استعفای ناگهانی واریورانتا؛ مقدمه فضاسازی تازه علیه ایران؟
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، آژانس بینالمللی انرژی اتمی هفته گذشته در خبری غیرمنتظره، اعلام کرد «ترو واریورانتا» مدیر بخش بازرسی و نظارت آژانس از سمت خود کنارهگیری کرده است.
در بیانیه آژانس به دلیل این استعفا اشارهای نشد و سخنگوی این نهاد هم از بیان جزئیات درباره چرایی کنارهگیری واریورانتا آن هم تنها سه روز پس از اعلام تصمیم «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا برای خروج از توافق هستهای با ایران و چند هفته بعد از رونمایی «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی از اسناد ادعایی درباره برنامه هستهای ایران، خودداری کرد.
ناگهانی بودن این تصمیم واریورانتا و همزمانی آن با تلاشهای ترامپ و نتانیاهو برای فشار به ایران، این گمانه را ایجاد کرده که ممکن است وی به واسطه عواملی خارج از آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تحت فشار کسانی که به دنبال فضاسازی تازه علیه ایران هستند، مجبور به استعفا شده باشد؛ هرچند فعلا مدرک قابل استنادی برای اثبات یا رد این گمانه وجود ندارد.
با این وجود شاید بازخوانی گزارش چندی پیش شبکه «راشا تودی» درباره نحوه کنار گذاشتن اولین رئیس سازمان منع تسلیحات شیمیایی تحت فشار «جان بولتون» از مقامهای دولت وقت آمریکا و مشاور امنیت ملی کنونی ترامپ، مفید باشد. در جریان آن رأیگیری که راه را برای اقدام نظامی علیه عراق باز کرد، ایران، روسیه، چین، برزیل، بلاروس، کوبا و مکزیک تنها کشورهایی بودند که به برکناری «خوزه بوستانی» رأی منفی دادند.
متن گزارش راشاتودی در ادامه آمده است:
«خوزه بوستانی» اولین رئیس سازمان منع تسلیحات شیمیایی که تلاشهایی در مسیر الحاق عراق و لیبی به این سازمان به کار بسته بود، ماجرای تهدید خود از سوی یکی از جنگطلبان حوزه سیاست خارجی آمریکا یعنی «جان بولتون» را برای شبکه خبری راشاتودی تعریف کرده است؛ بوستانی گفته که بولتون پیش از آغاز جنگ عراق، وی را برای استعفا از ریاست این سازمان تحت فشار قرار داده بود.
بوستانی اولین مدیرکل این سازمان بینالمللی بود؛ سازمانی که وظیفه نظارت بر تسلیحات شیمیایی را دارد. وی در گفتوگو با راشاتودی گفت که جان بولتون در دوره زمامداری «جورج دابلیو بوش» رئیسجمهور سابق آمریکا چگونه مسیر شروع جنگ عراق را صاف و هموار کرد؛ بولتون این روزها مشاور امنیت ملی رئیس جمهور فعلی آمریکا است.
خوزه بوستانی برزیلی، از سال 1997 تا 2002 رئیس سازمان منع تسلیحات شیمیایی بود و پس از عمل نکردن به خواسته آمریکاییها، از سمتش عزل شد. در آن روزها، بوستانی تلاش داشت که عراق و لیبی را به عضویت در سازمان تحت نظر خود مجاب کند. این عضویت بدان معنا بود که دو کشور مزبور در صورت داشتن هرگونه سلاح شیمیایی، مجبور به از بین بردن آن میشدند.
بوستانی گفته بر اساس اطلاعات قابل اتکایی که به عنوان رئیس این سازمان بینالمللی در اختیارش قرار گرفته بوده است «مشخص بود که در جنگ اول عراق (با ائتلاف غربی در سال 1990) همه چیز نابود شده بود و هیچ ذخیرهای برای عراق نمانده بود که بتوان این کشور را به داشتن تسلیحات شیمیایی متهم کرد.»
آنگونه که بوستانی گفته، در سال 2001 بازرسان سازمان منع تسلیحات شیمیایی «در یک عملیات موفق» تأسیسات عراق را بازرسی کردند و پس از آن بود که این مقام ارشد سازمان، مذاکرهای غیررسمی در خصوص الحاق با عراق و لیبی داشت که «پیشرفتی غیرمنتظره» بود.
اما تلاشهای دیپلماتیک و ایجاد صلح به مذاق واشنگتن خوش نمیآید زیرا «آنها از پیش نقشه اقدام (نظامی) علیه عراق را آماده کرده بودند.» مدت زمان کوتاهی پس از این تلاش خوزه بوستانی، دولت بوش فشار برای برکناری وی را در دستور کار خود قرار میدهد و این برای بوستانی «داستانی غمبار» است.
مدیرکل اسبق سازمان منع تسلیحات شیمیایی خاطرات آن روزها را بازگو کرد و گفت: «جان بولتون با من تماس گرفت؛ اولین باری بود که با وی تماس تلفنی داشتم. او به من گفت که دستوری برایم دارد و سپس گفت که باید از سازمان استعفا بدهم. از وی دلیل این درخواست را پرسیدم و او گفت که مدل مدیریتی من مورد پسند واشنگتن نیست.»
خوزه بوستانی با سرسختی، استعفا نمیدهد ولی چند هفته بعد، مجدداً جان بولتون را در مقر سازمان منع تسلیحات شیمیایی در لاهه ملاقات میکند. بوستانی میگوید :«او به دفتر من آمد و گفت تو باید استعفا بدهی و من برای این کار، فقط 24 ساعت به تو فرصت میدهم. این خواسته ماست. تو باید (سازمان را) ترک کنی و از سازمان استعفا بدهی آقای مدیرکل!»
بوستانی به بولتون میگوید که «بدهکار آمریکا نیستم» و به این مسئله اشاره میکند که تصدی پست مدیرکلی سازمان، نتیجه رأی همه اعضای آن است. بولتون لحنی بدخواهانه میگیرد و در پاسخ میگوید: «اوکی. پس این کارت تلافی خواهد شد. آماده رویارویی با تبعات کارت باش. ما میدانیم بچههایت کجا هستند.»
دو تن از فرزندان بوستانی در آن روزها در نیویورک و دخترش در لندن اقامت داشته است. خوزه بوستانی در پاسخ میگوید: «خانواده من از آنچه در جریان است خبر دارند و برای تبعات آن آمادهاند.» بولتون که از شنیدن این سخنان شوکه شده بوده، دفتر بوستانی را ترک میکند.
نهایتاً در تاریخ 21 آوریل 2002، نشستی فوقالعاده در مقر سازمان در لاهه برگزار میشود و بوستانی با 48 رأی موافق در برابر هفت رأی مخالف، از سمت خود برکنار میشود؛ نمایندگان 43 کشور هم رأی ممتنع میدهند. بعدها گفته شد که آرای ممتنع متعلق به کشورهای در حال توسعه بوده است.
خوزه بوستانی پس از تعریف این ماجرا، در مقام نتیجهگیری میگوید: «او (جان بولتون) مردی نیست که بتوانید با وی مذاکره کنید. تجربه به من میگوید که آقای بولتون ظرفیت عمل به عنوان مشاور امنیت ملی هیچ یک از دولتهای آمریکا را ندارد.»
بولتون در دولت جرج دابلیو بوش به عنوان معاون کنترل تسلیحات و امنیت بینالملل وزارت خارجه و نماینده آمریکا در سازمان ملل مشغول به کار بوده است؛ بوستانی در خصوص علت برخی سوگیریهای وی میگوید: «او غرضورزی میکند؛ او چندین بیانیه نگرانکننده در خصوص کره شمالی، ایران و سوریه داشته است.»
بوتانی میگوید غرضورزیهای بولتون در خصوص ایران، مسئلهای بسیار مهم است «چون میتواند به عراقی جدید با تبعات بسیار جدیتر و تأثیر بر کل خاورمیانه بدل شود. به اعتقاد من، به وجود آمدن داعش و دیگر گروههای متعصب اسلامگرا، یکی از نتایج حمله به عراق بود.»
منبع: فارس
انتهای پیام/