صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۱۱ - ۲۹ اسفند ۱۳۹۶
آنا گزارش می‌دهد؛

67 سال در آرزوی یک نهضت

نهضت ملی شدن صنعت نفت سال 29 کاری بزرگ به دست مردانی بزرگ بوده است، اما این که برای امروز چه کرده‌ایم سوال و موضوع مهم‌تری است.
کد خبر : 263901

گروه سیاسی خبرگزای آنا_ آرزو نوروزجم: دولت قاجار سرگرم آمد و شد های اروپایی هاست و می‌خواهد هر طور که شده خودش را حکومتی مدرن نشان دهد که می‌تواند پا به پای تغییرات سیاسی جهان حرکت کند و دل دولت های شرق و غرب را برای بقای سلطنت به دست بیاورد.


چراغ سبز نشان دادن شاه قاجار پای انگلیسی‌ها را به ایران باز می‌کند تا حوالی مسجد سلیمان چاه نفت حفر ‌کنند.


فعالیتی اقتصادی بر پایه نفت که اگر به بار می‌نشست می‌توانست برای دولت بریتانیا منبعی سرشار از ثروت و در نهایت قدرت باشد، اتفاقی که برای شاه قاجار اهمیتی نداشت .



سال 1280 مظفرالدین شاه قاجار، امتیاز کشف و بهره برداری از نفت ایران برای مدت 60 سال را به یکی از اتباع انگلیسی به نام ویلیام ناکس دارسی سپرد، قراردادی که آغازی شد برای حدود نیم قرن تسلط برامور سیاسی،‌اقتصادی ، نظامی و حتی فرهنگی ایران.


انگلیسی ها شاه ایران را متقاعد کردند قراردادهای استعماری را امضا کند و ایران بشود یکی از صدهاکشور مستعمره ، که منبع نفتی خام برای فروش دارد.



بعدها که دولت رضا خان روی کار آمد، قرارداد نفتی که با شرکت دارسی منعقد شده بود را به صورت یکطرفه لغو کرد، اتفاقی که برای ایران نه تنها بار مثبتی نداشت که پیامدهای منفی نیز به دنبال داشت.


20بهمن سال 28، مجلس شانزدهم آغاز به کار کرد، دولت ساعد به دلیل عدم رای اعتماد در 27 اسفند ماه همان سال ساقط شد و حسنعلی منصور به خواست سفارت انگلیس بر شاه تحمیل و مامور تشکیل کابینه شد.



منصور تلاش کرد نظر مردم و روحانیون را جذب کند و حمایت نیروهای مذهبی که نفوذ قابل توجهی داشتند را داشته باشد، از همین رو آیت الله کاشانی را که آن زمان در لبنان تبعید بود را به ایران دعوت کرد.


دعوتی که بر خلاف تصور نخست وزیر مدتی بعد نه تنها آورده‌ای برای منصور نداشت، تاثیر بسزایی در جریان ملی شدن صنعت نفت و مطالبات مردم در این خصوص داشت.


کمی بعد آیت الله کاشانی و جبهه ملی، مردم را به تظاهرات گسترده ای در میدان بهارستان برای حمایت از طرحی دعوت کردند که بنا داشت صنعت نفت ایران را ملی و اداره اش رابه خود ایرانی ها واگذار کند.



مراجع تقلید و آیات ثلاث قم به رهبری آیت الله محمد تقی خوانساری و بسیاری از روحانیان برجسته استان ها با انتشار اعلامیه‌ای از ایده ملی شدن نفت حمایت کردند.


یک هفته از ورود آیت الله کاشانی به ایران می‌گذرد ، 28 خرداد ماه سال 28، او پیامی را به مجلس شورا فرستاد و دکتر مصدق در صحن مجلس آن را قرائت کرد.


پیامی که قرائت شد واکنشی به طرح قرارداد الحاقی گس_گلشاییان بود که پیش از آن حسنعلی منصور به مجلس شورای ملی برده بود.



وضعیت قرارداد الحاقی به نفع منصور تمام نشد، آمدن آیت الله کاشانی و مخالفت هایش از یک سو و از دست دادن حمایت انگلیسی ها از سوی دیگر باعث شد منصور 5 تیرماه 1328 از سمت نخست وزیری خود استعفا کند .


