صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۴۷ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۷
میرسلیم در گفت‌وگو با آنا:

غرور و خودکامگی بنی‌صدر منجر به حذف او شد/ هم‌صدایان با آمریکا موجب ننگ

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: عزل بنى صدر نشان داد که حتى اگر رئیس جمهور منتخب گرفتار انحراف و غرور و خودکامگى شود، حذف می‌شود.
کد خبر : 287917

سید مصطفی میرسلیم در گفت‌و‌گو با خبرنگار سیاسی آنا در پاسخ به این سوال که پیام‌های عزل بنی صدر به مردم و مسئولان چیست، با بیان اینکه نظام جمهوری اسلامی امکان خودپالایشی دارد گفت: عزل بنى صدر نشان داد که حتى اگر رئیس جمهور منتخب گرفتار انحراف و غرور و خودکامگى شود، حذف شده واین مردم هستند که سربلند مى مانند.


این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه برای عدم تکرار انحراف‌هایی نظیر بنی‌صدر نیازمندیم که قانون انتخابات اصلاح شود افزود: خوشبختانه سیاست‌هاى کلى انتخابات تصویب و ابلاغ شده و وزارت کشور باید تا فرصت باقى است قانون جدید را برمبناى سیاست‌هاى کلى مصوب، تدوین و لایحه آن را پیشنهاد دهد.


وی در ادامه افزود: البته کتمان نمى کنم که وظیفه شوراى نگهبان هم بسیار سنگین است و آن شوراى محترم نیز باید ضوابط لازم را براى نامزدهاى ریاست جمهورى تعیین نماید تا رسیدگى به صلاحیت‌ها بتواند هرچه شفاف‌تر انجام گیرد. اکنون گوى در میدان وزارت کشور و شوراى نگهبان است.


عضو شورای مرکزی حزب موتلفه در پایان گفت: وقتى آمریکا دعوت مى کرد که ایران براى تجدید مذاکرات آماده شود، مى‌دانست در داخل کشور سرسپردگانى دارد که مى‌تواند برای هم‌صدایى با خود روى آنها حساب کند. امروز براى همه معلوم است این سرسپردگان چه کسانى اند؛ عده اى خودباخته و عقب مانده سیاسى که اصلا اعتقادى به قابلیت‌هاى انقلاب و مردم انقلابى ما نداشته و ندارند؛ آن‌ها فقط مایه ننگند.


به گزارش آنا، روزهای پایانی خرداد و اول تیر یادآور رویدادی مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است. چرا که در چنین روزهایی عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شد و امام خمینی بنی‌صدر را از این مقام برکنار کردند.


رهبر معظم انقلاب که در آن برهه نماینده مجلس شورای اسلامی بودند یک هفته قبل از ترور در مسجد ابوذر تهران، سخنانی تاریخی در اثبات عدم کفایت ابوالحسن بنی صدر ایراد کردند که بازخوانی این سخنان خالی از لطف نیست.


آیت الله خامنه‌ای در جلسه 30 خرداد 1360 مجلس و در یک سخنرانی تاریخی 14 دلیل عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت را بر می‌شمرند که بازخوانی این 14 دلیل تاریخ گویای سال‌های اول پس از انقلاب می‌تواند محسوب شود.


دلایل عدم صلاحیت بنی‌صدر برای ریاست جمهوری


آیت الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود خطاب به نمایندگان و در یک کلام به کل ملت ایران اظهار داشتند: در حضور شما و همه کسانی که این سخن را خواهند شنید اعلام می‌کنم که این جانب آقای بنی صدر رئیس جمهور را دارای کفایت سیاسی برای اشغال پست خطیر ریاست جمهوری نمی‌دانم.


کفایت سیاسی یعنی…


آیت الله خامنه‌ای تاکید کردند: کفایت سیاسی یعنی اینکه شخص برای اداره مسئولیتی که به عهده او واگذار شده کافی و صالح باشد. فقدان کفایت سیاسی در هنگامی است که وی آن شرایطی را که برای انجام این مسئولیت در قانون اساسی معین شده فاقد باشد و کمبود یا عیبی داشته باشد که با آن صفات مقرره منافی است. اصل ۱۱۵ قانون اساسی صفات لازم برای ریاست جمهوری را از جمله امانت و تقوی، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی ایران، مدیر و مدبر بودن می‌داند هر کدام از صفات بالا که در شخصی نباشد وی برای احراز این مقام فاقد کفایت و صلاحیت است با این زمینه اکنون می‌توان به بررسی وضع آقای بنی‌صدر در رابطه با مقام ریاست جمهوری پرداخت.


