صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۰۲ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷

نسخه پیشرفت مرد یخی

ولادیمیر پوتین در زمامداری ۱۸ ساله‌اش در روسیه توانسته ضمن حفظ استقلال نسبی شاخصه‌های اقتصادی را به شکل محسوسی بهتر کند.
کد خبر : 278332

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، برخی می‌گویند در جهان معاصر، اقتصاد تحت تاثیر سیاست قرار دارد؛ فشارهای سیاسی غرب همراه با تحریم‌های اقتصادی نتوانست مردم را علیه پوتین و دولت روسیه تحریک کند. علاوه‌بر این استراتژی آمریکا و غرب نتیجه عکس هم داشت و باعث محبوبیت بیشتر پوتین در داخل و ارتقای جایگاه روسیه در سطح بین‌المللی شد. اما پوتین کیست و چرا محبوبیت او بعد از 17 سال زمامداری همچنان رو به افزایش است؟ چه او را دوست داشته باشید و چه از او متنفر باشید انکار این مساله که پوتین تاثیر بسیار زیادی روی روسیه و جهان گذاشته است، دشوار به نظر می‌رسد.


قوانین و نحوه انتخاب رئیس‌جمهور


بر اساس قوانین فدراسیون روسیه کمیسیون مرکزی انتخابات موظف است سه روز پس از اعلام نتایج آنها را منتشر کند و همچنین نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری موظف هستند هزینه‌های صورت گرفته برای انتخابات را به کمیسیون مرکزی انتخابات ارائه دهند. رئیس‌جمهوری منتخب روسیه از روز آغاز دور جدید به مدت 6 سال در کرملین مستقر می‌شود. مراسم تحلیف ولادیمیر پوتین قرار است چون همیشه هفتم می (17 اردیبهشت) برگزار شود. ولادیمیر پوتین برای سومین دوره به کرسی ریاست‌جمهوری روسیه می‌‌نشیند. وی از سال 2000 تا 2008 دو دوره چهارساله ریاست‌جمهوری روسیه را برعهده داشت و از آنجا که طبق قانون اساسی روسیه، یک نفر نمی‌تواند بیش از دو دوره پیاپی (قبلا چهارساله بود، حالا 6 ساله) در کرسی ریاست‌جمهوری بنشیند، پوتین در سال 2008 کرسی ریاست‌جمهوری را به دیمیتری مدودف داد و خود سمت نخست‌وزیری روسیه را بر عهده گرفت. هرچند طی این چهار سال پوتین رئیس‌جمهور نبود، ولی تحلیلگران می‌گویند که قدرت اصلی در واقع در دست او بود. هفتمین دور انتخابات پارلمانی روسیه، با اشتراک 14 حزب سیاسی در 94 هزار حوزه انتخاباتی، در قلمرو پهناور روسیه برگزار شد. همزمان با انتخابات پارلمانی، 111 میلیون و 600 هزار جمعیت روسیه به‌ پای صندوق‌های رای رفتند تا همزمان 9 تن از روسای مناطق و 39 شورای محلی را نیز انتخاب کنند.


انتخابات ریاست‌جمهوری


ولادیمیر پوتین با کسب 76.69 درصد آرا در حالی هفتمین رئیس‌جمهور روسیه شد که دیگر نامزدهای این انتخابات چون پاول گرودینین 77/11، ولادیمیر ژیرینفسکی 5.65، کسنیا سابچاک 1.68، گریگوری یاولینسکی 1.05، بوریس تیتف 0.76، ماکسیم سورایکین 0.68 و سرگئی بابورین 0.65 درصد آرا را کسب کرده‌اند.


ولادیمیر پوتین با کسب آرای 43/56 میلیون نفر از مردم روسیه رکورد کسب آرا در انتخابات‌های ریاست‌جمهوری روسیه را شکست. پوتین در انتخابات سال 2000، 94/52 درصد آرا برابر با 39.74 میلیون رای کسب کرد. او در سال 2004، 71.31 درصد آرا برابر با 49.536 میلیون رای و در سال 2012 نیز 63.60 درصد آرا برابر با 45.62 میلیون رای کسب کرد.


