صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۱۱ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۶
بررسی انتخابات ریاست جمهوری 2018 روسیه(2)؛

جدال غرب‌گراها و ضدغربی‌ها در انتخابات روسیه

نگاهی به زمینه‌های اجتماعی، حزبی و برنامه‌های انتخاباتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری روسیه در سال 2018 از جدال میان گروه‌ها و احزاب مختلف روس با گرایشات غرب‌گرایانه و ضد غربی حکایت دارد.
کد خبر : 267715

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا- علی نصراللهی؛ هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روسیه روز 27 اسفند ماه جاری (18 مارس 2018) برگزار خواهد شد. از این رو گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا در نظر دارد در یک قالب یک پرونده ضمن نگاهی به روندهای انتخاباتی روسیه بعد از فروپاشی شوروی و چگونگی شکل‌گیری احزاب و جریان‌های سیاسی در این کشور به بررسی مهمترین نامزدهای این دوره و چشم انداز انتخابات 2018 بپردازد.


در گزارش اول این پرونده با عنوان «روندهای انتخاب رهبر سرزمین تزارها در دوران پساشوروی» روندهای و سیستم انتخاباتی در روسیه دوران پساشوروی بررسی شد و در گزارش پیش رو ضمن بررسی نامزدهای انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری روسیه به آراء و نظرات آنها و احزاب وابسته به آنها در موضوعات مختلف داخلی و خارجی خواهیم پرداخت.



تقسیم بندی کلی کاندیداهای ریاست جمهوری بجز پوتین که مواضع مشخصی دارد در مورد هفت کاندیدای دیگر به دو دسته است، دسته اول کاندیداهای غربگرا هستند که خانم کسینا سابجاک و همچنین آقای یاولینسکی در این دسته قرار می گیرند. این کاندیداها به دنبال عادی سازی روابط با غرب و حرکت به سمت غرب هستند و سعی درگسترش روابط اقتصادی خود با اتحادیه اروپایی را دارند. همچنین این احزاب و افراد به دنبال ایجاد فضای باز سیاسی در داخل کشور هستند تا شهروندان روسیه بتوانند از رویه‌های دمکراتیک‌تر اعتراض‌های خودشان را مطرح کنند و در روندها مشارکت داشته باشند.


بنابراین برنامه‌های این دو کاندیدا جز برنامه‌های غربگرایانه بشمار می‌رود و در حوزه سیاست خارجی نیز با توجه به دیدگاه‌های موجود این افراد از مخالفان دخالت مسکو در اوکراین و سوریه هستند و تمایلی به تداوم حضور در این منطقه ندارند.


در مقابل دیگر نامزدها به نوعی در حوزه سیاست خارجی اختلاف چندانی با سیاست‌های کنونی مسکو ندارند و حتی در برخی موارد افرادی مثل ژیرینفسکی گرایشات تندتری را نسبت به رویکرد کنونی مسکو دارد. به طور مثال در مورد بحران اوکراین ژیرینفسکی جز افرادی بود که در دوما مواضع تندی را مطرح نمود و خواهان الحاق کلیه مناطق روس تبار اوکراین و اروپابه روسیه بود.


دو کاندیدای دیگر از احزاب کمونیست یعنی آقای سورکین و گواردنین نیز دیدگاه خوبی به غرب ندارند و توسعه آمریکا به سمت شرق را تهدید می‌دانند در نتیجه این گروه از کاندیداها، با سیاست‌های کنونی مسکو موافق هستند و دیدگاه منفی ندارند.


لازم به ذکر است که گرایش ضد غرب در داخل روسیه قوی‌تر از غرب‌گرایی است و دلیل اصلی آن هم این است که این اقدامات احیای اقتدار زمان‌های نه چندان دور شوروی را دنبال می‌‌کند و حضور در اوکراین و سوریه برای این نخبگان جذاب به حساب می‌آید که باعث فعال‌تر شدن مسکو در عرصه نظام بین‌الملل شده است و حوزه نفوذ روسیه را برای اولین بار از زمان فروپاشی به فراتر از خارج نزدیک گسترش داده است.


اوکراین و مسئله کرملین



در شروع حمله به کریمه بحث‌های بسیار جدی در روسیه و دوما وجود داشت. در آن دوره اکثریت دوما موافق دخالت مسکو در کریمه بودند و دیدگاه منفی در فضای رسمی روسیه آنچنان که باید مطرح نشد، اما در فضای غیر رسمی و خارج از دوما مخالفت‌هایی وجود داشت. از جمله این مخالفان آلکسی ناوالنی و بوریس نلنسوف بودند که به عقیده بسیاری از نخبگان به قیمت جان و حبس این دو هم تمام شد ناوالنی طی چن ماه گذشته بازداشت و نلنسوف هدف ترور قرار گرفت.


