صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۲ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۷
گزارشی به مناسبت سوم خرداد؛

۳۶ سال گذشت؛ سفره ادبیات کودک همچنان از حماسه خالی است

۳۶ سال از آزادسازی خرمشهر گذشته و هنوز تعداد داستان‌های جذابی که درباره این رویداد برای کودکان و نوجوانان نوشته شده به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد.
کد خبر : 282727

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سال‌ها از آن روز گذشته؛ روزی که خرمشهر از تسخیر بعثی‌ها آزاد شد. از آن زمان تاکنون، داستانی ماندنی و تاثیرگذار درباره این رویداد مهم تاریخی و رشادت‌ها و دلاورمردی‌های محمد جهان‌آرا و یارانش نوشته نشده و اگر آثار انگشت‌شماری چون «سی‌مرد و سیمرغ» از اکبر صحرایی، «نخل‌های بی‌سر» از قاسمعلی فراست و «دختران خرمشهر» نوشته اختر دهقان را نادیده بگیریم، کتاب دیگری در این زمینه باقی نمی‌ماند و دردآور این‌که هر سال که می‌گذرد، روایت این رویداد تاریخی برای ما دشوارتر می‌شود چون شاهدان عینی پیر می‌شوند و خاطره‌هاشان را با خود به جهانی دیگر می‌برند.


ضرورت گردآوری عکس‌ها و نوشته‌ها و خاطره‌ها بیش از پیش نشان می‌دهد. کودک و نوجوان امروز باید بداند آرش کمانگیر افسانه نبود. او باید بداند مردان مردی بودند که از جان و مال خود گذشتند تا او شادی کند و حق زندگی داشته باشد و این برعهده شاعران و نویسندگان و هنرمندان است که نگذارند صدای این جوانمردان خاموش و به تاریخ سپرده شود.


و پرسش اینجاست چرا شاعران و نویسندگان کمتری از خرمشهر گفته و نوشته‌اند و لازمه نوشتن از این رویداد مهم تاریخی برای بچه‌ها کدام است؟ چرا کودک و نوجوان امروز، محمد جهان آرا را نمی‌شناسد؟ اصلا چگونه می‌توان سوم خرداد ۱۳۶۱ و شادی مردمی‌که تا پای جان مقاومت کرد تا خاک سرزمین خود را از دشمن بیگانه بازپس گیرد، چشم بست؟


خاطره‌نویسی؛ بهترین قالب برای نوشتن از جنگ


جعفر ابراهیمی، شاعر و نویسنده کودک و نوجوان، خاطره‌نویسی داستانی را بهترین قالب برای نوشتن از جنگ و خرمشهر می‌داند و به خبرنگار مهر می‌گوید: خود من نوشتن درباره جنگ را با خاطره‌نویسی شروع کردم؛ مردم، اعتماد بیشتری به این قالب دارند و احساس می‌کنند آنچه به صورت خاطره نوشته می‌شود، واقعی‌تر است حال آن‌که داستان با تخیل آمیخته شده است. اما خاطراتی خواندنی هستند که در قالب داستان، بازنویسی شده باشند.


شاعر مجموعه «آسمان ابری نیست» معتقد است: خاطرات، اگر بازنویسی نشوند و به شکل داستان درنیایند، جذابیت چندانی برای مخاطب ندارند و تنها به کار نویسندگان و فیلمسازان می‌آیند تا دستمایه کار آنها برای خلق آثارشان قرار گیرند اما کتاب‌هایی چون «دا» که به شکل داستان روایت شده اند هم خواندنی هستند هم می‌توانند منابع خوبی برای دیگر هنرمندان باشند.


به گفته ابراهیمی، شعر، قالب خوب و موثری برای گفتن از جنگ نیست زیرا خشونتی در جنگ هست که با شعر نمی‌توان به طرح آن پرداخت؛ بگذریم از این‌که شعر بیشتر برای بیان هیجانات و احساسات آنی به کار می‌رود و برای گفتن از جنگ و رویدادهای آن و رشادت‌های رزمندگان بهتر است از شعر استفاده نشود اما شاعران کودک و نوجوان می‌توانند آزادی خرمشهر و شادی مردم از این اتفاق مهم و به‌یادماندنی را در قالب شعر بازگو کنند. چراکه آزادی خرمشهر، یکی از مهم ترین رویدادها در تاریخ معاصر ایران است.


