سردرگمی ناشی از «تنهایی پرهیاهو» با طعم و عطر پاپکرن
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری آنا، در میان آثار متعدد با شیوههای اجرایی متنوع نمایش «تاریکی» به کارگردانی رامین اکبری در تالار سایه اجرا شد که با تکیه بر بیاعتنایی به درجازدن روایتی معکوس از یک زندگی را نشان میداد و به وقایعی نامتعارف و غیرعادی اشاره داشت.
خندههای بیوقفه، ورود فردی ناشناس داخل خانه برای مشخص کردن جای گلدانها و صحه گذاشتن بر ماجراهایی بهشدت بیمعنا و نامتناسب مخاطب را در فضایی معلق نگه میداشت و گاه با ایجاد سردرگمی و ریتمی که در برخی از صحنهها بیحوصلگی را به دنبال داشت.
بهواسطه تمهیداتی برای آشناییزدایی که در راستای معنازدایی از بازیگرها بهعنوان بازیگرانِ نقشهاشان صورت میگیرد. تکیه این اثر بر ساختار تمثیلی که با مطرح شدن بچه فیل همسایه که از تخم بیرون آمده است بنا نهاده میشود. در این اثر نمایشی نقشی برخلاف آنچه در اکثر موارد با استفاده از تمثیل دیده میشود، ایجاد کرد.
اگرچه تالار چهارسو در این اجرا میزبان نمایشی قابل توجه به لحاظ خلاقیت، نوآوری و ایجاد موقعیتهای جدید بود و به واسطه رگههایی از طنز برای مخاطبان جذابیتهایی را بوجود آورده بود، اما به طور کل استفاده بیش از حد از عناصر بیربط بیمعنایی را به اثر میبخشد که شاید کمتر بتوان ویژگی و عنوان تئاتر را برایش متصور شد.
تئاتر با طعم پاپکرن
از دیگر اجراهای شب گذشته سیوششمین جشنواره تئاتر فجر نمایش مشترک ایران و فرانسه «تنهایی پرهیاهو» کاری از افشین غفاریان بود که با برداشتی آزاد از رمانی با عنوان «تنهایی پرهیاهو» اثر بهومیل هرابال عشق میان انسان، کتاب و ماشین پاپکورن را به نمایش گذاشت.
نمایش «تنهایی پرهیاهو» که به ارزش و جایگاه ماشین در زندگی انسان مدرن اشاره دارد با حضور انبوهی از مخاطبان تئاتر در تماشاخانه ایرانشهر به اجرا در آمد اما در قالب حرکت – تئاتر نتوانست مفهوم اصلی نمایش را به مخاطب القا کند و در واقع در انتقال مفهوم اثر عقیم ماند.
اگرچه در میانه اجرا به این نکته اشاره شد که انسان مدرن در فضایی خشک، بیروح و کثیف تنها به خمیر کردن کتابها مشغول است و در کنار موشها زندگی خود را میگذراند، با این حال مخاطبانی که از مضمون نمایش اطلاعی نداشتند و به دنبال دریافت و ادراک پیامی والا از کانال تئاتر به تماشای «تنهایی پر هیاهو» نشسته بودند، پس از 70 دقیقه با سردرگمی سالن را ترک کردند.
با اینکه حذف کلمات و خمیرشدن اندیشه به وسیله انسان از مفاهیم این اثر نمایشی بود اما گویا بازیگر و کارگردان اثر که ایرانی است و ملیت فرانسوی دارد بیشتر شیفته حرکات موزون خود شده تا پرداختن به فهوای اندیشهای که باید در کار لحاظ میشد و همین امر هم او را در ایجاد ارتباط با مخاطب مهار کرد.
اگرچه مدیران و برگزارکنندگان جشنواره از آثار بخش بینالملل دفاع جانانهای دارند اما برای برگزاری یک رویداد بینالمللی نیاز به آثاری است که بتواند زمینههای مختلف جریان روز نمایشی را به مخاطبان منتقل کند و بر همین اساس این اثر در چارچوب یک کار کلاسیک یا در حد یک کار پایان نامه بازیگری دانشجوی رشته تئاتر به حساب میآید و از استانداردهای لازم برخوردار نیست.
مهاجرت به کانادا و تاثیرگذاری بر مخاطب
دیگر نمایش روی صحنه رفته دیشب نمایش گروه مشهدی بود که با عنوان «سندرم پای بیقرار» نوشته علی حاتمی نژاد و رئوف دشتی به کارگردانی عبدالله برجسته توانست رضایت نسبی مخاطبان را به عنوان اثری مستند جذب کند.
نمایش «سندرم پای بیقرار» اثری با موضوع مهاجران غیرقانونی به استرالیا بود که بهلحاظ حسی روی مخاطبان تاثیرگذاری بسیار زیادی داشت.
این نمایش به واسطه نوع اجرایش توجه حاضران در سالن چهارسو را به خود جلب کرد به طوریکه مخاطبان با به پایان رسیدن اجرا دقایقی را ایستادند و گروه نمایشی را تشویق کردند.
انتهای پیام/