لزوم توجه به تناسب زمان، معماری و سبک زندگی ایرانی اسلامی
مصطفی حسینزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با تشریح مبحث نشست هماندیشی با رویکرد معماری ایرانی اسلامی در واحد آیت الله آملی اظهار کرد: «در این نشست مبحث پاسخگویی کالبدی انسان به زندگی بر اساس الگوهای رفتاری و سبک زندگی ایرانی، اسلامی بررسی شد و تمرکز اصلی بحث درباره معماری امروز ایران بود، بنابراین از نظریات اندیشمندان معاصر جهانی هم یاد شد تا با هم پوشانی مطالب بتوان به صورت تطبیقی موضوع را پیش برد.»
حسین زاده افزود: «در ابتدا بحث با تشریح متغیرهای موضوع، پیشینه مبحث و کتابهای مرجع و معتبر معرفی شد؛ فرض اصلی بر این نظریه متمرکز بوده که معماری جوابگوی شکل زندگی است و به تبع خود باید فضا و کالبدی(معماری) مناسب زندگی ایرانی، اسلامی به صورت تعاملی شکل یابد؛ نمونههای مناسب تاریخی و باستانی در معماری کشور ما وجود دارند که مصداق مناسبی برای این تناسب و هم نشینی است.»
بی توجهی به نمونههای مناسب تاریخی و باستانی در سبک زندگی و معماری امروز
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی با ابراز تأسف از اینکه در سبک زندگی و معماری امروز به نمونههای مناسب تاریخی و باستانی توجه نمی کنیم، تصریح کرد: «در واقع منظور از طرح این موضوع بازسازی تاریخ نیست بلکه غنی سازی تجربه و امکانهای زندگی امروز در بستر واقعی و تکوینی آن است.»
وی با طرح این پرسش که آیا رعایت کردن یا نکردن این سبک معماری تأثیری در زندگی ما خواهد گذاشت یا خیر، اظهار کرد: «در این نشست هم اندیشی به اتفاق همکاران از زوایای مختلف موضوعات قدرت، هویت، زیبایی شناسی، جنسیت، خرده فرهنگها، تاریخ، مد و سبک پوشش و حتی مصادیقی در معماری مانند انفجار آشپزخانههای مدرن، پلان آزاد، معماری پسامدرنیسم و معماری دیجیتال مطرح شد؛ این مقولات با توجه به گرایشهای تخصصی اعضای هیأت علمی از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفت و این گستره مبحث و نزدیکی آن با زندگی تأثیر مستقیم آن را در روزمره انسانها نشان میدهد.»
استاد واحد آیت الله آملی در تشریح نتایج نشست هم اندیشی گفت: «نمیتوانیم صلب اندیش باشیم و نسبت به زمان فقط یک الگوی مطلق را در نظر بگیریم چراکه زندگی در جریان است و با توجه به تغییراتی که در زندگی به ناگزیر رخ میدهد، پاسخگویی کالبدی و فضایی متفاوتی را میطلبد به همین دلیل است که در ایران و حتی دیگر مناطق، معماریهای متفاوتی را تجربه میکنیم.»
حسین زاده بیان کرد: «نباید فراموش کنیم این تفاوت و این سبک اندیشیدن به معنای اینکه از بسترهای جغرافیایی، تاریخی و فرهنگی خودمان جدا شویم نیست بلکه باید کانتکست یا موقعیت خود و بسترهای جهانی را به خوبی بشناسیم و بر اساس روح کلی فرهنگ ایرانی، اسلامی معماری را بر اساس نیاز و ضرورت شکل و سمت و سو دهیم.»
سخنران نشست هم اندیشی با رویکرد معماری ایرانی اسلامی در واحد آیت الله آملی در پاسخ به این پرسش که اکنون چرا معماری ایرانی در این سمت و سو قرار نگرفته است، توضیح داد: «به نظر میرسد موضوع سبک زندگی در فرهنگ زندگی منِ دانشگاهی و بسیاری از شهروندان به صورت هنجار رفتاری شکل نگرفته است، به عبارتی دیگر و به طور مصداقی رسانهها و منابع اطلاعاتی به این موضوع به اندازه اهمیت آن توجه نکردهاند.»
