صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۳۰ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷

۱۰ قرن پیش؛ نخستین‌ عمل آب‌مروارید جهان توسط پزشکان مسلمان انجام شد

در زمانی که در اروپا به خاطر یک دمل ساده، پایی قطع می‌شد و برای آرامش چشمی که آلوده شده بود، آن را از حدقه در می‌آوردند و برای درمان فردی که انگشتش چرک کرده بود، دستش را قطع می‌کردند، در سرزمین‌های اسلامی، اعمال جراحی، بسیار پیشرفت کرده بود.
کد خبر : 276203

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، از جمله کشفیاتی که قرن‌ها به دانشمندان اروپایی و غربی نسبت داده شد، اما کتب تاریخی و اسناد باقیمانده از دوران تمدن اسلامی و همچنین تحقیقات مورخین غربی نشان می‌دهد، مربوط به دانشمندان اسلامی بوده، گردش صغیر خون یا گردش ریوی خون است. پروفسور فوآد سزگین (مدیر موسسه و موزه علوم اسلامی دانشگاه گوته فرانکفورت)در مورد این سرقت علمی می‌گوید: «...تا 60-50 سال پیش همه کشف گردش صغیر خون را به پزشک اسپانیایی به نام مایکل سروتوس نسبت می‌دادند. اما اکنون مشخص شده که سروتوس، این نظریه را از روی کتاب ابن نفیس برداشته بوده است...»


پروفسور زیگرید هونکه در کتاب «خورشید الله برفراز مغرب زمین» نیز درباره اولین فردی که این سرقت علمی را دریافت می‌نویسد: «... در زمانی که همه ما این سلطه فرهنگی را احساس می‌کردیم ولی دم برنمی آوردیم، جوانی مصری به نام «التنطاوی» که جرأت آن را داشت بدون اروپا فکر کند، در تاریخ 1924 میلادی در دانشکده طب آلمان در شهر «فرای برج»، دکترایی نوشت که در آن ثابت کرده بود که گردش خون کوچک را «ابن نفیس» در قرن دوازده تا سیزده میلادی کشف کرده است. یعنی سیصد سال قبل از «ویلیام هاروی» انگلیسی و دویست سال قبل از «میخاییل زروت» اسپانیایی. این حمله متقابل یک دانشجوی آفریقایی که در قلب اروپا انجام گرفت با توجه به کم اهمیت بودنش، مقدمه‌ای بود برای بحث و گفت‌و‌گو و توجه دانشمندانی که در همان اروپا وسیله انواع دروغ پردازی‌های خودشان از حقایق تاریخ تمدن جهان به خصوص اسلام به دور نگه داشته می‌شدند و می‌شوند...»


گفته می‌شود که «ابن نفیس» در یکی از حمام‌های قاهره (قاهره آن زمان یک هزار و دویست حمام داشت) مشغول شستن بدن با صابون زیتون بود که یکباره برمی خیزد و به سربینه حمام می‌رود. در آنجا کاغذ و قلم و جوهر می‌گیرد و شروع می‌کند به نوشتن رساله‌ای درباره نبض. وقتی نوشتنش تمام می‌شود، به حمام بازمی گردد و به شستن بدن ادامه می‌دهد. او بلند قامت و ترکه‌ای بود و سری کشیده و خوش فرم و متفکرانه داشت. ضمن شغل پزشکی به نوشتن و تعلیم علم فقه (حقوق)، نحو(دستور زبان)، منطق و فلسفه‌اشتغال داشت. اضافه براین در دانشگاه «مسروریه»، فقه و علم حدیث درس می‌داد.


ابن سینا برعلیه خرافه اروپاییان


حاکمیت کلیسای تحریف شده بر اروپا در دوران قرون وسطی موجب رواج خرافات بسیاری حتی در میان نخبگان جامعه و آنها که ظاهرا اهل علم بودند هم شده بود. مثلا افکار اروپاییان همچنان برپایه تئوری نحس یونانی چهار عنصر و نتایج غلط ناشی از آن بنا گردیده بود. اما فاجعه آنجا بود که این خرافات به ماجرای درمان و طبابت هم رسید.


مثلا به‌دلیل عدم وجود محلول‌های باکتری زدا یا ضد عفونی‌کننده، معمولا زخم‌ها دچار چرک می‌شد. اما اطبای اروپایی آن را موضوعی ناخوشایند به شمار نمی‌آوردند. یعنی چرک کردن محل زخم را چیزی طبیعی دانسته و حتی خواستار آن بودند! به این امید که بدان وسیله، کثافات خون به شکل چرک به بیرون راه می‌یابد. یعنی حتی پزشک نه تنها ازچرک کردن محل زخم حمایت می‌کرد، بلکه باید بوجود آمدن چرک را ممکن می‌ساخت.


پزشکان بیش از هزار سال، بقراط عظیم الشان را در این مورد کورکورانه پیروی کردند. ولی «ابن سینا» نظریه کاملا عکس آن را ارائه داد، یعنی معالجه محل جراحی شده و زخم شده، به طوری که آن محل چرک نکند. پیروزی «ابن سینا» در این مورد در حد معجزه بود. زخم‌هایی که قبلا هفته‌ها و ماهها تحت سوزش درد چرک‌کردگی، طول می‌کشید، تا اینکه برحسب خوش‌شانسی سر به هم بیاورد، با روش جدید تقریبا یک شبه جوش می‌خورد. این سینا نه تنها چرک کردن محل زخم را تشویق و تایید نمی‌کرد و از به کار بردن بیهوده وسائل فیزیکی یا مواد شیمیایی محرک چرک، خودداری می‌کرد، بلکه با کمپرس کردن گرم بوسیله الکل، از چرک کردن زخم پیشگیری می‌نمود.


