صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۰۰ - ۰۲ فروردين ۱۳۹۷

هیولاهای عصر مدرن کدامند؟

مهم نیست که به کجای دنیا سفر کنید، هر منطقه هیولاها و افسانه‌های محلی خود را دارد که قدمت هر کدام از آنها به صدها و هزاران سال پیش باز می‌گردد.
کد خبر : 267825

گروه علم و فناوری خبرگزاری آنا-هانا حیدری؛ برخی از هیولاها و افسانه‌ها به طور ناگهانی از ناکجاآباد ظاهر شدند. صرف نظر از ریشه‌ و منشاء آنها، همه این موجودات اسطوره‌ای در عصر جدید رویت شده‌اند.


آیا این هیولاها واقعا وجود دارند یا تنها نتیجه قوه تخیل فوق فعال مردم هستند، موضوع داغی در مباحثه‌هاست. در حالی که دلیل و منطق حاکی از آن است که این موجودات تنها زائیده تصورات مردم هستند اما گزارش‌های رویت شدن این هیولاها دلیل اصلی شک و شبهه‌های موجود است.


در ادامه با برخی از هیولاها و افسانه‌های مشهور سراسر دنیا آشنا می‌شویم:


وندیگو یا ویندیگو



به گفته دانشمندان وندیگو یک موجود شبیه به پاگنده است اما ویندیگو هیولا آدم‌خوار است که انسان‌ها را به دام می‌اندازد و گوشت‌شان را می‌خورد. در بسیاری از داستان‌ها وندیگو موجودی شبیه به پاگنده توصیف شده است که از گوشت انسان تغذیه می‌کند.


گفته می‌شود این هیولای آدم‌خوار در دشت‌های سرد و برفی آمریکای شمالی و کانادا زندگی می‌کند. با وجود این که وندیگوها در اوایل قرن بیستم از بین رفتند اما امروزه هنوز گزارش‌هایی حاکی از رویت این هیولا وجود دارد.


ریشه این افسانه از زمانی آغاز شد که در سال 1879 یک بومی آمریکایی به نام سوئیفت رانر خانواده خود را کشت و خورد. رانر ادعا می‌کرد که توسط وندیگو تسخیر شده است و این روح خبیث او را مجبور به این کارها کرده است.


هیولای آلتاماهاها



هیولای آلتاماهاها ورژن آمریکایی هیولای لخ‌نس است. جالب است بدانید که شهر بیشتر ساکنین «دارین» در جورجیا، منطقه‌ای که بیشترین تعداد گزارش رویت این هیولا را دارد، اسکاتلندی هستند. بنابراین می‌توان این گونه استدلال کرد که ساکنین اسکاتلندی افسانه‌ها و باورهای محلی را همراه با امید و آرزوهای خود برای زندگی بهتر به این منطقه آورده‌اند.


مشاهدات هیولای آلتاماهاها طی سال‌ها به صورت مداوم ادامه داشته است با این حال در بسیاری از موارد هیولای رویت شده به‌سادگی تنه‌ شکسته درختان شناور در آب بوده‌اند. در سال 1981، پس از این که دو ماهیگیر ادعا کردند که هیولای آلتاماهاها را از نزدیک دیده‌اند، گزارش‌های رویت این هیولا به‌شدت افزایش یافت. براساس گزارش‌ها، این هیولا دو برجستگی در قسمت پشتی بدنش دارد، دارای سری شبیه به مار است و با سرعت قابل توجهی در آب حرکت می‌کند.


گرگینه لوئیزیانا



جزئیات افسانه‌ گرگینه لوئیزیانا شباهت زیادی با گرگینه‌های اروپا دارد. البته با توجه به این که بسیاری از ساکنین لوئیزیانا در قرن هجدم و نوزدهم فرانسوی تبار بودند، این مسئله قابل درک است.


در بسیاری از داستان‌ها بیان می‌شود یک گرگینه توانایی تبدیل شدن به شکل یک گرگ را دارد. با این حال در برخی از افسانه‌های محلی گرگینه موجودی با بدن انسان و سر گرگ است. همچنین روایت‎ها از نحوه تبدیل شدن به گرگینه نیز متفاوت است. براساس برخی از داستان‎ها، گرگینه شدن نتیجه نفرینی 101 روزه است.


