صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۹ - ۱۴ مرداد ۱۳۹۷
مقام سابق آمریکایی:

ایران با آمریکا دیگر پای میز مذاکره نمی‌نشیند

مقام اطلاعاتی سابق آمریکا با بیان سه دلیل دارا بودن حکومت مذهبی، عدم نقض برجام از سوی ایران و هدف نبودن ارتباط با آمریکا تحلیل کرد و نوشت: ایران مانند کره‌شمالی نیست و حاضر نخواهد شد تا برای دومین بار با آمریکا پای میز مذاکره بنشیند.
کد خبر : 301043

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا به نقل از پایگاه تحلیلی تیسان، بعد از موضع‌گیری‌های اخیر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا که نشان داد او در اندیشه دنبال کردن نوعی سیاست دو وجهی متشکل از تهدید-نرمش در قبال ایران است، استدلال عده زیادی از تحلیلگران در آمریکا این بود که او برای کشاندن تهران پای میز مذاکره قصد پیاده‌سازی همان الگویی را دارد که قبلاً در قبال کره شمالی پیش گرفت.


اسکات ریتر*، بازرس تسلیحاتی سابق سازمان ملل در عراق که سابقه بیش از یک دهه فعالیت‌های اطلاعاتی دارد هم در تحلیلی جالب روز جمعه با ارائه سه دلیل گفته سیاستی که ترامپ درباره کره شمالی پیش گرفت و به دیدار او با «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی منجر شد، درباره ایران جواب نخواهد داد.


اسکات ریتر نوشته است:


1- ایران قانونی را نقض نکرده است


«کره شمالی در حال نقض مستقیم چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل درباره برنامه هسته‌ای و موشکی خود بود و اجماع گسترده‌ای وجود داشت مبنی بر اینکه برنامه هسته‌ای این کشور تهدیدی آشکار و حاضر علیه امنیت و صلح بین‌المللی بود.»


مطابق این تحلیل، با آنکه لفاظی‌های خصمانه ترامپ درباره کیم جونگ اون فقط مختص به آمریکا بود، درباره اینکه تهدید زرادخانه هسته‌ای کره شمالی قابل‌پذیرش نیست، اجماع جهانی وجود داشت. «کره شمالی در سوی غلط قانون بود و خودش هم این را می‌دانست.


تحلیلگر آمریکایی نوشته است: «ایران، از طرف دیگ با مذاکراتی موفق توانست به یک توافق هسته‌ای با پنج عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد، آلمان و اتحادیه اروپا برسد. برنامه هسته‌ای ایران، امروز کاملاً مطابق با مفاد این توافقنامه فعالیت می‌کند.»


در این تحلیل آمده است: «ترامپ نه به دلیل اینکه ایران امنیت و صلح بین‌المللی را تهدید کرده بلکه به خاطر مسائل داخلی آمریکا این کشور را از برجام خارج کرد. در حالی که ایالات متحده برای احیای مجدد تحریم‌ها علیه ایران آماده می‌شود، تعداد کشورهایی که آماده پیوستن به آمریکا در این زمینه هستند حیرت‌آور است: هیچ


2- ایران تعامل با آمریکا را هدف غایی‌اش نمی‌داند


جنگ بین آمریکا و کره شمالی با آنکه به صورت بالقوه برای کل منطقه مخرب بود، تنها یک نتیجه قطعی داشت: پیروزی کامل آمریکا (به بهای سنگین) و نابودی کامل حکومت کره شمالی.


به طور خلاصه، اگر کیم جونگ اون به دنبال جنگ با ایالات متحده بود، در واقع قصد خودکشی داشت و میلیون‌ها نفر دیگر را هم همراه خودش به کشتن می‌داد. کیم جونگ اون ممکن است هر قصدی داشته باشد، اما دنبال خودکشی نیست. او زرادخانه سلاح‌های هسته‌ایش را برای مقاصد بازدارندگی ایجاد کرد، نه به قصد اینکه با اکتساب تکنولوژی به دنبال نابود کردن خودش باشد.


هدف غایی کره شمالی رها شدن از انزوای بین‌المللی‌ای بود که در آن قرار گرفته؛ سلاح‌های هسته‌ای راهی برای تضمین وقوع چنین پیامدی بود. نشست سنگاپور به خاطر طرح‌های ابتکاری کره شمالی اتفاق افتاد- آشتی‌جویی‌های بازی‌های المپیک، دیدار با سران کره جنوبی و غیره. کیم جونگ اون برای رفتن به سنگاپور متقاعد نشد-دیدار با رئیس‌جمهور آمریکا همیشه هدف نهایی او بود.


حکومت ایران اعتمادی به ایالات متحده ندارد و تمایلی هم به روابط دیپلماتیک با آمریکا ندارد. این به معنای آن نیست که دو کشور نمی‌توانند هم‌زیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند، می‌توانند و ایران تمایل زیادی برای این موضوع دارد. اما مطرح کردن احتمال معامله بزرگ با ایالات متحده سر میز مذاکره در ازای دست کشیدن ایران از برنامه هسته‌ایش، خیال‌بافی محض است. به همین ترتیب، هر نوع تلاش برای متقاعد کردن ایران به تعامل دیپلماتیک با تهدید کردنش به جنگ هم مختوم به شکست است.


