چرا برخی از دانشجوها تقلب میکنند؟/ مسئولان از تحلیلهای تقلیلگرایانه پرهیز کنند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، علمای اجتماعی یکی از وجوه ممیزه پدیدههای انسانی و اجتماعی از نمونههای ریاضی و کمی را ماهیت چندبعدی آنها میدانند؛ اجتماع انسانی و مؤلفهها و مختصات مثبت و منفی آن را شاید کمتر بتوان ذیل گفتمانی اثباتگرایانه (پوزیتیویستی) به بررسی و تحلیل گذاشت. به همین دلیل فهم چرایی و چگونگی این پدیدهها، نیازمند تأملاتی چندبعدی است تا از رهگذر آن ابعاد بیشتر و عمیقتری را بتوان دریافت.
در این چارچوب آسیبهای اجتماعی و انسانی نیز ماهیتی چندبعدی پیدا میکنند که گاهی نیاز است رویکردهای تفسیری را در کنار تبیینهای علتکاو نشاند؛ نظام آموزشی کشور به عنوان یکی از زیرنظامهای نظام اجتماعی باید در همین مختصات بررسی شود. هر چالش و آسیبی درون این نظام دارای مجموعهای از دلایل خواهد بود که ارائه هرگونه راهکاری برای حل آن، نیازمند تحلیل از منظرهای متفاوت است.
تقلب و رفتارهای متقلبانه به عنوان یکی از آسیبهای نظام آموزشی کشور اعم از آموزش و پرورش و آموزش عالی، همواره مورد توجه کارشناسان و مسئولان امر بوده است؛ چه اینکه تصویب قوانین و آییننامههای مختلف در راستای پیشگیری و کاهش این پدیده ارزیابی میشود. اما به راستی علت بروز این ناهنجاری در میان دانشآموزان و دانشجویان چیست؟ انگارهها و انگیزههای این رفتار آسیبزا کدامند؟ فرد، خانواده، رسانهها و نظام آموزشی در کدام نقطه از این منظومه ایستادهاند؟ راهکارهای پیشگیری و کاهش تقلب چیست؟
اینها پرسشهایی بود که با مسئولان و کارشناسان این حوزه در میان گذاشته و تلاش شد تا تصویری چندبعدی و آسیبشناسانه از این پدیده اجتماعی و آموزشی ناهنجار ارائه شود.
خانوادهها خواستههای خود را فراتر از توان فرزندان قرار ندهند
علیاصغر سناوندی روانشناس و دانشآموخته دانشگاه آزاد اسلامی با تبیین زمینههای فردی و اجتماعی بروز تقلب در میان دانشجویان؛ اختلال سلوک، رقابتهای ناسالم اجتماعی و آسیبهای نظام آموزشی را بخشی از مهمترین دلایل این ناهنجاری میداند.
وی عوامل بروز تقلب را به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرده، عوامل درونی را شامل عوامل روانشناختاتی و رفتاری و عوامل بیرونی را نیز به خانواده، نظام آموزشی و سایر نظامات اجتماعی مربوط ذکر میکند.
سناوندی به خبرنگار آنا می گوید: «عوامل خانوادگی و عوامل اجتماعی جزء زمینههای بیرونی رفتارهای متقلبانه محسوب میشوند؛ یکی از مهمترین این عوامل، خانوادهها هستند؛ خانوادهها با فشارها و توقعاتی که نسبت به فرزندان خود بروز میدهند در انتخاب آنها تأثیرگذارند. خانوادهای که فرزند خود را وسیلهای برای تحقق آرزوها و رؤیاهای خود میداند و توانایی، علایق و سلایق وی را به رسمیت نمیشناسد، باعث بروز رفتارهای ناهنجار در وی میشود؛ بنابراین به خانوادهها توصیه میکنیم خواستههای خود را فراتر از توان فرزندان قرار ندهند.»
وی در پاسخ به پرسش آنــا درباره بسترهای اجتماعی بروز تقلب در میان دانشآموزان و دانشجویان اظهار میکند: «هنگامی که از تقلب صحبت میکنیم، رد پای بسیاری از عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دیده میشود؛ رقابت ناسالم اجتماعی میتواند زمینهساز تقلب باشد؛ اگر در جامعهای آرامش وجود داشته باشد و فرد تصور نکند که دیگران حق او را تصرف کردهاند، کمتر به سمت رفتارهای متقلبانه سوق پیدا میکند.»
سناوندی فراگیری امر مشترک در میان نوجوانان و جوانان را خطرناک می داند و اضافه می کند: «وقتی از نوجوان یا جوانی سؤال میشود که چرا به تقلب روی آورده است، پاسخ میدهد که: «همه انجام میدهند» و این همان فراگیری ناهنجاری است.»
این روانشناس خاطرنشان میکند: «آموزش خانوادهها راهکاری است که متأسفانه مورد غفلت واقع شده است. اکنون کدام دانشگاه در ایران وجود دارد که خانوادهها را آموزش دهد؟ اگر خانوادهای بخواهد پیگیر مسائل تربیتی و آموزشی فرزند خود باشد باید چه اقداماتی را از طریق دانشگاه دنبال کند؟ آیا امکان حضور والدین در دانشگاه و ارتباط آنها با مسئولان دانشگاه وجود دارد؟ گسست بین خانواده و دانشگاه یکی از معضلات مهمی است که میتواند به عنوان موضوعی مستقل مورد توجه قرار گیرد.»
