صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۴۸ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۶
سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ در خاورمیانه(1)

بازگشت تزارها به خاورمیانه

بازگشت روسیه به خاورمیانه با ورود به بحران سوریه یکی از تحولات مهمی است که در سا‌ل‌های اخیر مورد توجه کارشناسان، سیاستگذاران و محافل سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی بوده است، بازگشتی که روند بسیاری از اتفاقات را تحت تاثیر قرار داده و بر معادلات سیاسی و امنیتی آینده منطقه می‌تواند بسیار اثرگذار باشد.
کد خبر : 257653

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا-علی نصرالهی؛ خاورمیانه به عنوان یک منطقه ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک همواره مورد توجه قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بوده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع و شناخت اهداف و سیاست‌های قدرت‌های بزرگ که می‌تواند به درک بهتر تحولات منطقه کمک کند ما در یک سلسله گزارش، گفت‌وگو و یاددداشت سعی داریم سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ در خاورمیانه را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. در اولین گزارش از این پرونده به بررسی سیاست خارجی روسیه خواهیم پرداخت. روسیه از جمله کشور‌های است که به دلیل پیوندهای هویتی و تاریخی از یک سو و منافع سیاسی و اقتصادی از سو دیگر نگاهی ویژه به منطقه خاورمیانه داشته است.


منطقه خاورمیانه همواره به عنوان یک منطقه استراتژیک مورد توجه همسایه شمالی این منطقه یعنی روسیه بوده و هست. عدم توجه به این منطقه توسط روسها به معنی نزدیک شدن رقبا به مناطق همسایگی روسیه و تهدید منافع ملی این کشور به حساب می آید. لذا بررسی تهدیدات و فرصت‌ها حضور و عدم حضور روسیه در خاورمیانه نقش مهمی در تبیین سیاست خارجی روسیه دارد.


درسالهای ابتدایی بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه به عنوان میراث‌دار امپراتوری شوروی دست خوش بحران‌های فراوان امنیتی و اقتصادی شده بود بحران‌های که موجب عقب‌نشینی مسکو در بسیاری از اهداف و سیاست‌های خود در برابر غرب شد و نفوذ سیاسی این کشور در مناطق شرق اروپا، آسیای مرکزی و قفقاز به‌عنوان جمهوری‌های اقماری شوروی را کاهش داد.



با شروع قرن جدید و همزمان با تغییر کادر رهبری کرملین و روی کار آمد پوتین از مشکلات اقتصادی و امنیتی روسیه در داخل جغرافیای این کشور کاسته شد و این امر زمینه حضور فعال‌تر روسیه در عرصه سیاست خارجی را هموار‌تر کرد.


دکترین اصلی سیاست خارجی دوران پوتین در قالب نظریه «قدرت بزرگ مدرن هنجارمند» طرح ریزی شد. این نظریه برهمگرایی محتاطانه با نظام بین‌الملل با تاکید بر سازمان‌های بین‌الملل از جمله سازمان ملل متحد و رابطه با تمام کشورهای توسعه یافته در عین حفظ حاکمیت و استقلال این کشور اشاره دارد‌.


روسیه با طرح مفهوم ژئوپلتیک «خارج نزدیک»، اهمیت جمهوری‌های تازه استقلال یافته شوروی در اروپا شرقی شامل اوکراین، بلاروس،گرجستان و آسیای مرکزی را به عنوان حیاط خلوت سیاست‌های روسیه برای غرب و سایر قدرتهای بین‌المللی نشان داد. اما تحرک‌های غربی‌ها دراروپای شرقی به صورت عمده و آسیای مرکزی، روسیه را به رقابت بیشتر با غرب در سایر مناطق از جمله خاورمیانه ترغیب کرد.


