شاهزادگانی از جنس فساد
گروه بینالملل خبرگزاری آنا- مجتبی اسماعیلی: فساد اخلاقی در میان سیاستمداران و مقامهای کشورهای مختلف و حتی مدیران و کارکنان نهادها و سازمانهای بینالمللی به یکی از مهمترین چالشهای جهان سیاست تبدیل شدهاست. چالشی که هر روز و در هر جای دنیا ابعاد جدیدی از آن آشکار میشود.
چنانکه در گزارش اول پرونده «رسوایی اخلاقی در جهان قدرت و ثروت» نیز اشاره کردیم در گذشته، امکان بیشتری برای سرپوش گذاشتن بر فساد اخلاقی مقامها و چهرههای مشهور حوزههای گوناگون وجود داشت، اما در عصر اینترنت و گسترش ارتباطهای جهانی، امکان کمتری برای کتمان واقعیتها وجود دارد. با وجود این، هنوز هم قدرتمندان، ثروتمندان، صاحبان نفوذ و چهرههای مشهور با توجه به قدرت، ثروت، نفوذ و شهرت خود، در بسیاری از موارد از پیامدهای اعمال غیر اخلاقی خود میگریزند.
هر چند که فساد اخلاقی موضوعی نیست که منحصر به منطقه، کشور یا حوزه خاصی باشد و همانگونه که بیان شد حتی در اروپا و میان کاتولیکها نیز وجود دارد. اما ما در نوشتار پیش رو، با توجه به فساد اخلاقی گسترده در میان خاندانهای پادشاهی و شاهزادگان عربی که ریشه در ساختار قدرت و ثروت در این کشورها دارد به بررسی برخی از پروندهها و رسواییهای اخلاقی در این کشورها خواهیم پرداخت.
یکی از معضلاتی که همواره خاندانهای پادشاهی و موروثی با آن مواجه بودهاند، وجود شاهزادههایی بوده که از رفاه موجود در خاندانهایشان در راستای ارضای شهوت و عیش و نوشهای آنچنانی سوءاستفاده کردهاند. این گروه از شاهزادهها بهطور عمده با وجود فراهم بودن انواع امکانات، بهدلیل تنپروری از کسب آموزشهای لازم و توان بالای فکری و ذهنی ناتوان هستند و مشکلات زیادی را برای کشور و ملت خود ایجاد کردهاند.
گرچه این موضوع در میان همه کشورهای خوشنشین و مرفه عرب و حاشیه جنوبی خلیج فارس عمومیت دارد، ولی پادشاهی عربستان بهعنوان یکی از خاندانهای سلطنت موروثی باقیمانده در جهان همواره با این معضل دست به گریبان بوده است. فضای رفاه حاکم بر این خاندان باعث شده است تا شاهزادگان سعودی بهطور عمده به افرادی تنپرور و شهوتپرست تبدیل شوند که تحمل زندگی در زیر حاکمیت قانون را ندارند.
آنچه در ادامه و بهطور مستند میآید، تنها گوشههایی از فسادها و رسواییهای اخلاقی این شاهزادگان است و طبعا پیشتر گزارشهای آن نه تنها در رسانههای منطقه بلکه در رسانههای معتبر غربی منتشر شده است.
در جهان عرب این حکایت مشهور است که میگویند روزی پادشاهی که فساد فرزندانش برایش رسوایی به بار آورده و تا مرز خطر سقوط تاج و تخت پیش رفته بود، دعا کرد و گفت: «خدایا شر فرزندانم برایم بس است، مرا از شر مخالفان سیاسی در امان دار.»
فساد اخلاقی در دربار آلسعود
رسوایی در خاندان آلسعود موضوع عجیبی نیست. بهعنوان نمونه میتوان پرونده محکومیت عبدالعزیز بن ناصر آلسعود شاهزاده 36 ساله و نوه ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان سعودی را به اتهام قتل بیان کرد. ماجرای او از این قرار است که دادگاه بریتانیا این شاهزاده سعودی را به اتهام کشتن خدمتکارش بندر عبدالله عبدالعزیز سودانیالاصل به حبس ابد محکوم کرد. جرم شاهزاده سعودی در واقع «همجنسگرایی» بود. جسد این خدمتکار سودانی فوریه 2010 (بهمن 1388) در هتل لند مارک لندن کشف شد.
