صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۵۵ - ۲۰ فروردين ۱۳۹۷
در گزارش آنا بخوانید؛

فراز و فرود ایران در جریان دستیابی به فناوری هسته‌ای

صنعت هسته‌ای ایران در کنار کش و قوس‌های سیاسی‌اش، دستاوردهای مهمی برای کشورمان به دنبال داشته است؛ تکیه بر توان داخلی و اعتماد به دانش و تخصص جوانان در عرصه علمی باعث شد کسانی که در آن سوی دنیا خودباوری ملت ما را هدف گرفته‌اند، در رسیدن به این هدف ناکام بمانند.
کد خبر : 271419

گروه سیاسی خبرگزاری آنا_آرزو نوروزجم: 20 فروردین روز ملی فناوری هسته‌ای است، روزی که دستیابی ایران به غنی سازی اورانیوم رسما اعلام شد؛ ۲۰ بهمن ۱۳۸۱ سید محمد خاتمی، رئیس جمهور وقت ایران، از تهیهٔ سوخت هسته‌ای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاه‌های هسته‌ای ایران خبر داد،


روند رو به پیشرفتی که از طرف متخصصان هسته‌ای کشور آغاز شده‌بود در سال 85 به طور کامل به ثمر نشست و محمود احمدی نژاد، ۲۰ فروردین ۱۳۸۵ اعلام کرد؛ ایران به غنی‌سازی اورانیوم به میزان 3.5 درصد دست یافته‌است و موفق شده یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز را راه اندازی کند.



خبری که علیرغم همه خوشحالی اش برای ایرانی‌ها، برای جامعه بین المللی، با بهت و حیرت و البته واکنش هایی متفاوت همراه شد،‌ پس از دامنه‌دار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بین‌المللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد، چندین قطعنامه علیه برنامه هسته‌ای ایران و غنی سازی صادر شد. تحریم ها یکی یکی علیه ایران وضع شدند و به دنبال آن موجی از ترور دانشمندان هسته‌ای در کشورمان به راه افتاد و متاسفانه دانشمندان بزرگی چون مصطفی احمدی روشن، دکترمسعود علی‌محمدی، دکتر مجید شهریاری، مهندس داریوش رضایی‌نژاد را از دست دادیم.



چند روز پس از انتشار خبر دستیابی ایران به دانش هسته ای وراه اندازی سایت و سانتریفیوژهای نطنز، مطبوعات ( چهارشنبه 23 فروردین 85) روسیه اخبار و گزارش های مربوط به تکمیل غنی سازی اورانیوم ایران را به طور گسترده منعکس کردند.


تا جایی که روزنامه اقتصادی کومرسانت،‌ مقاله اقتصادی اش را به موضوع ایران و فن آوری هسته ای اختصاص داد و نوشت: «ایران به سوی عصر هسته ای گام برداشت».



خبر دست‌یابی ایران به زنجیره کامل غنی سازی وقتی کام غربی ها را تلخ‌تر کرد که یک روز قبل از آخرین سفر محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در فروردین 85 به ایران اعلام شد .


پشیمانی رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا از حمله به ایران نیز، بر تلخی آن روزرهای غربی ها اضافه کرد .


البرادعی درکنفرانس مطبوعاتی مشترک با علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، گفت: «تعلیق غنی سازی اورانیوم تنها راه اعتمادسازی میان ایران و جامعه بین المللی است.»


هر چند ایران در آن روزها اعلام کرد برنامه هسته‌ای کاملا مسالمت آمیزی را دنبال می‌کند و رویکرد تقابل با برنامه اتمی این کشور به نتیجه نمی‌رسد و کشورهای غربی باید توانایی اتمی ایران را بپذیرند اما برخی مطبوعات آن طرف آبی هم مدعی شدند ایران هسته ای برای آمریکا و غرب،‌ از صدام خطرناک تر است.



پای بازرسان کم کم به سایت های هسته‌ای ایران باز شد، از نطنز تا حتی پارچین، فشارها و اعمال نظرها در مورد چند و چون فعالیت هسته ای ایران هم بالا گرفت. ایران اعلام کرد، حاضر است با شفافیت رفتار کند و بازرسی های سر زده را قبول می‌کند، اما توقف غنی‌سازی را نمی‌پذیرد.


غربی ها تاکید کردند اگر ایران روند فعالیت هسته ای خود را ادامه دهد، مذاکراتی که از قبل بین ایران و سایر کشورها در جریان بوده است را متوقف می‌کند؛ تهدید و ضرب العجلی که ایران آن را قبول نکرد.


رئیس دولت نهم، در سفر خود به نیویورک و سخنرانی اش در مقر سازمان ملل با اشاره به اینکه برخی کشورها مانع از دسترسی آزاد سایر کشورها به فناوری، بویژه فناوری اتمی می شوند، تقاضا کرد سازمان ملل در مقابل اینگونه رفتارها کمیته ای برای مقابله با "آپارتاید اتمی" تشکیل دهد.



آمریکا و اتحادیه اروپا در واکنش به حرف های رئیس دولت وقت ایران، از آژانس انرژی اتمی خواستند تا پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع دهد.


حرف هایی که ایران در مقابل آن ساکت نماند و دبیر شورای عالی امنیت ملی هشدار داد: «شاید ایران تصمیم به لغو بازرسی های سرزده آژانس بگیرد.


پیش از این که ایران به صورت علنی اعلام کند که توان غنی سازی اورانیوم و قد علم کردن در برابر قدرت های دنیا را دارد، بارها از سوی غربی ها تهدید و بر ضد ایران و حقوق هسته‌ای‌اش قطع نامه‌های مختلفی صادر شده بود.



حسن روحانی که پیش از انتصابش به عنوان رئیس جمهور ایران، سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی را بر عهده داشته،‌ در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» نوشته است: «من با تصمیم جلسه‌ی سران نظام و ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﻦ عالی‌رتبه ﺑﺎ ﺣﮑﻢ رئیس ﺟﻤﻬﻮر و با تاکید مقام معظم رهبری از ۱۴ مهر ۱۳۸۲ مسئولیت مستقیم تیم مذاکره کننده‌ی هسته‌ای ایران را بر عهده گرفتم و ۶۷۸ روز به همراه همکاران پرتلاشم کوشیدم تا خطر را از میهن اسلامی دور کنم و حافظ دستاوردهای بزرگ در زمینه فناوری هسته‌ای باشم.»


ما حصل حضور دو ساله حسن روحانی در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی، مذاکرات با سه کشور اروپایی، بیانیه سعدآباد، امضای توافقنامه های بروکسل و تعلیق داوطلبانه‌ی غنی‌سازی از سوی ایران و انجام برخی فعالیت‌های هسته‌ای تحت نظارت آژانس بود. مذاکرات ایران با 5+1، در دولت محمود احمدی نژاد، با حضور سعید جلیلی و سیاست مقاومت در برابر خواست های شورای امنیت در تعلیق غنی سازی اورانیوم با شعار سیاست 'تهاجمی و طلبکارانه و افزایش توانایی های فنی در صنعت اتمی از جمله آغاز غنی سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصدی برای مصرف در راکتور تحقیقاتی تهران، به توافق ژنو به تاریخ نهم مهر ۱۳۸۸ و توافق تهران در۲۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ختم شد.



3 خرداد 91 مذاکرات بغداد برگزار شد و نقشه غرب برای مقابله با ایران تلاش برای «فریز» برنامه هسته ای ایران بود.


پیسنهاد غرب این بود که فردو تعطیل شود، غنی سازی 20 درصد متوقف گردد و در نهایت اینکه مواد 20 درصد تولید شده از ایران خارج شود.


در مقابل انجام این خواسته ها غرب هم تعهد می‌دهد تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نکند.


پیشنهادی که ایران هیچکدام از مفاد آن را نپذیرفت.


مشابه خواسته های مذاکرات بغداد در مسکو نیز تکرار شد و طرف ایرانی به دلیل متوازن نبودن مطالبات و تعهداتی که قرار بود در قبال آن بدهد، شرایط غرب را نپذیرفت و مذاکرات برای چند ماه متوقف شد.


در این فاصله زمانی اما ایران، بیکار نبود و اقدام به نصب 3000 سانتریفیوژ نسل جدید کرد، فرآیندی که واکنش تدافعی غربی ها را به دنبال داشت و نتیجه‌‌اش عقب نشینی غربی‌ها در آلماتی 1 و کوله باری از پیشنهادات جدید.


مطالبه این بار غربی ها، تعطیلی فردو و توقف غنی سازی 20 درصد نبود، به میدان آمدند که فقط چانه زنی کنند و خواستار تزریق نشدن گازبه سانتریفیوژها بودند تنها تعلیق 6 ماهه. در مقابلش هم تعهد دادند تحریم جدیدی وضع نکنند و تحریم های طلا، فلزات و پتروشیمی را لغو کنند.


هرچند سعید جلیلی اعلام کرد ایران می‌خواهد در ازای تعلیق غنی سازی 20%، به جای رفع تحریم طلا و فلزات، تحریم های اصلی نفت و بانک مرکزی ایران لغو شود.



مذاکرات آلماتی 2 نیز، دست کمی از مذاکرات قبلی نداشت، در این مذاکرات غربی ها خواستار توقف برنامه هسته ای ایران در همین مرحله و نگران از «توسعه بیشتر» آن بودند. اما پیشنهاد ایران این بود:


تعلیق 20 درصد فقط برای 6 ماه «غیرقابل تمدید»، فردو 20 درصد غنی سازی نمی کند ولی گاز برای غنی کردن 5 درصد تزریق خواهد شد، مواد موجود 20 درصد به هر میزان که لازم داشته باشیم اکسید خواهد شد، در مقابل نیز 1+5 باید تحریم های بانکی و نفتی را «لغو» کند.


پیشنهاداتی که می‌توان گفت برای غربی ها گران تمام شد و آنها را مجبور به سکوت و صبر کرد، آنها اعلام کردند با این یشنهاد ایران مخالفند و تمایل دارند تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران صبر کنند.


پس از انتخابات 92 و روی کار آمدن حسن روحانی ،‌ مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران را محمد جواد ظریف بر عهده گرفت، مذاکراتی که بعد از چانه زنی های زیاد به قرار دادی ختم شد که طی آن قرار بود تحریم های ایران ملغی شود و فضای توسعه هسته‌ای ایران را بهبود ببخشد.



اما با روی کار آمدن تیم جدید هسته‌ای فضای مذاکرات در سال 92 به کلی تغییر کرد، حال و هوای مذاکرات از آلماتی و سبک و سیاق سعید جلیلی به ژنو و لبخند های دیپلماتیک منتقل شد و برجامی به دنیا آمد که با آمدنش سایت های هسته ای مانند نطنز و آب سنگین اراک تقریبا به حالت تعطیل و تعلیق در آمد .


در نهایت توافق ژنو منعقد می شود و عملا روند مذاکرات علیرغم دستاوردهایی که داشت به قبل از مذاکرات بغداد در خرداد 91 باز می گردد.


اما صنعت هسته ای ایران در کنار کش و قوس های سیاسی اش، دستاوردهای مهمی برای کشورمان به دنبال داشته است، تکیه بر توان داخلی، استفاده از نیروی متخصص داخلی، اعتماد به دانش علمی درون کشور، همه این فاکتورها در کنار هم برای ایران در عرصه علمی و در آن سوی دنیا برای نبود علم و صنعت در ایران حرف و حدیث دارند، وجهه مناسبی دست و پا کرد.


برای ایران غنی سازی اورانیوم اهمیت زیادی داشت؛ چرا که وجود غنی سازی 20% نیاز کشور برای تامین سوخت نیروگاه و نیاز بیماران به رادیو اکتیو را مرتفع می‌کرد. از سویی دیگر ایران با توجه به اختیاراتی که NPTبرای کشورهای عضو در نظرگرفته، با فروش سوخت 20 درصد می‌تواند کسب درآمد کند. همچنین اورانیوم 20 درصد قابلیت فرار هسته‌ای ایران را بالا می‌برد.


از سویی دیگر برای همه واضح که پیشرفت علمی در صنعت هسته ای می‌تواند به جز میدان سیاست، ‌در حوزه هایی چون پزشکی، دامپروری، کشاورزی، آب و دیگر صنایع مفید باشد.