روسیه در مناطق ژئوپلتیکی متعدد با قدرتهای بزرگ به صورت محوری رقابت داشته و دارد به طور مثال در آسیای مرکزی به عنوان حیاط خلوت فدراسیون روسیه با چین و آمریکا، در قفقاز با آمریکا و رژیم اشغال قدس و همچنین در منطقه شرق اروپا با ناتو و اتحادیه اروپایی رقابت و بعضا درگیری داشته و دارد اما در مورد منطقه خاورمیانه همه‌ بازیگران فرا منطقه‌ای فوق الذکر به انضمام قدرت‌های منطقه‌ای ایران، ترکیه و عربستان در رقابت هستند. در سال‌های بعد از فروپاشی شوروی خاورمیانه بیش از سایر مناطق شاهد رقابت میان قدرت‌های بزرگ بوده است.


در دوره پوتین خاورمیانه جایگاه مهمی در سیاست خارجی روسیه پیدا کرد و روسها سعی کردند به خاورمیانه بازگردند.

دکتر سید احمد حسینی کارشناس مسائل روسیه در مورد اهمیت منطقه خاورمیانه و سابقه تاریخی روسیه در این منطقه در گفت‌و ‌گو با خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا گفت:«خاورمیانه در سیاست خارجی روسیه از دیرباز اهمیت ویژه داشته چه در دوره شوروی که روس‌ها با کشورهای مختلفی همچون عراق، سوریه، مصر همکاری داشتند و چه بعد از فروپاشی شوروی که فراز و نشیب‌های مختلفی را در روابط روسیه و کشور های منطقه شاهد بودیم. در دوره یلتسین که غرب‌گراها در روسیه قدرت داشتند به خاورمیانه و شرق نگاه خاصی وجود نداشت اما در دوره پوتین خاورمیانه جایگاه مهمی در سیاست خارجی روسیه پیدا کرد و روسها سعی کردند به خاورمیانه بازگردند. چنانکه به صورت مشخص بعد از بحران سوریه فضایی مناسبی ایجاد شد تا روسیه با رویکرد مقاومت و ایستادگی در برابر غرب بتواند اهرم‌های بیشتری در رقابت با غرب فراهم کند.»


روسیه در اوضاع بحرانی کنونی خاورمیانه از جمله بحران سوریه، نقش پر رنگی در منطقه پیدا کرده است، و رفته رفته به عنوان قدرت قابل اعتمادتری نسبت به سایر قدرت‌های بزرگ از جمله آمریکا ایفای نقش می‌کند. این روند و نقش باتوجه به حضور نظامی و سیاسی روسیه در سوریه و پیروزی‌های ائتلاف مورد حمایت این کشور بر تروریست‌های تکفیری رشد چشمگیری داشته است‌.


برای بررسی سیاست و استراتژی روسیه در قبال منطقه خاورمیانه در ادامه در قالب سه مولفه اصلی اقتصادی، سیاسی و امنیتی به آن خواهیم پرداخت.


مولفه امنیت


مولفه امنیتی از همه مولفه‌های موجود مهم‌تر به نظر می‌رسد. روسیه نسبت به تنوع و تشدد قومی و مذهبی و همچنین رشد بنیادگرایی اسلامی در منطقه خاورمیانه آگاه است، و با توجه به قرابت جغرافیایی و ایدئولوژیک مناطق تحت نفوذ روسیه از جمله آسیای مرکزی، قفقاز و مناطق داخلی این کشور شامل: قفقاز شمالی و اورال_ ولگا نسبت به گسترش تنش‌ها و بحران‌ها خاورمیانه به این مناطق بیمناک است، به ویژه آنکه این کشور تجربه تلخ دو جنگ چچن و عملیات‌های تروریستی گروه‌های افراطی و جدایی طلب چچنی را پیشروی خود می‌بیند.


طبق آمارهای غیر رسمی حدود 25میلیون یعنی 15تا 18 درصد از جمعیت روسیه را مسلمانان تشکیل میدهند. این آمار با توجه به مهاجرت مسلمانان از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین نرخ بالای رشد جمعیت مسلمانان روسیه نسبت به کل جمعیت این کشور قابل توجه است. هرچند تعداد محدودی از این جمعیت مسلمان نشین روسیه تمایلات افراطی دارند اما نگرانی اصلی تجمع جمعیتی این اقلیت مذهبی روسیه در مناطق قفقاز شمالی و اورال_ولگا است.



