آمریکا گرفتار میان تناقضات خاورمیانهای
به گزارش گروه رسانههای دیگر آنا، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا در حالی به منطقه خاورمیانه سفر کرده است که سیاست خارجی این کشور میان دیدگاهها و مواضع متناقض متحدان منطقه ای واشنگتن گرفتار آمده است.
از یک سو وزیر امور خارجه آمریکا در تلاش است در جهت حفظ منافع سعودیها، تروریستها و شورشیان را در سوریه مورد حمایت قرار دهد و از سوی دیگر، تنشها بر سر وضعیت شمال سوریه بر روابط آمریکا و ترکیه به عنوان دو عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو سایه افکنده است.
آن هم چند روز بعد از این که یک فروند هواپیمای رژیم صهیونیستی بر فراز سوریه سرنگون شد و واشنگتن برخلاف انتظار حامیان اسرائیل در آمریکا، نتوانست موضع تندی اتخاذ کند.
هم اکنون، سوریه نقطه کانونی سردرگمی آمریکا در منطقه خاورمیانه به شمار می آید. بعد از حدود هفت سال و پرداخت هزینههای سنگین مالی و حیثیتی، آمریکا، سوریه را به دشمنان و رقبای منطقه ای و بین المللی خود واگذار کرده است. ارتش سوریه با کمک ایران، روسیه و نیروهای حزب ا... لبنان توانست شهر به شهر، مناطق تحت اشغال داعشیها و شورشیان مورد حمایت واشنگتن را پس بگیرد و آمریکا را در موقعیت ضعف قرار دهد. اکنون نیز که دولت ترامپ در تلاش است ناکامیهای گذشته را جبران کند، نیروهای آمریکایی رو در روی نیروهای ترکیه ای قرار گرفته اند که حمایت واشنگتن از کردهای شمال سوریه را اقدامی علیه خود قلمداد می کنند.
در عین حال، سفر منطقه ای تیلرسون چند روز بعد از سخنان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا انجام گرفت که برای چندمین بار هزینه 7 تریلیون دلاری دولتهای پیشین آمریکا در منطقه غرب آسیا را بی حاصل توصیف کرده بود. از دید ترامپ و جریان ملی گرای اقتصادی آمریکا، با این میزان پول می شد چندین بار زیرساختهای فرسوده آمریکا را بازسازی کرد و توان رقابتی تجاری این کشور در برابر رقبای اقتصادی را بهبود بخشید. با این حال، همین رئیس جمهوری آمریکا که گذشتگان خود را به دلیل صرف 7 تریلیون دلار هزینه در غرب آسیا به باد انتقاد گرفته، فرمان افزایش سربازان آمریکایی در منطقه و پرداخت صدها میلیون دلار در قالب کمک به نیروهای ضد اسد در سوریه را صادر کرده است.
هم اکنون به نظر می رسد نوعی سردرگمی و تناقض میان برنامهها و اولویتهای آمریکا در قبال منطقه غرب آسیا بروز کرده است. آمریکاییها بر اساس سنت دیرینه در تلاش هستند به این منطقه پرآشوب و متلاطم در جهت منافع خود و متحدانشان شکل دهند، با این حال، با گذشت زمان، تحقق این هدف بیش از پیش دشوار می شود. با این که ترامپ نخستین مقصد سفر خارجی خود در مقام ریاست جمهوری را غرب آسیا و کشور عربستان سعودی برگزید، با این حال، طی یک سال گذشته، نفوذ آمریکا در این منطقه رو به ضعف گذاشته است. شکست تروریستهای داعش و برخی گروههای مورد حمایت ائتلاف عربی - غربی به رهبری آمریکا از سوی نیروهای سوری، ایرانی، روسی و عراقی، قدرت مانور واشنگتن را به شکل چشمگیری در منطقه کاهش داده است. از دید آمریکاییها، بخش بزرگی از منطقه غرب آسیا در کنترل و زیر نفوذ ایران و روسیه قرار گرفته است و هر روز تعداد بیشتری از کشورهای منطقه، امید خود را به حمایتهای واشنگتن از دست می دهند، هم سویی ترکیه و قطر با ایران و روسیه زنگ خطر را برای واشنگتن نشینان به صدا درآورده است که اگر تمامی تخم مرغهای خود را در سبد ولیعهد جوان و ماجراجوی سعودی قرار دهند، منافع مالی سرشاری کسب خواهند کرد اما ضرورتا منافع سیاسی آنان در منطقه را تامین نخواهد کرد.
از سوی دیگر نشانههای هرچند ضعیف از اختلاف نظر میان دولت ترامپ با فوق افراطیون اسرائیلی که در پی الحاق شهرکهای صهیونیست نشین در سرزمینهای اشغالی فلسطین به سرزمین 1948 فلسطین موسوم به اسرائیل هستند، بروز پیدا کرده است. در حالی که پیش از این به نظر می رسید اقدام جنجالی ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل، پیوندهای واشنگتن و تل آویو را در دولت کنونی آمریکا بیش از پیش تقویت کند اما اکنون به نظر می رسد انتظارات جریان فوق افراطی حاکم بر فلسطین اشغالی نیز از میزان تحمل دولت ترامپ فراتر رفته است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در اوج رسوایی مالی خود، در تلاش است تا بخشهایی از کرانه باختری رود اردن را که جامعه جهانی به عنوان منطقه اشغالی به رسمیت شناخته است، ضمیمه اسرائیل کند تا از حمایت جریانهای فوق افراطی در فلسطین اشغالی بهره مند شود و این اقدام را به عنوان موضوع مورد تایید واشنگتن معرفی کند. در حالی که تا همین جا، سیاست خاورمیانه ای آمریکا در پی به رسمیت شناخته شدن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل لطمات سنگینی را متحمل شده است و وارد شدن ضربه سنگین تر در پی انضمام بخشهایی از کرانه باختری به سرزمین 1948 فلسطین ظاهرا از تحمل دولت ترامپ نیز خارج است.
منبع: خراسان
انتهای پیام/