همه چیز درباره کتاب «رکوردهای جهانی گینس»/جالبترین رکوردهای ثبتشده در کتاب گینس
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، امروز 27 آگوست 2018، شصتوسومین سالروز انتشار کتاب «رکوردهای جهانی گینس» است. یک کتاب 63جلدی که هرسال منتشر میشود و با انتشارش، تازهترین و عجیبترین و تلخ و شیرینترین رکوردهایی را که آدمها در سراسر جهان در زمینههای مختلف رقم زدهاند به اطلاع مردم دنیا میرساند. گنجینهای تأثیرگذار و جالب از هزاران قصه و ماجرا که اولین جرقه شکل گرفتنش، مسیری که تا امروز طی کرده و قوانین و باید و نبایدهایش برای ثبت رکورد را مرور میکنیم. همچنین یک روانشناس درباره انگیزه آدمها از ثبت رکوردهای عجیب به نامِ خودشان، یادداشتی جالب نوشته که با هم میخوانیم.
کتاب رکوردهای گینس، چگونه شکل گرفت و چه مسیری را پشتسر گذاشت؟
کتاب گینس یک کتاب مرجع است که با مدیریت «هیو بیوِر» مدیرعامل کارخانه گینس فعالیت خود را آغاز کرد. او در 10 نوامبر 1951 میلادی به یک مهمانی تیراندازی در ایالت وکسفورد ایرلند رفت. در آن جا درگیر این بحث شد که کدام پرنده سریع ترین پرنده اروپاست؛ سلیم طلایی یا خروس سیاه. با وجود این که بیور میدانست سلیم طلایی پرنده سریع تری است اما متوجه شد نمی توان این موضوع را به راحتی ثابت کرد، چون هیچ مرجعی به این قبیل سؤالها پاسخ نداده است. او به این نتیجه رسید که اگر یک کتاب مرجع برای پاسخ به سؤالات این چنینی تهیه شود احتمالا با استقبال عموم مواجه خواهد شد. به این ترتیب ایده گردآوری کتاب رکوردهای گینس شکل گرفت.
بیور برای به وجود آوردن این مرجع از دو برادر دوقلو به نامهای نوریس و راس مک ویرتر کمک گرفت. این دو برادر یک آژانس جست وجوی اطلاعات را در لندن اداره میکردند. آنها ماموریت داشتند اطلاعاتی را جمع آوری کنند که برای اولینبار در 27 آگوست 1955 میلادی، تحت عنوان «کتاب رکوردهای گینس» تدوین، صحافی و منتشر شد. در کریسمس همان سال این کتاب در صدر پرفروش ترین کتابهای انگلیس قرار گرفت. سال بعد کتاب رکوردهای گینس در آمریکا چاپ شد و 70 هزار نسخه از آن به فروش رسید. کتاب گینس خیلی زود توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد و مخاطبان زیادی را مجذوب خود کند، به همین دلیل به یک کتاب سالیانه و جهانی تبدیل شد و به «کتاب رکوردهای جهانی گینس» تغییر نام داد. این کتاب هر سال در ماه اکتبر منتشر میشود تا به فروش کریسمس برسد. کتاب رکوردهای گینس 63 سال است که در 100 کشور مختلف به 23 زبان منتشر میشود. در سال 2005 میلادی 9 نوامبر به عنوان روز جهانی رکوردهای گینس تعیین شد تا مردم به شکستن رکوردهای جالب جهانی تشویق شوند. شرکت کتاب رکوردهای گینس علاوه بر لندن، در نیویورک و توکیو نیز شعبه دارد. همچنین در کشورهایی مثل آلمان، چین، استرالیا، هند، ایتالیا، خاورمیانه، پاراگوئه و ترکیه داوران مورد تأیید خود را دارد.
برادران مک ویرتر سالها به چاپ کتاب رکوردهای گینس و کتابهایی از این قبیل ادامه دادند. آنها حافظه بسیار خوبی داشتند و بیشتر اطلاعاتی را که برای کتابها گردآوری میکردند، به خاطر داشتند. در سریال تلویزیونی «دارندگان رکورد» که بر اساس کتاب رکوردهای گینس ساخته شده بود، کودکان از آنها سؤالاتی درباره رکوردهای جهانی میپرسیدند و آنها نیز معمولا پاسخ درستی به سؤالها میدادند. ارتش موقت جمهوریخواه ایرلند «راس مک ویرتر» را در سال ۱۹۷۵ میلادی ترور کرد. در پی ترور راس، آن بخش از برنامه که به پاسخ سؤالات کودکان درباره رکوردها اختصاص داشت، تغییر نام داد.