این شاعر و نویسنده کودک و نوجوان معتقد است: ادبیات دفاع مقدس، زمانی می‌تواند موفق باشد که از شعار فاصله بگیرد و از نظر بیان ادبی، ساختار، زبان، شخصیت‌پردازی، پایان‌بندی و تعلیق هنریبه جایگاهی درخور دست یابد و دگرگونی شخصیت‌ها، تزلزل و تردید آنها و کمال‌خواهی‌شان را به تصویر بکشد و برای رسیدن به این جایگاه‌ باید تابوها در این حوزه شکسته شود و مرزها از میان برود. ما نباید از رزمندگان، قهرمان‌های اسطوره ای بسازیم و بعد از بچه‌ها بخواهیم تا آنان را الگوی خود قرار دهند.


ادبیات جنگ، می‌تواند فانتزی باشد


مهدی رجبی از جمله نویسندگانی است که دلش می‌خواهد بیشتر درباره تبعات جنگ بنویسد. او در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گوید: من به چند دلیل نوشتن از جنگ را دوست ندارم. نخست این که اگر بخواهم درباره جنگ به عنوان یک رویداد تاریخی یا اتفاقی چون آزادی خرمشهر بدانم لازم نیست داستان بخوانم بلکه می‌توانم به مستندات و عکس‌ها و فیلم‌ها و خاطره‌نگاری‌ها رجوع کنم؛ دوم این که خط قرمزهای بسیاری در نوشتن از جنگ وجود دارد که موجب می‌شود نتوانم داستان دلخواهم را بنویسم از این رو ترجیح می‌دهم درباره تبعات جنگ بنویسم و دشواری‌های زندگی از دید یک جانباز شیمیایی را روایت کنم.


نویسنده مجموعه «نامه‌های نیلی» داشتن نگاه منتقدانه را لازمه نوشتن از جنگ می‌داند و معتقد است: هنوز هم نمی‌توان به نقد ادبیات جنگ و حتی خود آن پرداخت و برای پی بردن به این مساله کافی است داستان‌هایی که تاکنون درباره جنگ نوشته شده را ورق بزنیم. در بیشتر این داستان‌ها، حتی یک رزمنده ایرانی بد و شرور هم نمی‌بینیم؛ همه خوب و مهربان و خالص‌اند در صورتی که آن‌ها هم آدم‌هایی مثل ما بوده اند. اشتباهات و کاستی‌های خاص خود را داشته اند و مهم تر این که مگر می‌توان درباره موجود بی‌نقص، داستان نوشت؟


به گفته رجبی، یکی از بهترین آثاری که درباره جنگ نوشته شده «عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی» نوشته جمشید خانیان است. چراکه او جنگ را لمس کرده و به خوبی به رواین آن برای نوجوانان پرداخته و خوب است متولیان فرهنگی از نویسنده‌هایی چون خانیان حمایت کنند تا آثار داستانی جذاب تری نوشته شود و نوجوان‌هایی که آن دوره تاریخی را درک نکرده‌اند، بتوانند به شناخت و ذهنیت کامل تری از آن روزگار دست یابند.


نویسنده «خواهران تاریک» هم اسطوره سازی را یکی از آسیب‌های جدی ادبیات دفاع مقدس می‌داند و می‌گوید: واقعیت این است که رزمندگان هم مثل همه انسان‌ها، نقاط ضعف و قوت خود را داشته‌اند و در برخی عملیات‌ها، ناجوانمردانه سلاخی شده‌اند اما من نویسنده نمی‌توانم به روایت چهره واقعی جنگ و رزمنده‌ها بپردازم. از سوی دیگر من عاشق فانتزی هستم و تا وقتی نتوانم داستان جنگی فانتزی بنویسم ترجیح می‌دهم کار ابتر انجام ندهم و سراغ این نوع داستان‌ها نروم.


منبع: مهر


انتهای پیام/

ارسال نظر