برجام میتواند با خروج آمریکا ادامه پیدا کند/ تقسیم کاری میان اروپا و ترامپ
گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ دوازدهمین سالروز ملی شدن فناوری هستهای را در حالی میگذرانیم که دولت آمریکا به صورت یکجانبه و با کمک همپیمانانش در منطقه به تهدید برنامه صلحآمیز هستهای و اقتصاد ایران میپردازند. باوجود این، برنامه جامع اقدام مشترک در سطوح مختلف علمی، تحقیقاتی و تولید و صادرات با قوت از سوی ایران دنبال میشود.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک دهه گذشته ایجاب میکرد توان خود را مصروف حفظ و تقویت برجام کند، ولی به تدریج که ماهیت فریبکارانه آمریکا و سکوت غیرمتعهدانه متحدان غربیاش آشکار شد، به نظر میرسد باید شاهد اصلاح شیوه و تمرکز بیش از پیش بر ظرفیتهای علمی و فنی داخلی و اتکا بر دانشمندان جوان صنعت هستهای باشیم، مغزهای متفکری که اگر سرمایهگذاریهای دولت روی آنها انجام شود، شاید بتواند نیاز ما را از چشم امید بستن به جیب غرب و آمریکا مرتفع کند.
تهدیدات آمریکا و احتمال خروج یکجانبه آنها از برجام و سیاست خارجی ایران در واکنش به این موضوع، زمینهای شد تا گفتوگویی با نصرتالله تاجیک، کارشناس امور منطقه انجام دهیم که در زیر مشاهده میکنید:
به همین مناسبت گفتوگویی با نصرتالله تاجیک، کارشناس امور منطقه انجام دادیم که در زیر مشاهده میکنید:
-نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد و دیگر مقامهای این کشور در راستای تهدید دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا موضوع خروج از برجام را مطرح کردهاند. این تهدید تا چه حد میتواند محقق شود؟
در این مرحله بعید است آمریکا بخواهد از برجام خارج شود و بیشتر برای گرفتن امتیاز و فشار بر ایران چنین تهدیداتی انجام میدهد. زیرا خروج از برجام برای ترامپ تبعات حقوقی بینالمللی و سیاسی دارد و هم بر مذاکراتش با کره شمالی تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین سناریوهای متعددی ممکن است وقوع پیدا کند و از جمله شرط و شروط گذاشتن و لذا بعید است که در این مرحله خروج کامل و سریع از برجام از سوی آمریکا انجام شود. از سوی دیگر واشنگتن همچنان با مشکلات داخلی خود نیز دست به گریبان و رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه خود را عوض کرده است. در آغاز به کار مایک پمپئو قرار داریم و وزیر جدید امور خارجه آمریکا که تاکنون از روند تصمیمسازی و تصمیمگیری و اجرا به دور بوده باید ساماندهی شود که خود نیاز به آمادگی ویژه برای برخورد با تبعات منفی آن دارد، زیرا ترامپ مشکلاتی در سیاست خارجی در ارتباط با روسیه و چین دارد و همچنین در حوزه داخلی بهدلیل راه انداختن جنگ تعرفه و تاثیر آن بر حامیان ترامپ که کشاورز و کارگران سفید صنعتی هستند نیز با مشکلاتی مواجه است. به هر حال من معتقدم آمریکا اکنون برای امتیازگیری میخواهد تهدید کند تا اینکه موضوع خروج نهایی از توافق هستهای مطرح باشد. در هر صورت ما باید خود را برای هر گزینهای آماده کنیم.
گزینههای ایران در واکنش به خروج آمریکا از برجام چیست؟
-باید درنظر داشت که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر منفعل در منطقه نیست. ایران دارای ابزار و اهرمهای متعددی در حوزههای سیاسی، منطقهای و بینالمللی است. به هر صورت این تفاهمنامه برجام نیز یک سند دو جانبه نیست بلکه سندی حقوقی و بینالمللی است که در سازمان ملل متحد ثبت شده است بنابراین هم از زاویه حقوقی میتوان به عنوان یک اهرم استفاده کرد و هم از جهت اجرایی و سیاستهای منطقهای.
آنگونه که مسئولان هستهای میگویند، دست ایران برای انتخاب هر گزینهای باز است ولی در مجموع برجام یک فضای تنفسی برای ما ایجاد کرده است و اکنون احساس میشود که مسئولان کشور خیلی خواهان بر هم زدن آن نیستند و همواره تاکید شده است ما تا زمانی که از فواید برجام بتوانیم استفاده کنیم در این توافق باقی خواهیم ماند. این فواید میتواند اقتصادی، سیاسی، بینالمللی یا در حوزه تعاملات ما با دنیا باشد. در عین حال متاسفانه مذاکرات برجام به دقیقه 90 کشیده شد یعنی ما نتوانستیم در یک زمان مناسب مذاکرات را انجام دهیم تا بتوانیم آن را تثبیت و سریعتر و بیشتر از فوایدش استفاده کنیم.