در ماه مارس سال 2000 میلادی، پوتین در انتخابات ریاست‌جمهوری با اکثریت آرا پیروز شد. وی در زمانی اداره قلمرو پهناور روسیه را با 140 قوم و ملیت پذیرفت که کشور دستخوش هرج و‌مرج نگران‌کننده بود، موافقان و مخالفان، فروپاشی روسیه را مانند شوروی پیش‌گویی می‌کردند. پوتین چون رهبر قاطع، بدون تردید و دودلی و ترس از عواقب احتمالی، اول‌ از همه، سرمایه‌داران تازه به دوران رسیده و سرکش را که غرق در تجمل‌پرستی، بوالهوسی و تنها در فکر سود خالص بودند و در سیاست نیز مداخله می‌کردند، رام کرد و این اقدام پوتین باعث محبوبیت دولت در نزد مردم شد. وی به ‌جنگ چچن که زخم عمیق در بدن روسیه بود، خاتمه داد. شهر گروزنی که در اثر جنگ، به‌شهر ارواح تبدیل شده بود، امروز از زیباترین شهرهای اروپا به ‌شمار می‌آید و مخالفان که طبل جدایی‌طلبی را می‌نواختند، امروز خود را جزء جدایی‌ناپذیر روسیه می‌دانند.


پوتین در کشور چند ملیتی روسیه، از تساوی‌طلبی حمایت می‌کند. با وجوی‌ که 85 درصد جمعیت روسیه را روس‌ها تشکیل می‌دهند، اما سایر جمهوری‌ها از حقوق و امتیازات برابر برخوردارند و مطابق قانون، هیچ قوم حق و ادعای تمامیت‌طلبی را بر سایر اقوام ندارد.


ولادیمیر پوزنر، تحلیلگر و ژورنالیست مشهور روسی می‌گوید: «پوتین زاده شوروی است، سختگیر و باصلابت است، دموکرات نیست، اما استالین هم نیست و حتی شباهتی هم به استالین ندارد.»


امنیت خبری و رسانه‌ای


پوتین در گام‌های بعدی امنیت خبری را در رسانه‌های گروهی تامین و غرور بر بادرفته روس‌ها را به ‌افتخارات ملی و تاریخی‌شان احیا کرد. پوتین استقلال خبری روسیه را ایجاد و آنها را از دنباله‌روی غرب رها کرد؛ تا جایی که انگلیسی‌ها اعتراف می‌کنند کرملین قهرمان جهان در صحنه‌سازی‌های سیاسی است و صحنه‌سازان آمریکایی نیز از موفقیت رسانه‌های گروهی روسیه در مدت کوتاه تعجب می‌کنند. پوتین در جنگ خبری به‌جذب و جلب خبرنگاران روسی که در گذشته به‌شبکه‌های غرب خدمت می‌کردند پرداخت و به این ترتیب سیاست خبری روسیه از فاز دفاعی وارد فاز تهاجمی شد.


احیای روسیه مقتدر


انتخابات پارلمانی روسیه، تمرین بزرگ برای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2018 بود. پوتین فاتح پارلمان روسیه شد. هدف پوتین احیای روسیه مقتدر است. او فروپاشی شوروی را بزرگ‌ترین فاجعه قرن بیستم نامید و برگشت مجدد شوروی را ساده‌لوحانه خواند، ولی روسیه پنهان نمی‌کند که از نفوذ و منافع خود در جمهوری‌های سابق و دنیای روسیه دفاع خواهد کرد. پیروزی حزب پوتین در انتخابات، نتیجه اعتماد اکثریت مردم روسیه به ادامه برنامه‎های اقتصادی، اجتماعی، نظامی و سیاست‌های پوتین در روابط بین‌المللی است و حزب روسیه واحد به رهبری پوتین، این مسئولیت را پذیرفته است.


