صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۷:۰۵ - ۲۲ فروردين ۱۳۹۷

کشف یک «کودتای دونفره»؛ نقش «قطب‌زاده» در کودتا چه بود؟

فروردین ماه ۱۳۶۱ خبر کودتای دو نفر از شخصیت‌های بظاهر انقلابی در کشور پخش شد که پیش از عملیاتی کردن آن، کودتا کشف و خنثی شد.
کد خبر : 272271

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، بعد از کشف و خنثی‌سازی کودتای نوژه در سال 59، در تاریخ فروردین ماه 1361 خبر کشف یک کودتا در مطبوعات کشور منتشر شد. نیروهای امنیتی کشور با تهیه مدارک کافی از جمله نوار مکالمات سران توطئه و شناسایی کامل شبکه کودتا، در فرصت مناسب، اعضای اصلی و مؤثر این عملیات را دستگیر کردند.


طراحان کودتا قصد داشتند با انفجار محل اقامت حضرت امام(ره)، مراکز انقلابی مانند سپاه، کمیته و سایر نهادها را تصفیه و جمهوری اسلامی را تصاحب کنند.


در این کودتا به‌خلاف کودتای نوژه که توسط عوامل دولت بختیار و برخی عناصر وابسته به رژیم گذشته در ارتش هدایت می‌شد، نام دو نفر از شخصیت‌های بظاهر انقلابی به‌میان آمد: "صادق قطب‌زاده و آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری".


صادق قطب‌زاده که اولین رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی بود، در 14 اسفند 1314 در تهران از خانواده‌ای بازاری به دنیا آمد. پدر وی حاجی قطب چوب‌فروش بود. قطب‌زاده سابقه حضور در انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا را هم داشت و فعالیت سیاسی خود را از دهه 40 شروع کرد. طبق خاطرات دکتر محمدمهدی حائری پدر قطب‌زاده از آیت‌الله بروجردی می‌خواهد تا به حائری سفارش کند زیر پر و بال فرزندش را در آمریکا بگیرد. قطب‌زاده آن زمان در انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا منشی و مسئول دفتر می‌شود.


وی که فعالیت سیاسی را از دهه 40 شروع کرده بود، از اطرافیان نزدیک امام موسی صدر و جلال‌الدین فارسی به‌شمار می‌رفت. وی یک‌بار نیز از طرف امام خمینی(ره) مأمور می‌شود تا برای پیگیری ماجرای موسی صدر به لیبی برود. (صحیفه نور، 1358/02/17) وی تلاش زیادی برای انتقال امام از ترکیه به نجف انجام داد با این حال بدبینی انقلابیون به وی نیز سابقه در دهه 40 دارد.


به‌گفته حجت‌الاسلام سید حمید روحانی از اعضای دفتر امام خمینی در نجف "در تاریخ 1349 صادق قطب‌زاده برای اولین بار به نجف آمد و در شب 31 خرداد ماه در منزل سید مصطفی به‌سر برد. شناختی که ملت عزیز ایران از صادق قطب‌زاده پیدا کرده است، برادر شهید در همان یک شب به‌دست آورد و به‌راستی دریافت که او چه عنصر خطرناکی برای انقلاب ایران خواهد بود... بارها به من و دیگر برادران روحانی توصیه می‌کرد که از هرگونه همکاری و حتی دیدار با قطب‌زاده بپرهیزیم...".


علی جنتی از فعالان سیاسی دوران پیش از انقلاب درباره شخصیت قطب‌زاده می‌گوید "صادق قطب‌زاده شخصیتی مشابه بنی‌صدر داشت، او مجرد بود و تا زمانی هم که به ایران آمد مجرد باقی ماند. به هر حال خیلی روحیات دینی نداشت... در هر صورت وی یک عنصر دینی شناخته نمی‌شد".


قطب‌زاده در نوفل لوشاتو نیز از نزدیکان امام به‌شمار می‌رفت که در محل اقامت امام در مصاحبه‌ها، کار ترجمه را انجام می‌داد. به‌گفته محمد غرضی عضو دفتر امام در نوفل لوشاتو در مصاحبه با تسنیم "یک بار قطب‌زاده در فرانسه خودش را به‌عنوان سخنگو معرفی کرد. حضرت امام به من دستور داد تا نامه‌ای از طرف ایشان بنویسم و به جایی که قطب‌زاده به‌عنوان سخنگو معرفی شده بود، بردم که گفتم امام سخنگو ندارد". در تاریخ 12 فروردین همراه با پرواز انقلاب به ایران آمد. وی هرچند از اعضای اولیه شورای انقلاب نبود اما بعدتر و با تشکیل دولت موقت به عضویت این شورا درآمد.