گاهی در مصاحبه دکتری مشخص میشود دانشجو حداقل استانداردهای لازم را ندارد
طهمورث شیری معاون امور آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به ابعاد آموزشی تقلب پرداخته و به خبرنگار آنا می گوید: «در بسیاری از موارد و هنگام انجام مصاحبه با دانشجو برای پذیرش در مقطع دکتری، مشخص میشود که دانشجو چقدر زمان برای دانشاندوزی، مطالعه و تحقیق سپری کرده و چقدر از مسیرهای احتمالاً نادرست به این مرحله رسیده است؛ متأسفانه گاهی در مصاحبه دکتری مشخص میشود دانشجو حداقل استانداردهای لازم را نیز ندارد.»
شیری بیان می کند: «یکی از راهکارهای تکرارنشدن این اتفاق، جابهجایی مراقبان امتحانی است که با توجه به اتفاقات سال گذشته، امسال در دستور کار واحد تهران مرکزی قرار گرفت و انجام شد؛ اقدام بعدی تغییر در سؤالات امتحانی است. برخی از آزمونها سؤالات مشترک و برخی سؤالات جداگانه داشتند که تلاش کردیم تا بازطراحی این موضوعات را دنبال کنیم؛ البته بخشی از مراقبتها نیز به زمان ورود و خروج دانشجویان بازمیگردد که باید از ورود تلفن همراه و ساعتهای مجهز به قابلیت ارتباط با تلفن همراه جلوگیری شود.»
دانشگاهها در شیوههای مرسوم و سنتی ارزشیابی تجدید نظر کنند
حمیدرضا جوانمرد معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) هم به آنا میگوید: «ضعف درسی دانشجویان نسبت به محتوا، احساس عدم امنیت از سوی والدین نسبت به نمرههایی که دانشجو دریافت میکند، بیاعتمادی به خود و دانستهها، نیاز به جلب توجه و خودنمایی و یا قدرتنمایی از طریق کسب نمره خوب از جمله مهمترین دلایلی است که سبب تقلب میشود.»
وی اظهار می کند: «دانشگاهها لازم است وارد فعالیتهای سیستمی و جامع شوند و تجدیدنظر در شیوههای مرسوم و سنتی ارزشیابی میتواند نقش چشمگیری داشته باشد؛ به عنوان نمونه تأکید بر ارزشیابیهای متنوع از حیث زمان و نحوه برگزاری، ارزشیابی دانشجویان توسط تکنیکهای مشارکتی و پروژهمحور، متناسبسازی برنامههای ارزشیابی با نیازها و محتوای ارائه شده در کلاس و ارزشیابی فراگیران و مقایسه آنها با وضعیت قبلی خودشان میتواند در حکم راهکارهایی برای مقابله با تقلب در نظر گرفته شود.»
جوانان راحتطلب شدهاند
برخی از مسئولان دانشگاهها نیز متناسب با وظایف خود به راهکارهای آموزشی در حوزه دانشگاه میپردازند؛ بهنام بهاری معاون آموزشی و تحصیلات تکمیلی واحد اردبیل در همین چارچوب با بیان لزوم استفاده از ناظران صاحب تجربه و توانمند در ایام امتحانات، اظهار میکند: «یکی از مهمترین راهکارهای جلوگیری از تقلب توجه به فضا و محل برگزاری امتحانات است؛ استفاده از امکانات بروز مانند نصب دوربین و نحوه چیدمان صندلیها میتواند مانع بروز این رفتارها شود. محل برگزاری امتحانات باید مناسب باشد.»
بهاری، گریزی به یکی از ریشههای اجتماعی این پدیده نیز زده و خاطرنشان می کند: «متأسفانه در جامعه ما برخی جوانان راحتطلب تربیت میشوند و در همه زمینهها میخواهند بدون تلاش و گذراندن مراحل لازم به نتیجه مطلوب برسند و این آسیب مهمی در کشور است.»
به هر روی درباره اینکه تقلب و رفتارهای متقلبانه چه زمینهها و بسترهایی دارد، نظرات مختلف و متعددی مطرح میشود. حتی میتوان آن را فراتر از چنین مباحثی دید؛ اینکه آیا اساساً این رفتار در میان جامعه هدف آن، رفتاری نادرست و متقلبانه محسوب میشود یا اینکه دانشجویان و دانشآموزان آن را رفتاری ناهنجار نمیدانند؛ آنچنان که «فراگیری ناهنجاری» نامیده شد. بنابراین در این مواقع باید به سراغ تحلیلهای شناختی رفت.
به نظر میرسد هرگونه تلاش برای برخوردهای صرف آموزشی و تنبیهی و فرار از تحلیلهای روانشناختی و جامعهشناختی نوعی تقلیلانگاری آسیبزا خواهد بود که نه تنها گامی در راستای حل این چالش محسوب نمیشود، بلکه شکاف شناختی میان مجریان و دانشآموزان و دانشجویان را گسترش میدهد.
نظام آموزشی کشور امروز از آسیبهایی رنج میبرد که زنجیروار به یکدیگر متصلاند و رفتارهای متقلبانه فقط یکی از حلقههای این زنجیر است. نگارنده اگرچه تحلیلهای کلگرایانه به جامعه را تجویز نمیکند، اما نگرشهایی که این پدیده را منفک از سایر رخدادها و رویدادهای اجتماعی ببیند، احتمالاً با موفقیت روبهرو نخواهد شد.
*گزارش از فرهاد وفایی فرد
انتهای پیام/