در آن زمان مخالفت‌ها بیشتر از سوی افرادی صورت گرفت که به صورت فردی فعالیت داشتند و نه توسط احزاب بزرگ و اصلی روسیه، اما طیف‌های مخالف اقدامات کرملین در اوکراین بیشتر غرب‌گرا بودند و جریانات کمونیستی و ناسیونالیست و حتی راست‌های افراطی هیچ کدام مخالفتی نداشتند.


سوریه



معمولا در مخالفت با حضور نظامی روسیه در سوریه از سوی نخبگان سیاسی روس دو مسئله مطرح می‌شود اول آنکه خاورمیانه به واسطه پیچیدگی‌های خاص خود می‌تواند برای روسیه مشکل ساز شود و درگیری بیش از حد را به همراه داشته باشد در حالی که فایده زیادی نخواهد داشت و تحولات خاورمیانه بیشتر از آن که سود داشته باشد ضرر دارد علاوه بر این این گروه مدنظر دارند که حضور در خاورمیانه به معنای افزایش رقابت با غرب خواهد بود و چون به دنبال توسعه روابط با غرب هستند تمایل زیادی ندارند که وارد درگیری با غرب شوند و اساسا نگاه این گروه مثبت نیست.


سیاست‌های و مواضع احزاب و گروه ها در هاله‌ای از ابهام!!!


فارغ از فضای بحرانی بین‌الملل احزاب و کاندیداهای روس از یک مشکل عمده رنج می‌برند و آن هم بی‌برنامگی است و علت اصلی عدم کامیابی آنها هم همین بی‌برنامگی است. این احزاب و گروه‌ها عمدتا در دوره انتخابات فعال می‌شوند و خیلی نتوانستند کادر سازی انجام داده و پایگاه اجتماعی دست و پا کنند و به همین دلیل نظرات این افراد حتی در زمان‌های انتخابات نیز مبهم و نامشخص به نظر می‌رسد. البته این موضوع شامل حزب کمونیست نمی‌شود و این موضوع به دلیل پیشینه و کادر سازی قوی این گروه ها است.


اصول و مواضع این کاندیداها نیز زیاد شناخته شده و واضح نیست و در ایام انتخابات بیشتر سعی دارند با مطرح کردن مسائلی اقتصادی و اجتماعی و مسائل معیشتی به جذب آرا بپردازند و مسائلی خارجی مواضع خاصی ندارند چون اکثر این نخبگان که به عنوان نماینده احزاب وارد کارزار می‌شوند، نمایندگانی برجسته و درجه یک نیستند و این یکی از معضلات روسیه در دوره‌های بعدی خواهد بود که رقیبی برای سیاست‌های پوتین وجود نخواهد آمد.


سیاست داخلی


در حوزه سیاست داخلی همه احزاب و کاندیداها در قالب چارچوب حزبی خودشون به ارائه‌ برنامه می‌پردازند، البته این برنامه‌ها محدود است و شعارها و راهکارهای مشابهی توسط اکثر کاندیداها بیان می‌شود. به طور مثال وقتی برنامه سایر احزاب را با روسیه متحد مقایسه می‌کنید تفاوت چندانی مشاهده نمی‌شود پس این احزاب چرا نامزد مستقل معرفی کردند؟


دربین این احزاب تنها تفاوت میان چپ‌ها و سایر احزاب است. چپ‌ها بیشتر رویه‌های کمونیستی و سوسیالیستی را دنبال می‌کنند و احزاب کمونیستی روسیه الگو استالینی شدن روسیه را دنبال می‌کنند ولی در سایر بخشها دیدگاه‌های مشابهی با سیستم حاکم را دارند. اما طیف غربگرای روسیه بیشتر بروی مسائل اجتماعی و تاحدی اقتصادی نگاه می‌کنند و مبارزه با فساد را اولویت خود می‌دانند و در زمینه آزادی‌های فردی فعالیت می‌کنند.


در هر صورت کلیت این موضوعات تقریبا از یکسری موضوعات خاص فراتر نمی‌رود. به طور مثال تمامی کاندیداها موضوع مبارزه با فساد را مطرح کردند اما روش و اولویت‌های آنها متفاوت بوده است نکته مهم‌تر آن است که از ورود به مسائلی مناقشه برانگیزتر خودداری می‌کنند.