دکتر شعیب بهمن در گفت‌وگو با خبرنگار گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا در مورد نقش مولفه امنیت در سیاست‌ خارجی روسیه گفت: در اواخر عصر شوروی بسیاری از ساکنان مناطق مسلمان‌نشین این کشور جذب کشورهای حوزه خلیج فارس شدند و در این کشورها آموزش‌های دینی را مطابق برداشت افراطی آنها ازجمله عربستان و امارات متحده عربی طی کردند . ارتباط مسلمانان روسیه با کشورهای عربی منطقه از گذشته برقرار بود اما با شروع بحران سوریه گروه‌های مختلف چچنی در عرصه نبرد علیه دولت سوریه حضور پیدا کردند و روس‌ها هم تلاش کردند که این افراد و گروه‌ها را در داخل سوریه از بین ببرند و از بازگشت آنها جلوگیری کنند.»


وی در ادامه تصریح کرد:« ازهمان سال‌های آغازین دهه نود و فروپاشی شوروی سرویس‌های اطلاعاتی عربستان از جدایی طلبان چچنی حمایت کردند و تا امروز این ارتباط برقرار است، میزان این نفوذ به حدی است که در اوج بحران سوریه بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعاتی اسبق سعودی‌ها چندین سفر به مسکو انجام، و دیدارهای بسیاری با مقامات روس از جمله ولادیمیر پوتین داشت‌. در این دیدارها سعودی‌ها قول مساعد دادند اگر روسیه سیاست خود در قبال سوریه را تغییر دهد آنها هم از اقدامات خراب‌کارانه این گروه‌ها درالمپیک زمستانی سوچی جلوگیری خواهند کرد این مطلب خود نشان دهنده ارتباط سعودی‌ها با این گروه‌هاست.»


این پژوهشگر مسائل اوراسیا افزود:«بنابراین روس‌ها تلاش می‌کنند با روابط دیپلماتیک با سعودی‌ها و سایر کشورهای عربی این جریانات را کنترل کنند و از سرازیر شدن این گروه‌ها به ویژه بعد از پایان بحران سوریه جلوگیری کنند زیرا یکی از دغدغه‌ها نسبت به این بحران مربوط به بعد از پایان آن و سرنوشت این تروریست‌هاست و روسها سعی دارند از بازگشت این افراد به روسیه جلوگیری کنند و جلوی رشد قارچ گونه افراط گرایی را در داخل روسیه گرفته و امنیت داخلی خود را تامین کنند.»


یکی از اهداف روس‌ها از حضور پررنگ‌تر در خاورمیانه آن است که بحران را از منطقه خارج نزدیک خود فراتر برده و تا حدی خارج کنند زیرا در تمام سال‌های بعد از فروپاشی آمریکایی‌ها به عناوین مختلف سعی در دخالت و نفوذ در خارج نزدیک روسیه داشته‌اند

از سوی دیگر نفوذ غرب در مناطق خارج نزدیک روسیه و احتمال وقوع جریانات و جنبش‌های انقلابی نظیر انقلاب نارنجی اوکراین و انقلاب گل سرخ گرجستان در دهه اول قرن بیست و یکم، زنگ خطر بعدی امنیت داخلی و خارجی روسیه را به صدا در آورده است.


افزایش تنش‌های بین غرب و روسیه در سالهای اخیر و با آغاز بحران شبه جزیره کریمه قابل مشاهده است، موضوعی که باعث تحریم یک‌جانبه اتحادیه اروپا و آمریکا علیه این کشور شد. لذا روسیه برای مقابله با سیاست‌ها و اقدامات کشورهای غربی تلاش کرد از طریق رقابت‌های موازی بخصوص در منطقه خاورمیانه به غرب فشار وارد کند و از بحران سوریه به عنوان نقطه قابل اتکا در این رقابت استفاده کرد.