وی با بیان اینکه سویه دیگر این گفتار به معنای ارائه راهکارهای قدیمی و نخ نما نیست بلکه به زیست جهانی با حفظ فرهنگ خاص و احترام به تفاوتها باور داریم، خاطرنشان کرد: «زمانی که از هویت ایرانی و اسلامی سخن به میان میآید در واقع به معنای برگشت تاریخی نیست، جواب امروزی به یک هویت فرهنگی است؛ انسان امروزی که قصد دارد شکل و ظرف جدیدی برای زندگی خود تعریف کند، این روش به صورت منشوری و با پیوستگی میتواند مدلها و الگوها را نو به نو کند و در جریان زندگی جوابگوی کالبدی و فضایی شهر و محیط باشد.»
حسین زاده در پاسخ به این پرسش که به نظر شما اکنون شرایط معماری شهرهای ما خوب است یا خیر، بیان کرد : «باید خوب و بد را در جایگاه ارزشی ببینیم، اگر معیار ما ایرانی و اسلامی باشد ایران و اسلام را معیار قرار دهیم و یک تابعی را تعریف کنیم دقیقا این نکته ضعف تبیینها و نظریههای معماری سبک زندگی ایرانی اسلامی است؛ تقریباً در هیچ یک از همایشها و مطالبی که گفته و نوشته شده هیچ تابعی مشخصی تدوین نشد که از کدام ایران صحبت میکنیم با کدام مرز جغرافیایی و با کدام مرز فرهنگی؟ اگر از اسلام صحبت میکنیم منظور ما کدام اسلام است و اگر به طور مشخص از شیعه داریم صحبت میکنیم به تفسیر چه کسی و چگونه؟ آیا متغیری تعریف شده است؛ این نگرش در واقع یک نوع آسیب شناسی است.»
کالبد شهر و زندگی امروز مناسب زیست فرهنگی ما نیست
عضو هیأت علمی واحد آیت الله آملی گفت: «اما اگر بخواهیم در زمان فعلی و جدا از موضوعات تاریخ انگاری و قوم انگاری، مطالعات تطبیقی به معماری نگاه کنیم روشن است؛ کالبدی که برای شهر و زندگی خود لحاظ کرده ایم به هیچ عنوان مناسب زیست فرهنگی ما نیست؛ اگرچه بعضی از مصارف کاربردی را لحاظ کردهایم که در بحث نظریه پردازان بزرگ هم مطرح شده است.»
حسین زاده خاطرنشان کرد: «ذکر این نکته بی مناسبت نیست زمانی که درباره سبک زندگی صحبت میکنیم دو موضوع حائز اهمیت است؛ یک نظریه الگوی مصرف و الگوی مصرف برای مصرف است و تئوری دوم نیز اختصاص به فضای اجتماعی دارد که این دو موضوع هم در اندیشه مدرنیته و هم در نگاه پست مدرنیته قابل ردیابی است. واژه سالن پذیرایی به جای اتاق مهمان یا شاه نشین نمونه مصداقی این دگردیسی و مصرف اندیشی در معماری است.»
وی در پاسخ به پرسش آنــا مبنی بر اینکه عدم تناسب طرح شده در مباحث شما با چه مقیاس و معیاری سنجیده میشود، اظهار کرد: آپارتمانها و فضای شهری در تراز فردی و شخصی پیش رفته و نگاه تک بعدی از خانه را به نمایش گذاشته در حالی که قبلا خانه هم فضای شخصی و هم اجتماعی داشته است. خانههای ما اکنون به جایگاه انفرادی افراد خانواده تبدیل شده است؛ یعنی اینکه افراد یک قسمتی از خانه یا اتاقی را برای خودشان انتخاب میکنند این در حالی است که در فضاهای قبلی در همان خانه ای که متولد میشد، زندگی میکرد، برنامههای جشن و از این دست مراسم در آن برگزار می شد و در انتها زمانی که به انتهای عمر خود میرسید، آرزوی این را داشت تا در خانه خویش از دنیا برود؛ اما امروزه انسان در زایشگاه متولد میشود و در بیمارستان هم از دنیا میرود، جشنها و مراسم به تالارها و مراکز خاصی انتقال داده شده است و زندگی در آپارتمانها به موضوعات شخصی تأکید دارد در واقع بعد تعاملی و اجتماعی خانهها محدود شده است و »دگرجا» به جای «جا» و «ناکجا» اهمیت یافته است.
