میتوانیم با رویکرد دینی به تعریفی متفاوت از علم برسیم/ سخنان جدید درباره علوم اسلامی درهم و بدون ادله
چندی پیش در پی نامهنگاری دکتر رضا داوری اردکانی، ریاست فرهنگستان علوم با دبیر خانه هم اندیشی اسلامی، حجت الاسلام حسن روحانی نیز درباره علوم انسانی اسلامی و اسلامیسازی علوم صحبتهایی کرد که این سخنان مورد انتقادات فراوانی قرار گرفت. در راستای فهم صحت یا عدم صحت کلام دکتر روحانی گفتوگویی با حجت الاسلام روح الله شاطری، دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاه ها و عضو هیئت علمی دانشگاه داشتیم که در زیر مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*برای شروع بحث بفرمایید، آیا نحوه ورود جناب رئیس جمهور به بحث از اسلامی سازی علوم با امر واقع و اسلامی سازی دانشگاهها که شما دبیر آن هستید همسان است؟
این نحوه سخنرانی و نوعی روکشسازی اسلامی برای یافته های غیردینی در حوزههای عوامانه ممکن است که جاذبه داشته باشد اما در محافل علمی و سیاستگذاری مخصوصا در یکی دو دهه اخیر بیمعناست و ارزش چندانی ندارد. این یعنی نگاه افراطی و تفریطی به تولید علم و به نقش دین در یافتن آموزههای دینی اصلا دیگر جایگاهی ندارد.
ما معتقدیم از یک نگاه مدیریت کلان میتوان حتی نگاههای تفریطی و افراطی موجود درباره تولید علم را در کانالی مدیریت کرد و نباید موجودیتشان را نادیده بگیریم. ما اگر عاقل باشیم و حافظ منافع ملی و تمدنی اسلامیمان باشیم باید بتوانیم در تعامل با دنیا از نقاط مثبت خودمان در معارف مکتبی خودمان استفاده کنیم. این نقطه ای مطلوب برای هر انسان عاقل و متدینی است.
*اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
در واقع یعنی ما واقعگرایانه یافتههای عاقلانه و علمی عقل بشر را مورد احترام و اعتنا قرار میدهیم و مادامی که نقطه مقابل با عقل بشر نداشته باشیم آن یافتهها در جامعه و در حوزه های خاص مبنا قرار میگیرد که در میان ما داعیه خاص داریم با عنایت به حقانیت دین خدا و به دنبال تبیین، ترویج و اثبات معارفی برخواسته از دین هستیم.
ما با استفاده از متد های علمی میخواهیم به این نقطه دست یابیم، چیزی که در پست مدرنیته هم مطرح است. آنچه که نئوپوزیتیویستها نقد کردهاند و ایراد گرفته اند که این انحصار در تجربه و حواس پنجگانه و تجربه برای یافتن حقایق، باعث محرومیت ما از شناخت بخش قابل توجهی از عالم میشود.
*در سند دانشگاه اسلامی به دنبال چه بودهاید؟
ما در سند دانشگاه اسلامی، وزارت بهداشت را مامور کردیم به اینکه با یک رویکرد عقلانی مدیریت کند علوم غیر آکادمیکی که در عرصه پزشکی کارآمدی خودشان را نشان دادهاند مانند طب سنتی... و حتی در راستای عقلانی و آکادمیک سازی اش ساختارها و سازمانها برنامههای مختلفی را هماهنگ کنند که اینها را بیایند رصد بکنند و میزان علمیتشان را احراز کنند نقاط مزیتشان را روشن کنند و زمینه را برای رشد و توسعه این بعد از توانمندیهای ملی، بومی و دینی ما در جهت توسعه مرزهای دانش پزشکی استفاده کنند.
ما در نظام پزشکی جدید و پزشکی سنتی معتقد به یک راهبرد تعاملی، علمی و در مجموع عقلی هستیم و معتقدیم که با یک رویکرد اعتدالی و تکاملی برویم به سمت استفاده از زمینه و ظرفیت آن بخش از یافتههای عقل بشر که به سما طب سنتی گرایش داشته است.
اگر ما طب سنتی یا طب الرضا (ع) و... داریم می تواند لااقلش این است که بعنوان پرش های ذهنی یک پزشک عادی که بعنوان فرضیه به ما راهکار بدهد در رشد سلامت و بهداشت جامعه و... این نگاهی معقول و متعادل است.
ما در این مسیر اسلامی سازی، با شیوه تعقل متعادل در زمینه طب سنتی و... در جهت تکمیل و تکامل طب جدید اقدام خواهیم کرد و به این روش معتقدیم و این را در سند تحول دانشگاه اسلامی هم به عنوان یک وظیفه عنوان کردهایم.
*نظرتان در مورد صحبتهای اخیر ریاست جمهوری با موضوع علومانسانی اسلامی چیست؟
جناب روحانی در سخنرانی اخیرشان درباره علوم انسانی و اسلامی سازی علوم اشاراتی درهم و بدون ادله و عمومی داشتند و به هیچ وجه با چینش منطقی و مرتب و تخصصی این کار را نکردند و اساسا ایشان در این مقام هم نبودند.