دکتر شعیب بهمن در مورد رقابت غرب و روسیه و اولویت‌های سیاست خارجی روسیه در خاورمیانه گفت:«اسناد روس‌ها نشان می‌دهد که همچنان مناطق خارج نزدیک اولویت اصلی این کشور تلقی می‌شود و این موضوع کاملا طبیعی است، زیرا روسیه با این کشورها دارای مرز مشترک است و توجه به این کشورها منطقی به نظر می‌رسد خاورمیانه اهمیت اول در سیاست خارجی روسیه محسوب نمی‌شود البته که روسها برای اولین بار بعد از فروپاشی حاضر شدند نیروهای نظامی خود را فراتر از محدوده خارج نزدیک، به سوی خاورمیانه حرکت دهند. بنابراین این موضوع نشان می‌دهد که خاورمیانه از جهات مختلف برای روس‌ها حائز اهمیت بوده و هست.»


وی در ادامه تاکید کرد:«یکی دیگر از اهداف روس‌ها از این حضور پررنگ‌تر در خاورمیانه آن است که بحران را از منطقه خارجنزدیک خود فراتر برده و تا حدی خارج کنند زیرا در تمام سال‌های بعد از فروپاشی آمریکایی‌ها به عناوین مختلف سعی در دخالت و نفوذ در خارج نزدیک روسیه داشته‌اند از جمله آنها در مورد بحران کریمه و انقلاب کودتا گونه موسوم به انقلاب نارنجی قابل مشاهده است. بنابراین روسیه در ایجاد یک عمق استراتژیک در منطقه دورتر از خارج نزدیک خود تلاش می‌کند. روس‌ها رویکرد تدافعی خود را تغییر و برد استراتژیک خود را گسترش داده است که در این استراتژی خاورمیانه منطقه مهمی بشمار می‌آید»


مولفه سیاسی


در زمینه سیاسی روسیه به دنبال حفظ مناطق تحت نفوذ خود در منطقه خاورمیانه است، که هدف اصلی این سیاست جلوگیری از یکه تازی واشنگتن، برهم زدن سیاست نظام تک قطبی مدنظر آمریکا و پیشبرد موازنه قوا در منطقه است. سیاست‌های محتاطانه روسیه در قبال تحولات کشورهای عربی خاورمیانه و شمال آفریقا و همچنین حضور نظامی در سوریه به عنوان تنها منطقه نفوذ سنتی باقی مانده از زمان شوروی و مخالفت با حمله نظامی به عراق در چارچوب این سیاست و استراتژی قابل تحلیل است.


از طرف دیگر وجه نامناسب موروثی روسیه از زمان اتحاد جماهیر شوروی در اذهان مسلمانان این منطقه وجود داشته است. این بدبینی حاصل سیاست‌های کمونیستی علیه اسلام در جمهوری‌های اقماری اتحاد جماهیر شوروی، حمله نظامی دهه 80 میلادی به افغانستان، سیاست‌های سرکوب‌گرایان علیه مسلمانان جدایی طلب چچن، حمایت از صرب‌ها در بوسنی و هرزگوین، جنگ کوزوو و مناقشه قره باغ نزد مسلمانان است.



بنابراین بخش عمده‌ای از سیاست‌های این کشور در خاورمیانه، به عنوان مرکز عمده مسلمانان جهان به بازیابی وجه این کشور در افکار عمومی مسلمانان معطوف شده است. در همین راستا سیاست‌های دولت ترامپ در قبال مسئله قدس و حملات نظامی ایالات متحده به کشورهای اسلامی‌، بعد از 11 سپتامبر سال2001 عامل تسهیل کننده‌ای برای روسیه محسوب می‌شود، به ویژه آنکه از زمان حضور نظامی روسها در سوریه این کشوربه عنوان حافظ کشورهای اسلامی و محور مقاومت در برابر آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در افکار عمومی مسلمانان شناخته شده است.