از «کا گ ب» تا ریاست‌جمهوری


در سال‌ 1990 روسیه نوین، بعد از فروپاشی شوروی، دستخوش هرج و مرج و بی‌نظمی و ناامنی هولناک شد. مردم با فرا رسیدن تاریکی، نمی‌توانستند از ترس از خانه‌های خود خارج شوند. قتل و کشتار سرمایه‌داران، خبرنگاران، سیاستمداران و نمایندگان دومای روسیه به پدیده‌ای معمول تبدیل شده بود. مردم از پلیس که وظیفه امنیت و نظم اجتماعی را برعهده دارند بیشتر از اوباشان و چاقوکشان می‌ترسیدند. در آن‌زمان، پوتین افسرناشناس «کا گ ب» و معاون شهردار سن‌پترزبورگ بود. در سال 1997 به ‌مسکو آمد و به سمت معاون دفتر ریاست‌جمهوری روسیه منصوب شد. در سال 1999 به ‌مقام نخست‌وزیری روسیه ارتقا یافت و در همان‌سال بوریس یلتسین به‌طور ناگهانی در آستانه سال نو میلادی، از مقام ریاست‌جمهوری استعفا کرد و ولادیمیر پوتین، کفیل مقام ریاست‌جمهوری شد، رئیس‌جمهور بازنشسته از مردم روسیه عذرخواهی کرد و از پوتین خواهش کرد تا روسیه را نجات بدهد.


محور سیاست خارجی پوتین


پوتین مبنای سیاست خارجی روسیه را بر همکاری‌های مسالمت‌آمیز، احترام متقابل و عدم مداخله در امور داخلی کشورها تحت نظر سازمان ملل متحد اعلام و استوار کرد. دکترین سیاسی پوتین پیام به ‌کشورهای جهان و به‌ویژه غرب بود که روسیه در همکاری‌های جهانی از سیاست مستقل پیروی می‌کند. پوتین در کنفرانس امنیتی مونیخ، در سال 2007 آمریکا را مورد انتقاد شدید قرار داد و کاخ سفید را متهم کرد که با سیاست یکجانبه و سلطه‌جویانه، امنیت بین‌المللی را به‌مخاطره افکنده است. این حرکت ناگهانی پوتین، غرب را شوکه کرد؛ درواقع این سخنرانی فاتحه جهان یک‌قطبی و مرگ «انقلاب‌های رنگی» در جمهوری‌های شوروی سابق بود. سخنرانی پوتین در داخل روسیه نفس تازه به کالبد بی‌روح روس‌ها و ارتش رو به‌زوال روسیه بخشید. به‌دنبال این سخنرانی، حملات جدید غرب علیه پوتین با این تعابیر که روسیه از مسیر دموکراسی منحرف شده و به دوران اختناق استالین بر می‌گردد، آغاز شد.


هزینه تسلیحاتی و دفاعی روسیه


پوتین نیروهای مسلح روسیه را که در آستانه فروپاشی قرار داشت، تقویت کرد و مدرن‌سازی نیروهای دفاعی این کشور را در زمین، هوا و بی‌رقیب‌ترین زیردریایی‌های روسیه تحقق بخشید؛ مساله‌ای که در آینده نیز ادامه خواهد یافت. در مورد هزینه‌های تسلیحاتی روسیه و سرمایه‌گذاری این کشور در صنایع دفاعی می‌توان به آمار ارائه‌شده توسط اکونومیست اشاره کرد. طبق آمار ارائه‌شده توسط اکونومیست در سال 2007 میلادی هزینه‌های دفاعی روسیه برابر با 31.5 میلیارد دلار بوده است و انتظار می‌رود در سال 2008 میلادی به 36.8 میلیارد دلار ارتقا یابد. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد هزینه‌های دفاعی روسیه در سال‌های آتی رشد خواهد کرد و در سال 2009 میلادی به 38.5 میلیارد دلار و در سال 2010 میلادی به 46.2 میلیارد دلار آمریکا می‌رسد. این رشد در مقایسه با دیگر کشورهای جهان بسیار زیاد است. برآوردها نشان می‌دهد کشور انگلیس تا سال 2011 میلادی سالانه ‌تنها 1.5 درصد به هزینه‌های دفاعی خود می‌افزود.