ایشان ادامه دادند: این یک خصومت شخصی یا جریان حزبی نیست یک تکلیف شرعی و مسئولیت الهی و پاسخ به یک خواست مردمی وعمومی است. اگر نگرانی حفظ انقلاب واسلام و لزوم ادای مسئولیت در قبال مردم نبود و ما حاضر می‌شدیم آقای بنی صدر را با همه عیوب واشکالات تحمل کنیم و از مسئولیت الهی نمی‌اندیشیدیم یقینا نه آقای بنی صدر وشاید نه همین برادران ما را به انحصارطلبی و قدرت‌گرایی و امثال این تهمت‌های مبتذل وتکراری متهم نمی‌کردند.


دلیل حضور مردم در خیابان‌ها


آیت الله خامنه‌ای به سخنان چند نماینده مخالف در جلسه 29 خرداد 1360 اشاره کرده و اظهار داشتند: برادران مخالف با اشاره به حضور مردم در خیابان‌ها و تشویق آقای رجائی که از آنان به نام حزب الله نام می‌برد این کار را خلاف مصلحت و روشی غیرمنطقی دانسته اظهار داشته‌اند که با تهییج مردم هیچ مسئله‌ای حل نمی‌شود. این برادران گویا فراموش کرده‌اند که مردم را آقای رجائی به خیابان‌ها نکشانید این حضور کوبنده و قاطع مردم فقط و فقط هنر شور و انگیزه ایمانی خود آنان و صدای رسا و همیشه نافذ امام امت بود و همیشه چنین بوده است در گذشته هم هیچ عامل دیگری نمی‌توانست مردم را به حضور در صحنه وادار کند نه فقط امروز در گذشته هم شما نه این حرکت را به درستی می‌شناختید و نه بر آن توانائی داشتید و فرق میان امام بر حق این امت با مدعیان مبارزه سیاسی از جمله در همین است او به مردم تکیه می‌کند از آنها مسئولیت می‌خواهد به آنها اعتماد می‌کند برای آنها ارزش قائل می‌شود و مدعیان سیاست از این همه غافل و از خیرات آن محرومند.


آیت الله خامنه‌ای به حمایت‌های خود از بنی صدر در طول ریاست جمهوری او اشاره و ادامه دادند: این جانب در نماز جمعه بارها و بارها از او حمایت کردم و مردم را به حمایت از او دعوت کردم و علی‌رغم آن همه فشار تبلیغاتی او نسبت به جریان خط امام عکس العمل نشان ندادم اما جان کلام این جا است که وقتی وجود او با استفاده از انواع روش‌های تخریبی برای همین جمهوری به صورت آفتی بی‌علاج درمی آید و او در مقام ریاست جمهوری بزرگ‌ترین مدعی جمهوری اسلامی و تحقیرکننده آن به بلندگوی مخالفان آن می‌شود آیا باز هم حمایت از او به معنای حمایت از جمهوری اسلامی است؟


ایشان افزودند: نه برادر منصفانه قضاوت کنید هیچ حمایتی از بنی صدر ارزش واقعی و عملی حمایت امام را از او نداشت. اما دیدید که امام هنگامی که پس از یک سال صبر و سکوت دردآلود مشاهده کردند که همچنان خط نفاق و ارتداد و کفر و استکبار سنگر مستحکمی در وجود آقای بنی‌صدر یافته است حمایت خود را از او سلب کردند واین را برای خود تکلیف دانستند شما به حمایت امام تا اسفند ۵۹ تکیه می‌کنید چرا به سلب حمایت امام در خرداد ۶۰ تکیه نمی‌کنید؟


دلایل بی‌کفایتی بنی صدر؛


۱ – عدم احترام به نهادهای قانونی


آیت الله خامنه‌ای در ادامه دلایل بی‌کفایتی بنی صدر را در موارد زیر خلاصه کردند؛ رئیس جمهور صلاحیت وکفایت خود را بایددر احترام به نهادهای قانونی ثابت کند چرا که مشروعیت او مبتنی بر حرمت قانون اساسی است که آن نهادها بخشی از تحقق خارجی آن را تشکیل می‌دهند. آقای بنی‌صدر بارها به نهادهای قانونی بی‌حرمتی روا داشته و به این طریق پایه مشروعیت خود را سست کرده است.


