مشکل اصلی، سدسازی‌های بی‌رویه‌ای است که فقط جیب برخی‌ها را پر کرد و سود دیگری نداشت.
کد خبر : 3092

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، محمد درویش در صفحه فیس بوک خود با بیان اینکه دوستی به طور خصوصی از من پرسیده است توضیح بدید که خشکسالی خاورمیانه و شمال آفریقا که به تغییر اقلیمی تعبیر می‌شود چند درصد بر گرد و غبار خوزستان تاثیر دارد، اینگونه پاسخ خود را ارائه داده است:


ایران و خاورمیانه همیشه منطقه خشک و بیابانی محسوب می‌شود و اکوسیستم‌های آن بسیار آسیب‌پذیر بوده است. خشکسالی هم پدیده غیر عادی و منحصر به سال‌های اخیر نیست و حتی در دوره‌های یخچالی که اوضاع اقلیمی دنیا بهتر از امروز غرب کشور ما بود، اقلیمی خشک و بیابانی داشته است. وجود رودخانه‌های زاگرس در مناطق غربی کشور منشأ تمدن بوده است. اما بدون تردید بالا رفتن درجه دمای گرمای جهانی (که در خاورمیانه تا 1.4درجه دما را افزایش داده است) در وخیم شدن اوضاع تاثیر زیادی دارد. البته تعیین درصد در مورد نقش این عوامل و همچنین مشخص کردن میزان درصد بدون انجام پژوهش‌های میدانی دقیق امکانپذیر نیست. یک ریزگرد ممکن است از هورالعظیم منشأ گرفته باشد و ریز گرد دیگری ممکن است از کویر مرکزی منشأ بگیرد و ریزگرد دیگر هم از عراق و سوریه. اما در مورد ریزگرد اخیر شواهد به طور مشخص منشأمنطقه‌ای را نشان می‌دهد.


اکوسیستم‌های حساس به کوچک‌ترین تغییرات هیدرولوژیکی به شدت آسیب پذیرند. با حمایت جمعی از جامعه مهندسی ما در صنعت سدسازی و اراده سیاسی که از دوران سازندگی به کشور تحمیل شد، کل شبکه هیدرولوژیکی کشور ویران و بار بسیار سنگینی بر بیش از توان اکولوژیکی به کشور وارد شده و با افزایش گرمای کره زمین آثار آن تشدید شده است. این سد‌ها بدون آنکه ارزیابی دقیق اکولوژیکی و زیست محیطی شوند صرفا به خاطر منافع گروه اندکی ساخته شده و آثار خود را امروز نشان می‌دهند. در تحقیق کاملا مستقلی که اخیرا توسط ۱۱ محقق ایرانی خارج از کشور صورت گرفته است به خوبی نشان داده شده است که عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه برخلاف ادعاهای وزارت نیرو و شرکت‌های وابسته مانند مهاب قدس، انسانی بوده و بسته شدن ورودی آب دریاچه را خشکانده است.


اتفاقا اگر کسانی که این سد‌ها را ساخته‌اند کوچک‌ترین وجدانی داشتند و پارامتر افزایش گرمای کره زمین را در معادلات خود وارد کرده بودند باید به سیاسیون می‌گفتند که ما نباید این سد‌ها را بسازیم چون داریم شاخه درختی را قطع می‌کنیم که روی آن نشسته‌ایم. نباید توهم توسعه ایجاد می‌کردند و باعث افزایش شدید مصرف آب می‌شدند. متاسفانه به همه پند و اندرزهای متخصصان نه گفتند و حالا هم می‌خواهند همه را تقصیر تغییر اقلیم و اتفاقات ماوراءلطبیعه بیاندازند. درست در اوج دوران سدسازی تمام متخصصان علم اکولوژی فریاد می‌زدند که دست از دخالت بی‌رویه در طبیعت بردارید، خطر بیخ گوش شماست. از سال ۱۹۹۲ که اجلاس زمین برگزار شده است ۲۳ سال گذشته است. بروید بررسی کنید در این ۲۳ سال چند سد در ایران ساخته شده است؟ کل ساختار زندگی شهری و روستایی ما در این ۲۳ سال دگرگون شده است. سدسازی در ایران دقیقا مانند خودروسازی فقط جیب عده‌ای را پر کرده است. آیا آلودگی شهر‌ها را هم تغییرات اقلیمی ایجاد کرده است؟


انتهای پیام/

ارسال نظر