قوانین و باید و نبایدهای گینس، برای ثبت رکورد
برای ثبت یک رکورد جهانی در کتاب گینس باید از قوانین و معیارهای خاصی پیروی کنید. این کتاب تنها رکوردهای جهانی را به رسمیت میشناسد و رکوردهای ملی و کشوری از نظر گینس بیاعتبار است. اگر قصد ثبت یک رکورد در کتاب گینس را دارید آن رکورد باید بر مبنای یک متغیر قابل سنجش باشد. به طور مثال اگر شخصی میخواهد رکورد سریعترین دونده را که یک معیار قابل سنجش است ثبت کند، باید بگوید سریعترین نسبت به چه؟ و بتواند به طور مستند اثبات کند که این رکورد را ثبت کرده است. همچنین آن رکورد باید قابل شکستن باشد تا ویژگی چالش برانگیز بودن رکوردها حفظ شود. کتاب رکوردهای گینس فعالیتهای نامناسبی را که آسیب بالقوه برای انسان، حیوان و محیط زیست دارد، تأیید نمیکند. به طور مثال در سال ۱۹۸۶ میلادی گربه ۲۱ کیلوگرمی استرالیایی که نامش در کتاب رکوردهای گینس به عنوان چاق ترین گربه ثبت شده بود به دلیل عوارض ناشی از چاقی مرد، به همین دلیل در سال ۱۹۹۸ میلادی، گینس تصمیم گرفت تا ثبت رکورد چاقترین حیوانات را متوقف کند. همچنین «تیلور شلیدز» که یک عکاس 28 ساله بود، ادعا میکرد چهل شب متوالی نخوابیده است. او برای بیدار ماندن به درون وان پر از آب سرد فرو میرفت تا تسلیم خواب نشود. تیلور در این مدت از سردرد، تب و از بین رفتن حس لامسه رنج میبرد به همین دلیل گینس ثبت چنین رکوردهایی را که به سلامت جسمی افراد آسیب میرساند ممنوع اعلام کرد. از دیگر قوانین گینس برای ثبت رکورد محدودیت سنی است. اگر افراد زیر 16 سال قصد ثبت رکوردهایی را داشته باشند که مناسب سن و فیزیک آنها نباشد، گینس اجازه این کار را به آنها نمیدهد.
مرور جالبترین رکوردهای ثبتشده در کتابگینس
عجیب ترین/سریعترین دونده به شکل چهار دست و پا
«کنیچی اتو» سریعترین دونده جهان به صورت چهار دست و پاست. در سال ۲۰۰۸ او توانست مسافت صد متر را در ۱۸٫۸۵ ثانیه طی کند!
تلخترین/زندگی بدون غذا
سال 1991، «جیمز اسکات» به هیمالیا رفت و مسیری را برای راهپیمایی انتخاب کرد. اودر این راه برفی گرفتار شد و مسیر را گم کرد. جیمز نه وسیله روشنایی داشت و نه غذای کافی، در کولهپشتی او به غیر از دو تکه شکلات، یک جفت جوراب و کیسهخواب، چیز دیگری به چشم نمیخورد. او 43 روز در مسیر برفی و هوای سرد سرگردان بود و فقط برف میخورد تا این که بالاخره نجات یافت و یک رکورد تلخ و دشوار از خود بهجا گذاشت.
خطرناکترین/طولانیترین زمان زنده به گور شدن
«زدنک زاهرادکا» اهل جمهوری چک، ۱۰ روز تمام را بدون آب و غذا درون تابوتی زیر خاک زنده مانده است. تنها یک لوله برای رساندن هوا از سطح زمین به درون تابوت متصل بود. فرد قبلی دارنده این رکورد توانسته بود چهار روز زیر خاک دوام بیاورد.
یک رکورد ایرانی/بزرگترین فرش دستباف جهان
فرش بافان نیشابوری، فرشی با ابعاد شش هزار متر مربع با دو میلیارد و 224 میلیون گره را در 35 رنگ به سفارش اماراتیها برای مفروش کردن مسجدی در ابوظبی بافتند. این فرش در سال 1390 به عنوان بزرگترین فرش دستباف جهان در کتاب رکوردهای گینس به نام ایران ثبت شد.
انگیزه افراد از ثبت رکورد در کتاب گینس چیست؟
رضا یعقوبی، روانشناس در رابطه با انگیزه افراد برای ورود به مرحله ثبت رکورد در کتاب گینس میگوید: جالب است بدانید ثبت رکورد در کتاب گینس در بسیاری از موارد نه تنها منفعت مالی برای افراد به دنبال ندارد بلکه هزینه بر است. شرکت گینس صرفا نهادی برای تأیید و مستند کردن رکوردهای جهانی است و پس از ثبت رکورد تنها یک گواهینامه به فرد اعطا میشود که ثابت میکند آن فرد موفق به ثبت یک رکورد جهانی شده است. مؤسسه گینس هر سال بیش از 50 هزار درخواست برای ثبت رکورد دریافت میکند که متقاضیان برای دریافت پاسخ باید از خدمات پیگیری سریع این مؤسسه استفاده کنند. در این حالت در کمتر از پنج روز کاری، درخواست فرد بررسی و پاسخ ارسال میشود. این کار هزینهای معادل 450 پوند برای فرد در بردارد که باید به حساب مؤسسه گینس در لندن واریز شود. اگر شخص پس از بررسی درخواست از طرف مؤسسه گینس پاسخ منفی دریافت کند، هزینه پرداختی به او بازگردانده نمیشود؛ اما درصورت دریافت پاسخ مثبت میتواند بدون حضور داور رکورد خود را ثبت کند. فقط باید رکورد را به صورت مستند ثبت کند تا داوران گینس بتوانند آن را ارزیابی کنند. اگر شخصی تمایل به حضور یک داور از سوی گینس داشته باشد، باید حداقل مبلغ 7500 پوند جداگانه پرداخت کند. همچنین اگر افرادی که رکورد ثبت شده شان تاکنون شکسته نشده است بخواهند نام خود را در نسخه جدید کتاب تکرار کنند، باید هزینه ای معادل 10 تا 15 هزار یورو بپردازند. با این مقدمه، مهمترین سؤالی که پیش میآید این است که: انگیزه افراد از ثبت رکورد در زمینههای مختلف چیست؟ چه اتفاقی میافتد که یک نفر، چندینسال و گاهی یکعمر وقت میگذارد و زحمت میکشد تا رکوردی به نام خودش ثبت کند؟ دلایل و ریشههای روانشناسیِ این کار، چیست؟ رضا یعقوبی، کارشناس ارشد روانشناسی در اینباره معتقد است: هم کنجکاوی و هم دیده شدن و ادامه میدهد: «از نگاه روانشناسی، دو عامل اصلی در بروز این تلاشها تاثیر دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.»