دکتر شعیب بهمن در مورد تلاش‌های روسیه برای کسب وجه در میان مسلمانان گفت: «حوادث دوره شوروی و بسیج مسلمانان علیه آنها در افغانستان تا حد زیادی به از دست رفتن وجه این کشور منجر شد و تبلیغات وسیعی علیه این کشور در رسانه‌های مختلف کشورهای عربی صورت گرفت، بنابراین روس‌ها خیلی تمایل دارند این وجه تاریخی را بازسازی کنند این کشور تلاش‌های مختلفی از جمله حضور در سازمان کشورهای همکاری اسلامی و موضع‌گیری نسبتا نزدیک به مواضع اغلب کشورهای اسلامی در مورد مسئله قدس و انتقال سفارت آمریکا اتخاذ نمود، هرچند که در نهایت موضع روسیه با موضع آمریکا در مورد مسئله قدس تفاوت چندانی ندارد.»


روسیه در مورد کهنه‌ترین بحران منطقه خاورمیانه یعنی مناقشه اعراب و رژیم اشغالگر قدس، سیاست میانجی‌گرانه را پیش گرفته است و این امر با توجه به نفوذ گسترده روسیه در داخل رژیم اشغالگر قدس به واسطه حضور 20درصدی روس تبارها در اسرائیل و سیاست‌های ضداسلامی دولت ترامپ و قابل اعتماد نبودن امریکا در میان اکثریت مسلمانان کشورهای منطقه قابل ارزیابی است. این موضوع در احیای وجه خدشدار شده روسیه در منطقه می تواند موثر باشد.


آقای حسینی کارشناس مسائل روسیه با تاکید به نقش روسیه در حل این مناقشه گفت: «روسیه تلاش می‌کند از طریق اصول سیاست خارجی خود و نقش میانجی‌گرانه، به عنوان یک کشور قابل اتکا حاضر شود. به خصوص با توجه به سیاست یک جانبه گرایانه آمریکا در دوره ترامپ که باعث نگرانی کشورهای منطقه شده است و باتوجه به تصمیمات غیر قابل پیش بینی دولت آقای ترامپ در مسئله اعراب و رژیم اشغالگر قدس و اعلام انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به قدس شریف، روسها تلاش می‌کند در سیاست‌های خود به شکلی عمل کنند تا کشورهای منطقه به این کشور حس اعتماد پیدا کرده و قدرت قابل اتکا در منطقه تبدیل شوند.»


در زمینه سیاسی روسیه به دنبال حفظ مناطق تحت نفوذ خود در منطقه خاورمیانه است، که هدف اصلی این سیاست جلوگیری از یکه تازی واشنگتن، برهم زدن سیاست نظام تک قطبی مدنظر آمریکا و پیشبرد موازنه قوا در منطقه است.

وی در ادامه افزود:«با توجه به ظرفیت‌های موجود، این کشور می‌تواند به عنوان یک موازنه‌گر در سیاست‌های کلی منطقه در مقابل غرب و مشخصا آمریکا ایفای نقش کند. لذا با توجه به وضعیت حاکم بر سیاست خارجی آمریکا روسیه می‌تواند نقش مثبت و قابل اعتمادتری در منطقه ایفا کند، در مسئله اعراب و اسرائیل و سیاست خارجی روسیه در قبال این بحران کهنه منطقه خاورمیانه آنچه قابل توجه است رابطه سنتی و دیرینه‌ای روسها با هر دو طرف درگیر یعنی هم صهیونیستها و هم فلسطینیان است. اسرائیل به عنوان یک شریک تجاری و تکنولوژیک روسیه از دیرباز روابط پر فراز و نشیبی با روسها داشته است و همچنین گروه‌های فلسطینی فتح و حماس نیز روابط کهنه‌ای از زمان جنگ سرد با روسها داشتند.»


این کارشناس مسائل روسیه تاکید کرد: «در سال‌های اخیر نیز دولت پوتین تلاش کرده است این رابطه را حفظ نموده و با هر دو طرف تعامل داشته باشد دیدگاه کلی روسیه مبتنی بر فرمول دو دولت مستقل است در آینده نیز روسیه همچنان در چارچوب حضور در گروه کوارتر یعنی کشورهای چهارگانه میانجی در روند صلح اعراب و رژیم اشغالگر قدس این سیاست دنبال خواهد شد. در نتیجه روسیه حضور خود را در این منازعه حفظ خواهد کرد.»


مولفه اقتصادی


در مورد مولفه اقتصادی، موضوع اول انرژی و منابع سرشار این منطقه خصوصا منابع گازی کشورهای حاشیه خلیج فارس است. روسیه همواره از گاز به عنوان سلاح پنهان خود در قبال غرب و اتحادیه اروپا استفاده کرده است. چنانچه با بروز بحران شبه جزیره کریمه و تحولات سیاسی در اوکراین طی سال‌های اخیر قطع گاز و یا حتی تهدید به قطع آن باعث نگرانی اروپایی‌ها شده است‌.


روسیه درصدد جلوگیری از دسترسی غرب به گاز منطقه خاورمیانه است، تا بتواند این اهرم فشار برعلیه غرب را حفظ کند. دولت روسیه از حضور شرکت‌های نفتی اروپایی در صنعت نفت و گاز منطقه ناراضی هستند و از طریق شرکتهای نفتی و گازی روسی، سعی در کنترل این منابع و جهت‌دهی آن به شرق و جنوب شرق آسیا دارد، تا بدین وسیله کنترل خود را بر اروپا حفظ کند.


دکتر شعیب بهمن در مورد اهمیت مسئله انرژی و گاز خاورمیانه در سیاست خارجی روسیه گفت:«موضوع انرژی و نقش آن در روابط روسیه و خاورمیانه همیشه مطرح بوده است. روسیه از انرژی و مخصوصا گاز در جهت حفظ نفوذ خود بر اتحادیه اروپا استفاده می‌کند و از این موضوع برای فشار بر کشورهای اروپایی بهره می‌برد، بنابراین تمایلی ندارند سایر کشورها برای تامین گاز اروپایی‌ها وارد رقابت با آنها شوند‌، حتی در سال‌های گذشته مباحث مختلفی در مورد انتقال گاز ایران به اروپا از طریق ترکیه نیز مطرح شده بود که باعث نارضایتی روس‌ها شد.»


وی همچنین تصریح کرر:«در دوران حاضر توجه روسها صرفا به غرب نیست بلکه در مورد صادرات گاز نگاهی نیز به سمت چین پیدا کرده‌اند و خطوط انتقال نفت و گاز بسیاری برای صادرات انرژی از روسیه به چین در دست اجرا است که این مسئله می‌تواند مقدار بیشتری از نفت و گاز روسیه را به چین منتقل کند در حالی که روسیه افزایش تولید نخواهد داشت که این امر می‌تواند لطمه بزرگی را به اتحادیه اروپا بزند.»


این کارشناس مسائل اوراسیا در ادامه تاکید کرد:«در مورد کشورهای خاورمیانه روس‌ها همیشه ملاحظه داشتند که خطوط انتقال گاز به سمت اروپا نرود، از طرفی مهمترین تولیدکنندگان نفت خام نیز در منطقه حضور دارند، بنابراین برای روس‌ها نزدیکی به کشورهای خاورمیانه در جهت کنترل قیمت نفت اهمیت ویژه‌ای دارد، کما اینکه توافقات مهمی نیز با برخی کشورها ازجمله عربستان صورت گرفت تا بتوانند قیمت نفت را حفظ و به جایگاه پیشین آن بازگردانند. بنابراین در حوزه اقتصاد انرژی روسیه علیرغم اینکه در حوزه گاز به کشور های منطقه به چشم رقیب نگاه می‌کند اما در بخش نفت همکاری وجود دارد.»