جنتی در خاطراتش درباره عضویت قطب‌زاده در شورای انقلاب می‌گوید "من به آقای قدوسی گفتم چرا بنی‌صدر و قطب‌زاده را در شورای انقلاب راه داده‌اند؟... ایشان گفت که آقایان هم دل خوشی از آنها ندارند اما نظر امام این بود که باید در شورای انقلاب باشند که دیگران فکر نکنند آخوندها آمده‌اند تا همه مراکز قدرت را در اختیار خود بگیرند...".


وی در تاریخ 23 تیر 1358 از طرف شورای عالی صدا و سیما به‌عنوان اولین رئیس این سازمان انتخاب شد. زمانی که بنی‌صدر از کفالت وزارت امور خارجه کنار رفت، قطب‌زاده جای او را گرفت. وی از جمله نامزدهای اولین انتخابات ریاست‌جمهوری بود و به‌رغم تبلیغات گسترده با کسب 48547 رأی حدود 2.5 درصد آرا نفر آخر شد. او بعد از شکست در انتخابات ریاست‌جمهوری و نداشتن مسئولیت خاصی در کشور، به‌مرور از انقلاب زاویه گرفت و در نهایت به‌فکر طراحی یک کودتا افتاد. وی در بازجویی‌ها قصد خود را براندازی نمی‌داند و گفت "مسئله نجات انقلاب و جمهوری اسلامی از دست کسانی بود که به‌نظر وی صلاحیت حکومت کردن ندارند!".


صادق قطب‌زاده برای تحقق هدف خود یک سال و نیم تلاش کرد و با برخی از کشورهای منطقه، نظامیان دوره پهلوی و با روحانیون مخالف ارتباط گرفت. وی حتی رابطی را به عربستان فرستاد تا برای انجام کودتا پول بگیرد.


قطب‌زاده درباره نحوه طراحی کودتا در بازجویی‌ها چنین می‌گوید: "حدود سه ماه قبل از یک سازمان افسری با من تماس گرفتند و بحث و گفتگویی پیرامون تحلیل ما از مسائلی که فعلاً در کشور می‌گذرد شد. در این تحلیل من نقطه‌نظرهایی داشتم و آنها هم همچنین بحث و گفتگو راجع به قصد براندازی حکومت و نه نظام جمهوری شد که در اطراف بیت امام چه می‌توان کرد. من یکی از دوستانی را که در آنجا منزلی بغل منزل امام داشت معرفی کردم. اینها رفتند و آن منزل را دیدند. در مراجعت وقتی نشستیم صحبت کردیم گفتند «این منزل محل بسیار مناسبی است برای انفجار...»، آمدند گفتند که «سازمان ما تصمیم گرفته آنجا را از دو طریق بکوبد: یکی با توپخانه و یکی هم احیاناً با انفجار از داخل منزل امام»".


وی ادامه می‌دهد: "هدف از بین بردن همه سران حکومت من‌جمله امام بود. من در بدو امر دو نوع حالت روانی در برخورد با قضیه داشتم... می‌خواستم مطلقاً با کوبیدن جماران و منزل امام به‌اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام جلوگیری کنم ولی با بقیه نقشه مثل گرفتن مراکز سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون، محاصره جماران کاملاً موافق بودم. این نقشه‌ای بود که در واقع انجام و عملی شد".


حجت‌الاسلام ری‌شهری وزیر اطلاعات وقت درباره اعترافات قطب‌زاده می‌گوید "قطب‌زاده برای کودتا یک سال و نیم فعالیت کرده بود و پس از دستگیری اعلام کرد «آماده‌ام حرفهایم را در مصاحبه تلویزیونی بگویم اما به‌شرط اینکه مرا فوراً یا اعدام کنید یا عفو کنید".


حجت الاسلام ری‌شهری درباره نحوه کشف کودتای قطب‌زاده در خاطراتش می‌نویسد "مقارن عملیات فتح الفتوح قرار شد خانه شاه‌ویسی را با کمک مهندس فرزان در اختیار این گروه قرار بدهند تا از آنجا کار را انجام دهند. این مسئله که مشخص شد و وقتی فهمیدیم این مرد این‌قدر کثیف است و می‌خواهد یک چنین خیانتی به امت کند تصمیم گرفتیم ایشان را بازداشت کنیم".


