صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۴:۲۳ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۷
آنا گزارش می‌دهد؛

رسالت مطبوعات و رسانه‌ ها در کلام امام خمینی(ره)

بنیانگذار جمهوری اسلامی به مدیران رسانه و مطبوعات توصیه می‌کنند که در گزینش افراد برای همکاری نهایت سعی و توان خود را به کار بندند که مبادا افرادی غیرصالح و منحرف وارد کادر خدمت شوند و جامعه را به انحراف بکشانند.
کد خبر : 300189

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، بنیانگذار انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی،‌ سیاسی و اقتصادی مطالب بسیاری فرموده‌اند. ولی جایگاه رسانه و قلم و بیان مطبوعات را بارها در مناسبت‌های مختلف یادآوری می‌فرمودند و تاکید داشتند «مداد العلماء افضل من دماءالشهداء»، (مرکب قلم عالم با خون شهیدی که در راه خدا می‌جنگد در روز قیامت وقتی باهم سنجیده می‌شود، مرکب قلم عالمان سنگین‌تر می‌باشد.) این یکی از مطالبی است که بنیانگذار انقلاب اسلامی بارها به آن اشاره کرده و اثر قلم و کار رسانه‌ها را تا این حد متعالی می‌دانستند.


در این گزارش به بخشی از بیانات امام خمینی (ره) درباره رسالت مطبوعات و رسانه‌ها می‌پردازیم.


شغل نویسندگی برای افراد شایسته یک واجب کفایی است



گویندگانی که هر جا ما داریم، در سرتاسر کشور، چه گویندگانی که از طبقه روحانی هستند و اهل منبر و چه گویندگانی که از سایر طبقات هستند و نویسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه‏های علمیه و چه در دانشگاه‏ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این کشور خدمت کنند. عذر نیست برای آن‏ها که چون من وارد به یک شغلی نیستم پس نویسندگی هم نکنم. شغل، امروز یک امری است که برای آن اشخاصی که شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل‏ها دارد، واجب کفایی است.
نقش مطبوعات در تربیت جامعه و انعکاس آرمان ملت



نقش مطبوعات در کشورها منعکس کردن آرمان‏های ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینی باشند که مملکت را و جوانان را تربیت می‏کنند و آرمان ملت را منعکس می‏کنند. در مملکتی که آن همه خونریزی شد و آن همه ملت ما خون دادند تا این که یک جمهوری اسلامی موافق آراء اکثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین کوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانی از جنایتکاران و خیانتکاران چیزی بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آن چه که ملت می‏خواهند بنویسند، نه آن چه که برخلاف مسیر ملت است مع الاسف در بعضی از مطبوعات چیزهایی که برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعکس می‏شود و ما تاکنون به مسامحه رفتار کرده‏ایم و من امیدوارم که مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح کنند.
مطبوعات باید یک مدرسه سیّار و یک بنگاه هدایت باشند


وضع کشور را در گذشته دیدید که چگونه بود، تمام چیزها در جهت اسلام‏زدایی بود خصوصا مطبوعات که وضعی داشتند که اگر مهلت پیدا می‏کردند طولی نمی‏کشید که همه چیز را از بین می‏بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود. مطبوعات باید یک مدرسه سیّار باشند تا مردم را از همه مسایل به خصوص مسایل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری کنند و اگر کسی انحرافی دید با آرامش در رفع آن بکوشد. به طور کلی مطبوعات باید یک بنگاه هدایت باشند، یعنی به صورتی که اگر دست مردم بیفتد مردم هدایت شوند، به خصوص روزنامه‏هایی مثل اطلاعات و کیهان و جمهوری اسلامی و آزادگان. باز تکرار می‏کنم دنبال این نباشند که من از شما تشکر کنم، تقدیر و تشکر من فانی است و از بین می‏رود. آن چه که باید همگی در نظر بگیریم رضای حق تعالی است و آن چه وظیفه من است دعاست. امیدوارم موفق و مؤید باشید.
نقش رسانه‏ ها و مطبوعات در معرفی اسلام واقعی و پذیرش فطرت‏ های سالم
ما که می‏گوییم اسلام را ما می‏خواهیم صادر کنیم، معنایش این نیست که ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالک دیگر. یک همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می‏توانیم. اما آن که ما می‏توانیم این است که می‏توانیم به وسیله دستگاه‏هایی که داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه‏هایی که در خارج می‏روند، اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم. اگر آن طوری که هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یک فطرت سالم است، اگر یک چیزی را القا بکنند، روی فطرت سالم خودش قبول می‏کند و قدرتمندها از همین معنا می‏ترسند. بنابراین ما یک وظیفه بسیار بزرگ بر عهده داریم. نه ما تنها، همه مسلمان‏ها و نه شما تنها، همه قشرهایی که در ایران و در خارج ایران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظیفه بزرگی داریم و آن این که اسلام را آن طوری که هست، آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است، آن طوری که در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهیم و به دنیا ارائه بدهیم و همین خودش از هزارها توپ و تانک بیشتر می‏تواند مؤثر باشد. آن چیزی که با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر می‏گرداند و این کار، این هنر از اسلام می‏آید و این هنر از احکام اسلام می‏آید، نه با یک توپ و تانک بخواهد کار بکند، او نمی‏تواند کاری بکند و شما می‏بینید که با این که قدرت‏های بزرگ دارای آن قدرت‏ها هستند هر روز در دنیا دارند شکست می‏خورند.
تربیت انسان‏‌های متفکر و شجاع برای دفاع از آزادی و استقلال کشور
این نویسنده‏های ما، این گوینده‏های ما، این متفکرین ما، اگر بیدار شدند، حالا باید همه چیز فرمش تغییر بکند. مجله باید در خدمت کشور باشد، خدمت به کشور این است که تربیت کند، جوان تربیت کند، انسان درست کند، انسان برومند درست کند، انسان متفکر درست کند تا برای مملکت مفید باشد. مجله باید وقتی کسی بخواند، ببیند، اگر عکس دارد، عکسی باشد که تهییج کند برای این که مقابله با دیگران بکند. اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد که بسیج کند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملکت خودش. اگر مجله، این مجله است، مجله اسلامی است و مجله جمهوری اسلامی. اگر مجله همان مسایل سابق است منتها حالا یک خرده تخفیفش داده‏اند لکن باز هست، اگر آن باشد نباید اسمش را مجله جمهوری اسلامی گذاشت، باید اسمش را مجله طاغوتی گذاشت.
مطبوعات و رسانه‏ ها مربی جامعه


اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‏ می‏شود و شده است ـ متحول بشود به یک مراکزی که بخواهند تقوا را در جامعه منتشر کنند، وقتی جوان‏ها و بچه‏های تازه‏رس ما وارد می‏شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربی باشد، گوش کنند به رادیو، رادیو مربی باشد، نگاه کنند به تلویزیون، تلویزیون مربی باشد، نگاه کنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد که تربیت بکند، این جوان وقتی که به هر جا توجه کرد، دید که گوش و چشمش پر شده از تربیت، این‏طور بار می‏آید. اگر رها بشود، هرزه، بار می‏آید؛ اگر بکشندش در طرف فساد، می‏رود. آن طرف و اگر بکشندش در طرف صلاح، می‏آید این طرف.
مطبوعات و تربیت نیروی انسانی مفید
آن که از همه خدمت‏ها بالاتر است این است که نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله‏هاست، رادیو تلویزیون است، سینماهاست تئاترهاست. این‏ها می‏توانند نیروی انسانی ما را تقویت کنند و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد و می‏توانند مثل رژیم سابق باشند که همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت استعمار بود، آن‏ها خودشان هم نمی‏دانستند، خیلی‏ها خودشان نمی‏دانستند، نمی‏دانست که این عکسی که از این زن لخت می‏اندازد چند تا جوان را آشفته می‏کند، از بین می‏برد. در هر هفته‏ای که یک مثلاً مجله‏ای در می‏آید که در آن ده تا عکس کذاست، این چند نفر از جوان‏های ما را از دست ما می‏گیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آن‏ها بودند ما چه می‏دانیم. اگر خودتان را متحول کردید، کشورتان را هم می‏توانید نجات دهید، اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض کردید، با اسم نمی‏تواند یک کشوری اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام نمی‏تواند یک مملکتی اسلامی بشود. مملکت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم که مجله می‏نویسید می‏توانید خدمت کنید، جوان‏ها را برومند کنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان، دنبال این باشید که از نویسنده‏های متعهد اسلامی و انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد کنید.
مسئولیت مطبوعات در هدایت جوانان
باید جوان‏های ما، نسل فعلی، نسل آینده را تربیت کنند... باید مجله راه بیندازید که وقتی جوان‏ها باز می‏کنند شکل و صورت و عکس‏های مجله و تیترهای مجله طوری باشد مقابل آن که پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏ای را باز کردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند همه انحرافی بود، همه برای این بود که از جوان‏ها مبادا جوان صحیحی ساخته شود، که خداوند به داد شما رسید و مسایل جهش پیدا کرد. این‏ها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به جای اولش. هر کس مجله می‏خواهد بنویسد باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسل‏ها را مکلف می‏داند. پیغمبر اسلام مکلف بودند برای همه نسل‏ها. همچنین ما مکلفیم که برای نسل‏های آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبیرستان‏ها باشد.
تشویق اشخاص فعّال و مبتکر، اساس کار مطبوعات
رادیو تلویزیون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید که عموم بر آن‏ها حق دارند ـ از این جهت من به سهم خود خیال دارم که راجع به من کم باشد، مگر در مواقع حساسی که لازم است که آن هم باید از ما سؤال شود که آیا مطلبی را باید نقل بکنند یا خیر؟ والاّ آن چه خوب است در رادیو تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است که برای کشور اثری داشته باشد. مثلاً اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود، و یا کارمندی خوب کار کرد، و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا می‏شود و بیشتر دنبال کار می‏روند. یا مثلاً اگر کسی کشفی کرد، باید مفصل با عکس و مطلب باشد ـ یا اگر کسی سارقی را دستگیر نمود، و یا یک کشاورز و یا هنرمند و یا جراح ـ که متأسفانه نه اسمشان است و نه عکسشان! در حالی که این‏ها لایقند تا در روزنامه‏ها مطرح شوند. خلاصه، باید اساس تشویق، اشخاصی باشد در این کشور فعالیت می‏کنند؛ این‏ها به کشور حق دارند، به این روزنامه‏ها حق دارند، به رادیو تلویزیون حق دارند. ولی ماها نسبت به آن‏ها حقمان کم است. البته، آن چه من می‏گویم راجع به خودم است، به دیگران هیچ کاری ندارم، آن‏ها اختیارش با شما و با خود آن‏هاست. من میل ندارم رادیو هر وقت باز می‏شود اسم من باشد، مدت‏هاست که از این جهت متنفرم، این کار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زیادی‏اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبک می‏کند. اشخاص، شخصیت‏هایشان با خودشان است، این طور نیست که اگر اسمشان زیاد و کم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا کم شود. در ایران هر کس با هم باشد کس معلوم است چه جوری است. بنابراین، آن چه راجع به خودم می‏گویم این است که اگر قرار است عکس مرا بگذارید، به جای آن، عکس یک رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه کار مهمی کرده است.
روزنامه‏ ها مال طبقه سوم است


