درسی از ماجرای ائمه جمعه

ماجرای امام جمعه ایلام و گیلان داغ شد. یک نفر متهم به اشرافی‌گری و رفتارهای خارج از عرف طلبگی و یک نفر متهم به فعالیت اقتصادی ناکارآمد و ایجاد نارضایتی در بین مردم بود. شاید بتوان گفت یکی از اولین مجموعه‌های دانشجویی که به صورت رسمی و کشوری در این حوزه اتخاذ موضع کرد، شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه‌های کشور بود که عالی‌ترین مرجع اعلام مواضع بسیج دانشجویی است.

آنچه به عنوان مطالبه اصلی مورد توجه ما بود، نه پرادوسواری و حضور درمهمانی‌های پرسلبریتی بود و نه حتی ساخت مجتمع‌های تجاری، بلکه انتقاد از فرهنگ غلطی بود که خود را مصون از پاسخگویی می‌دانست و محدوده خود را مین‌گذاری شده تلقی می‌کرد.

مطالبه اصلی آن بود که اگر همه موارد مطرح شده درباره ائمه جمعه این دو استان کذب است، مرحمت کنند و پاسخ صریح و شفاف بدهند و متوجه اهمیت ارتباط گیری مستقیم با بدنه جامعه باشند. نه کسی را متصل به آمریکا و اسرائیل کنند نه خود را مساوی با ولایت مطرح کنند که نقد به آنان تعرض به ساحت ولی جامعه تلقی شود. که هنوز هم بر همان حرف که گفتیم هستیم...

اما یک نکته، از ابتدای انتصاب آقای حاج علی اکبری مجموعه‌های مختلف بسیج دانشجویی در نقد بسیاری از ائمه جمعه و روند اداره این تریبون به ایشان نامه نوشتند. در ماجرای اخیر شورای تبیین مواضع بسیج کشور تمام قد ایستاد و مواضع رسمی دیگری نیز از مشاوران و دبیران بسیج دانشجویی منتشر شد و در همه این موارد مواضع بسیج دانشجویی توسط عزیزان مثلا عدالت طلب و الیگارشی‌ستیز بایکوت بود و در سکوت محض بودند و پس از یک جلسه دانشجویان ایلام با امام جمعه شهر ناگهان بزرگواران متوجه مواضع بسیج دانشجویی شدند که وامصیبتا... با تمام احترام مواضع این عزیزان چه فعال دانشجویی‌اش چه آن استاد حزب اللهی دانشگاه تهران را خارج از انصاف و تقوا می‌دانم و در خلوص آن تردید دارم. اگر نبود مواضع این هفته بچه‌ها نه امام جمعه ایلام با دوستان جلسه می‌گذاشت نه امام جمعه گیلان در نهایت پاسخ روشنی در حوزه مجتع تجاری آدینه می‌داد.

*دبیر شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی