صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

پیام روز ملی هنرهای نمایشی با قلم جمشید مشایخی نوشته شد

جمشید مشایخی هنرمند پیشکسوت تئاتر ، تلویزیون و سینمای کشور پیام روزملی هنرهای نمایشی را نوشت.
کد خبر : 267206

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری آنا از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، جمشید مشایخی در پیامی که به مناسبت ۷ فروردین و روز ملی هنرهای نمایشی نوشت آورده است:


«با سلام


از من خواستند چند کلمه ای به مناسبت روز نمایش بنویسم تا شاید یادگاری برای آنها که تک تک سلول های تنم با عشق به آنها زنده مانده اند، همه آنهایی که در طول شصت سال با تماشای ده ها و ده ها انسانی که زاییده تخیل نویسنده ها، کارگردان ها و من بازیگر بوده اند به زندگی خود راه دادند و با قدم گذاشتن به دنیای آنها زوایای پنهان و آشکار بشری را تجربه کرده اند. و من همیشه در آن لحظات غایب بوده ام.


بله، من بازیگر همیشه تنها هنرم غیب شدن در صحنه و تبدیل شدن به انسان دیگر بوده است، هر بار در هیبتی یا مسلکی یا مسندی.


خب، این زندگی همه ما آکتورهاست که هراز چندگاهی در قالبی نو سر کنیم تا بتوانیم زیر و بم غم ها، شادی ها و آرزوهای بشر خاکی را گاهی همچون غمنامه ای که بر صفحه روزگار نقش بسته و گاه همچون مجنونی که با نمایش اشتباهات انسانی خنده می گیرد روی صحنه زندگی کنیم.


گفتم من همیشه غایب بوده ام. شاید این شعبده بازی بود که در هر غیب شدن یکبار دیگر باید تلنگری به گوشه ای از زندگی انسان زده می شد تا در خلق الساعه ای از دنیای ابری اش به جهان روشنایی هدایت شود و در آیینه صحنه خود را بیابد.


شاید ما نمایشگران لعبتکانی هستیم که نقش های فلک لعبت باز را اینجا و آنجا زنده می کنیم تا در حین غیبت تبدیل به هزار کس و هیچکس شویم.


آنچه بر پیشانی هر نمایشگر نوشته شده صادر کردن شناسنامه هایی با مهرهای رنگی است که هر رنگ آن حکایت از کاراکتری دارد که یا دوستش می داریم یا دوستش نمی داریم، آنکه دوستش داریم در قلبمان جای گرفته و به تلطیف روح مان نشسته و آنکه مهرش بر جان مان ننشسته همچون مفیستویی در ذهنمان خانه کرده تا هشداری باشد در راه زندگی مان.


امروز به همت جوانان پرشور و هنرمندان راستین کشورمان هنر نمایش سربلند، سر از تاریخ این هنر در آورده و آنچه را که نسل های پیشین کاشته اند با پایبندی به فرهنگ ملی و بکارگیری دانش و فنون هنری به خوبی درو می کنند و خاک صحنه از تن پیشینیان می روبند.


آروز می کنم چراغ صحنه های نمایش این آب و خاک همیشه روشن باشد و فرزندان این سرزمین در همه زمینه های علمی، فرهنگی و هنری سر افراز باشند. هنر ما هویت ماست و نقش ما در دنیای امروز بازتاب هویت ماست.


انتهای پیام/

ارسال نظر