ایران درس‌هایش را از درگیری‌های ادامه‌دار حزب‌الله با اسرائیل، و به ویژه از جنگ سال 2006 بسیار خوب یاد گرفته است. حزب‌الله برای پیروز شدن در جنگ نیازی به شکست اسرائیل نداشت، تنها لازم بود اطمینان حاصل کند که اسرائیل، شکستش نمی‌دهد. این برنامه‌ای است که ایران هم برای به کار گرفتن آن اشتیاق نشان می‌دهد؛ ایران می‌تواند تنگه هرمز را ببندد، اقتصاد جهانی را فلج کند و هر نوع پاسخ نظامی آمریکا را پشت سر بگذارد. در نهایت، ایالات متحده تسلیم فشارهای بین‌المللی شده و به دنبال سازشِ برآمده از مذاکره خواهد بود و ایران صرفاً به دلیل آنکه دوام آورده پیروز خواهد بود.


دلیل سوم: ایران دموکراسی مذهبی است نه حکومت تک‌سالار


اسکات ریتر در ادامه به مقایسه ساختار حکومت ایران و کره شمالی پرداخته و ساختار دموکراتیک جمهوری‌اسلامی در برابر حکومت تک‌‌سالار پیونگ‌یانگ را سومین عاملی دانسته که باعث می‌شود تهدیدها و نویدهای ترامپ نتیجه‌ای مشابه قبلاً نداشته باشد.


وی می‌نویسد: کره شمالی یک دیکتاتوری تمام‌عیار است، کیم جونگ اون برای اتخاذ سیاست‌های دگرگون‌کننده‌ای مانند بهبود رابطه با ایالات متحده تنها به هماهنگی حلقه نزدیکان خودش نیاز دارد. کیم جونگ اون برای تصویب سیاست‌هایش یک حوزه انتخاباتی یک‌نفره، یعنی خودش را دارد.


ایران از لحاظ سیاست‌گذاری بسیار پیچیده‌تر است، این کشور توسط قوه مجریه و مقننه‌ای اداره می‌شود که به صورت دموکراتیک انتخاب می‌شوند و تصمیم‌هایشان تحت نظارت یک نهاد مذهبی قرار دارد که خودش زیر نظر قانون قرار دارد و از طریق انتخابات در برابر اراده مردم پاسخگو است.


با آنکه دموکراسی ایران در ایالات متحده تمسخر شده و آن را جعلی دانسته‌اند، اما واقعیت این است که جمهوری اسلامی ایران از زمان تشکیلش، فرآیندهای دموکراتیک شکل داده‌اند. رهبر عالی فعلی ایران، آیت‌الله علی خامنه‌ای آن را "دموکراسی مذهبی" نامیده که در آن مشارکت مردم در دولت و متجلی شدن آن از طریق انتخابات، نشان‌دهنده سلامت کشور است. (در واقع مشارکت 73.33 درصدی مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران در سال 2017 بسیار بالاتر از مشارکت 55.7 درصدی آمریکا در انتخابات سال 2016 است.)


برجام که بین ایران و کشورهای غربی مذاکره شد، تنها نماینده اراده سیاسی رهبران ایران نبود، بلکه تجلی اراده مردمی بود که نظراتشان به واسطه مباحثات پارلمانی بی‌شمار شنیده می‌شد و به واسطه برگزاری انتخابات‌های مکرری که در آنها برنامه هسته‌ای ایران در نتایج رأی‌گیری‌ها اثر داشت، قانون‌مند می‌شد. مردم ایران از اینکه دولتشان در برابر تهدیدهای آمریکا زانو نزند حمایت می‌کنند؛ آنها از دولتی که دستاوردهای سخت‌به دست‌آمده‌شان در عرصه هسته‌ای را تسلیم کند، حمایت نخواهند کرد.


دونالد ترامپ در جهانی مبادله‌ای زندگی می‌کند که در آن هر چیزی را می‌توان در معامله از دست داد. در حالی که چنین رویکردی ممکن است در زمینه املاک و مستغلات نیویورک کارآمد باشد و حتی کاربردهای محدودی هم در امور بین‌المللی داشته باشد، در مسائلی که در آنها پای اصول ناملموس در میان است یعنی چیزهایی که قابل تبدیل به پول نیستند، شکست خواهد خورد. هنگامی که طرف مقابل برای داشته‌هایش قیمتی تعیین نمی‌کند، جایی برای دیپلماسی معامله‌ای وجود ندارد و ایران این را روشن کرده که حاضر به قیمت‌گذاری برای دست کشیدن از برنامه هسته‌ای خود نیست.


انتهای پیام/4068/4003


انتهای پیام/

ارسال نظر