کمال طلبی مدیریت نشده
رضا یعقوبی معتقد است: «انسان موجودی کمالطلب و کنجکاو است. بعضی کارها میتواند اسم یک انسان را در صدر یک فهرست جهانی قرار دهد. به طور مثال داشتن بلندترین ناخن دنیا. حتی اگر لازم باشد 20 سال برای چنین کاری صبر کرد، حتی اگر لازم باشد برای ثبت در کتاب گینس هزینههای زیادی هم متقبل شد اما ریسکپذیری و کنجکاوی انسان همیشه خواسته او را زبانزد کند. انسانها تن به اقدامات خطرناک میدهند تا بتوانند خودی نشان دهند. نمیتوان راحت در این باره قضاوت کرد که آیا کار درستی است یا خیر؟ به نظر میرسد که احساس افراد درباره این موضوع بسیار مهم است. در نظر بگیرید فردی که میخواهد بلندترین موی جهان را در کتاب گینس ثبت کند، شاید سالها زحمت بکشد و سختیهای زیادی را تحمل کند تا بتواند به چنین هدفی برسد اما در نهایت احساسی که بر اثر این کار تجربه میکند مهم است. از دیدگاه روانشناسی چون این موضوع یک مسأله فردی است، چندان آسیبی به دیگران وارد نمیکند و مهم احساسی است که فرد در نتیجه چنین رفتاری خواهد داشت. اما اگر حتی بعد از ثبت شدن در کتاب گینس باز هم فرد نتواند به احساس مد نظر خود دست یابد، این یک کار بیهوده است و فایدهای برای فرد ندارد.»
احتمال وجود مشکلات هویتی
اما انجام فعالیتهای بعضاً خطرناک و عجیب برای ثبت رکورد از طرف کسانی که هنر خاصی ندارند و میخواهند مشهور شوند، میتواند نشانههایی از مشکلات هویتی در انسان نیز باشد. یعقوبی در این باره میگوید: «اصولاً این اهداف انسان است که به زندگی او جهت میدهد. انسانها وقتی دیده میشوند، احساس زنده و مهم بودن میکنند. «من دیده میشوم، پس هستم». این دیده شدن میتواند به دو شکل انجام شود؛ یا از بیرون یا از درون. نگاه بیرونی همان نگاهی است که دیگران به ما دارند و تأییدی که از سمت آنان دریافت میکنیم و نگاه درونی، نگاهی است که خودمان داریم. اما کدام مهمتر است؟ شاید نتوان مرزی برای آن در نظر گرفت اما هر دو حائز اهمیت است. هم نیازمند دیده شدن از بیرون هستیم و هم از درون. منتها افراط و تفریط در هر دو مشکل ساز است. کسانی که تأکید زیادی برای دیده شدن درونی دارند، ممکن است ارتباط خودشان را با دنیای بیرون و انسانهای دیگر از دست بدهند و به شدت تنها شوند. ممکن است این دیدگاه باعث شود تا در لاک تنهایی خود فرو روند یا برعکس دچار نوعی خودشیفتگی شوند که نظر دیگران برایشان مهم نباشد. از طرف دیگر افرادی که دیده شدن از بیرون برایشان بسیار مهم میشود، از خودشان غافل میشوند و گویا برای دیگران زندگی میکنند. آنها ممکن است از بسیاری خواستههای خود بگذرند تا بتوانند توجه دیگران را به دست آورند، حتی نیازهای طبیعی مانند حضور در جامعه، لذت بردن از تفریحات سالم و بسیاری دیگر از نیازهای اساسی. مثلاً فردی ممکن است خود را از غذاخوردن محروم کند و در معرض بیماری و آسیب قرار دهد تا بتواند در جمع دوستانش محبوبیت پیدا کند. به هر حال زیاده روی در تمایل به دیده شدن، میتواند آسیبزا باشد».
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/