جستوجوی کمال در «سهشنبهها با موری»
به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب خبرگزاری آنا، مطلب ذیل درباره کتابی است که نخستین بار در سال 1997 به چاپ رسید و در همان سال در لیست کتابهای پرفروش قرار گرفت. در ایران نیز این کتاب طرفداران بسیاری دارد.
«سهشنبهها با موری» نام کتاب بسیار معروف و محبوب «میچ البوم» است که به کوشش ماندانا قهرمانلو به فارسی ترجمه شده است. میچ البوم این کتاب را براساس یک ماجرای واقعی و در شرح رابطه با استادش موری شوارتز نوشته است. این کتاب نهتنها در آمریکا بلکه در سراسر دنیا جزو کتابهای پرفروش به شمار میرود.
شخصیت اول این داستان دچار بیماری وخیمی است. بیماری او بتدریج اعضای بدن را از کار میاندازد و باعث مرگ سلولی بافتها و ماهیچههای بدن میگردد، موری مرگ را پذیرفته است. در واقع او خواهد مرد؛ اما در آخرین روزهای زندگی میخواهد به کمال برسد.
در یکی از بخشهای مهم کتاب میخوانیم: «از او پرسیدم برای خودش احساس تأسف نمیکند؟ گفت: صبحها گاهی برای خودم عزاداری میکنم. به بدنم نگاه میکنم همانقدر که میتوانم دستها و انگشتهایم را تکان میدهم و به آنچه که از دست دادهام تأسف میخورم. بعد برای مرگ کُند و دردناک خودم عزاداری میکنم، ولی بعد تمام میشود. به همین سادگی؟! بله، اگر لازم باشد خب گریه میکنم ولی بعد توجهم را به تمام چیزهای خوبی که هنوز در زندگیام هست جلب میکنم. کسانی که هنوز به دیدنم میآیند. قصههایی که خواهم شنید. اگر سه شنبه باشد با تو، آخر ما اهل سه شنبه هستیم.»
این کتاب از تأثیرگذارترین و پرفروشترین کتابهای انتشارات نیویورک تایمز است. فیلمی نیز بر اساس آن ساخته شده است.
این کتاب نسبتاً طولانی درسهایی از زندگی به ما میدهد که در هیچ کلاس و دانشگاهی یادمان نمیدهند. پس اگر وقت و حوصله خواندن دارید، سهشنبهها با موری را که نشر قطره به چاپ رسانده از دست ندهید.
انتهای پیام/4028
انتهای پیام/