کتاب پایه جراحی در سراسر اروپا


یکی دیگر از دانشمندان مسلمان که برعلیه خرافات اروپایی ایستاد و مقابله کرد، شخصی به نام «ابوالقاسم زهراوی» (936-1013 میلادی) اهل اندلس و یکی از جراحان معروف اسلامی در دربار «الحاکم ثانی» (حاکم معروف اسپانیا در شهر قرطبه) بود که کتابی مفصل نوشت و اضافه بر معلومات زمان، تجربیات خود را نیز در آن به کار برد. نام این کتاب «التصریف» نام داشت. بخش سوم این کتاب بعدها پایه جراحی سراسر اروپا شد و به عنوان بخشی مستقل که براساس علم تشریح Anatomie بنا گردید، برعلیه تمام تحریم‌ها و تحقیرات خرافاتی مسیحیان اروپایی، قد علم کرد و جای خود را در میان بخش‌های دیگر طب باز کرد.


اولین جراحی آب مروارید در جهان اسلام


در زمانی که در اروپا به خاطر یک دمل ساده، پایی قطع می‌شد و برای آرامش چشمی که آلوده شده بود، آن را از حدقه در می‌آوردند و برای درمان فردی که انگشتش چرک کرده بود، دستش را قطع می‌کردند، در سرزمین‌های اسلامی، اعمال جراحی، بسیار پیشرفت کرده بود. یکی از این اعمال جراحی، عمل آب مروارید چشم بود که رواج بسیار داشت و در مراکز درمانی و بیمارستان‌های مناطق مختلف تمدن اسلامی انجام می‌شد. پرفسور فوآد سزگین (مدیر انستیتو و موزه علوم و تمدن اسلامی دانشگاه گوته فرانکفورت) درباره سابقه عمل جراحی چشم و آب مروارید می‌گوید: «... در گذشته، در یونان و دیگر مراکز فرهنگی، عمل‌های جراحی آب مروارید چشم صورت می‌گرفت اما این عمل‌ها تنها برای زیبایی بود. از قرن دهم میلادی، جراحی‌های آب مرواریدی که در دنیای اسلام صورت می‌گرفت، تنها عمل زیبایی نبود و قدرت بینایی را نیز به شخصی که آب مروارید داشت باز می‌گرداند. «عمار الموصلی» که در قرن دهم میلادی می‌زیست را می‌توانیم بزرگترین چشم پزشک دنیای اسلام بنامیم. یولیوس هیرشبرگ، تاریخ نگار چشم پزشکی می‌نویسد که: «جراحی‌های چشمی که عمار الموصلی در قرن دهم میلادی انجام می‌داد را اروپاییان تازه در قرن 19 میلادی موفق شدند، انجام بدهند.»


پرفسور سزگین، علت پیشرفت جراحی‌های چشم در حیطه تمدن اسلامی را علاقه و کنجکاوی دانشمندان مسلمان به نور و قوانین آن ذکر کرده و می‌گوید: «... دانشمندان مسلمان مخصوصا به نور و فیزیک چشم انسان، بسیار علاقه و کنجکاوی نشان می‌دادند. پدر علم چشم پزشکی، مسلمانی به نام ابن هیثم است. کار و آزمایشات او با لنزها، عاقبت به اختراع دوربین‌های مدرن منتهی شد. او اولین رساله را که شامل چگونه دیدن چشم‌های ما بود، ارائه داد. صدها سال قبل از آنکه اروپاییان جراتش را داشته باشند، دکترهای مسلمان، بیماری آب مروارید را با جراحی معالجه می‌کردند و آن را توسط یک سوزن میان تهی پاک می‌کردند ولی برای آنکه این همه دانش انتقال و توضیح داده شود، لازم بود تا آنها را صدها شهر دنیا بشناسند. برای این مسئله یک اختراع جدید بوجود آمد؛ اختراعی جدید که حتی امروزه هم در حال بررسی و تحقیق برروی آن هستیم؛ آن اختراع کاغذ بود.»


ابزار پزشکی مسلمانان پس از 7 قرن به اروپا رسید


مسلمانان از قرن دهم میلادی به بعد، در ابزارهای پزشکی که عموماً از تولیدات دیگر ملل بود، تغییرات گسترده‌ای اعمال کردند. ما امروزه در موضوعات مربوط به ابزار پزشکی، به کتاب «ابوالقاسم زهراوی»، پزشک و جراح بزرگ آندلسی استناد می‌کنیم. زهراوی در فصل آخر کتاب بزرگ پزشکی خود («التصریف لمن عجز عن التألیف» که با نام اختصار «التصریف» نیز شناخته می‌شود) که در 30 فصل نوشته بود، نزدیک به 200 ابزار پزشکی را شرح داده است. وی در این کتاب که در قرن 12 میلادی با ترجمه «ژراردو کرمونایی» به زبان لاتین نیز برگردانده شد، با کشیدن تصویر ابزارها ، به طور دقیق شرح می‌دهد که کدامیک ساخت یونانیان بوده، هر یک از این ابزارها تا چه اندازه در جهان اسلام کاربرد داشته و کدام ابزار را شخص وی اختراع کرده است. پس از ترجمه این کتاب و انتشار تصاویر مربوط به ابزار پزشکی، ساخت این ابزار، گسترش بسیار زیادی پیدا کرد. ابزارهایی که «زهراوی» و دیگر اطباء در کتابهای خود شرح داده بودند، تا قرن 19 میلادی در اروپا، مورد استفاده قرار می‌گرفت.


منبع: کیهان


انتهای پیام/

ارسال نظر