صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۷:۴۸ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۷
با عنوان «در ماتم خورشید» و «تو زنده ای»؛

دو سروده تازه دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی به روح بنیانگذار انقلاب تقدیم شد

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق خانواده دانشگاه آزاد اسلامی گناباد و از شعرای انقلابی و ولایی، اشعار بسیاری با موضوعات مذهبی، دینی، انقلابی و دفاع مقدس سروده است.
کد خبر : 284568

به گزارش آنا، مرتضی حسینی اسفاد که توفیق و افتخار زیارت مقام معظم رهبری را نیز دارد به مناسبت بیست و نهمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) دو سروده تازه خود را با عنوان «در ماتم خورشید» و «تو زنده ای» را منتشر و به روح پرفتوح و بلند بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) تقدیم کرد.


در ماتم خورشید


رفتی شرار سینه ما هم زبانه زد


غم جا گرفت بر دل ما هم زبانه زد


روزی که او رسید به لب خنده داشتیم


وقتی که رفت چشم جهان خون کرانه زد


معمار انقلاب ، هزار آفرین چه خوب


خشت بنای کشور ما ماهرانه زد


او را که خال دوست چنین بی قرار داشت


دیدی که رفت و در برِ او آشیانه زد


دل نیست، بعد او مگر از غم قصیده‌ای


آن روز ها که رفتن او را رسانه زد


گنجی است مِهر او، دل ما هم خرابه‌ای


مُهری ز اشک بر اثرِ این خزانه زد


در قلب ماست گرچه به دیدار دوست رفت


یادش حضور خود برِ این آستانه زد


با شعر هم نمی شود از حال یار گفت


وقتی که عشق بر سر شعرش نشانه زد


مرهم نهاده بر دل محزون ما امین


دیدی چگونه ؟ نور شعاعی به خانه زد


گفتا دلم ز غصه چنین بی قرار شد


حرف دلش چو غنچه چنین عاشقانه زد


افتاده بود و رکعتی از عشق کم نداشت


آری ! قدم به خانه حق عارفانه زد


دیگر چگونه خنده قرین است ای «شمیم»


وقتی غم فراق چنین تازیانه زد


*******


تو زنده ای


پیر جماران رفت، باغ ما خزان شد


فریاد هجران امام از هر کران شد


روحش چنان آرام رفت از دار دنیا


راهی به سوی باغ زیبای جنان شد


بر دوش ملت موج می زد پیکر او


دیدم دوباره باز ملت امتحان شد


روح الله ای ناجی خوب سرزمینم


حالا که نام خوب تو ورد جهان شد


تو زنده ای عیسی صفت در باور من


هر چند دعوت سوی جمع شاهدان شد


در باورت اندیشه های دین اسلام


احیا نمودی آن چه در فکرت همان بود


شاگردهای مکتب تو قُله گشتند


الکن ز نام خوب آنان این زبان شد


از خال یاری گفته بودی در غزل ها


حالا که مصداق غزل ها آسمان شد


دارد «شمیم» از شعر تو یک باغ سرسبز


هر چند باغ خرم شعرم خزان شد


انتهای پیام/

ارسال نظر