در تحقیقات مشخص شد دوربینهای مدار بسته هتل تصاویری از این شاهزاده سعودی ضبط کرده بودند که نشان میداد، او حدود سه هفته پیش از جنایت، به خدمتکارش در آسانسور تجاوز کرده بود. این شاهزاده سعودی تلاش کرد اتهامات وارده را انکار کند و وکلای قربانی با ارائه مدارک قابل استناد ثابت کردند که این شاهزاده حتی به مکانهای مربوط به همجنسبازان رفت و آمد دارد. همچنین پزشک قانونی بریتانیا تایید کرد که آثار ناشی از تجاوز در مناطق مختلف بدن وی مشاهده شده، موضوعی که باعث مرگ او شده است.
در گزارش پزشکی قانونی بریتانیا آمده بود که گاز گرفتگیها به شکلی ویژه در گونهها، جاهای حساس بدن مشاهده شده و قاتل با ضربه زدن بر سر و گوشهای قربانی، وی را خفه کرده است.
در نهایت دادگاه بریتانیا در سال 2010 او را به حبس ابد متهم کرد. این شاهزاده سعودی دو سال را در زندان سپری کرد تا اینکه کریس گرای لینگ، وزیر دادگستری بریتانیا به شاهزاده سعودی اجازه داد مابقی دوران محکومیت خود را در عربستان سعودی سپری کند.
در پرونده فساد اخلاقی خاندان سعودی محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان نیز دستی بر آتش دارد. پیشنهادی بیشرمانه بنسلمان به کیم کارداشیان، مدل معروف یکی از موارد مطرح پرونده اخلاقی بن سلمان است. ولیعهد هوسباز عربستان که هزاران فساد اخلاقی را در کارنامه خود ثبت کرده است، در سفری که سال 2015 به مالدیو داشت به کیم کارداشیان پیشنهاد کرد که یک شب در کنار او بگذراند و بابت این همخوابی 10 میلیون دلار دریافت کند.
علاوه بر این، غانم الدوساری، مخالف مشهور سعودی در یکی از افشاگریهای خود مینویسد: «در سفر محمد بنسلمان به جزایر مالدیو در سال 2015 او برای یک شب خوشگذرانی 8 میلیون دلار هزینه و در آن از شماری از خوانندههای معروف غربی از جمله شکیرا دعوت کرد.»
مورد بعد به تجاوز جنسی یک شاهزاده خانم سعودی به جوانی ارمنی بازمیگردد. شاهزاده ریما دختر طلال بنعبدالعزیز چند سال پیش جوانی ارمنی را ربود و بیش از یک ماه در اتاق خواب خود مخفی کرد و سپس با وی به سوئیس گریخت. این جوان ارمنی ربوده شده فرزند یک طراح لباس زنان در ریاض بود.
مارک یونگ که سالها جزو محافظان دربار آلسعود بود، درباره فساد اخلاقی این شاهزاده سعودی گفت: «خاندان سعودی دچار سراسیمگی و سردرگمی شدیدی به خاطر اعتراض خانواده جوان ربوده شده و ترس از افشای ماجرا شدند و مادرش را مامور کردند که دخترش را به هر قیمتی شده از سوئیس بازگرداند.»
وی در کاربری خود در فیسبوک نوشت: «شاهزاده خانم منی الصلح توانست با ریما در یکی از هتلهای ژنو دیدار کند و مواد بیهوشی در شربت پرتقال او بریزد و از این طریق او را به ریاض برگرداند.»
پرونده بعدی مربوط به شاهزاده نایف بن عبدالعزیز ولیعهد متوفی عربستان سعودی میشود. روزنامه دیلی میرور چاپ بریتانیا با افشای یک مورد از فساد اخلاقی این شاهزاده سعودی بهنقل از دوشس یورک ساره فرگوسن، همسر سابق پرنس اندرو، پسر ملکه بریتانیا نوشت که نایف بنعبدالعزیز در قبال بوسیدنش، 50 هزار پوند به حساب او واریز کرد.
فرگوسن تصریح کرد: «من در یک ضیافت شام خصوصی، با شاهزاده نایف بن عبدالعزیز ولیعهد سابق عربستان سعودی دیدار کردم و شاهزاده مرا بوسید و پس از آن یک روز در حال بررسی حسابهای بانکی خودم بودم که از واریز مبلغ 50 هزار پوند به حسابم از سوی شاهزاده نایف شگفتزده شدم.»
ماجرا از این قرار بود که فرگوسن در ضیافت شامی خصوصی از شاهزاده نایف خواست او را در پرداخت قرضهایش که بالغ بر دو میلیون پوند است، یاری کند. شاهزاده نایف به فرگوسن گفت که به خاطر یک دوست حاضر است در این زمینه به او کمک کند. اما این آخرین دیدار آنها نبود. در دیدار دوم شاهزاده نایف دوباره به دوشس فرگوسن نزدیک شد و او را بوسید.
رابطه نامشروع دختر پادشاه بحرین با یک آمریکایی
گرچه تاکنون همواره گزارش روابط نامشروع از پسران خلیفهها و شیوخ عرب منتشر شده، اما اینبار در بحرین یک دختر موجب رسوایی نظام آلخلیفه شد. شاهزاده بحرینی معروف به مریم آلخلیفه که تنها 18 سال داشت، ماجرای منحصر بهفردی در حوزه روابط غیر اخلاقی فرزندان حاکمان حوزه خلیج فارس دارد. او که هنوز 20 بهار از عمرش نگذشته بود، با معشوقه آمریکاییاش به نام جیسن جانسون که یک نظامی حاضر در جنگ عراق بود از منامه فرار کرد.
ماجرای رابطهشان از آنجا آغاز میشود که مریم جیسن را در یکی از بازارهای منامه میبیند و آشنا میشوند و روابطشان تا حد نامتعارفی ادامه مییابد. روابط نامشروع دو طرف به اندازهای زیاد میشود که دستگاه اطلاعات بحرین از این رابطه پرده برمیدارد. پدر مریم او را زندانی کرد و مانع خارج شدن وی از منزل به مدت چند روز شد. در آن روزها مریم فقط با تلفن با افسر جوان آمریکایی ارتباط داشت. پس از آزادی، جیسن با مریم با یک خودروی لیموزین اجارهای از منامه خارج میشوند و با گذرنامه جعلی به آمریکا فرار میکنند. این نقشه در مقصد لو میرود. در فرودگاه شیکاگو کارکنان فرودگاه دریافتند که مدارک جیسن جعلی است و این موضوع باعث شد تا هویت واقعی شاهزاده بحرینی فاش شود و به همه چیز اعتراف کنند.
مریم بلافاصله درخواست پناهندگی سیاسی داد و فرودگاه را به همراه معشوقهاش به سمت لاس و گاس ترک و با آن نظامی آمریکایی ازدواج کرد. هر چند در نهایت دو طرف از هم طلاق گرفتند و مریم آلخلیفه به بحرین بازگشت.
فساد اخلاقی ولید بنطلال
در بالا در باره فساد اخلاقی دختر بنطلال گفتیم، ولی فساد اخلاقی در خاندان این شاهزاده سعودی ریشه دوانده است. گزارشهایی از فساد اخلاقی شخص ولید بنطلال نیز وجود دارد ازجمله اینکه او با وجود داشتن همسر به یک مدل آلمانی تجاوز کرده بود.
ماجرا از این قرار بود که سورایا، دختر مدل آلمانی که تنها 23 سال داشت اعلام کرد ولید بنطلال در سال 2008 به او تجاوز کرده بود. این دختر آلمانی که تابعیت آلمانی و اسپانیایی دارد پیشتر به دادگاهی در اسپانیا شکایت کرده بود که بهدنبال همکاری نکردن مقامهای سعودی با دادگاه، پیگیری موضوع فساد اخلاقی شاهزاده سعودی متوقف و منتفی شد.
سورایا ماجرای تجاوز را اینگونه بیان میکند: «در سال 2008 از سوی شخصی به ولید بنطلال و همراهانش معرفی شدم و زمانی که در قایق تفریحی او حضور داشتم، بیهوش شدم و این شاهزاده سعودی به من تجاوز کرد.»
