صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۴۶ - ۲۵ تير ۱۳۹۷

فروش 220 هزار جلدی «دختر شینا»

کتاب «دختر شینا» خاطرات قدم خیر محمدی کنعان از زندگی مشترک با همسر شهیدش حاج ستار ابراهیمی هژیر همچنان با استقبال مخاطبان روبه‌رو است و تاکنون به فروش 220 هزار جلد رسیده است.
کد خبر : 295683

به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب خبرگزاری آنا، کتاب «دختر شینا» خاطرات قدم خیر محمدی کنعان از زندگی مشترک با همسر شهیدش حاج ستار ابراهیمی‌هژیر همچنان با استقبال مخاطبان روبه‌رو است، به طوری که این روزها چاپ هشتاد‌و‌هشتم آن روانه بازار کتاب شده است.


بر اساس این گزارش، 220 هزار جلد از «دختر شینا» تاکنون به فروش رسیده است. بهناز ضرابی‌زاده از دل خاطرات قدم خیر محمدی کنعان از همسر شهیدش، حاج ستار ابراهیمی هژیر کتابی نگاشت با عنوان دختر شینا که مورد تحسین خاص و عام قرار گرفته و می‌گیرد.
دختر شینا روایت زندگی دختری است که پدر و مادرش به خاطر حفظ اعتقاداتشان او را به کلاس‌های مختلط مدارس قبل از انقلاب نفرستادند. دختری که چون مدرسه نرفت، بی‌سواد بود؛ اما باور و ایمان با ثباتی داشت. دختری که آن‌قدر می‌ایستد و می‌افتد و دوباره برمی‌خیزد تا جنگ را تحقیر کند و به همه نشان دهد که جهاد واقعی زن، تلاش در جهت تربیت درست فرزندان و حمایت از همسر در راه مبارزه با دشمنان دین و کشورش است.







دختر شینا در ۱۹ فصل روایت شده است که از دوران کودکی قدم خیر آغاز می‌شود؛ از زمانی که نامش را به خاطر قدم خوشی که داشت «قدم خیر» گذاشتند تا زمانی که حماسه زندگی‌اش را در پشت جبهه‌ها رقم زد و نامش به عنوان همسر شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر در تاریخ این کشور ماندگار شد.


در بخش‌های پایانی این اثر می‌خوانیم: «... کمی بعد با پنج بچه قد و نیم‌قد نشسته بودم سرخاکش باورم نمی‌شد صمد آن زیر باشد؛ زیر یک خروار خاک. هر کاری کردم بگذارند کمی کنارش بنشینم. نگذاشتند. دستم را گرفتند و سوار ماشین کردند. وقتی برگشتیم، خانه پر از مهمان بود. دوستانش می‌آمدند. از خاطراتشان با صمد می‌گفتند. هیچکس را نمی‌دیدم هیچ صدایی نمی‌شنیدم. باورم نمی‌شد صمد من آن کسی باشد که آن‌ها می‌گفتند. دلم می‌خواست سریعتر همه بروند. خانه خالی بشود. من بمانم و بچه‌ها. مهدی را بغل کنم. زهرا را ببوسم. موهای خدیجه را ببافم. معصومه را روی پاهایم بنشانم. در گوش سمیه لالایی بخوانم. بچه‌هایم را بو کنم. آن‌ها بوی صمد را می‌دادند. هر کدامشان نشانی از صمد توی صورتشان داشتند. همه رفتند تنها شدم. تنها ماندم. تنها ماندیم. مهدی سه ساله مرد خانه ما شد ... ».


علاقه‌مندان می‌توانند برای دریافت نسخه چاپی این کتاب به اینجا و برای دریافت نسخه الکترونیک کتاب «دختر شینا» به این نشانی مراجعه کنند.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر