انتقاد از عملکرد دولت در کلام امام خمینی(ره)
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، نقد کردن و نقدپذیری, سرمایهای ارزنده برای اصلاح فرد و جامعه به شمار میرود. شناخت کاستیها و تلاش برای زدودن آنها گامی است اساسی در رسیدن به رستگاری فردی و اجتماعی. پرده پوشی بر آنچه بوده و هست و رویدادها و یا خود را به نادانی زدن، رویدادها را دگرگون نمیسازد.
اگر فرهنگ نقد کردن و نقد پذیرفتن به درستی بیان شود و آداب نقد و ویژگیهای ناقدان و مرزهای روا و ناروای انتقاد به روشنی ترسیم گردد بسیاری از تنشها و تشنجها و کشمکشها فروکش میکند و بسیاری از سستیها و کاستیها زمینه ظهور نمییابند.
اگر همگان به این باور برسند که بالندگی فردی و توسعه و پیشرفت اجتماعی آنان به وسیله نقد دلسوزان و انتقاد تیزبینان رشد و شتاب بیشتری مییابد و هیچکسی بینیاز از یادآوری و انتقاد دیگران نیست، فضای جامعه دگرگون میشود و انتقادها جای انتقامها را میگیرند.
در همین زمینه به بخشی از بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی در زمینه فرهنگ نقد به ویژه نقد و انتقاد از دولت میپردازیم.
انتقاد نباید عامل انحراف افکار جامعه باشد
ممکن است هر کسی در فضاى ذهن و ایدههاى خود نسبت به عملکردها و مدیریتها و سلیقههاى دیگران و مسئولین انتقادى داشته باشد، ولى لحن و تعابیر نباید افکار جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعى و ابرقدرتها که همه مشکلات و نارسایی ها از آنان سرچشمه گرفته است، به طرف مسائل فرعى منحرف کند و خداى ناکرده همه ضعفها و مشکلات به حساب مدیریت و مسئولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبى گردد که این عمل کاملاً غیر منصفانه است و اعتبار مسئولین نظام را از بین مى برد و زمینه را براى ورود بى تفاوتها و بى دردها به صحنۀ انقلاب آماده مى کند. (صحیفه امام، جلد 21، صفحه 282 ـ 283)
در نظر داشتن محذورات سیاسى و شرایط حساس کشور در انتقاد
من از باب وظیفه به مردم و فرزندان پرشور انقلاب میگویم که مبادا بدون در نظر گرفتن محذورات سیاسى و شرایط بسیار پیچیده و حساس کشور به طرح سوالها و اشکالاتى روى آورید که بازگو کردن و تحلیل واقعى قضایا توسط مسئولین دلسوز نظام باعث کشف اسرار مملکت شده و براى نظام مسئله آفرین گردد و نه تنها گرهاى را باز نکند که بر مشکلات مملکت نیز بیفزاید. من سیاست داخلى و خارجى کشور را به دقت ملاحظه مىکنم و تا زنده ام نخواهم گذاشت مسیر سیاست واقعى ما عوض شود و مسئولین نیز چیزى غیر از این نمىخواهند و انتظارى غیر از این از آنان نمىرود. من به بعضى از مسئولین هشدار مىدهم که به شدت باید مراقب بود که خدایی ناکرده آب به آسیاب دشمنان نریزیم و آنان را با اقوال و جبههگیریهایمان شادمان نگردانیم. به مسئولین و دستاندرکاران در هر رده نیز مىگویم که شرعا بر همه شما واجب است که همت کنید تا آخرین رگ و ریشههاى وابستگى این کشور به بیگانگان را در هر زمینهاى قطع نمایید ـ که انشاءالله خواهید کرد و اگر مصلحت نظام و اسلام سکوت است، دردمندانه سکوت کنید که اجر سکوت براى پیشبرد اهداف نظام و اسلام به مراتب بیشتر از دفاع از اتهام وابستگى است. (صحیفه امام، جلد 21، صفحه 156)
انتقاد بى منطق به دولت