نگاهی به کاندیداها و آرا و نظرات آنها



کسینا سابجاک 36ساله روزنامه نگار و مجری برنامه‌های معروف تلویزیونی روسیه یکی از منتقدان اصلی پوتین به شمار می‌رود. وی پوتین و دمیتری مدودف را به سواستفاده از قدرت در جهت افزایش نفوذ سیاسی و رانت اقتصادی متهم می‌کند. سابجاکاعلام کرده است که از پوتین و قدرت وی ترسی ندارد و به همین دلیل نام کمپین انتخاباتی خود را ضد ترس انتخاب کرده است.


طبق آخرین نظرسنجی رسمی در روسیه خانم سابجاک 1.6 درصد از آرا را کسب خواهد کرد. در حوزه سیاست خارجی وی از منتقدان کرملین و طرفداران اتحاد با آمریکا و اتحادیه اروپا محسوب می‌شود. سابجاک عنوان کرده است که هرچند شانسی برای انتخاب شدن خود قائل نیست اما شرکت در انتخابات را تنها راه شنیده شدن صدای خود می‌داند.


سرگئی بابورین کاندیدای حزب اتحاد مردم و 59 ساله از طرفداران اقتصاد دولتی و بازگشت به دوران اقتدار شوروی محسوب می‌شود. وی از طرفداران الحاق کریمه به روسیه و گسترش روابط با این منطقه است. بابورین الگوی توسعه اقتصادهای نوظهور همچون برزیل، هند و چین را سرلوح روسیه می‌داند و پیروی از غرب را مردود می‌داند. پیش بینی می‌شود وی کمتر از یک درصد رای داشته باشد.


پاول گواردنین از اعضای حزب کمونیست شوروی است و به دنبال ایجاد یک سیستم سوسیالیستی و احیای اقتصاد کمونیستی دولتی است. از جمله سیاست‌های این حزب و گواردنین ایجاد آموزش همگانی رایگان و بهداشت همگانی است و در بعد سیاست خارجی تقریبا موافق سیستم موجود است. وی بیشتر شانس را در میان سایر رقبای پوتین با 8درصد از آرا را دارد.


ولادمیر ژیرینفسکی 71ساله با سابقه‌ترین سیاست مدار روس است که در تمامی ادوار انتخابات حضور داشته است. ژیرنفسکی از احزاب لیبرال روسیه از عجیب‌ترین سیاستمداران روسیه محسوب می‌شود که مواضع وی همواره مناقشه برانگیز بوده است.وی به دنبال ایجاد یک اقتدار قوی مرکزی به سبک یلتسین و گسترش مرزهای روسیه به سمت فنلاند و بالکان است. این مرد لیبرال همچنین خواستار توقف گسترش زبان روسی است.از ژیرینفسکی به عنوان ترامپ روسیه یاد می‌شود.


ماکسیم سوروکین از رهبران احزاب فرعی حزب کمونیست است. سوروکین 39ساله از طرفداران گسترش نفوذ روسیه در اروپا شرقی و سوریه است و به دنبال ایجاد پیمان امنیتی شبیه پیمان ورشو است. وی همچنین طبق نظرات سوسیالیستی به دنبال اقتصاد دولتی و کاهش نفوذ سرمایه داری است.


بوریس تیتوف فردی که به گفته خود شانسی برای انتخاب شدن ندارد ولی از این طریق سعی در تحت فشار قرار دادن پوتین دارد. وی از رهبران حزب رشد از احزاب سیاسی_اقتصادی محسوب می‌شود. تیتوف از حامیان تجارت آزاد و حمایت از تجار روسی است که چندی پیش به اتهام جاسوسی از روسیه گریختند و اجازه بازگشت به کشور را ندارند. وی از پوتین خواسته از فشار بروی تجار دست بردارد.


گئورگی یاولنسکی اقتصاددان لیبرال و نایب رییس حزب یبلنکو است که از مخالفان اصلی دولت و پوتین به شمار می‌روند. این حزب و یاولنسکی نسبت به دخالت در اوکراین مخالفت می‌ورزند و این موضوع با تهدید ناسیونالیست‌ها ممکن است به قیمت جان وی تمام شود. یاولنسکی همچنین از فساد موجود در دولت و کشور انتقاد کرده و کرملین را به رانت خواری متهم می‌کند.


انتهای پیام/

ارسال نظر