۲- رعایت نکردن حرمت جمهوری و رئیس جمهور


رئیس جمهور بالاترین مقامی است که حفظ حرمت نظام جمهوری از او انتظار می‌رود تحقیر جمهوری تحقیر رئیس جمهوری است. آقای بنی صدر در یک جمله کوتاه جمهوری اسلامی و نهاد ریاست جمهوری را تحقیر میکند «این جمهوری، جمهوری‌ای نیست که من فخر کنم رئیس آن باشم.»


۳- استفاده از هر ابزاری در مقابله با مخالفان


آقای بنی صدر در مقابله با کسانی که وی آنها را دشمن خود فرض می‌کرد از هیچ اقدامی اباء نکرد و حتی از اینکه رویه‌های تخریبش اساس جمهوری اسلامی واستقلال کشور را خدشه‌دار کند پروائی نورزید. شاید امروز بالاخره وقت آن رسیده باشد که بپرسیم ماجرای بحران عمومی که یکی از نزدیکان و مشاوران وی درمناظره کذایی تلویزیونی مطرح کرد واقعا چه بود؟ سندهای افشاگرانه‌ای در این زمینه در دست است براساس صورت یکی از جلسات جمع مشاوران وهمکاران نزدیک ایشان یکی از نقشه‌های آنان این بوده است که پس از روی کار آمدن دولتی که مجلس به آن متمایل است اما آقای بنی صدر اورا نمی‌پسندد و با کارشکنی‌ها و مخالف‌خوانی‌ها جلو موفقیت او را بگیرند تا بی‌آبرو و ساکت شود و با یک جدال سیاسی کارها را خود قبضه کنند. رفتار شخص آقای بنی صدر و دوستانش در مقابله با دولت آقای رجایی قدم به قدم نشان‌دهنده همین طرح است تقوای سیاسی و تعهد اسلامی که شرط اصلی ریاست جمهوری است چنین روشی را تقبیح می‌کند وهرگز با آن نمی‌سازد.


۴- سیاست گرایی به جای حقیقت گرایی


در انقلاب ما و نیز در جمهوری ما که ثمره آن بود ویژگی بارز و چشمگیری که می‌توانست آن را از همه تجربه‌های مشابه ممتاز کند حقیقت‌گرایی به جای سیاست‌گرایی بود. همه چیز در روش و رفتار امام وخطوط سیاست داخلی وخارجی ما از چنین روشی خبر می‌داد. آقای بنی صدر در مقام ریاست جمهوری این روش را نقض کرد و سیاست بازی را جانشین حقیقت گرائی کرد.


۵- صادق و راستگو نبودن


یکی از اصول اخلاقی اسلام ومصداق بارز تقوی وامانت که جزو صلاحیت‌ها وشرائط رئیس جمهور در قانون اساسی به شمار آمده صداقت و راست‌گویی است. آقای بنی صدر این شرایط را نقض کرده واساس کار خود را بر عدم صداقت در اظهار و در عمل نهاده است.


۶- بی‌قدر و منزلت کردن امام و امت


بی شک چهره منور و شخصیت والای معنوی و روحانی و هوشمندی و قاطعیت امام خمینی سنگین‌ترین وزنه انقلاب و جمهوری ما است. حضور مردم در صحنه وزنه عظیم دیگری است که دشمن را مایوس می‌کند و نظام جمهوری اسلامی صحنه اقدام و مجاهدت امام وامت است هم اکنون آیا کوشش عمدی یا سهوی در بی‌قدر و منزلت کردن این عظمت‌ها به چه تعبیر می‌شود؟ خیانت یا عدم کفایت؟


۷- رعایت نکردن حیثیت جمهوری در خارج از کشور


رئیس جمهور باید حیثیت جمهوری را در خارج از کشور حفظ کند. تخلف از این کار اگر خیانت نباشد قطعا بی‌کفایتی سیاسی واخلاقی و خیلی بی‌کفایتی‌های دیگر است در طول ۹ ماه گذشته یعنی از اوایل تشکیل دولت جدید و حتی پیش از آن بزرگترین بلندگوی تبلیغاتی علیه نظام جمهوری اسلامی آقای بنی‌صدر بود و شگفتا که با اصرار در مطبوعات خارج نیز درج و منتشر می‌گردید.


۸- مشاوران بدنام و مشکوک


کمترین حد کفایت سیاسی آن است که محدوده مشاوران نزدیک و همکاران و یاران رئیس جمهور از عناصر بدسابقه و بدنام ولااقل مشکوک ومورد سوء ظن پاک باشد.


