صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۲۱:۰۳ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷

مردی که از درون زندان جیب افراد را خالی کرد!

یک کلاهبردار حرفه ای درباره نقشه نخ‌نمایی که هنوز خیلی‌ها فریب آن را می‌خورند توضیحاتی ارائه داد.
کد خبر : 278478

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، ۲۵ سال از عمر ۵۰ساله‌اش را در زندان گذرانده و هنوز هم به خاطر جرائمی که مرتکب شده است باید پشت میله‌های زندان بماند. پشت پرده این کلاهبرداری بزرگ فردی به نام پیام است که کلکسیون جرائم را در پرونده خود دارد.


چطور از مردم کلاهبرداری می‌کردی؟


نقشه نخ‌نمایی که خیلی‌ها انجام می‌دهند و هنوز خیلی‌ها فریب آن را می‌خورند. باورتان نمی‌شود اگر بگویم رئیس بیمارستان و کارمند بانک و حتی وکیل فریب این نقشه را خورده‌اند. برای اجرای این نقشه فقط نیاز است اسم برنده‌ شدن را ببری. از پشت میله‌های زندان شروع به شماره‌گیری می‌کردیم، برایمان فرقی نمی‌کرد چه شماره‌ای باشد؛ شانسی شماره می‌گرفتیم. اوایل پیامک می‌دادیم اما الان زنگ می‌زنیم چون کلاسش بیشتر است. می‌گفتیم از رادیو جوان و همراه اول تماس می‌گیریم و شما برنده شده‌اید. آنها را با این ترفند به پای دستگاه‌های عابربانک می‌کشاندیم و... .


بیشترین پولی که از این راه کلاهبرداری کردید، چقدر بود؟


یادم نمی‌آید اما ۳۰۰‌ میلیون در حسابمان بود.


از کجا متوجه می‌شدید که چقدر پول در حساب مالباخته است؟


قبل از هر کاری از آنها می‌خواستیم پرینت حساب بگیرند. بعد می‌گفتیم دو رقم دو رقم از سمت راست مبلغ موجودی را بخوانند. وقتی از موجودی باخبر می‌شدیم، ابتدا می‌گفتیم دو تا صفر وارد کنند و مبلغی که حدودا ۱۰‌ هزار تومان کمتر از موجودی بود را می‌گفتیم وارد دستگاه کنند و بعد هم پول واریز می‌شد.


کارت‌هایی که پول به آن واریز می‌شد را از کجا می‌آوردید؟


کارت‌ها را می‌خریدیم. از ۵۰‌ هزار تومان تا صد ‌هزار تومان. به یک معتاد یا یک نیازمند صد ‌هزار تومان بدهی، بدون هیچ حرفی کارت عابربانکی را که هیچ پولی در آن نیست، می‌دهد. بعضی‌ها را هم در فضای مجازی پیدا می‌کردیم.


چند سال است این کار را انجام می‌دهی؟


۱۰سالی می‌شود اما مدام به خودم مرخصی می‌دادم و کمی از این کار فاصله می‌گرفتم. در تمام این ۲۵ سال زندان بودم اما هر بار یا با سند از زندان مرخصی می‌گرفتم یا فرار می‌کردم. در هر حال وقتی پایم از زندان به بیرون باز می‌شد، می‌رفتم سراغ کار خلاف.


چطور و چرا فرار می‌کردی؟


سر سرقت مسلحانه که بازداشت شدم، با همدستانم هماهنگ کردم و در راه انتقالم از زندان به دادسرا فراری‌ام دادند اما هشت ماه بعد دستگیر شدم.


از قتل تا کلاهبرداری


دومین عضو این باند خشایار نام داد. او محکوم به قصاص است. خشایار هم در زندان رجایی‌شهر با پیامک‌ها و تماس‌هایی در رابطه با برنده‌ شدن افراد در قرعه‌کشی کلاهبرداری می‌کرد.


به چه جرمی بازداشت شدی؟


به خاطر قتل. سال ۸۴ در شهرک ولیعصر در یک نزاع دست به قتل زدم و خانواده مقتول هم قصاص خواستند. الان هم زیر حکم قصاص هستم.


به‌ غیر از قتل جرائم دیگری هم داری؟


بله، سرقت و آدم‌ ربایی و تخریب. البته آدم‌ربایی به آن صورت نبود ولی از من شکایت آدم‌ربایی شد. آن زمان در کار خرید و فروش مواد بودم و به یک نفر ۳۰‌ میلیون تومان مواد فروختم اما پولم را نمی‌‌داد. برای همین او را به شرکتم بردم تا پولم را نقد کنم و او هم از من به خاطر آدم‌ربایی شکایت کرد.


از کلاهبرداری پیامکی چقدر گیرت آمده؟


یادم نمی‌آید. هر چه گیرم می‌آید را خرج می‌کنم و البته برای خانواده‌ام هم می‌فرستم.


از چه کسانی کلاهبرداری می‌کردید؟


فرقی نمی‌کرد. فقط جالبی ماجرا اینجا بود که افراد تحصیل‌کرده تا دلتان بخواهد خام این پیامک‌ها و تماس‌ها می‌شدند.


در سودای پولدار شدن


یکی از اعضای باند کلاهبرداری از پشت میله‌های زندان زن جوانی است که مدعی است روحش هم از این ماجرای کلاهبرداری‌ها بی‌خبر بوده است. او تصویر‌بردار مجالس عروسی است و فوق دیپلم این رشته را دارد.


چطور این کار را انجام می‌دادید؟


از این ماجرا هیچ چیزی نمی‌دانستم. ناخواسته وارد این ماجرا شدم. سه ماه قبل در تلگرام با یکی از متهمان آشنا شدم. او کم‌کم با من طرح دوستی ریخت و وقتی فهمید از شوهرم جدا شده‌ام و وضع مالی خوبی ندارم، گفت به من کمک می‌کند. با این ترفند شماره کارت من را گرفت و یک بار دو‌ میلیون تومان و بار دیگر شش‌ میلیون تومان به حساب من واریز کرد. دفعه اول گفت به تولد دعوت شده و وقت خرید کادو ندارد. از من خواست یک سکه با پولی که به حسابم ریخته بود برای او بخرم و سکه را به آژانس بدهم. دفعه دوم هم یک گوشی آیفون ایکس خریدم و به همین طریق به او دادم.


یعنی نمی‌دانستی متهم از داخل زندان این کار را انجام می‌دهد؟


نه نمی‌دانستم، مدام برایم از خودش عکس می‌فرستاد و تصور این ماجرا خیلی بعید بود. دستگیر که شدم متوجه شدم او محکوم به حبس ابد است.


منبع: شرق


انتهای پیام/

ارسال نظر