یعنی معتقدید برجام جای کار بیشتر و یا مذاکره بر سر دیگر موضوعات دارد؟
-خیر! بحث مذاکره روی برجام نیست. برجام توافقی است که ما تا از فوایدش استفاده نکنیم نمیتوانیم به تکمیلش بپردازیم این ظرفیت هنوز قابلیت استفاده را به عنوان یک تفاهم بینالمللی دارد و نیاز به یک بازنگری راجع به موضوعات دیگر نیست. بلکه حرف من این است که اگر ما در زمان باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا بهتر میتوانستیم این تفاهمات را تثبیت و تبدیل به یک گفتمان کنیم. میتوانستیم تبدیل به یک روندی بکنیم که هر دولت یا هر فردی نتواند آن را به راحتی بر هم بزند.
یعنی بحث این است که اگر ما در آن زمان مقداری سرعت عمل به خرج میدادیم و زودتر مذاکرات را به نتیجه میرساندیم بهتر بود، البته همه موضوع به ما مربوط نمیشد به هر حال صحنه مقابل ما نیز دچار مشکلاتی بود ولی اگر در مجموع همه اوضاع فراهم میشد که ما زودتر میتوانستیم برجام را محقق کنیم، بهتر میتوانستیم از فوایدش استفاده کنیم.
البته کسی هم انتظار شکست خانم هیلاری کلینتون را نداشت و آمدن دونالد ترامپ کمی ناباورانه بود. ترامپ ویژگیها، تفکرات و رویکردی دارد که یک رویکرد یکجانبه گرایانه است. او با هر تفاهمی مشکل دارد و موضوع فقط برجام نیست، او با چین، تعرفه، سازمان تجارت جهانی، سازمان ملل متحد، توافق آب و هوایی پاریس و دیگر موضوعات مشکل دارد. بنابراین شعاری که او با عنوان «آمریکا اول» میدهد شعاری یکجانبه گرایانه است و پایان یا مرگ چند جانبه گرائی است. آمریکا با این شعار قدرت سیاسی اقتصادی و نقش خود را در صحنه بین المللی از دست میدهد و برایش هزینهزا است، اما اینگونه اقدامات و بههم ریختگی صحنه جهانی و منطقهای که تبعاتی برای ما دارد نیز برای ما هم هزینهزا است. قدرت مقاومت ما با توجه به مشکلات اقتصادی داخلی، منطقهای و بینالمللی ضربهپذیر میشود.
متاسفانه ترامپ با ویژگیای که دارد هیچ جایی برای هیچ کسی که بخواهد چند جانبهگرایی کند باقی نگذاشته است، در عین حال من معتقدم ما هم دارای اهرمهایی چه در حوزه عملیاتی چه اجرایی چه سیاسی و ... هستیم ولی مهم این است که ما در سیاست خارجی کشور یک استقرار و نظم داشته و مطمئن باشیم که داریم از همه لحظهها و همه ظرفیتها استفاده میکنیم. اگر بتوانیم این ویژگی را در سیاست خارجی محقق کنیم شاید برای همه گزینههایی که ترامپ روی میز دارد آمادگی داشته باشیم.
آیا با خروج آمریکا برجام میتواند ادامه پیدا کند؟
-بله، آمریکا با این وضعیتی که ترامپ پیش گرفته وزن خود را هم از جهت تاثیرش روی موضوعات سیاسی و بینالمللی و هم از جهت تاثیر روی موضوعات اقتصادی از دست میدهد. در هر صورت دعوا با چین و مشکلاتش با روسیه و ... بر نحوه عملکرد آمریکا تاثیر میگذارد. البته من معتقدم در موضوع برجام تقسیم کاری میان اروپا و ترامپ انجام شده است تا بتوانند از ما امتیاز بگیرند و ایران را سر میز سایر موضوعات و از جمله موشکی و... بنشانند تا بهعنوان نمونه ترامپ از برجام خارج نشود. البته اروپا و ترامپ هم در عین حال تا حدی با هم در این زمینه مشکلات دارند و ما نیز نباید برای اینکه ترامپ در برجام بماند امتیازی بدهیم، زیرا در هر صورت برجام همه هستی ما در سیاست خارجی نیست.
این توافق فرصتی برای ما به وجود آورد که از وضعیت نزاری که در دولت قبل داشتیم خارج شویم و پنجرهای در حوزه سیاست خارجی باز کنیم تا مجالی برای تنفس باشد. ما از آن برهه گذشتهایم و توانستیم اعتماد به نفس خود را به دست آوریم و دنیا را نسبت به تحرکات خود خوشبین کنیم ما باید همین روند را با دنیا ادامه دهیم. البته بهدلیل حساسیت عربستان نسبت به تعاملات و اهداف سیاست خارجی ما، به هر میزانی که مشکلاتمان با غرب حل شود سعودیها و همپیمانانشان علیه ما موضعگیری خواهند کرد.
ولی با این رویکرد، ما قدرت بازدارندگی، تدافعی و علمی خود را به تدریج از دست میدهیم.
