صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۳۸ - ۱۳ اسفند ۱۳۹۶

ساختارشکنی با مدارس جام تا ۲۰۳۵

اظهارات روز گذشته بطحایی، خواسته یا ناخواسته ضلع سوم مثلثی را تکمیل می‌کند که دو ضلع دیگر آن را پیشتر خصوصی‌سازی مدارس و گسترش فعالیت‌های زیست‌محیطی که پوششی برای یک ساختارشکنی است، ساخته‌اند.
کد خبر : 265344

به گزارش گروه رسانه‌های ودیگر آنا، اظهارات روز گذشته سید‌محمد بطحایی، وزیر آموزش‌و‌پرورش در مراسم درختکاری در اردوگاه شهیدباهنر که با حضور 100نفر از دانش‌آموزان برگزار شد، خواسته یا ناخواسته ضلع سوم مثلثی را تکمیل می‌کند که دو ضلع دیگر آن را پیشتر خصوصی‌سازی مدارس و گسترش فعالیت‌های زیست‌محیطی که پوششی برای یک ساختارشکنی است، ساخته‌اند. بطحایی در حاشیه مراسم یاد شده گفت: «آموزش‌و‌پرورش باید جدی‌تر به مسئله محیط‌زیست ورود کند.‌» این در حالی است که سه سالی می‌شود آموزش محیط‌زیست و تعامل با طبیعت در قالب مدارس طبیعت در کشورمان پیگیری می‌شود. این مدارس کپی دست نخورده نمونه‌های خارجی هستند که نخستین‌بار از سوی عبدالحسین وهاب‌زاده و با همکاری جهاد‌کشاورزی استان خراسان رضوی در مشهد راه‌اندازی شده‌اند و با وجودی که آمار تأیید شده‌ای از این مدارس از سوی آموزش‌و‌پرورش منتشر نشده، اما بررسی‌ها حاکی از آن است که تعداد آنها به بالغ بر 70 واحد آموزشی رسیده است. مدارسی که ظاهراً ساختارشکنی در نظام تعلیم و تربیت را در دستور کار خود قرار داده‌اند.


منشور مشهور «جام»


فعالیت این مدارس در قالب آموزش تعامل با طبیعت و بر پایه منشوری که به منشور مدارس جامع محیط‌زیستی یا «جام» مشهور است، صورت می‌گیرد.


این منشور 104 صفحه‌ای که به تأیید معصومه ابتکار رئیس وقت سازمان محیط‌زیست و علی اصغر فانی، وزیر آموزش‌و‌پرورش دولت یازدهم رسیده، شامل نکاتی است که در عمل خروج مدارس یا دست‌کم بخشی از آموزش‌و‌پرورش را از دست حاکمیت تسهیل می‌کند.


به عنوان نمونه انتشار فراخوان برای حمایت و پشتیبانی مالی و معنوی از اجرای مدارس جم از طریق حمایتگرانی نظیر شهرداری‌ها، بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری، خیران و حامیان، وزارتخانه‌ها، بنگاه‌های تجاری، صنایع، سازمان‌های دولتی، غیردولتی و دیگر نهادهای مدنی همچون سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی که ذیل راه‌های تأمین منابع مالی مورد‌نیاز جم‌سازی مدارس آورده شده است.


همچنین انتخاب گروه آموزشگر برای تدریس دوره‌های آموزشی به معلمان و مربیان مدارس که مشخص نشده مبنای این آموزش‌ها چیست و خود آموزشگرها چه ویژگی‌هایی دارند.


اما اینکه برنامه‌های مدارس جم در دو قالب آموزشی و ساختاری اجرا می‌شوند نیز قابل توجه است. در حالی که قالب آموزشی این مدارس هنوز مورد شبهه است، تغییرات ساختاری تحت اداره نظام جم هم در دستور کار قرار گرفته است؛ اگرچه در منشور جم از این ساختار اشاره به ساختار سخت‌افزاری مدارس شده، اما نحوه مدیریت، اهداف و برنامه‌های جم نشان می‌دهد چندان اعتقادی به ساختار آموزشی کشور ما نیز ندارد. از سوی دیگر در منشور جم در حالی بر اختصاص آموزش ضمن خدمت برای فرهنگیان تأکید شده که دانشگاه فرهنگیان از ابتدای فعالیت دولت یازدهم بر کوس کمبود امکانات و عدم توانایی پذیرش دانشجو معلم و برگزاری ضمن خدمت برای فرهنگیان زده و حتی آموزش تازه استخدامی‌ها را با همین عناوین پولی کرده است.


این همه ماجرا نیست


اما این همه ماجرا نیست و آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و مدارس جامع محیط‌زیستی که تعداد آنها به سرعت در حال افزایش است، فقط آنچه را در عمل در این مدارس اتفاق می‌افتد، پشتیبانی می‌کنند و با کلی‌گویی‌ها و بیان عبارات عامه‌پسند برای ساختارشکنی در نظام تعلیم و تربیت کشور زمینه‌سازی می‌کنند.


آموزش زندگی با حیوانات خانگی از جمله سگ و گربه که در قالب تعامل با طبیعت ارائه می‌شود و نهادینه کردن پذیرش حیوانات به‌عنوان اعضای خانواده، حضور بی‌حجاب در فضای مدارس، ترویج و فراهم کردن شرایط اختلاط دختر و پسر از سنین پایین تا دبیرستان، خروج از برنامه درسی و پرورشی رسمی کشور، بی‌توجهی به اسناد بالادستی آموزش‌و‌پرورش کشور از جمله سند تحول بنیادین و برنامه درسی ملی و اشاره به آن در کنار اسناد یونسکو و منشور حقوق شهروندی مصوب دولت نمونه‌هایی از ساختار‌شکنی آموزشی و تربیتی در مدارس طبیعت است که با بهانه پرورش خلاقیت توجیه می‌شوند.


