صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۲۳ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۶
آنا گزارش می‌دهد:

شهید مدافع حرمی که بدون دلیل با کسی رفاقت نمی‌کرد

مدیرکل فرهنگی اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی با حضور در شهرستان دزفول با خانواده شهید مدافع حرم سیدمجتبی ابوالقاسمی دیدار و گفت‌وگو کرد.
کد خبر : 257834

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، دکتر رضا نصیری در ایام دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی و در حاشیه برگزاری طرح شمیم معرفت دانشگاه آزاد اسلامی استان خوزستان، همراه دکتر ناصر سراج خرمی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی دزفول، دکتر علیرضا شکوه‌فر معاون دانشجویی فرهنگی واحد اهواز، دکتر فاضل زاده معاون دانشجویی فرهنگی واحد دزفول و جمعی از مدیران واحد دزفول و دانشجویان با خانواده شهید سید مجتبی ابولقاسمی دومین شهید مدافع حرم دزفول دیدار کرد.



در این دیدار که به همت بسیج کارمندی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول برگزار شد، پدر شهید در معرفی فرزند آسمانی اش گفت: «سید مجتبی 15 مرداد 1360 در دزفول به دنیا آمد. از همان کودکی عضو جلسات قرآن بود و در پایگاه های بسیج مساجد حضور فعال داشت. هم شاعر بود و هم ورزشکار و کارمند دانشگاه جندی شاپور دزفول و با توجه به مشغله کاری که داشت، هیچ گاه از مسئولیتی که در حوزه بسیج پذیرفته بود، شانه خالی نمی کرد. خالصانه و با تمام توان فعالیت می کرد. سید فرمانده بسیجی گردان بیت المقدس بود که سرانجام در دفاع از حریم اسلام و ولایت در شهر حلب سوریه مورخ 16 آذر 1394 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.»



پدر شهید در ادامه به بیان ویژگی ها و خصوصیات شهید پرداخته و اظهار کرد: «سید مجتبی در همه حال پیگیر مشکلات مردم و جوانان بود و همیشه در کمک رسانی به دیگران کوتاهی نمی کرد. هیچ گاه از فقرا و افراد کم توان غافل نبود و حتی بیشتر اوقات با جوانانی که خیلی اهل نماز و روزه نبودند رفاقت کرده و زمانی دوستان بسیجی اش علت این رفاقت را می فهمیدند که پای آن افراد را به مسجد باز کرده بود. سید مجتبی بدون دلیل با کسی رفاقت نمی‌کرد.»



پدر شهید درباره الطاف و کرامات این شهید افزود: «مدتی از شهادت سید مجتبی گذشته بود، خانمی به منزل ما آمد. برایمان گفت که روزی برای قرائت فاتحه بر مزار سید مجتبی حاضر شدم. همانطور که فاتحه می خواندم با خودم گفتم: آیا شهدای مدافع حرم، اجرشان همانند شهدای دفاع مقدس است؟ شب در خواب دیدم یک سیدی آمد بالای سرم و گفت خواهرم، مرا می شناسی؟ گفتم نه، گفت: من سید مجتبی هستم که امروز سر مزارم آمدید. شما امروز با خود افکاری در مورد شهدای حرم داشتید؟ سپس از من تشکر کرد و گفت ممنونم که برای من فاتحه خواندی، بعد از من پرسید دوست داری برادرت را که مفقودالاثر است، ببینی؟ در همان هنگام نوری پیدا شد و سید مجتبی در وسط نور بود، گفت بیا دنبالم، با هم رفتیم تا رسیدیم به جایی که خیلی سرسبز بود، چند قدم که جلو رفتیم دیدم دیگر نمی توانم حرکت کنم. سید مجتبی گفت شما نمی توانید از این جلوتر بیایید. سپس اشاره کرد به یک نقطه و گفت اگر تا آنجا بروی می توانی برادرت را ببینی و در این لحظه از خواب بیدار شدم. امروز به خانه شما آمدم تا بگویم که فرزند شهید شما آقا سید مجتبی را در خواب دیدم که چنین شان و منزلتی در نزد خداوند متعال دارد.»



نصیری هم خطاب به پدر شهید اظهار کرد:« توفیق داریم در منزل شما که قدمگاه شهید است حضور پیدا کردیم و خوشحالم که می بینم این سفر برای من یک سفر معنوی بود، چراکه ابتدا به مدت 2 روز در شیراز برنامه داشتیم که همه استادان کشوری حضور داشتند و برنامه در حرم شاه چراغ برگزار شد، قسمت جالب برنامه این بود که در آنجا توفیق داشتم حاج قاسم سلیمانی را زیارت کنم و پس از شیراز وقتی دزفول رسیدم گفتند که قرار است به منزل شهید مدافع حرم سید مجتبی ابوالقاسمی برویم.»


مدیر کل اجتماعی و فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: «نخستین بار که به جبهه جنگ سال های 61 تا 62 شرایط سختی در جبهه بود ، در آن سال ها در منطقه خوزستان مستقر بودیم، چون کم سن و سال بودیم برای خانواده دلتنگ می شدیم. اما تا جایی که به یاد دارم، وقتی به دزفول می آمدم انگار در شهر خود، مشهد و حرم امام رضا (ع) بوده هرگز احساس غربت نمی کردم. یک روز من و تعدادی از دوستان هم رزم ، نزدیک سبزقبا بودیم، آقایی که مغازه دار بود، ما را صدا زد و گفت اهل کجائید؟ گفتیم: مشهد، گفت: بیایید و از تلفن مغازه با خانواده هایتان تماس بگیرید.


نصیری عنوان کرد: «خوشحالیم که آیت الله شیخ مرتضی انصاری از مردم شهرستان دزفول است. در جبهه جنگ لشکر ترکیبی از چندین شهر یا چندین استان بود، ولی دزفول تنها شهری بود که همیشه یک لشکر داشت. خدا لطف کرده که دزفول شهر مقاومت است، مردم دزفول همیشه در صحنه بوده و خواهند بود. کینه ایی که صدام لعین از دزفول داشت قابل توصیف نیست تا جایی که هنگام حمله موشکی و بمباران به ایران، رادیو عراق همیشه می گفت: الف دزفول.»


نصیری اظهار کرد: «دانشگاه آزاد اسلامی حدود یک میلیون و پانصد هزار دانشجو دارد. از شما می خواهیم به عنوان پدر شهید برای ما و دیانت و معنویت دانشگاه دعا کنید. امید آن که بتوانیم دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی را به سوی نظام و معرفت دینی سوق دهیم و هدف شهدا که پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی و پیاده کردن دیانت است را به نحو احسن ادا کنیم.



پدر شهید مدافع حرم یک جلد کتاب نوشته سید مجتبی ابوالقاسمی که شامل اشعاری درباره امام زمان (عج ) است را به دکتر نصیری اهدا کرد.



در پایان این دیدار معنوی و نورانی، دیدارکنندگان با پدر شهید معظم سیدمجتبی ابوالقاسمی عکس یادگاری گرفته و هدیه ای به رسم یادبود به خانواده شهید تقدیم کردند.


گزارش از حسین اسدی ذاکر


انتهای پیام/

ارسال نظر