رازی که امام رضا(ع) در نیشابور پرده از آن برداشت
به گزارش خبرنگار معارف خبرگزاری آنا، هنگامی امام رضا (ع) ولیعهدی مأمون را پذیرفت که دید اگر امتناع ورزد، نهتنها جان خویش را به رایگان از دست میدهد، بلکه علویان و دوستداران حضرت نیز همگی در معرض خطر واقع میشوند. به همین دلیل امام به صورتهای گوناگون و در موقعیتهای مختلف برای خنثی کردن توطئه مأمون موضع گرفت. یکی از مواردی که امام رضا (ع) دست به روشنگری زد، در جریان سفر اجباری ایشان به مرو و در ایستگاه نیشابور انجام شد که این ماجرا در کتاب سیره پیشوایان تألیف مهدی پیشوائی چنین آمده است: «در ایستگاه نیشابور، امام با نمایاندن چهره محبوبش برای دهها و بلکه صدها هزار تن از مردم استقبالکننده روایت زیر را خواند:
خداوند متعال میفرماید: کلمه توحید (لا اله الا الله) دژ منست، و هر کس به دژ من داخل شود از کیفرم مصون میماند.
در آن روز این حدیث را حدود 20 هزار نفر به محض شنیدن از زبان امام نوشتند. جالب توجه آنکه میبینیم امام در آن شرایط هرگز مسائل فرعی دین و زندگی مردم را عنوان نکرد، از نماز و روزه و این قبیل مطالب چیزی را گفتنی ندید و نیز مردم را به زهد در دنیا و امثال آن تشویق نکرد و با آنکه داشت به یک سفر سیاسی به مرو میرفت هرگز مسائل سیاسی یا شخصی خویش را با مردم در میان ننهاد.
به جای همه اینها، امام به عنوان رهبر حقیقی مردم توجه همگان را به مسئلهای معطوف کرد که مهمترین مسائل در زندگی حال و آیندهشان به شمار میرفت.
آری، امام در آن شرایط حساس فقط بحث «توحید» را پیش کشید، چه، توحید پایه هر زندگی با فضیلتی است که ملتها به کمک آن از هر نگونبختی و رنجی، رهایی مییابد و اگر انسان توحید را در زندگی خویش گم کند همه چیز را از کف باخته است. ضمناً، با توجه به کلامی که چند لحظه بعد فرمود، میخواست بفهماند که جامعه وسیع و پر تکاپوی اسلامی آن روز، از حقیقت توحید عاری و خالی است.
رابطه مسئله ولایت با توحید
پس فرو خواندن حدیث توحید، ناقه امام به راه افتاد، ولی هنوز دیدگان هزاران انسان شیفته به سوی او بود. همچنان که مردم غرق در افکار خویش بودند و یا به حدیث توحید میاندیشیدند، ناگهان ناقه ایستاد و امام سر از عماری بیرون آورد و کلمات جاویدان دیگری به زبان آورد و با صدای رسا گفت:
«کلمه توحید شروطی هم دارد، من ازجمله شروط آن هستم».
در اینجا امام یک مسئله بنیادی دیگری را عنوان کرد: مسئله «ولایت» را که چون تنهای برآمده از ریشه درخت توحید است.
آری اگر ملت خواهان زندگی با فضیلتی است پیش از آنکه مسئله رهبری حکیمانه و دادگرانه برایش حل شود، هرگز امورش به سامان نخواهد رسید اگر مردم به ولایت نگروند جهان صحنه تاختوتاز ستمگران و طاغوتهایی خواهد بود که برای خویشتن حق قانونگذاری که مختص خداست، قائل شده و با اجرای احکامی غیر از حکم خدا جهان را به وادی بدبختی، نکبت، شقاوت، سرگردانی و بطالت خواهند کشانید».
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/