تعاملات اجتماعی کاهش پیدا کرده است
به گفته حسین زاده، تعاملات اجتماعی کاهش پیدا کرده و انسان که یک موجود اجتماعی بوده بعد عمدهای از زندگی خودش را که زندگی جمعی است، فراموش میکند و برای جایگزینی آن به مبادلههای نمادین، وانمودها و رسانهها پناه میبرد و تصور میکند که انتخاب میکند در حالی که این انتخاب یک نوع اجبار از پیش تعریف شده است تا یک انتخاب آزادانه.
وی با بیان اینکه فضای خانه مختص زندگی انسان بود اما اکنون آن را مملو از اشیا کرده ایم تا جایی که این اشیا هستند که فضا را تعیین میکنند، تصریح کرد: «این نشان دهنده این است که معماری ما یک هجران و غمی را با خود به همراه دارد که در زندگی آپارتمانی نهفته است و باید اصلاح شود البته تأکید میکنم نه با الگوهای قبلی چرا که الگوهای قبلی یک پارادایم متفاوتی با زندگی امروزی داشتند.»
باید مبنای تمام اندیشه ورزیها و اهداف را بر مقتضیات امروز قرار دهیم
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که نخستین قدم برای مناسب کردن اوضاع کالبد شهری چیست، اظهار کرد: «یکی از نکات کلیدی که امروز هم مورد بحث نشست بود این است که در زندگی امروز همیشه از بایدها صحبت میشود از هنجارها صحبت میکنیم اما هیچ وقت از موقعیت فعلی که در آن هستیم صحبت نمیکنیم؛ مسألهای که در این نشست به توافق رسیدیم این است که به عنوان یک انسان امروزی باید مبنای تمام اندیشه ورزیها و اهداف خودمان را بر مقتضیات امروز قرار دهیم و جوابگوی کالبد باشیم نه اینکه فقط یک سری بایدها و آرمان شهرهایی را ترسیم کنیم و یحتمل به این نتیجه برسیم که اکنون بستری وجود ندارد و به آن بسنده و یا نفی کنیم. ریشه درد در نبود درک امروزی این نحله فکری است.»
حسین زاده افزود: «این نکته در جایگاه خود بسیار مهم و قابل توجه است چراکه برای زندگی اکنون بسیار کاربردی و ضروری است و تا به حال نتوانسته ایم راهکار مناسبی از چگونگی و ماهیت کالبد برای زندگی امروزی ارائه کنیم. یکی از دلایل عمده این ناتوانی همانطوری که تأکید شد تطابق نداشتن ایده با واقعیت زندگی امروزی است.»
وی خاطرنشان کرد: «در سطحی فراتر نبود جانمایی صحیح پژوهش و شناخت در معماری معاصر است که برآیند تحقیقات را غیر کاربردی و غیر قابل دسترس میکند اگرچه این تحقیقات در جایگاه خود ارزشمند هستند اما در آنها فرآیند پراگماتیسم دیده نمیشود.»
نمیتوان منکر پاسخگویی کالبدی معماری برای زندگی با مؤلفه ایرانی، اسلامی شد
حسین زاده گفت: «زندگی خودمان را در بهترین شرایط (اگر قایل به این نگاه باشیم) بر اساس منظر نخبگان چه نخبگان دینی و چه نخبگان علمی و... بر اساس گزیده گویی و گرته برداری قرار دادهایم و همین رویکرد زندگی را نخبه گرا، غیر محسوس، بخشی نگری و بیگانه کرده است در حالی که ظرفیت زندگی فراتر از آن و دعوت از ظرفیت زندگی جمعی و فردی در یک فرآیندی پویا است که آن زندگی هم مسأله را ادراک میکند و هم پاسخگوی آن است یا دست کم در راستای پاسخ واقعی اقدام میکند؛ اندیشه بخشی نگر هم از لحاظ اجرایی و هم از لحاظ بنیانهای نظری با فاصلهای که ایجاد میکند (کما اینکه اکنون نیز وجود دارد) سویههای اساسی دیگر زندگی را نادیده میگیرد همچنان که این اتفاق در جامعه ما رخ داده است.»
عضو هیأت علمی واحد آیت الله آملی تصریح کرد: «نمیتوان منکر پاسخگویی کالبدی معماری برای زندگی با مؤلفه ایرانی، اسلامی شد اما این چشم انداز نیاز به پژوهش، زمان، اندیشه، مدیریت، پذیرش دیدگاههای متنوع، آموزش همگانی، درک شرایط جهانی و... دارد تا بتواند به یک عادت و الگوی رفتاری کالبدی و سبک زندگی در یک تناظر معنادار شود.»
گفتوگو از روزبه نصیری
انتهای پیام/