گزارش کلی و درهمی مطرح کردند. ایشان در بخشی از آن سخنرانی به ریاضی و شیمی و فیزیک اسلامی اشاره میکنند و میگویند برخی از تقسیم بندی درباره علوم که بعد از انقلاب اسلامی ما رخ داد درست نبوده و نیست.
نکته مهم حرفهای ایشان این قسمت بود که فرمودند: قطعا علم اسلامی و غیر اسلامی شبیه یکدیگر است. یعنی علم علم است.
ما از ایشان پرسش می کنیم شمایی که میفرمایید علم، علم و شبیه همدیگر هستند در چه شبیه هستند دقیقا؟ در کدام یک از اجزا شباهت را میبینید؟ آیا وجه شبه موضوع است؟ آیا در متد است؟ آیا در اهداف یا مبادی(گزاره های مبنایی) است؟ معتقدیم که ما در بخشهایی می توانیم با علوم دیگر در همه این ابعاد بعضا شبیه باشیم. اسلام هم که تاکید کرده است علم را بجویید و فراگیرید ولو اگر در چین باشد(اشاره به دوری مسیر و دیندار نبودن صاحبان علم).
رهبری هم بارها فرمودهاند انسان عاقل از علوم و رهنمونها و یافتههای بشر استفاده میکند. علم یافته عقل بشر است. ویژگی اصلی علم واقع نمایی است. اگر واقع نما بود علم است وگرنه جهل مرکب خواهد بود.
بنابراین کسی با واقع نمایی و یافتن حقیقت که مخالفت نمیکند(فرق هم نمیکند که از کدام مکتب و مسلک باشد) اما آنچه که تفاوت های ما است مهم است.
*برای اسلامی سازی علوم چه روشی را مورد توجه قرار دادهاید؟
ما در متد صرفا به متد تجربه گرایانه و پوزیتیویستی اعتقادی نداریم. ما به توسعه روش معتقدیم و روشهای عقلی را هم مورد نظر قرار میدهیم. کما اینکه در این مساله صحبتهایی زیادی هم کردهاند و موجود است. برخلاف نگاه صرفا تجربهگرایانه کانتی، نگاه ملاصدرا متفاوت است. شباهت در گزارههای علمی در مبنا در روش و... چیز عجیبی نیست. شباهت به صورت موجبه جزئیه در بعضی موارد در بعضی مراحل بعضی شباهتها ممکن است پیش بیاید. آیا تفاوت داریم؟ بله معتقدیم میتوانیم گزاره های مبنایی تازه ای بوجود بیاوریم و در علوم در نظر بگیریم. بارها شده که پژوهشگران جوان ما آمده اند و بر سر موضوعاتی قصد داشتند تحقیق کنند که اساتید مانع شده و گفته اند موضوع بیخود و بی نتیجهای است. اما بعد از مدتی میبینیم همان تحقیق را یک غربی و با همان رویکرد انجام داده و نتیجه ای هم گرفته است.
*به نظر جنابعالی آیا گزاره های علمی ما قابلیت این را دارند که با گزاره های علمی غربی متفاوت باشند؟
گزارههای علمی ما میتوانند با گزارههای علمی غربی متفاوت باشد و فرقهایی داشته باشند. ما فهممان تابعی از محیط و مخاطبانمان است مانند تابلوهای نقاشی یا آثار دیگر هنری که هر کس تعبیر و معنایی را میبیند وبرداشت میکند. در حالی که ما در نگاه اسلامی ما میتوانیم میزان حقانیتش را احراز کنیم. اینطور نیست که ما در گزارههای مبنایی مانند غربیان به نتیجه برسیم.
براثر گذاشتن مبنا و تغییر در مبانی قطعا چینش بالایمان هم تغییر خواهد کرد و روش و اهداف دیگری در پی خواهد داشت. ما در هدف هم متفاوت هستیم.
ما در تمام موارد(موضوع، مبانی، اهداف و حتی متد) میتوانیم با قالب مرسوم علوم کنونی فرق داشته باشیم. ما با رویکرد دینی به اسلام تعریفی متفاوت از آنچه علم کنونی به آن دست یافته است خواهیم رسید.
دکتر داوری در یک فضای متفاوتی این حرفها را زدهاند اما جناب روحانی در مقام تحلیل این مباحث نیستند و نباید بحث از علوم تخصصی را اینطور در سخنرانیهای سطحی و عمومی نابود کنیم.
اسلام صرفا درباره رفتار متدیانان حرف نزده است که بتوان گفت علوم اسلامی بلکه آمده در مورد زندگی بشر حرف زده است. در این حرف هم آمده در مورد خود بشر و هم درباره جزئیات زندگیاش سخن گفته است.
آیت الله جوادی فرمودهاند: تا علم دینی نشود دانشگاههای ما اسلامی نمیشوند. منظور این است که تولید علم مساله محور است و کاری ترکیبی میان حوزه و دانشگاه است. دانشگاهیان اهل معادلات و حوزویان اهل کلیات هستند. در واقع حوزویان در این مسیر نگاه بنیادی دارند و دانشگاهیان نگاه کاربردی و بدون ترکیب این دو اساسا علم تولید نمیشود.
گفتوگو از محمدرضا زمانی خطیبی و علیرضا شاطری
انتهای پیام/