صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
محمدحسین محترم*

اهداف آمریکا در شمال سوریه

حدود یک ماه قبل یعنی بعد از شکست داعش، رسانه‌ها اعلام کردند کارشناسان نظامی آمریکا، اردوگاه الحسکه در شمال شرقی سوریه و در مرز با عراق و ترکیه را به پایگاه آموزشی تروریست‌های داعشی و جبهه النصره تبدیل کرده‌اند.
کد خبر : 254888

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، 1- حدود یک ماه قبل یعنی بعد از شکست داعش، رسانه‌ها اعلام کردند کارشناسان نظامی آمریکا، اردوگاه الحسکه در شمال شرقی سوریه و در مرز با عراق و ترکیه را به پایگاه آموزشی تروریست‌های داعشی و جبهه النصره تبدیل کرده‌اند. اوایل آذر نیز روزنامه الاخبار چاپ بیروت از نشست مسئولان نظامی آمریکا با نیروهای کُرد وای پی جی(YPG) و دموکراتیک (PYD) در پایگاه نظامی آمریکا در اطراف شهر الرقه خبر داده بود که آمریکا در این نشست از نقشه جدید خود پرده برداشت و به کردها اعلام کرد «عملیات علیه داعش پایان یافته و باید در مناطق شمالی شوراهای محلی را تشکیل و مدیریت آنها را به‌عهده بگیرید». طلال سیلو سخنگوی سابق نیروهای موسوم به دموکراتیک سوریه که در این جلسه حضور داشت و چند روز بعد به ترکیه پناهنده شد، در مصاحبه مفصلی با خبرگزاری آناتولی، با بیان جزئیات جلسه، از نقشه آمریکا برای شمال سوریه و روابط پشت پرده برخی گروه‌های کرد با آمریکا و چگونگی ایجاد صوری نیروهای موسوم به دموکراتیک سوریه توسط سازمان سیا و همچنین تلاش آمریکا برای «ایجاد کریدوری توسط بقایای تروریست‌ها از شمال سوریه تا سواحل مدیترانه شرقی» پرده برداشت. ژنرال رایموند توماس فرمانده نیروهای ویژه آمریکا نیز همان زمان به ایجاد نیروهای دموکراتیک سوریه به عنوان پوششی برای مجهز کردن نیروهای مدافع خلق توسط سیا و کمک به تروریست‌های داعش اذعان کرده بود. البته سفر غیرمنتظره چند هفته قبل ثامر السبهان مشاور محمدبن سلمان به شمال سوریه را هم باید مدنظر داشت که نشان می‌داد توطئه ‌اشغال شمال سوریه با کمک آل‌سعود طراحی شده و از نقش محمدبن سلمان در این توطئه هم پرده برمی‌دارد.


- آمریکا در شمال سوریه اهداف متعددی را دنبال می‌کند از جمله: اولا تلاش دارد سیاست شکست‌خورده خود در اقلیم کردستان عراق را این‌بار در شمال سوریه پیاده کند. آن‌گونه که قائم‌مقام معاون تیلرسون گفته اصلی‌ترین هدف آمریکا از طرح نظامی جدید خود تجزیه سوریه است. دیوید ساترفیلد در کنگره آمریکا تاکید کرده «راهبرد و سیاست جدید ما در تشکیل نیروی 30 هزارنفری تلاش برای انتقال ساختار دیپلماتیک در شمال سوریه و ارائه الگویی برای دیگر مناطق این کشور است». ثانیا هدف مهم دیگر آمریکا بازیافت و تجدید تروریست‌هاست. آن‌گونه که اعلام شده 15 هزار نفر از نیروی 30 هزار نفری آمریکا را نیروهای کرد تشکیل می‌دهند و 15هزار نفر دیگر تروریست‌هایی هستند که از نقاط مختلف سوریه جمع شده‌اند.کارشناسان آمریکایی پس از شکست داعش تاکید دارند«داعش تغییر ساختار خود را که از قبل روی آن کار کرده بود، به اجرا گذاشته است». مایکل ویکرز یکی از مقامات مسئولِ ایجاد داعش در سال‌های2011 تا 2015 به عنوان معاون وزیر دفاع آمریکا در امور اطلاعاتی، در اظهارنظر عجیبی از شکل‌گیری نسخه سوم تروریست‌ها با نام جدیدی خبر داده و با این ادعا که «داعش به احتمال زیاد در آینده باقی خواهد ماند» گفته «اگر بعد از القاعده و داعش نسخه سوم جهادگرایی با نام جدیدی احتمالا در بعد جهانی آن شکل گیرد، نباید شگفت‌زده شد»! و کاترین زیمرمان کارشناس مسائل تروریسم در اندیشکده اینترپرایز نیز ادعا کرده «خیزش مسلحانه دیگری علیه دولت مرکزی سوریه شکل خواهد گرفت که هر لحظه باید منتظر آن باشیم»!