رزم آرا جایگزین منصور شد و بر کرسی نخست وزیری ایران تکیه زد، آیت الله کاشانی در ادامه اعتراضات خود سخنرانی انجام می‌دهد و به رزم آرا هشدار می‌دهد مراقب تصمیمات و کارهایش باشد و در کنار حمایت از مطبوعات ایران، ادامه مبارزه برای ملی شدن نفت را واجب شرعی اعلام می‌کند و از مردم می‌خواهد تا پیروزی نهایی مقاومت کنند.



رزم آرا مامور پیگیری تصویب لایحه الحاقی گس– گلشاییان می‌شود،‌ قرار بر این بود کمیسیون نفت مفاد و چند و چون آن را بررسی کند و نظراتش را به مجلس اعلام کند.


در نهایت 19 آذر سال 1328 کمیسیون نفت اعلام کرد، «چون قرارداد الحاقی کافی برای استیفای حقوق ایران نیست، لذا مخالفت خود را با آن اظهار می‌دارد.»، سرانجام 26 آذر ماه، قرارداد گس – گلشاییان از دور خارج می‌شود.


ملاقات های آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در آبان ماه آن سال به ثمر نشست و قرارشد توافق اصولی برای تشدید جنبش با هماهنگی جناح های ملی و مذهبی صورت گیرد.



کمیسیون نفت مجلس شورای ملی 19 آذر 1329 ، تشکیل جلسه داد و حسین مکی سخنگوی این کمیسیون گزارش مربوطه را قرائت کرد.


بحث ملی شدن صنعت نفت ایران و استقلالش از دست انگلیسی ها ، خیلی وقت بود در میان نمایندگان و مردم بر سر زبان ها افتاده بود ، دکتر شایگان، حسین مکی، اللهیار صالح، دکتر مصدق، حائری زاده، دکتر بقایی و... در این قضیه نقش اساسی داشتند .


شورای ملی در جلسات متعددی این موضوع را بررسی می‌کند و در نهایت نمایندگان جبهه ملی در مجلس شورای ملی ، دی ماه 1329 رسما طرح ملی شدن نفت را مطرح کردند.


مردم از این طرح استقبال کردند، پیشنهاد دکتر مصدق با همکاری آیت الله کاشانی در دل مردم کوچه و بازار ولوله به راه انداخت، حس شیرین آزادی هر چند در یک مورد، برای مردم شیرین بود.



دکتر سید حسین فاطمی ، مدیر روزنامه " باختر امروز" با کمک عبد الرحمن فرامرزی و خلیل ملکی مقاله نوشتند و تیتر زدند و تلاش کردند مردم را نسبت به این اتفاق آگاه کنند.


اتفاقی که به مذاق حکومتی ها خوش نیامد و اواخر دی ماه 1329 دولت سپهبد رزم آرا حکم بازداشت دکتر فاطمی و چند نفر دیگر از روزنامه نگارانی که تلاش می‌کردند قائله ملی شدن صنعت نفت به ثمر بنشیند، می‌دهد.


کمیسیون نفت در خلال ارائه گزارشات خود، طرحی را با یازده امضا با موضوع ملی شدن صنعت نفت به مجلس شورای ملی ارائه می‌دهد، طرحی که به دلیل نداشتن تعداد امضای کافی مطرح نمی‌شود .



مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت و آزاد شدن از استعمار انگلیس پای فدائیان اسلام را هم به این موضوع باز کرد، سیدمجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فداییان اسلام با آیت الله کاشانی دیدار کرد.


رهبر این جریان پس از دیدار و مشورت با آیت الله کاشانی بیانیه ای را برای دربار پهلوی ارسال می‌کند و به آنها هشدار می‌دهد از ایستادن مقابل مردم و خواسته هایشان دست بکشد.


از سویی دیگر و به موازات رهبری دینی، مصدق برای دفاع از طرح ملی شدن صنعت نفت ایران به کمیسیون نفت میرود و سخنرانی می‌کند و این طرح را اقدامی مهم برای آزادی ایران میداند .



با پا فشاری محمد مصدق و آیت الله کاشانی و روشنگری های مطبوعاتی کشور به همت دکتر فاطمی ، تظاهرات ها و اعتراضات مردمی به نفع جبهه ملی در کشور به راه می‌افتد ومردم به خیابان ها می‌آیند و شعار می‌دهند، "نفت باید ملی شود".


احزاب و مردم برای حمایت از طرح ملی شدن صنعت نفت، مسجد شاه و میدان بهارستان را برای تجمع و برگزاری میتینگ‌های حمایتی خود انتخاب می‌کنند.


مهندس کاظم حسیبی مشاور نفتی دکتر مصدق در میتینگ بهارستان سخنرانی و ابعاد ملی شدن نفت را برای مردم تبیین می‌کند.



مجلس شورای ملی هم در کنار درخواست های مردم و تجمعات آنها بیکار نماند، کشاورز صدر و دکتر عبدالله معظمی از میان نمایندگان ملی مجلس برای استیضاح دولت اقدام کردند، پای رزم آرا به مجلس شورای ملی باز شد و به دلیل پس گرفتن لایحه الحاقی محکوم شد.


بهمن 1329 ، میان سفرای انگلیس و آمریکا، مذاکراتی شکل گرفت تا راهی پیدا کنند که به قول خودشان قائله معضل نفت ختم شود.


مصدق باز هم سخنرانی می‌کند و اعلام می‌کند باید به فتوای علمای دینی حاضر مبنی بر تلاش برای ملی شدن نفت لبیک بگوییم وطرح ملی شدن صنعت نفت را در سراسر کشور تصویب و برای گذشتن از آخرین مرحله قانونی، آن را تقدیم مجلس شورای ملی نماییم.


حکومت و دولت مستقرش با اجرا و تصویب این طرح به شدت مخالفت می‌کنند اما مصدق ملی شدن نفت را در دستور کار کمیسیون قرار می‌دهد و هرگونه مذاکره با دولت را قطع می‌کند .


روز ترور سپهبد رزم آرا فرا می‌رسد، اتفاقی که مسئولیتش را جمعیت فدائیان اسلام بر عهده می‌گیرد، بین مردم و کسانی که برای اجرای طرح ملی شدن نفت تلاش میکردند و دولت رزم آرا را مانع تصویب این طرح می‌دانستند هیجان و شوق و ذوق به وجود آمد، همین امر باعث شد 17 اسفند سال 29، کمیسیون نفت مجلس شورای ملی به اتفاق آرا طرح ملی شدن صنعت نفت را تصویب کند.



طرحی که در مجلس شورای ملی و کمیسیون مربوطه اش " سعادت ملی ایران" لقب گرفت، 24 اسفند 1329، طرح سعادت ملی ایران در مجلس شورای ملی و در نهایت 29 اسفند همان سال در مجلس سنا به تصویب رسید و برای همیشه پرونده نفتی ایران از استعمار کشورهای بیگانه خارج شد.


در قسمتی از متن پیشنهاد تصویب طرح آمده است: «به‌نام سعادت ملت ایران و به‌منظور کمک به تأمین صلح جهانی، امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌نمائیم که صنعت نفت ایران در تمام مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود یعنی تمام عملیات اکتشاف، استخراج و بهره‌برداری در دست دولت قرارگیرد».



مردم تهران با شنیدن خبر تصویب این طرح به خیابان ها آمدند، میدان بهارستان مانند قبل شاهد تجمع مردم شد، و آنها خوشحالیشان را با بالا بردن عکس محمد مصدق نشان دادند .


حالا 68 سال از پاییز و زمستان 1329 گذشته است، سالهایی که مرحله اوج گیری نهضت ملی شدن نفت ایران است.


صنعت نفت ایران حالا برای اقتصاد دولت ها در ایران حکم ستون فقرات یک بدن را دارد که بتوانند بر آن تیکه کنند و چرخ اقتصادشان را بچرخانند، اتفاقی که سالهاست مورد انتقاد خیلی ار کارشناسان نفتی و اقتصادی قرار دارد که آقایان چه نشسته اید بنیان اقتصاد را از حوزه نفت خارج کنید، خام فروشی بس است .



آیت الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها در خصوص عدم اتکای اقتصاد و درآمد کشور به نفت سال 93 به مسئولین تذکر داده اند، ایشان اداره کشور بر مبنای فروش ذخایر زیرزمینی را به «بچه‌پولداری ملی» تشبیه کردند و فرموند: بچه‌پولدارها، قدر پول خود را نمی‌دانند و آن را بیهوده خرج می‌کنند که اداره کشور بر مبنای فروش نفت خام نیز، شبیه همین ماجراست.


رهبر معظم انقلاب، با استناد به واقعیات یادشده تأکید کردند: ایران به جای تکیه بر درآمدهای نفتی باید با اتکا به نیروهای درونی و ذخایر روی زمین یعنی هوش و استعداد جوانان و تولید علم و دانش اداره شود که در این صورت هیچ قدرتی در دنیا قادر نخواهد بود اقتصاد کشور را به بازی بگیرد.