علاء و جمال مبارک
از این دو برادر که فرزندان حسنی مبارک، رئیسجمهوری مخلوع مصر هستند، موارد متعددی فساد اخلاقی گزارش شده است. زمانی رابطه علاء با یک خانم نمایشنامهنویس رو شد که او را تهدید کرده بودند اگر حرفی از رابطهاش با علاء بزند، کشته خواهد شد و زمانی نیز جنجال رسوایی فرزند رئیسجمهوری مصر به رابطه عاطفی با معاون بادیگاردش منشر شد. در مورد دوم شدت فاجعه به حدی بود که دستهای پشت پرده مجبور شدند دختر بیگناه را مثله کنند و هر تکه از بدنش را به گوشهای از شهر بیندازند.
بهطور دقیق مشخص نیست در جریان این رسواییها چه اندازه پولها خرج و سوءاستفادهها شد و چه هدایا یا حقالسکوتهایی که از خرانه دولت پرداخت شد و هنوز نیز دستگاههای نظارتی در حال محاسبه هستند تا پرونده فساد اخلاقی فرزندان مبارک را تکمیل کنند، رئیسجمهوری که در کودتای موسوم به «25 ژانویه» سرنگون شد و از آن زمان تاکنون پرونده فسادش چه در حوزه اقتصادی، اخلاقی و سایر حوزهها در جریان است.
عدی و قصی صدام
داستان روابط غیر اخلاقی عدی و قصی، دو فرزند صدام، دیکتاتور سابق عراق شباهتهایی با روایتی که از علاء و جمال داشتم دارد؛ آن دو نیز همچون همتایان مصری خود روابطی غیر اخلاقی با زنان داشتند و سوءاستفادههای آنها از موقعیت پدرشان در نهایت به سست شدن پایههای حکومتشان در بغداد انجامید. تنها تفاوت ماجرا در این است که فرزندان صدام در زمان حیات پدرشان و در حمله نظامی آمریکا به عراق کشته شدند.
یکی از موارد متعدد رسوایی های اخلاقی عدی به زمانی باز میگردد که او رئیس کمیته المپیک عراق بود. او بارها اقدام به شکنجه ورزشکارانی کرد که در رقابتهای خود شکست خورده بودند. شاید بتوان هماکنون نیز آثار چوبهای خیزرانی را که بر پاهای برخی ورزشکاران عراقی زده شد مشاهده کرد. البته هنوز هم تشرهایی که عدی به ورزشکاران میزد و آنها را سگ و میمون خطاب میکرد از ذهن خیلیها پاک نشده است. حتی در مواردی گزارش شده است که فوتبالیستهای عراقی بهدلیل باخت در یکی از مسابقاتشان مجبور شدند توپی بتونی را به مسافتی طولانی حمل کنند. مجازاتهای اینچنینی زیاد گزارش شده است.
از این موارد که بگذریم، داستان تمایلات و فسادهای اخلاقی و دختر رباییهای عدی در خیابانهای عراق زبانزد است. در دورهای گزارشهایی از ربودن همسر فرمانده ارتش عراق از سوی عدی منتشر ولی بلافاصله تکذیب شد. موضوع از این قرار بود که عدی اقدام به ربودن همسر یکی از فرماندهان ارتش عراق کرد که گفته میشد همسرش مخالف حکومت بود. به همین دلیل عدی به نیروهایش دستور داد تا همسر این خانم را مورد ضرب و شتم قرار دهند و بازداشت کنند. پس آن نیز به این زن تجاوز کرد و به قتل رساند. همسر آن زن نیز به اتهام خیانت به صدام به حبس ابد محکوم شد. علاوه بر این، گفته شده عدی یکی از افسران خود را بهدلیل اینکه اجازه نداده است با همسرش برقصد، چنان شکنجه کرد که بیهوش شد و سپس بهدلیل شدت جراحتهای وارده جان خود را از دست داد.
روابط نامشروع فرزندان قذافی
فرزندان دیکتاتور سابق لیبی نیز مستثنی از دیگر فرزندان رهبرانی که سوابق روابط غیر اخلاقیشان بیان شد، نبودند. محمد، سیفالاسلام، معتصم، سیفالعرب، هانیبال، خمیس، الساعدی و عایشه فرزندان قذافی هستند که شنیعترین گزارشهای اخلاقی را در پرونده آنها میتوان یافت. آنها در مدت حکومت دیکتاتوری پدرشان فسادهای اخلاقی زیادی مرتکب شدند که شاید معروفترین آنها به سیفالاسلام بازگردد. او به حرص و ولع زیاد برای برقراری رابطه غیر اخلاقی با زنان در لیبی معروف بود و حتی اقدام به سانسور شدید رسواییهای خود با یک مدل لباس ترکیهای به نام شانجی کرد. شانجی حدود سه سال با سیفالاسلام رابطه داشت، اما به علت گرایشات و تمایلات شدید و عجیب جنسی سیفالاسلام از او جدا شد.
این زن پس از جدایی از سیفالاسلام اعتراف کرد: «من عاشق بودم، میخواستم با او زندگی کنم، اما نتوانستم. او گاهی در یک روز با چند زن رابطه داشت و این نوع رابطه برای من قابل تصور نبود، به همین دلیل تصمیم گرفتم از او جدا شوم.»
همچنین درباره سیفالاسلام گفته شده که روابط زیادی با دختران یهودی داشت. او حتی دخترانی را که در هواپیماهای شخصی بهعنوان مهماندار حضور مییافتند طعمه تمایلات جنسی خود میکرد.
هانیبال، فرزند دیگر قذافی نیز دچار فساد اخلاقی بود. او با خودروی پورشه خود در حالی که مست بود، با سرعت بیش از 90 مایل خلاف جهت در خیابان الیزه پاریس رانندگی کرد و به این دلیل دستگیر شد، اما بهدلیل داشتن مصونیت دیپلماتیک آزاد شد.
ازجمله فسادهای اخلاقی هانیبال که به تیرگی روابط میان سوئیس و لیبی منجر شد، آزار و اذیت جنسی و استفاده از زور و تهدید علیه خدمتکاران در یکی از هتلهای ژنو بود. در نهایت لیبی از همه شیوههای فشار و تهدید علیه سوئیس استفاده کرد تا مانع محاکمه هانیبال شود.
هانیبال در زمان دیکتاتوری قذافی رسواییها و مشکلات اخلاقی بسیاری داشت. او در زمانی که در لندن اقامت داشت، در ساعت 1:30 بامداد با پلیس بریتانیا در یکی از هتلهای مجلل این شهر درگیر شد. کارکنان هتل فریادهای زنی را شنیدند که از سمتی که هانیبال اقامت داشت، شنیده میشد. نیروهای امنیتی به سرعت خود را به محل رساندند، اما بهدلیل جلوگیری گارد هانیبال نتوانستند، وارد محل اقامت وی شوند و برای جلوگیری از رسوایی بیشتر سفیر لیبی در لندن به سرعت در محل حاضر شد و موضوع را حل و فصل کرد.
حرمسرای قذافی!
شهوترانی به فرزندان دیکتاتور لیبی محدود نمیشود بلکه آنها شاید شهوترانی را از حرمسرای سلطنتی پدرشان آموخته باشند. قذافی طبق گزارشهای منتشر شده دستور میداد تا دختران را از مدارس بربایند و بهعنوان بردگان جنسی از آنها سوءاستفاده میکرد.
آنیک کوژین، خبرنگار فرانسوی که پرده از بخشی از فساد اخلاقی او برداشته است، در گزارشی مینویسد: «قذافی در محل اقامتش یک حرمسرا داشت و شامل اتاقها یا آپارتمانهای کوچک بود. زنان حاضر در این حرمسرا موظف بودند که با لباس نیمهعریان در نزد قذافی حضور یابند و هر ساعت از شبانهروز آماده به خدمت باشند. این زنان تجاوز کتک میخوردند و سوء استفاده جنسی میشدند.»
این گزارش میافزاید: «قذافی برخی از وزیرانش را مجبور میکرد تا با او رابطه جنسی داشته باشند و این کار را با برخی از روسای قبایل، دیپلماتها و فرماندهان نظامی که میخواست دست برتر را نسبت به آنها داشته باشد نیز انجام میداد. وی همچنین با بسیاری از همسران و دختران سران آفریقا رابطه جنسی برقرار کرد، البته نه با تجاوز بلکه با تطمیع پول و جواهرات.»
انتهای پیام/