اصلاحات اقتصادی


اقدام بعدی پوتین اصلاحات اقتصادی و مبارزه با جنایات اقتصادی بود. ذخیره بانک مرکزی روسیه در دور دوم ریاست‌جمهوری پوتین، به 600 میلیارد دلار رسید که جایگاه سوم را بعد از چین و ژاپن به‌دست آورد. در دوره اول و دوم ریاست‌جمهوری پوتین، بودجه دولت بدون کسر پیش از سال نو تصویب شد. روسیه که بزرگ‌ترین بازمانده امپراتوری شوروی است در دوره ریاست‌جمهوری پوتین دولتی بزرگ‌تر از دوره‌های قبل داشت و پرداخت حقوق بازنشستگی، پرداخت به‌موقع دستمزدهای دولتی، ساخت جاده و راه، ساخت مراکز آموزش عالی با امکانات کامل و سرمایه‌گذاری در بخش آموزش و پرورش از دیگر سیاست‌هایی بود که این دولت در پیش گرفت و به موجب آن مردم به‌طور مستقیم منتفع شدند. در این سال‌ها بر شمار ثروتمندان روس اضافه و همین مساله سبب مطرح شدن روسیه در عرصه بین‌المللی شد. در سال 2007 میلادی 53 نفر در روسیه زندگی می‌کردند که بیشتر از یک میلیارد دلار ثروت داشتند. این در حالی است که شمار میلیاردرها در این کشور در سال 2006 میلادی تنها 34 نفر بود. از طرف دیگر در این سال 119 هزار میلیونر در کشور سردسیر روسیه ساکن بودند. در سال 2002 میلادی 80 هزار نفر، در سال 2003 میلادی 84 هزار نفر، در سال 2004 میلادی 88 هزار نفر و در سال 2005 میلادی 103 هزار نفر بیشتر از یک میلیون دلار ثروت داشتند.


آمارها چه می‌گویند؟


آمارها نشان می‌دهد در سال 2002 میلادی هفت میلیاردر، در سال 2003 میلادی 17 میلیاردر، در سال 2004 میلادی 25 میلیاردر، در سال 2005 میلادی 27 میلیاردر و در سال 2006 میلادی 34 میلیاردر در روسیه وجود داشتند. در سال‌های ریاست‌جمهوری پوتین به مدد درآمدهای کلان نفتی سهم بزرگی از بدهی‌های خارجی روسیه پرداخت شد و بر حجم ذخایر طلا و ارز بانک مرکزی این کشور اضافه شد. در این سال روسیه به یکی از بزرگ‌ترین دارندگان ذخایر ارز و طلا تبدیل شد و همین مساله به اقتصاد این کشور کمک کرد تا در وضعیت نا بسامان جهان کمترین آسیب را متحمل شود. در سال‌های آغازین قرن جاری تمرکز بیشتر دولت روسیه روی صنعت نفت و گاز بود و درآمدهای کلان ناشی از این صنایع نه در اقتصاد داخلی که در توسعه صنایع دیگر و تکمیل پروژه‌های ناتمام سرمایه‌گذاری شد. از طرف دیگر پوتین بخشی از درآمدهای نفتی را در کشورهای دیگر سرمایه‌گذاری کرد تا با سودآوری آنها زمینه را برای توسعه بیشتر اقتصاد داخلی فراهم کند و این سودهای کلان را برای آیندگان باقی بگذارد. از طرف دیگر سرمایه‌گذاری در خارج از کشور و وارد کردن سود آن به بازار داخل سبب می‌شود تا اقتصاد یکباره با افزایش نقدینگی مواجه نشود و مشکل ارتقای بیش از اندازه تورم یا بیماری هلندی در اقتصاد کشور به وجود نیاید. متوسط نرخ رشد اقتصادی روسیه در دوران هشت ساله ریاست‌جمهوری پوتین برابر با 6.7 درصد بود.