در حال حاضر اقتصاد ایران از همین منابع بد بو تامین می‌شود، آن هم چیزی حدود 80 در صد.



وجود تحریم ها هم روز به روز حال این منبع عظیم سیاه رنگ را وخیم کرده تا جایی که هر روز شاهدیم شرکت های بزرگ بین المللی از این صنعت حیاتی خارج می‌شوند و توسعه خیلی از این میادین به دلیل سهیم بودن کشورهای دیگر و نبود منابع مالی کافی مغفول می‌ماند و حالا شاید بتوان گفت در کنار حوزه های مختلفی چون کشاورزی ، صنعت و غیره، صنعت نفت یکی دیگر از قربانیان اصلی تحریم ها بود .


امضای شرکت های خارجی با برندهای مختلفی چون توتال و غیره بر دفتر قراردادهای ایران و کشورهای بیگانه نشست تا راهی برای پیشرفت صنعت نفت و استفاده از فرآورده های نفتی در ایران باشد.


با کمی کنکاش و نگاه مو شکافانه به بحران های دور و اطراف ایران می‌توان به این نتیجه رسید که نگاه های استعماری غرب هنوز هم بر منطقه غرب آسیا و بالاخص ایران سنگینی می‌کند.


تقریبا برای جامعه بشری روشن شده بحران هایی که در عراق و سوریه به بهانه نقض حقوق بشر و ساقط کردن نظام حاکم بر آنها به راه افتاده، رنگ و بوی نفتی داشت و ارضای طمع غربی ها برای به دست آوردن این منابع به قیمت آوارگی و خون چند میلیون انسان تمام شد.


طمعی که جنسش برای ایرانی ها کمی متفاوت است، وجود امنیت در مرزها و حضور نیروهایی که این مهم را تامین می‌کنند تقریبا دست و پای بیگانگان را برای حضور در ایران با همان کیفیت حضورشان در عراق و سوریه بسته است و تقریبا اجازه ای برای این کار ندارند، تنها راهشان برای نفوذ، امضا کردن قراردادهایی مانند کرسنت است.


اگر چه 67 سال پیش مصدق و آیت الله کاشانی تلاش کردند مردم را آگاه کنند و ثروتشان را از حلقوم غربی ها بیرون بکشند ، اما حال و روز این روزهای صنعت نفت ، کمر مصوبه ملی شدن صنعت نفت را خم کرده است.


وجود نام " کرسنت" در این حوزه، برای خیلی از ایرانی ها تداعی کننده قرارداهای عهد قاجاری است که برای ملت ایران به قیمت از دست رفتن ثروت هایشان تمام شد،


پرونده ای که مهر آقازادگی بر رویش نقش بسته و عنوان وابستگی را یدک می‌کشد.


بسیاری از کارشناسان این حوزه اگر چه بر این باورند که حضور شرکت های خارجی در این حوزه ، قطعا یکی از عوامل پیشرفت و توسعه صنعت نفت ایران است، اما آنچه از اوضاع و احوال چاه های نفت امروز بر می‌آید نیاز تلاش برای کاهش وابستگی به نفت است.


بررسی ضمنی لایحه بودجه سال آینده هم نشان می‌دهد، مجموع درآمدهای ناشی از فروش نفت ۱۰۶ هزار میلیارد تومان برآورد شده که در مقایسه با سال جاری با کاهش همراه است.


اتفاقی که اگر مستمر باشد و روند رو به کاهش آن برای همیشه بر دل صفحات برنامه و لایحه بودجه بنشیند، هم برنامه های صنعت نفت رو به روال و توسعه خواهد بود و هم عمر 68 ساله تلاش برای استقلال نفتی به ثمر نشسته است.


نهضت ملی شدن صنعت نفت سال 29 کاری بزرگ به دست مردانی بزرگ بوده است، اما این که برای امروز چه کرده‌ایم سوال و موضوع مهم‌تری است، نخست این که چه میزان در تولید و بهره‌برداری از نفت بی نیاز از قدرت‌های استعماری همان دوران هستیم و دوم این که چه برنامه‌ای برای جلوگیری از خام فروشی داریم، باید بگوییم آن نهضت برای 67 سال پیش بود حالا نهضت ملی شدن صنعت نفت جا مانده در تاریخ و ما ده ها سال دور شده ایم از ملی شدن و مشخص نیست برای امروز چه فکری داریم؟


در واقع 67 سال است که ملت ایران در آرزوی نهضت ملی شدن صنعت نفت است.


انتهای پیام/

ارسال نظر