موضوع دوم در مولفه اقتصادی بازار تسلیحاتی منطقه خاورمیانه است. روسیه در رقابت با غرب خصوصا آمریکا سعی در بدست آوردن بازار تسلیحاتی کشورهای خاورمیانه دارد. در حال حاضر روسیه بعد از ایالات متحده رتبه دوم فروش سلاح در این منطقه را داراست، و با توجه به ارزان قیمت بودن سلاح‌ها و تجهیزات روسی و همچنین نبود محدودیت‌های قانونی در مقایسه با کشورهای غربی در فروش سلاح، این کشور می‌تواند دست برتر در این مناسبات را بدست آورد.


این سیاست در قراردادهای نظامی جدید سعودی‌ها با روسها خصوصا خرید سامانه‌های پدافندی قدرتمند روسی ازجمله سامانه اس _400، کاملا قابل مشاهده است و پیش‌بینی می‌شود سایر کشورهای عربی نیز از این الگو سعودی‌ها پیروی کنند و از این طریق سود سرشاری عاید روسیه شود، به طوری که حجم این معاملات از رقم 620 میلیون دلار در سال‌های پایانی دهه نود میلادی به بیش از 10میلیارد دلار در سال‌های آتی برسد‌.


در زمینه سایر اقلام صادراتی طبق آمار در سال 1995 حدود 3/9 درصد از کل تجارت خارجی روسیه متعلق به صادرات این کشور به خاورمیانه بوده، که این درصد در دهه اخیر به بیش از دوبرابر و 8 درصد رسیده است. همچنین ساخت نیروگاه‌های اتمی در ایران و رقابت سایر کشورها در این تکنولوژی استراتژیک، کشورها عربی منطقه و ترکیه را به ساخت نیروگاه‌های اتمی ترغیب کرده، با توجه به این رقابت روس‌ها با افتتاح دفتر شرکت روس اتم در امارات متحده عربی و عقد قرارداد ساخت نیروگاه‌های اتمی با کشورهای مصر،ترکیه و اردن در سال گذشته میلادی و همچنین تمایل عربستان و امارات به ساخت نیروگاه اتمی به نظر می‌رسد روسیه دست برتر را نسبت به غرب در این زمینه پیدا کند.


بسیاری از ناظران معتقدند که بازگشت روسیه به منطقه بیش از هر چیز اهرمی برای امتیازگیری روس ها از طرف غربی در بحران اوکراین است. امری مبتنی بر اصول سیاست خارجی این کشور یعنی واقع گرایی و عملگرایی در جهت منافع روسیه است.

با توجه به اسناد سیاست خارجی فدراسیون روسیه در ده سال گذشته خاورمیانه اولویت اصلی برای روسیه مدرن نبوده است و منطقه خارج نزدیک و روابط با دولت‌های یوروآتلانتیک به طور طبیعی دارای اولویت بوده و هست. با توجه به این موضوع، هدف اصلی روسیه در خاورمیانه حفظ وضع موجود است. مسکو به دنبال ایجاد موازنه میان رژیم‌های حامی آمریکا و محور مقاومت است، با این هدف که هیچ یک از اتحادهای منطقه‌ای بر دیگر رقیب خود تفوق نیابد.


در شرایط فعلی اولویت اول برای روسیه مسئله کریمه و لغو تحریم‌های یکجانبه غرب علیه مسکو است، که این روند در سال 2018 و حتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری این کشور محور اصلی سیاست خارجی روسیه باقی می‌ماند. بسیاری از ناظران معتقدند که بازگشت روسیه به منطقه بیش از هر چیز اهرمی برای امتیازگیری روس ها از طرف غربی در بحران اوکراین است. امری مبتنی بر اصول سیاست خارجی این کشور یعنی واقع گرایی و عملگرایی در جهت منافع روسیه است.


انتهای پیام/

ارسال نظر