در این سال‌ها درآمد قابل تصرف افراد 10 درصد رشد کرد و هزینه‌های مصرفی افزایش چشمگیری یافت. در هشت سال اخیر نرخ بیکاری کاهش یافت و نرخ فقر تنزل پیدا کرد. در سال‌های ریاست‌جمهوری پوتین اقتصاد کشور روسیه شکوفا شد و استاندارد زندگی مردم بالا رفت. بدهی دولت روسیه در این مدت نزدیک به 23 برابر کاهش یافته و از بیش از 69 درصد تولید ناخالص ملی در سال 2000 به سه درصد در سال 2016 رسید. بر تورم نیز غلبه شده است: اگر در سال 2000 تورم 20.2 درصد بود، در سال 2006 برای نخستین‌بار در تاریخ روسیه بعد از اتحاد جماهیر شوروی به کمتر از 10 درصد رسید و در چهارم دسامبر سال 2017 دوباره یک رکورد دیگر بر جای گذاشته و به رقم 2.5 درصد رسیده است. سطح بیکاری در روسیه طی 18 سال گذشته کاهش یافته است. این شاخص از 10.6 درصد به 5.2 درصد جمعیت فعال روسیه کاهش یافت که کمترین میزان در تاریخ روسیه امروزی به شمار می‌رود.


***************


7 اکتبر 1952


در خانواده کارگری در لنینگراد (سن‌پترزبورگ) به دنیا آمد.


1998


پوتین به ریاست سرویس امنیت فدرال روسیه انتخاب شد. این سازمان جانشین سازمان جاسوسی شوروی سابق است. او از سال 1975 به عضویت این سرویس امنیتی در آمده بود.


1999


پوتین در دوران ریاست‌جمهوری بوریس یلتسین به مقام نخست‌وزیری روسیه رسید. یلتسین در ماه دسامبر 1999 میلادی از مقام خود کناره گرفت و راه را برای رسیدن پوتین به بالاترین مقام در روسیه باز کرد.


2000


پوتین برای نخستین بار به‌عنوان رئیس‌جمهوری روسیه انتخاب شد.


2004


ولادیمیر پوتین در انتخابات ریاست‌جمهوری 2004 توانست 71 درصد از آرا را به خود اختصاص دهد و در مقام خود ابقا شود.


2008


پوتین طبق قانون اساسی روسیه تنها دوبار پیاپی اجازه داشت در مقام ریاست‌جمهوری فعالیت کند، او در سال 2008 زمام امور را به دیمیتری مدودف سپرد، اما به‌عنوان نخست‌وزیر همچنان بر سیاست کشور نظارت داشت.


2012


پوتین در انتخابات ریاست‌جمهوری 2012 بار دیگر پیروز شد. البته در پی تغییر قانون اساسی روسیه در سال 2010 مدت دوره‌ ریاست‌جمهوری از چهار سال به 6 سال افزایش داده شد.


2014
ارتش روسیه به دستور پوتین شبه‌جزیره کریمه را به تصرف در آورد. این گام سخت‌ترین بحران میان روسیه و کشورهای غربی را از پایان جنگ سرد به این سو به دنبال داشت.


2015
روسیه که از پشتیبانان بشار اسد محسوب می‌شود در سال 2015 از لحاظ نظامی نیز وارد عمل شد و اسد را در جنگ داخلی سوریه مورد پشتیبانی قرار داد.


2017


او در دسامبر سال 2017 رسما اعلام کرد که بار دیگر به‌عنوان نامزد ریاست‌جمهوری در انتخابات مارس 2018 در روسیه شرکت خواهد کرد.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر