«شرتولوژی» نمایشی که لذت کشف را از مخاطب گرفت/ آثار خارجی که از نمایشهای داخلی ضعیف ترند
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، در این دوره جشنواره تئاتر فجر شاهد حضور پررنگ گروههای نمایشی مشهد بودیم که با زاویه دید مختلف، به مضامین متعددی پرداخته بودند.
در این میان برخی از هنرمندان نگاه بیچون و چرایی به کارگردانان تهرانی داشتند و برخی دیگر تئاتر اجتماعی را مدنظر قرار دادند، البته برخی کارها نیز بیشتر با تکیه بر فرمگرایی و زیبایی شناسی اجرا شدند.
تاکنون 3 گروه نمایشی از مشهد با اجرای نمایشهای «سندرم پای بیقرار»، «اتاق ورونیکا»، «حذفیات» اثبات کردهاند که تنوع و تکثر در کارهای مشهد وجود دارد، البته اینکه این امر نقطه قوت و مثبت یا منفی آنها بوده است نیازمند تحلیل و بررسی جداگانه است.
لازم به یادآوری است که سال گذشته نیز نمایش «مهمانخانه فونیکس» که اثری موزیکال و آوازین بود نیز توسط گروهی از مشهد اجرا شد که همین امر ما را به این فکر وامیدارد که پیش از «الیورتوئیست» ما از مشهد نمایش موفق موزیکالی داشتیم که میتواند مورد حمایت مدیران هنری قرار گیرد.
جدای از تمام مواردی که به آن اشاره شد، حضور فعال گروههای مشهد را میتوان نشانه جنب و جوش میان فعالان هنرهای نمایشی این خطه از کشور دانست. در این بین آنچه بسیار خوشحال کننده است این است که کارهای متفاوت گروه های تئاتر مشهر حاصل دستاورد مدیریتی نیست و جوش و خروشی است که از دل هنرمندان ایجاد شده است.
«نسخه آزمایشی» با محوریت عدم برقراری رابطه
جشنواره تئاتر فجر شب گذشته میزبان نمایش «نسخه آزمایشی» کاری از علی حاتمی نژاد بود که موضوعی روز را مطرح میکرد. در این اثر نشان داده میشود که آدم های این روزگار با همه دغدغههایشان وقتی کنار هم قرار میگیرند هم را نمیبینند و ارتباط کلامی برقرار نمیکنند که به شکل هنرمندانه طرح موضوع میشود.
نمایش «نسخه آزمایشی» بدون حضور بازیگر چهره و با حذف تمام متعلقات صحنه بر دیالوگ و مفهوم تمرکز داشت که با استقبال حداکثری مخاطب روبهرو شد. تجربه اجرای این اثر تثبیت کننده این موضوع است که تمرکز بر محتوا و قصه اگر با در نظر گرفتن ظرایف و پیچیدگیها باشد مخاطب را تشنه شنیدن و دیدن چنین اثری میکند و در مقابل تماشاگر را که شناختی نسبت به این گروهها ندارد با برقراری ارتباط و گفتوگوی فرهنگی با محوریت تئاتر به سالن میکشاند.
تداخل اجراهای جشنوارهای
علی رغم تلاش مسئولان سالنهای نمایشی و با توجه به حجم مخاطبان در جشنواره تئاتر فجر، به طور معمول نمایشها با تاخیرهای 10 تا 20 دقیقهای شروع میشوند که همین امر باعث تداخل اجراها میشود، به طوریکه برخی از مخاطبان برای دیدن کارهای دیگر مجبور میشوند که در میانه اجرا یک سالن را ترک کنند.
این امر با توجه به زنده بودن تئاتر باعث از دست رفتن تمرکز بازیگران میشود، هم نظم به هم ریزد و هم رشته افکار دیگر تماشاگران پاره شود.
آثار بخش بینالملل آوردهای نداشتند
گروه های فرانسوی در این دوره از جشنواره تئاتر فجر بیشترین تعداد آثار در بخش بینالملل را داشتند اما با اینکه در هزاره سوم فرانسه مهد و خواستگاه تجربه چه در حوزه فرم گرایی و تجربی چه در حوزه آثار کلاسیک است اما نسبت به آثار ایرانی چیز جدیدی برای هنرمند و مخاطب نداشته است.
با اینکه متنهای کلاسیک و مبتنی بر فرم و حرکت همچنان در سالنهای رسمی و کلاسیک فرانسه اجرا میشوند و در پلاتوها و سالن های کوچک آثاری در حوزه تئاتر مستند و تجربی به اجرا در میآیند اما ما در جشنواره تئاتر فجر نمونههای نازل و دسته چندمی را به واسطه گروههای جوانی که خود در مرحله آزمون و خطا هستند را شاهد هستیم که در پی ثباتی در زیبایی شناسی و شکل دادن اثر نمایشی به رویداد بینالمللی فجر دعوت شده اند.
سوال این است که در بخش بین الملل چه اتفاقی باید بیفتد؟ در بخش اول باید داد و ستد فرهنگی روی دهد و ما تجربه گروههای خارجی را مورد آنالیز قرار دهیم و آنها هم از آثار ما بیاموزند. این در حالی است که میبینیم جوانان ما چند سر و گردن بالاتر از گروههای خارجی هستند.
برای مثال عاطفه تهرانی و یاسر خاسب که سالها است در حوزه تئاتر فیزیکال و متکی بر بدن و آواز کار میکنند نسبت به اجرای نمایشی مثل تنهایی «پر هیاهو» که حضورش درجشنواره با حواشی بسیاری همراه بوده موفقترهستند. این در حالی است که مدیران، برگزارکنندگان و مدیر بخش بینالملل جشنواره نسبت به حضور این کارگردان و بازیگر هم پاسخی نداده است.
«شرتولوژی» نمایشی که لذت کشف را از مخاطب میگرفت
دیگر اثر نمایشی شب گذشته جشنواره تئاتر فجر نمایش «شرتولوژی» نوشته و کاری از ژروم بل از کشور فرانسه بود که با مطرح کردن نظریهای توسط کارگردان همراه بود.
در این اثر کارگردان جوانی که داعیه طرح نظریه دارد، طی 20 دقیقه توسط تک بازیگرش که در حالت ایستا و سکون روی صحنه میآید به طرح موضوع میپردازد. همچنین در بخشی از اثر مصاحبه کارگردان را میبینیم که خود جای سوال دارد که اگر کاری توانایی طرح موضوع را دارد چه ضرورتی بر سنجاق کردن مولف و یا کارگردان به اثر است؟ لزوم پخش فیلم چیست؟ بجز آنگه کارگردان واهمه دارد که مخاطب با او ارتباط برقرار نکند؟ در اینجا این سوال است که آیا برای این اجرا میتوان عنوان تئاتررا انتخاب کرد؟ آیا برای مخاطبی که امروزه ازادوات مدرنی استفاده میکند باید همه چیز را تشریح کرد؟ در این طورت قدرت تخیل و ذهن مخاطب به کجا میرود؟ وقتی غذایی برای مصرف کننده سرو میشود امکان استفاده از حواس سه گانه را ایجاد میکند در حالی که گرفتن این امکان از او و جویدن غذا خاصیتی برای مصرف کننده که در تئاتر، مخاطب آن است محسوب میشود.
در حوزه تئاتر که داد و ستد در صحنه روی میدهد باید لذت کشف کردن به مخاطب داده شود بنابراین این کار که داعیه کشف معانی دارد و لذت تجربه کردن آنچه اتفاق می افتد را از مخاطب میگیرد نمیتواند در زمره کارهای خلاق بیاید.
انتهای پیام/