از جمله دستاوردهای ایران در این صنعت می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:


_ استفاده از صنعت هسته ای برای حوزه های درمانی و انرژی و پرتو دهی و رادیو داروها که چیزی حدود یک میلیون نفر از آن بهره مند می‌شوند.


_ صادرات حدود 70 تن آب سنگین از ایران به سایر کشورها


_ قرار گرفتن ایران در میان کشورهای تولید کننده سوخت پاک از طریق گداخت هسته‌ای


_ کشاورزی هسته‌ای در خدمت تامین مواد غذایی سالم


_ ایجاد بیمارستان هسته‌ای دستاورد جدید محققان برای مصرف رادیو داروها


_ باز سازی کامل راکتور تحقیقاتی تهران بعد از چهل سال


و صدها دستاورد دیگر که هر کدام گواهی هستند برای تلاش نیروی ایرانی تا ثابت کنند علیرغم تحریم ها، توانسته‌اند.


حالا بعد از گذشت چند سال از رفت و آمد های دیپلمات‌ها و مذاکرات مختلف برای بود و نبود فناوری هسته ای و اثبات توان آن، غرب به این باور رسیده که ناچار است ایران را به عنوان یکی از قدرت های هسته ای دنیا بپذیرد، باوری که به اذعان خودشان برای جامعه غرب ، هزینه اش هنگفت است.


هر چند ایران بار‌ها به صورت رسمی اعلام کرده بود که به دنبال ساخت بمب اتم نیست، اما توانایی ایران در تولید اورانیوم 20 درصد این ترس را در میان غربی‌ها به وجود آورده بود که در صورت برخورد نامتعارف به عنوان مثال حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران، جمهوری اسلامی کمتر از 6 ماه اورانیوم 20 درصد خود را به اورانیوم 90 درصد تبدیل می‌کند و به دنبال ساخت بمب اتم می‌رود. در واقع فرار هسته‌ای هیچ‌گاه از سوی ایران بالفعل نمی‌شد اما ایران با همین برگ می‌توانست بزرگ‌ترین امتیازات را از غرب بگیرد.



مقام معظم رهبری طی سالهای فعالیت ایران در مذاکرات هسته ای بارها تاکید کرده اند که ایران به دنبال دست یابی به سلاح هسته ای نیست و هدف ما دستیابی به فن آوری صلح آمیز است.


ایشان همچنین در دیدارهای مختلف با اعضای تیم هسته ای و همچنین در جمع کارکنان سازمان انرژی هسته ای و سایر دیدارها، بارها تاکید کرده اند: دستیابی به سلاح های کشتار جمعی حرام است .


به عنوان مثال ایشان در تاریخ (27 تیرماه 94) در خطبه های نماز عید فطر تهران فرمودند: «سلاح هسته‌ای ایران، ربطی به گفتگوی با آمریکا و غیر آمریکا ندارد؛ خود آنها هم میدانند؛ گاهی هم اهمّیّت فتوای حرمت سلاح اتمی را بر زبان آورده‌اند؛ ما بر اساس حکم قرآن و شریعت اسلامی، تولید سلاح هسته‌ای و نگهداری آن و به‌کار بردن آن را حرام میدانیم و به آن اقدام نمیکنیم؛ این هیچ ربطی به آنها ندارد، به این مذاکرات هم ربطی ندارد»


این تاکیدات بر صلح آمیز بودن تلاش و فناوری هسته‌‌ای نیز تقریبا راه را برای گفت‌وگوها روشن کرد و فناوری هسته ای ایران به ثمر نشست که برای بالندگی‌اش خون شهدای هسته‌ای ریخته شد.


حالا برجام مانده و آینده ای که قرار بود برای پیشرفت صنعت هسته ای ایران در کشور رقم بزند. البته اخیرا رئیس سازمان انرژی اتمی اظهار کرد: «سال 97، برای جمهوری اسلامی سال پر چالش در عرصه بین‌المللی خواهد بود.»


به قول علی اکبر صالحی «ما امسال در گردنه ترامپ قرار داریم» گردنه ای پر از مه که هنوز انتهای جاده مشخص نیست.


انتهای پیام/

ارسال نظر