بر همین اساس آمریکا تلاش دارد با حضور در شمال سوریه از گسترش ایجاد امنیت و ثبات در منطقه و پاکسازی کامل مناطقی از سوریه که هنوز بقایای تروریست‌ها در آنجاها حضور دارند، جلوگیری کند. نکته مهم این است که برای تسهیل روند بازپروری تروریست‌ها، پروژه«بیت کوین» یا همان ارز دیجیتالی طرحی برای تامین مالی تروریست‌ها از سوی سازمان‌های سیا و جاسوسی– اطلاعاتی آمریکاست که ناتالیا کسپراسکای مدیر اجرایی شرکت‌ سیستم‌های امنیت سایبری اینفوواچ فاش کرده «بیت‌کوین پروژه آژانس‌های اطلاعاتی آمریکاست تا به‌وسیله آن پروژه‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس در جهان بدون ردیابی و شناسایی سریعا تامین مالی شوند.» ثالثا ایجاد اهرمی برای میز مذاکره و علیه دولت مرکزی سوریه در آینده با هدف«ملت‌سازی» در یک فرایند میان‌مدت از دیگر اهداف حضور آمریکا در شمال شرقی سوریه است. آن‌گونه که تیلرسون ادعا کرده ‌آمریکا با تشکیل نیروی 30 هزار نفری در شمال سوریه و با کمک سازمان ملل تلاش دارد با فشار سیاسی از منطقه فرات و تاثیر بر راه‌حلی که آینده سوریه را تعیین می‌کند، سال 2021 سال پایان حضور اسد در قدرت باشد. رابعا هدف دیگر آمریکا از ناامن کردن شمال سوریه معطوف کردن توجه دولت سوریه به این منطقه و ایجاد حاشیه امن در جنوب سوریه برای رژیم صهیونیستی است تا آن‌گونه که دیوید ساترفیلد گفته طرح خود برای ‌اشغال بخش‌های دیگر خاک سوریه در امتداد جولان را به اجرا بگذارد. آمریکایی‌ها برای تضمین امنیتی تل‌آویو تصور می‌کنند با حضور در شرق سوریه می‌توانند ارتباط دمشق، بغداد، تهران را قطع کنند. خامسا آمریکا تلاش دارد نگذارد سوریه میدان‌های نفت و گاز در شمال شرقی رود فرات را پس بگیرد چرا که به‌خوبی می‌داند این ثروت به بازسازی سوریه و قدرتمند شدن مجدد سوریه منجر می‌شود و تهدیدی برای اسرائیل خواهد بود. و سادساً نکته مهم‌تر اینکه آمریکا نیاز دارد با فضاسازی به افکارعمومی و به‌ویژه چند کشور متحد خود در منطقه القاء کند آمریکا هنور در منطقه حضور دارد و رانده نشده است!


- تلاس آمریکا برای ‌اشغال شمال سوریه نشان می‌دهد آمریکا از جنگ نیابتی و فرماندهی پشت پرده به مداخله نظامی آشکار روی آورده است. رئیس‌جمهور آمریکا در تبلیغات انتخاباتی بارها از مداخله نظامی واشنگتن در دیگر کشورها از جمله در منطقه غرب آسیا انتقاد و با وعده برگرداندن نیروهای آمریکایی به آمریکا تاکید کرده بود نباید پول مالیات آمریکایی‌ها را صرف جنگ‌افروزی کرد. اما اکنون همچون دیگر وعده‌های انتخاباتی خود از این سیاست انتخاباتی نیز عقب‌نشینی کرده و برخلاف وعده‌هایش، بعداز موافقت با حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، اکنون قصد دارد با ‌اشغال سوریه سیاست نظامی‌گری بوش در عراق و افغانستان را در سوریه دنبال کند. چنان که تحلیلگران، حضور کاندولیزا رایس وزیر خارجه جرج بوش را در کنار تیلرسون - که برای توجیه حضور نظامی آمریکا در سوریه به دانشگاه استنفورد محل پاتوق نومحافظه‌کاران رفته بود - دلیلی بر این واقعیت ارزیابی و تاکید می‌کنند تیلرسون نه برای ارائه گزارش بلکه برای دریافت راهبرد جدید به دانشگاه استنفورد رفته بود! لذا ‌اشغال شمال سوریه را باید پیش‌درآمد نظامی‌گری جدید آمریکا در کشورهای جهان به‌ویژه در منطقه غرب آسیا تلقی کرد. چنان‌که اولویت‌ها و وجه مشترک سه سند جدید راهبردی آمریکا که تاکنون تحت عناوین راهبرد امنیت ملی (NSS)، راهبرد دفاع ملی (NDS) و راهبرد ملی نظامی (NMS) منتشر شده، تاکید بر افزایش بودجه نظامی و سرمایه‌گذاری بیشتر در صنایع تسلیحاتی به‌ویژه هسته‌ای و موشکی و رقابت نظامی به عنوان تضمین رقابت اقتصادی و کمرنگ شدن تمرکز بر مبارزه با چالش تروریسم است.