-نه، قدرت بازدارندگی صرفا بر مبنای توان نظامی نیست. قدرت بازدارندگی ممکن است در حوزه اقتصادی محقق شود. قدرت بازدارنگی مینواند بر مبنای قدرت نرم و حمایت مردم از نظام و دولت و مهمتر از همه انسجام ملی و همبستگی مردم و اعتماد آنها به حکومت باشد. توان علمی ما نیز در اثر برجام هیچ لطمهای نخورده است. توان علمی ما به مغزهای داخل کشورمان است که بتوانند تولید فکر کنند. این توان علمی را شما هر جا بخواهید میتوانید زمینه مطالعاتی فراهم کنید، دانشگاهها را از لحاظ کیفی توسعه دهید و هیچ زمانی کسی نمیتواند به آن لطمه بزند. شما اگر از مسئولان هم بپرسید درمییابید ممکن است یک تعداد سانتریفیوژ از کار افتاده باشد یا به تعبیری در قلب نیروگاه اراک بتن ریخته باشند ولی روشهای جدیدی در دنیا به وجود آمده است که شما نیاز ندارید از روشهای قدیمی استفاده کنید. شما بهترین فکرهای جوان را دارید و باید با تخصیص بودجه و ارائه امکانات مادی و معنوی فضا را برایشان فراهم کنید تا تولید علم و مقاله کنند و بتوانند مطلب بنویسند و سیستمها را بهروز کنند.
دولتی که همه فکر و ذکر خود را معطوف به موضوع برجام کرده است آیا میتواند روی مغزهای جوان داخل سرمایهگذاری کند؟
-اگر دولت تمام فکر و ذکر خود را بر سیاست خارجی گذاشته و از سیاست داخلی غفلت کرده باشد، کار اشتباهی انجام داده است. من به شخصه معتقدم دولت یازدهم اشتباه کرد که وزن زیادی به سیاست خارجی داده است ولی واقعیت کشور اینگونه نیست. شما وزارتخانه، دانشگاه و بخشهای مختلف دارید اینها منتظر تامین اعتبار هستند. دانشمندان هستهای و مغزهای متفکر جامعه که نمیروند در خانه بخوابند (استراحت کنند) آنها میروند و در زمینه کاری خود مشغول به فعالیت میشوند.
گرچه بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیکی ایران ، اقتصاد تک محصولی و موضوع نفت و همچنین اهداف سیاست و حکومت در ایران، سیاست خارجی برای ما مهم است ولی نباید بیش از حد به آن وزن داد و سرمایهگذاری و هزینه کرد. البته ممکن است دولت در دوره اول به سیاست خارجی بیش از حد بها داده باشد ولی سیاست داخلی، انسجام ملی، همبستگی، مدیریت تحولات داخلی و ... باید به یک میزان مورد توجه ما باشد تا بتوانیم مملکت را بهطور متوازن اداره کنیم تا اینگونه نلقی نشود که سیاست داخلی و کارهای کشور تعطیل و مغزهای متفکرمان منفعل باشند، از کشور خارج شوند یا مسافر کشی کنند. متاسفانه همه امکانات کشور را بودجه جاری میخورد و کمتر امکان انجام کارهای زیر ساختی و تولیدی باقی میماند. این یعنی اداره کمیته امدادی کشور که همه جرات، جسارت، خلاقیت، بلند پروازی و جاهطلبی جوانان و نیروهای کار کشور را با کارمند سازی آنها از بین میبرد.
من منتقد سیستم اداری کشور هستم که ما بیخود داریم یک سیستم اداری فرسوده و فاسد را حمایت میکنیم. این سیستم بروکراتیک خیلی از کشورها بهویژه کشورهای جهان سوم و در حال توسعه را به خاک سیاه نشاند و ما باید درس بگیریم. متاسفانه بهدلیل اینکه دولت مشکلات عدیدهای دارد و نظام سیاسی بر روی همبستگی درونی نهادها و سازمانهای حکومتی و دولتی تمرکز ندارد، لذا در حالی که باید همه قوا هماهنگ، همدل و همپای هم مسئولانه و پاسخگو به امورات تخصصی و شرح وظیفه اصلی خود بپردازند، لذا دولت نیز درگیر یکسری موضوعات روزمره و هیجان داخلی میشود که طبیعی است ممکن است از دانشگاه مغزهای متفکر دانشجویان و ... غفلت شود.
موضوع پوسیدگی نظام اداری کشور بیشک برای نظام سیاسی ایران مشکلزا میشود و توصیه من این است که این موضوع در کنار فساد سیستماتیک حاکم بر آن در اولویت قرار گیرد تا با عزم ملی و بسیج امکانات کشور هر چه سریعتر این بلای خانمانسوز که کشور را به قهقرا میبرد با روشهای متقن علمی ریشهکن شود و در این راه انشاالله شما بهعنوان رسانه برای پیام رسانی، فرهنگ سازی و حاکمیت اصل شفافیت در سیاست و حکومت و جامعه وظیفه اصلی را برعهده خواهید داشت.
گفتوگو از مجتبی اسماعیلی
انتهای پیام/