قطب‌زاده هرچند پس از دستگیری اتهامات را رد می‌کرد اما وقتی متوجه شد مسئولین کشوری در جریان بودند به جرم خود اعتراف کرد. یکی از مسائل مرتبط با کودتای قطب‌زاده شرکت داشتن آیت‌الله سید کاظم شریعتمداری در کودتا بود که منجر به سلب مرجعیت از وی شد. قطب‌زاده در بازجویی‌های خود درباره نقش سید کاظم شریعتمداری می‌گوید "در بین مراجع فقط با واسطه با شخص آیت‌الله شریعتمداری، مسئله در میان گذاشته شده بود، البته توجه می‌کنید من مدت یک سال و خرده‌ای است که اصلاً مسافرتی به هیچ جا نکردم، من‌جمله به قم؛ بنابراین شخصاً تماس نداشتم، ولی [با] دو واسطه‌ای که صحبت شده بود با ایشان، من از طریق آن دو واسطه مطلع شده بودم که این مطالب، مسئله‌ اصل براندازی به‌نظر ایشان رسیده بود. در دو سه ماه قبل، یک بار آقای حجت‌الاسلام مهدوی رفتند آنجا و صحبت کرده بودند با ایشان، با آیت‌الله شریعتمداری و در مجموع، برخورد آیت‌الله شریعتمداری بسیار برخورد محتاطانه‌ای بود، با کل مسئله.


...بعد وقتی که حجت‌الاسلام مهدوی تشریف برده بودند به خارج، من از حجت‌الاسلام آقای عبدالرضا حجازی خواستم مطلب را با حضرت آیت‌الله شریعتمداری در میان بگذارد و کلیات طرح را یعنی اصل کلّیت طرح را با آقای حجازی در میان گذاشتم. آقای [عبدالرضا] حجازی هم با آیت‌الله شریعتمداری آن طوری که به من گفتند مسئله را در میان گذاشته است و نقل قول از آقای حجازی است که ایشان گفتند که «من قبل از انجام برنامه، کاری نمی‌توانم بکنم و بعد از انجام برنامه، بنده خود ایشان را تأیید می‌کنم و اقدام می‌کنم». این ماجرا گذشت. مجدداً بحث دیگری با آقای حجازی شد و آقای حجازی مجدداً رفتند و دفعه‌ دوم که برگشتند گفتند که بحث‌‌ همان است ولی آیت‌الله شریعتمداری یک مقدار زیادی ترسیدند. این ماجرا که مربوط به یک ماه و نیم قبل است، گذشت تا مجدداً آقای مهدوی آمدند. من مجدداً به آقای مهدوی گفتم و ایشان هم در مراجعت به من گفتند که «نظر ایشان‌‌ همان است و اگر براندازی انجام شد، ایشان تأیید خواهند کرد»...".


پس از دستگیری قطب‌زاده، دادگاه انقلاب ارتش با توجه به اتهامات وی او را به‌عنوان باغی و یکی از مصادیق افساد، محکوم به اعدام کرد. اتهامات وی عبارت بودند از 1 ــ رهبری کردن عده‌ای جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی در زیر پوشش پیاده کردن جمهوری اسلامی واقعی، 2 ــ همکاری با چند گروه نظامی به‌منظور تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود، 3 ــ تغذیه مالی گروه‌های نظامی همکار، 4 ــ برقراری ارتباط و حتی همکاری و تهیه پوشاک جهت مفسدین جریانات شمال کشور، 5 ــ اعزام رابط جهت تماس با قشقایی‌ها و درخواست کمک از آن‌ها، 6 ــ اعزام نمایندگانی به خارج از کشور جهت گرفتن پول و اطلاعات برای براندازی، 7 ــ گرفتن مبلغ شصت هزار دلار از خارج از طریق «ویل آلون»، 8 ــ فرستادن سید مهدی مهدوی به‌عنوان نماینده به عربستان برای گرفتن پول، 9 ــ برقراری ارتباط با جامعه سوسیالیست‌ها جهت براندازی و اعزام نمایندگانی نزد آنان، 10 ــ اعزام نمایندگانی نزد شریعتمداری برای جلب همکاری و تأیید وی، 11 ــ درخواست اسلحه از خارج با فرستادن لیستی مرکب از اقلام مورد نیاز، 12 ــ تهیه طرح و به‌عهده گرفتن رهبری عملیات تسخیر مراکز سپاه و کمیته‌ها و رادیو و تلویزیون، 13 ــ تهیه نقشه چگونگی انهدام بیت امام و شروع به اقدام، 14 ــ قرار دادن دو منزل در اختیار بعضی از افراد گروه، یکی نزدیک بیت امام و دیگری خارج از جماران جهت دیده‌بانی و تخریب، 15 ــ اقدام جهت آزادی اصغر مهاجر یکی از بمبگذاران گروه پارس با دادن مبلغ 500 هزار ریال به‌عنوان رشوه، 16 ــ اقدام به آزادی یکی از منافقین و تلاش برای تهیه گذرنامه و خروج او از کشور.


وی پس از سه جلسه محاکمه براساس رأی دادگاه ارتش به اعدام محکوم و رأی صادره در شب 24 شهریور 61 اجرا شد.


منبع: تسنیم


انتهای پیام/

ارسال نظر