4- نکته مهم و عبرت‌آمیز برای کسانی که به وعده‌ها و مواضع ظاهری آمریکا دل خوش می‌کنند این است که اولا آمریکا بارها در دیدار با مقامات ترکیه وعده داده بودند که پس از شکست داعش حمایت خود را از نیروهای کرد در مرز ترکیه قطع خواهد کرد. و مهم‌تر اینکه آمریکایی‌ها در حالی منافقانه ادعا می‌کنند برداشت ‌اشتباه رسانه‌ها موجب نگرانی ترکیه شده که رسما سیاست تشکیل نیروی 30 هزار نفری در شمال سوریه را اعلام کرده‌اند. نکته طنز داستان نیز اینجاست که آمریکا با تشکیل این نیرو تلاش دارد در سوریه مداخله نظامی کند، اما از ترکیه خواسته است در امور داخلی سوریه دخالت نکند!؟ هرچند دخالت نظامی ترکیه در سوریه نیز غیرموجه است و تحلیل آن را به وقت دیگری موکول می‌کنیم. ثانیاً آمریکا بارها ادعا کرده از تمامیت ارضی عراق و سوریه حمایت می‌کند اما هم توطئه همه‌پرسی در اقلیم کردستان عراق و هم تلاش برای ‌اشغال شمال سوریه آشکارا نشان داد اهداف دیگری دارد.
5-باید پنج کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه به کمک روسیه ائتلاف مقابله با طرح تجزیه‌طلبانه آمریکا در منطقه از طریق برخی گروه‌های کرد را تشکیل دهند. در این ائتلاف و طرح علاوه ‌بر اقدامات امنیتی و سیاسی باید با الگوبرداری از همزیستی کردها در جمهوری اسلامی با دیگر اقوام بلوچ و عرب و فارس و لر و ترک و... و رسمیت داشتن حقوق آنها همچون دیگر شهروندان ایرانی، تلاش شود کردها اولا به زندگی توأم با آرامش و امیدواری و همزیستی با دیگر هموطنان خود در کشورهایشان ترغیب و تشویق شوند و از سوی دیگر کردها را نسبت به استفاده ابزاری آمریکا از خودشان آگاه و روشن کرد.
6- آنچه که اکنون آمریکا در منطقه انجام می‌دهد دقیقا بر اساس توصیه‌های ساموئل هانتینگتون بنا شده که گفته «آمریکا برای مقابله با قدرت‌های درجه یک منطقه مثل ایران باید در جهت تجزیه کشورها با قدرت‌های درجه دو منطقه مثل عربستان ائتلاف کند». اما تحولات اخیر منطقه به اذعان گابریل وزیر خارجه آلمان نشان داده «کشورهای منطقه دیگر در خواب نیستند» و واقعیت امر این است که آمریکا دیگر توان لازم برای دیکته کردن سیاست‌ها و خواست‌های خود را ندارد و هدف از برگزاری نشست سوچی نیز مشروعیت بخشیدن دیپلماتیک به توازن قدرتی است که در سایه مقاومت در صحنه میدانی ایجاد شده است. به‌قول مایکل برنر استاد دانشگاه بین‌المللی پیتس بورگ «آمریکا مجبور است واقعیت‌های جدید منطقه را بپذیرد چون به واسطه سیاست‌های ایران و جبهه مقاومت، در حاشیه قرار داده شده و این به معنی پایان دوره تلاش‌های آمریکایی‌ها برای تغییر رژیم‌ها و سرنگونی دولت‌های منطقه است.»


منبع: کیهان


انتهای پیام/

ارسال نظر