گفت وگو با جوانترین بانوی خلبان ایران
در 20سالگی، قلههایی را فتح کرده است که خیلیها در کهن سالی آرزویش را دارند. معتقد است که «آرزو» داشتن آدمی را به جایی نمیرساند. این «هدف»هاست که مقصد را دستیافتنی میکند. «هلیا باغبانی» در آغاز سومین دهه زندگیاش، نخستین دختر ایرانی است که در 20 سالگی عنوان خلبان دومی را از آن خود کرده و یکی از 10 نفری بوده که مشعل المپیک زمستانی 2018 کره جنوبی را (که این روزها در حال برگزاری است) در مسیر رسیدن به مقصد، حمل کرده است.
او اگرچه متولد تهران است اما سالهای کودکی و نوجوانیاش را در تربت حیدریه گذرانده است.سراغ این بانوی جوان رفتیم و با او از مسیر پر فراز و فرود موفقیت گفتیم و شنیدیم:
تماشای یک فیلم، بهانه یک تصمیم بزرگ
باغبانی همان ابتدای صحبت مان از حمایتهای خانوادهاش میگوید که با جملاتی همچون؛ «خلبانی شغلی مردانه است»، مانع حضور او در حوزهای که دوست داشته است، نشدهاند. او تعریف میکند: آن چه مرا به این حرفه علاقهمند کرد، فیلمی بود که در دوران کودکی دیدم و شخصیت اول آن یک خانم خلبان بود. خلاصه پس از پایان نمایش فیلم رو به والدین ام کردم و گفتم: «خب! من که شغل آیندهام رو انتخاب کردم. میخوام خلبان بشم.»
او با همین عزم، در سال 93 وارد رشته خلبانی دانشگاه صنعت هوانوردی تهران شد و طی هفت ترم، کارشناسی مهندسی فناوری خلبانی را طی کرد تا به عنوان جوان ترین دختر خلبان ایران در سن 20 سالگی، معرفی شود.
این دختر جوان تاکید دارد که سختیها و دشواریها، بخش جداناپذیر رسیدن به اهداف بزرگ هستند. او بیان میکند: البته سختیهای این شغل برای من جنس دیگری داشت. در سن ۱۵ سالگی از خانواده ام جدا شدم و برای ورود به رشته هوانوردی و خلبانی به تهران آمدم. روزهای سختی برای یک نوجوان بود اما شیرینی قبولی در این رشته و به ثمر نشستن تلاشهایم، جبران همه آن دشواریها را کرد. اعتقاد دارم زمان برای تفریح همیشه وجود دارد اما بعضی فرصتها مثل برق و باد از کنار ما میگذرند و دیگر تکرار نمیشوند.
یکی از 10مشعلدار ایران
این دختر جوان و موفق، در 13 آذر امسال به عنوان یکی از ۱۰ نماینده ایران برای حمل مشعل المپیک زمستانی ۲۰۱۸ کره جنوبی انتخاب شد و در تاریخ 26 آذر نیز این مشعل را حمل کرد. او در خصوص نحوه انتخابش برای حضور در این رویداد، چنین توضیح میدهد: دعوتنامه مشعلداری المپیک را در صفحه شخصی «بهرام رادان» دیدم که از ایرانیان مشتاق این کار خواسته بود تا چند خطی از خودشان بنویسند. من هم این کار را کردم و از بین ۱۶ هزار نفر که رزومه های شان قابل قبول بود، من و هشت نفر دیگر انتخاب شدیم و به اتفاق آقای رادان، کشورمان را در این برنامه نمایندگی کردیم.
وی ادامه میدهد:در این سفر اتفاقات هیجان انگیز و جالب زیادی برای مان رخ داد. پیش از اعزام، گروهی مستندساز با ما مصاحبه کردند که به آن ها گفتم یکی از آرزوهایم پرواز و خلبانی با هواپیمای ایرباسA380 است که یکی از بزرگ ترین هواپیماهای مسافربری به شمار میآید. پروازمان به سئول دو مقصد داشت و از دبی تا سئول را با A380 طی کردیم. آن جا بود که فهمیدم انتخاب این هواپیما از پیش برنامهریزی شده بوده و با توجه به حرفهای من انتخاب شده است. خلاصه که به من اجازه دادند تا به کابین خلبان وارد شوم و با تیم پرواز گفت وگو کنم. کاپیتان پرواز که اهل کره بود، از من استقبال خوبی کرد و زمانی که فهمید من 20ساله هستم اما گواهی خلبانی هواپیمای تجاری را دارم، خیلی تعجب کرد و وقتی فهمید به عنوان مشعل دار المپیک نیز انتخاب شدهام بر تعجب اش افزوده شد و مرا «مایه افتخار جامعه خلبانی» خطاب کرد.
هیچ هدفی دور از دسترس نیست
اما این خلبان جوان، علایق دیگری نیز دارد. هم در زمینه تئاتر فعالیت داشته و هم یک کاراتهکار قابل است که مقام کشوری نیز در این حوزه کسب کرده است.
وی با حسرت میگوید: متاسفانه از زمانی که برای رشته هوانوردی به تهران آمدم، به دلیل مشغله نتوانستم به صورت حرفه ای این ورزش را ادامه دهم و بعد از آن هم آزمایش های پزشکی شروع شد. معمولا خلبانان را از انجام ورزش های رزمی منع می کنند زیرا امکان آسیب رسیدن به بدن وجود دارد و این گونه شد که از ورزش مورد علاقهام فاصله گرفتم.او جایی در میان صحبت های مان از مادرش یادی می کند و ادامه می دهد: پدر و مادرم سهم بزرگی در موفقیت های من داشته اند اما مادرم همیشه همراهم بوده است و جایگاه امروزم را مدیون او و از خودگذشتگی هایش هستم.
باغبانی تعریف جالبی از مدیریت زمان دارد؛«شبانه روز ۲۴ ساعت است که اگر هشت ساعتی را که صرف استراحت میکنیم از آن کسر کنیم، ۱۶ساعت باقی می ماند یعنی ۹۶۰ دقیقه و این عدد زمان زیادی برای انجام کارهای مان است که به راحتی می توانیم مدیریت اش کنیم. در واقع باید ثانیه های مان را غنیمت بدانیم.»
وی ادامه میدهد: میزان موفقیت هر انسان بستگی به اهدافی دارد که برای خودش مشخص کرده است. من در طلب هدفی که داشتم مسیر سختی را طی کردم. در این حرفه به واسطه ماهیت و جایگاه آن، کلیشههای جنسیتی وجود دارد و طی کردن مراتب موفقیت و ارتقای شغلی برای بانوان دشوارتر است. من هم از روزی که وارد این حرفه شدم، کفشهای آهنین به پا کردم و مصمم هستم تا به اهدافم برسم. به هر رو، زنان ایرانی در این سالها نشان دادهاند که هیچ هدفی برای آنها دور از دسترس نیست.
او اما توصیه ای هم به کسانی دارد که میخواهند وارد حرفه خلبانی شوند: آنهایی که مشتاق این حرفه هستند باید همان ابتدای کار با آگاهی کافی در این مسیر قدم بگذارند. الزامات و مراحل مختلف آن را خوب بدانند و با دشواریهایش آشنا شوند تا در میانه راه، متوقف نشوند.
باغبانی خاطر نشان می کند: معتقدم ماهیت آرزو به گونهای است که دست یافتن به آن ممکن نیست اما اگر برای خودمان هدف تعیین کنیم، توقعاتمان معقولتر و راه هموارتر خواهد بود.
منبع: خراسان
انتهای پیام/