علاوه بر این ناهماهنگی محتوای آموزشی در دو سطح تسهیلگران یا مربیان این مدارس و دانش‌آموزان با محتوای آموزشی رسمی کشور است. در عین حال که معلمان و مربیان مدارس طبیعت که با عنوان تسهیلگر شناخته می‌شوند از میان فعالان محیط‌زیست انتخاب می‌شوند تا تربیت‌شدگان مراکز تربیت معلم. در این راستا بدعت دولت یازدهم در استخدام فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در آموزش‌و‌پرورش به جای تربیت‌یافتگان دانشگاه فرهنگیان کمک شایانی در تکمیل کادر مدارس طبیعت می‌کند.


علاوه بر این مدارس جم که قرار بود برنامه‌های آموزشی خود را خارج از چارچوب کلاس و مدرسه مرسوم و در باغات و فضای سبز برگزار کند، ‌در برنامه خود انعطاف به خرج داده و برای اینکه در سلسله اقداماتش به دلیل کمبود امکانات وقفه‌ای رخ ندهد، ‌به ارائه آموزش در مدارس معمول هم رضایت داده و آموزش تفکیک زباله و استفاده از انرژی پاک و نجات آب را در اولویت قرار داده‌اند. بر این اساس است که محمد درویش، مدیرکل مستعفی دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان محیط‌زیست که حق پدری بر پروژه فراگیر کردن مدارس طبیعت در ایران دارد، ‌دو سال پیش با اعلام خبر ادغام طرح داناب (طرح ملی نجات آب) با طرح جم (مدارس جامع زیست‌محیطی) گفت: در یک روند 20‌ساله تمام مدارس کشور به مدارس جم تبدیل می‌شوند.


2030 نشد 2035 می‌شود!


تاریخ موعود درویش سال 1414 شمسی یا 2035 میلادی می‌شود که طی وعده وی قرار است تمام مدارس کشور جم شوند.


برمبنای این گزارش در حال حاضر دو نوع مدرسه در کشور فعال هستند. مدارسی که قالب ساختاری مدارس معمول مانند میز، نیمکت، کلاس و تخته ندارند و مدارسی که ظاهر معمول را دارند، اما ماهیت مدارس معمول را ندارند.


همزمان در ماه‌های اخیر کانال‌هایی در شبکه‌های مختلف فضای مجازی فعال شده‌اند که خانواده‌ها را به ثبت‌نام فرزندانشان در مدارس طبیعت ترغیب و تشویق می‌کنند. بهره‌مندی از ادبیات اقناعی و تبلیغات بدون شناسنامه و غیر‌قابل رهگیری از جمله ویژگی‌های آگهی‌های منتشر شده در فضای مجازی هستند. متن یکی از این آگهی‌ها را در زیر می‌خوانید:


بچه‌هاتونو توی این مدارس ثبت‌نام کنید، لطفاً «مدارس جالب و متفاوتی که در ایران راه افتاده‌اند


مدارسِ طبیعت با ایده عبدالحسین وهاب‌زاده، یکی از فعالان محیط‌زیست مطرح شد و طرفدارانی بین اهالی محیط‌زیست پیدا کرد؛ این مدارس اکنون به صورت خصوصی اداره می‌شوند، اما توانسته‌اند ایده‌ اصلی خود را ترویج دهند.


مدارس طبیعت با این هدف شکل گرفتند تا فضای دلپذیرتر و خلاقانه‌تری برای کودکان زیر ١٢‌سال فراهم کنیم و این مجال را بدهیم که عاشق سرزمینشان و موهبت‌های طبیعی شوند.


ما باید در آموزش کودکان از فشار موضوعات حفظ‌کردنی کم کنیم و فضای نشاط‌آوری در مدارس حاکم شود که پاسخ پرسش‌هایشان را کشف کنند. بخشنامه وزیر جدید آموزش‌وپرورش نشان می‌دهد که آنها هم صدای مدارس طبیعت را شنیده و متوجه شده‌اند که باید بار امتحان را که مثل بختک روی سر دانش‌آموزان ابتدایی است، بردارند. پیک نوروزی را حذف و توزیع کتاب‌های کمک آموزشی را ممنوع. مدارس طبیعت می‌توانند بدون تخریب محیط‌زیست 5/1 میلیون شغل ایجاد کنند. خاک، آب، باغچه و کودکانی که طبیعت را تجربه می‌کنند.


همه آنچه آموزش رسمی نمی‌تواند به کودکان بیاموزد، قرار است در مدرسه طبیعت یاد بگیرند. 70 مدرسه طبیعت در ٢٩ استان کشور راه‌اندازی شده تا نسل بعد انسان‌های طبیعت‌دوستی باشند. اگر هر کدامشان جایی مسئولیتی داشتند، بر سر محیط‌زیست معامله نکنند و اگر جایگاه تصمیم‌گیری نداشتند، محیط‌زیست مطالبه مهمشان باشد. مدارس طبیعت می‌خواهند نگاه مسئولانه و فعالیت مدنی را به کودکان یاد بدهند.»


منبع: جوان


انتهای پیام/

ارسال نظر