باید با اخبار مردم را تعلیم کرد و باید اخبار به صورتی باشد که مفید باشد، باید کاری شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصی که در اطراف ایران زحمت می‏کشند، وقتی خبرشان را دادید تشویق می‏شوند. این طور نیست که همه للّه‏ کار کنند و چه بنویسید و چه ننویسید، فرقی نکند. ما مکلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق کنیم تا امثالشان زیاد شود. اگر مطلبی از این طبقه‏ها در روزنامه‏ها آمد، روزنامه آبروی خوبی پیدا می‏کنند. روزنامه‏ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست که همه‏اش مال حکومت باشد و از چیزهای حکومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامه‏ها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و می‏شود گفت که گاهی جای دیگران غصب می‏شود، ـ البته بدان معنای غصب نه! ولی نظیر آن ـ این عرض من است.
نقش مطبوعات در برچیدن مراکز فحشا
اگر مطبوعات جوان‏ها را نکشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراکز فحشا هم برچیده می‏ شود.
رسالت خطیر رسانه‏ های گروهی در حفظ آرامش کشور
ما الان در ایران احتیاج به آرامش داریم، اگر ما بخواهیم که این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملکت را حفظ بکنیم، باید همه قشرها متوجه باشند که آرامش را حفظ کنند، نباید به جان هم بریزند و هم را چیز بکنند، ارشاد باید بکنند، تلویزیون باید ارشاد بکند، رادیو باید ارشاد بکند، روزنامه‏ها باید ارشاد بکنند، روزنامه‏ها نباید یک چیزهایی را که موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنویسند، رادیو نباید این کار را بکند، باید ارشاد بکنند و در عین حال مردم را متوجه به این بکنند که ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است که تشنج پیدا بشود، باید از تشنج‏ها جلوگیری کرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد کرد و اگر ارشاد نشدند، آن‏ها را منزوی کرد، بی‏اعتنایی کرد به آن‏ها. هر دفعه‏ای که شما یک طوری بکنید که با شدت رفتار کنید، آن‏ها مظلومیت به خودشان می‏دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسایل را گفت و هم آرامش را حفظ کرد، هم مطالب را مردم بدانند (گویندگان باید بگویند) و هم آرامش را باید حفظ بکنند.


انتهای پیام/4071/ 4003


انتهای پیام/

ارسال نظر