طرح و بحث درباره تمدن و تمدن سازی، نشان دهنده این است که ما به زمان مهمی رسیدهایم
به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری آنا، نشست بررسی معنای تمدن و دشواریهای معاصر ما با همکاری مرکز پژوهشی آرا و خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی «آنا» و همچنین با مشارکت رادیو گفتگو برگزار شد.
متن زیر مشروح سخنان و نظرات دکتر امیر حسن خواجوی، پژوهشگر حوزه فلسفه غرب و همچنین عضو گروه اندیشه مرکز آموزشی آرا در نشست بررسی معنای تمدن و دشواریهای معاصر ما است.
بحث ابعاد تمدنسازی نوین ایرانی-اسلامی یکی از مباحثی است که چند سالی است اذهان عمومی برخی از متفکران ما را به خودش مشغول کرده است. از این رو ما با همکاری خبرگزاری آنا نشستهایی را در همین راستا پیشبینی و برگزار خواهیم کرد.
برخی بر این باورند که ما در میانه راه تمدن نوین ایرانی-اسلامی هستیم، عدهای دیگر بر این گمان هستند که ذاتا این پرسش، پرسش اشتباهی است که؛ «آیا اصلا میشود تمدن ساخت یا خیر؟» در این میان برخی نیز بر این گمان هستند که میشود به تمدن سازی دست یافت، اما نه با این سویه و حرکتی که ما در پیش گرفتهایم؛ (غرض از این ما، مای ایرانی-اسلامی است).
ما باید بار دیگر یک بازخوانی داشته باشیم و میدانیم که با بازخوانی هر بار هم که اتفاق بیفتد، افقهای جدیدی برای تفکر باز خواهد شد. امیدوارم برای نشست هایی برای فهم موضوع تمدن سازی هم همین اتفاق رقم بخورد.
من فکر میکنم مهمترین اتفاقی که اکنون افتاده، این است که ما به یک زمان مهم رسیدهایم، (این زمان را به معنای اصیل کلمه، نه زمان عامیانه منظورم نیست، زمان به معنای زمینه، به معنای هنگامه ظهور، هنگامه حضور تفکر، به یک زمانهای رسیدیم که در آن داریم این پرسشها و بحث از تمدن سازیها را مطرح میکنیم. ما اگر دغدغه تمدنسازی در برابر دیگری را داریم، پس ما به خودمان آگاه شدهایم. نمیگوییم آگاهیمان کامل است، سودای کمال آگاهی هم ندارم، اما متوجه شدیم دیگری هست، منی هستم و من در پی یک هویت مستقل هستم. ابن خلدون این را به ما یاد داده؛ همه اندیشمندان تمدنی این را به ما یاد دادند که بحث از همین نزاعها آغاز میشود، از همین آگاهیها آغاز میشود. ما به یک هویتی رسیدهایم. این هویت مطلوب است یا نه؟ بستگی به محک ما دارد. آقای دکتر گلچین در فرمایشاتشان این را داشتند که غرب امروز ایدهای از خودشان نمایان کرده که ما آن ایده را دوست داریم. منظورم از ما، مای انسان معاصر است و به آن سمت تمایل پیدا میکنیم. من میگویم شاید امروز دارد بستری فراهم میشود که مای مقابلی هم آمادگی این را داشته باشد که دعوت شود. من شما را دعوت میکنم که بروید جامه المصطفی قم را ببینید. این ماهایی که آمدهاند اینجا در پی یک چیزی بهنام معنویت میگردند، اینها چه هستند؟ اینها در پی چه ساختاری هستند؟ همان مطلوبیت زیستی منظورم است.
ما اگر دغدغه تمدنسازی در برابر دیگری را داریم، پس ما به خودمان آگاه شدهایم. نمیگوییم آگاهیمان کامل است، سودای کمال آگاهی هم ندارم، اما متوجه شدیم دیگری هست، منی هستم و من در پی یک هویت مستقل هستم.
اما راه، راه دشواری است، چون احتیاج به فکر دارد، بعد ما هم چون زیاد اهل فکر نیستیم و بیشتر دوست داریم به آن عمل برسیم، برای همین سعی میکنیم سریع از این بحث عبور کنیم و تحمل نکنیم. اینکه ما برگشتیم باز هم به واژه تمدن، مدنیت، میگوییم روبنای فرهنگی است، تمدن برای ما روبناست، روبنا یک امری است که در پسِ آن است. حالا این فرهنگ میتواند فرهنگ معنوی باشد، میتواند فرهنگ الهی باشد. منظورم این است که این زمانه زمان پرسش دقیق همین مسئله است که باید بنشینیم و طاقت هم داشته باشیم و خوب هم حرف بزنیم و خوب هم تمرین کنیم.
انتهای پیام/