با کمال تأسف، در این روزهاى پس از انقلاب که باید تمام قشرها براى ساختن و مرمت خرابی هاى دولت طاغوتى دست به دست هم بدهند و با پشتیبانى از دولت جمهورى اسلامى خسارات را جبران کنند، دیده و شنیده مى شود اعتصاب بعد از اعتصاب و تحصن پس از تحصن و راهپیمایى پس از راهپیمایى و دروغ پراکنى دنبال دروغ پراکنى، و کوشش در تضعیف دولت با هر حیله و هر شایعه سازى رواج دارد. و در حالى که دولت با کوششى به اصلاح امور و مرمّت خرابیها اشتغال دارد، کارشکنی ها شروع، به اسم صلاح اندیشى به تضعیف روحیۀ مردم و انتقاد بى منطق از دولت اسلامى بپاخاسته اند. باید به برادران و خواهران بسیار محترم تذکر دهم که همانطور که در حال انقلاب، تحصن و اعتصاب بر ضد طاغوت موجب رضاى خداوندتعالى بود، در حال حاضر که دولت اسلامى و ملى است و دشمن در توطئه است، تحصن و اعتصاب و شایعه سازى و جنجال بىاساس که باعث ضعف دولت و تقویت دشمنان اسلام و ملت مى شود، موجب سخط خداوند و از معاصى بزرگ و محرّمات عظیم شمرده مى شود. دوستان من! شما اگر به اسلام و احکام آزادی بخش آن گرایش دارید، مخالفت ها و کارشکنی ها و تضعیف دولت، خلاف اسلام است و اگر به ملیت و صلاح حال مستضعفین گرایش دارید، امروز تضعیف دولت و شایعه سازی ها و دروغپردازی ها مخالف صلاح ملت و مستضعفین، و کمک به دشمنان ملت و کشور است. و کسانى که گروه ها را وادار به اعتصاب و تحصن و تضعیف دولت مى کنند، مخالفین نهضت و از طرفداران اجانب و یا اعمال آنها به نفع اجانب است. اینجانب از تمام قشرهاى ملت عزیز تقاضا دارم که به کمک دولت ـ که کمک به مستضعفین است ـ بشتابند، و تفرقه اندازان را به خود راه ندهند. (صحیفه امام، جلد 9، صفحه 268ـ 269)
تأسف از انتقادات کینهتوزانه
شکى نیست که دخالت هاى غیرصحیح بعضى از اشخاص که به صورت روحانى درآمده اند و اشخاص غیر روحانى که خود را بدون هیچگونه صلاحیتى در امور کشورى وارد کردهاند، زیاد هستند. باید مراجع صلاحیت دار از اینگونه اعمال شدیداً جلوگیرى کنند و باید نویسندگان و گویندگان ذىصلاحیت در رفع آنها با نصایح برادرانه و انتقاد سالم بکوشند، لکن نه به طور انتقامجویى و از روى عقده هاى درونى و چهره جمهورى اسلامى را واژگونه کردن که خود گناهى بزرگ است، که اینگونه برخوردها نه تنها علاوه بر آنکه تاثیر درستى ندارد، داراى عکسالعمل نیز مىباشد. معالاسف بعضى از نویسندگان و گویندگان به جاى انتقاد سالم و هدایت مفید، با انتقاد کینهتوزانه مىخواهند افراد جامعه را به جمهورى اسلامى بدبین کنند. اینان به جاى انتقاد سازنده به فحاشى پرداخته و به جاى نهى از منکر، خود مرتکب منکر مى شوند. خداوند آنان را هدایت فرماید. (صحیفه امام، جلد 14، صفحه 76)
همراهى رسانهها در مسیر ملت
به طور کلى، در هر کشورى، مطبوعات آن کشور و تلویزیون و رادیوى آن کشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند که ملت چه میخواهد، مسیر ملت چیست، روشنگرى در آن طریق داشته باشند و مردم را هدایت کنند. اگر مطبوعاتى پیدا شد که مسیر آنها برخلاف مسیر ملت است، راهى که آنها مىروند غیر از راهى است که ملت مىرود، این بر فرض اینکه دولت هم اجازه بدهد که بنویسند و بگویند لکن مورد تایید این ملت نمىتواند باشد و نباید آن را حساب کردکه یک رسانه ملى است و یک روزنامه کشورى و ملى است و اگر خداى نخواسته در نوشتن و ننوشتن، نوشتن مقالات انحرافى و ننوشتن مقالاتى که در مسیر ملت است این نحو عمل بکنند، این به نظر مى آید که توطئه در کار باشد؛ این غیر از آزادى مطبوعات است. (صحیفه امام، جلد 7، صفحه 535)
انتهای پیام/4071
انتهای پیام/