۹- افشای اسرار اقتصادی کشور


افشای اسرار اقتصادی کشور نیز یکی دیگر از دلائل عدم کفایت آقای بنی صدر است. اظهار میزان نیاز ایران به صدور نفت و میزان موجودی ارزی کشور و اظهار فلج اقتصادی از آن جمله است.


۱۰- ایجاد تشنج در کشور پیش از جنگ


در ۳۰ شهریور ۵۹ حمله بزرگ متجاوزان عراقی به ما آغاز شد. ۱۳ روز قبل از آن آقای بنی‌صدر در یک سخنرانی با مشتعل کردن آتش اختلافات داخلی و با طرح مسائلی… منشاء یک سلسله خصومت‌های داخلی میان مردم و پیدایش جو اختلاف و کدورت شد آیا بنی‌صدر در آن هنگام از حدوث قریب‌الوقوع جنگ مطلع بود یا خیر؟ به هر تقدیر یکی از دو شق، بی‌هوشی و بی‌تقوائی یعنی به هر حال بی‌‌کفایتی بر آن منطبق است. به گمان زیاد بنی‌صدر انتظار چنین حمله‌ای را داشت خود ایشان در یک جا تصریح می‌کند که «من خبر داشتم» ولی قاعدتا او چنان کسی است که مناقشات و درگیری‌های سیاسی برای او بر هر چیزی مقدم است، حتی در حال جنگ، نمونه‌ای از این روحیه را که هرگز در طول جنگ نتوانست آن‌را پوشیده نگه دارد در شماره‌های متوالی کارنامه و در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های عاشورا و ۱۴ اسفند و قزوین واصفهان وغیره به وضوح می‌توان دید.


۱۱- بی‌توجهی به خط رهبری انقلاب


رئیس جمهور باید در جهت تحقق آرمان‌های اسلامی بکوشد ودر این زمینه توجه به خط اصلی انقلاب و رهبری آن که مورد پذیرش تمام توده‌های میلیونی کشور است حائز اهمیت فراوان است. کفایت سیاسی رئیس جمهور در درک صحیح پایه‌های رهبری و حرکت در جهت رهنمودهای آن تجلی می‌کند وآقای بنی‌صدر نه تنها در این جهت حرکت نکرد بلکه عملا در مقابل رهبری ایستاد و رهنمودهای امام امت مبنی بر خط آرامش و جلوگیری از تشنج‌آفرینی را آشکارا زیر پا نهاد.


۱2- حرکت به سمت قدرت مطلقه و استبداد


نفی قدرت مطلقه از ویژگی‌های انقلاب ما بود طبعا جمهوری ما پذیرش هر قدرت دیگری ابا و امتناع داشت و قانون اساسی ما نیز بر همین پایه، پایه شکستن قدرت و تقسیم آن میان نهادهای مختلف قانونی شکل گرفته است. آقای بنی صدر درست به عکس همواره جویا و تلاش‌گر قدرت مطلقه بود. طبیعی بود که در برابر او مقاومت شود و او این مقاومت را کارشکنی می‌نمود و جای تاسف است که کسانی هنوز هم همان سخن را تکرار می‌کنند و قولا و عملا به قدرت‌طلبی و قدرت‌گرائی جنبه مشروعیت می‌بخشند.


۱۳– اخلال‌گری و شورش


عجیب‌ترین پدیده‌ای که در رابطه با عدم کفایت ایشان قابل بررسی است اخلال و شورش‌گری ایشان است. این از هر کس در یک نظام اجتماعی قابل تصور باشد از رئیس یک دولت غیرمعقول است بارها ایشان مردم را کارگران را نظامیان را به مقاومت در برابر نظم موجود دعوت کرده است.


۱۴– خصلت‌های ناپسند فردی از جمله غرور


خصلتهای شخص ایشان نیز هر کدام در سلب صلاحیت‌های لازم برای یک رئیس جمهوری دولت اسلامی دارای نقش است غرور وی که خود را اندیشه بزرگ قرن و کتاب خود را بزرگترین اثر تاریخ اسلام می‌شناسد که نوار گفته ایشان که اتفاقا در همین جا در عمارت دبیرخانه کنونی مجلس گفته‌اند موجود است.


پی‌نوشت‌: روزنامه کیهان چهارم تیر ۱۳۹۵


انتهای پیام/

برچسب ها: بنی صدر میرسلیم
ارسال نظر