مومو؛ هیولای میسوری



مومو موجود افسانه‌ای دیگری است که شباهت زیادی به پاگنده دارد. گفته می‌شود مومو در دشت‌های میسوری زندگی می‌کند. این هیولای بزرگ و پشمالو سری به شکل کدو تنبل و چشم‌های بزرگ و درخشان نارنجی رنگ دارد. براساس داستان‌های محلی، در انتهای هر دست مومو، سه انگشت دارد و گاهی اوقات نیز جای پای سه‌انگشتی خود را به جا می‌گذارد.


گزارش‌های رویت این هیولا به طور ناگهانی در اوایل دهه 1970 شروع شد و تا به امروز ادامه داشته است. ناپدید شدن بسیاری از حیوانات در این منطقه به مومو نسبت داده شده است. برخی معتقدند پدیدار شدن ناگهانی این هیولا به دلیل افزایش جمعیت، مهاجرت اجباری و شهرنشینی است. درحالی که دیگران معتقدند این هیولا نتیجه یک آزمایش خطرناک است که موفق به فرار شده است.


هیولاهای دریاچه الیزابت



قدمت هیولای دریاچه الیزابت یا شیطان دریاچه الیزابت به هزاران سال پیش بازمی‌گردد. براساس افسانه‌ها، دریاچه الیزابت در کالیفرنیا توسط شیطان ایجاد شد تا خانه محبوب‌ترین حیواناتش شود. در داستان‌ها گفته می‌شود که در کف دریاچه الیزابت، ورودی به جهنم وجود دارد.


بسیاری از مردم گزارش‌های مشاهدات هیولای دریاچه الیزابت را جدی می‌گرفتند. تعداد زیادی از خانه‌های این منطقه با قیمت بسیار کمی فروخته شد چراکه مردم می‌خواستند از این دریاچه فاصله بگیرند. از اواخر دهه 1800 میلادی هیچ گزارشی مبنی بر رویت این هیولا وجود نداشته است.


روح خبیث زن ژاپنی



اسم این هیولا «تک تک» است که در زبان ژاپنی به معنای صدای راه رفتن روی دست است. در افسانه‌های ژاپنی، تک تک روح یک زن است که قسمت کمر به پایین بدنش قطع شده است و در جاده‌های تاریک و ایستگاه‌های متروی خلوت ظاهر می‌شود. باوجود این که این هیولا پا ندارد اما بسیار سریع حرکت می‌کند. قربانی‌های تک تک سرنوشتی مرگبار و وحشتناکی در پیش خواهند داشت.


ریشه این افسانه به جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد. گفته می‎شود چند هفته بعد از پایان جنگ جهانی دوم یک سرباز آمریکایی به یک دختر کارگر ژاپنی تجاوز می‌کند، این دختر به قصد خودکشی از روی پل می‌پرد و بدنش توسط قطار دو نیم می‌شود.


با آمدن اینترنت نسخه‌های مختلفی از این داستان به وجود آمد. افسانه دیگری به نام «کوچی‌سیک اونا» وجود دارد که در دهه 1970 بر سر زبان‌ها افتاد اما ریشه آن به هزار سال قبل بازمی‌گردد. براساس روایت‌ها، پس از این که یک سامورایی می‌فهمد همسر زیبایش به او خیانت کرده است با شمیر خود دو طرف دهان زن را می‌برد و از او می‌پرسد: «حالا در نظر چه کسی زیبا به نظر می‌رسی؟»


در دهه 1970، گزارش‌های زیادی مبنی بر رویت زنی با ماسک پزشکی روی دهانش داده شد. براساس این داستان‌ها، زن عچیب و غریب به قربانی نزدیک می‌شد و می‌پرسید: «به نظرت من زیبا هستم؟» اگر قربانی می‌گفت نه، زن دو طرف دهانش را می‌برید و اگر پاسخ بله بود، ماسکش را برمی‌داشت و می‌گفت: «حالا چی؟» در واقع هیچ فرقی نداشت که پاسخ بله یا خیر بود این هیولا به قربانی حمله می‌کرد.


انتهای پیام/

برچسب ها: مومو
ارسال نظر