صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حسین شریعتمداری*

دیفتری بهتر است...!

مشکل امروز جوانان و سایر مردم زندگی ‌اشرافی برخی از مسئولان است و فاصله‌ای پر‌ناشدنی که با توده‌های ملت، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف گرفته‌اند.
کد خبر : 249616

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، مدرسه «کامیونیتی» که به مدرسه آمریکایی نیز شهرت داشت، با مساحتی بیش از ده هزار متر مربع در مرکز تهران - خیابان مریضخانه، شمال خیابان مجاهدین (ژاله سابق)- واقع شده بود. این مدرسه را میسیونرهای آمریکایی مقیم تهران در سال 1830 میلادی- 1208 شمسی- تاسیس کرده بودند. این مدرسه که در آغاز به دانش‌آموزان آمریکایی و اروپایی که والدینشان در ایران ماموریت داشتند اختصاص یافته بود، به تدریج و از اوایل دهه 30 به مدرسه‌ای برای فرزندان رجال و اقشار مرفه ایرانی تبدیل شده بود. مدرسه کامیونیتی در سال1357، سال پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک به 300 تن از دانش‌آموزان را که از فرزندان همان قشر مرفه بودند در خود جای داده بود.
در سال 1358 شهید رجائی مشاور وزیر آموزش و پرورش در دولت موقت بود و آقای اصغر نوروزی، رئیس‌منطقه 12 آموزش و پرورش بود که مدرسه کامیونیتی در آن منطقه قرار داشت. نوروزی با استناد به مالکیت مدرسه که متعلق به دولت بود، اختصاص مدرسه‌ای با مساحت بیش از 10 هزار متر به حدود 300 دانش‌آموز از اقشار مرفه را در مقایسه با سایر مدارس دولتی که انبوهی از دانش‌آموزان را در فضایی کوچک جای داده بودند، ناعادلانه دانسته و خواستار انضمام آن به سایر مدارس دولتی شد. این تصمیم مخالفت شدید والدین و برخی از مسئولان وقت را به دنبال داشت و نهایتا قرار شد در جلسه‌ای با حضور شهید رجائی، اصغر نوروزی و جمعی از والدین دانش‌آموزان در این‌باره تصمیم‌گیری شود. در آن جلسه که برخی از سران نهضت‌آزادی نیز حضور داشتند، یکی از والدین که به نمایندگی از بقیه سخن می‌گفت، اظهار داشت؛ اگرچه امتیازات و امکانات این مدرسه بسیار بیشتر از سایر مدارس دولتی است ولی باید توجه داشته باشید که ما در اینجا دکتر و مهندس تربیت می‌کنیم که در خدمت مردم و از جمله همین دانش‌آموزان کم بضاعت قرار می‌گیرند! در این هنگام شهید رجائی پاسخی داد که برای همیشه در لوح تاریخ ایران اسلامی باقی خواهد ماند، اگرچه این روزها برخی از مسئولان از آن فاصله فراوانی گرفته‌اند. آن شهید بزرگوار گفت: اگر فرزندان این مرز و بوم از دیفتری و حناق بمیرند، بهتر است تا از عقده بمیرند و ناچار باشند در نظام اسلامی این فاصله طبقاتی را تحمل کنند! این مدرسه متعلق به دولت است و باید همه اقشار ملت از آن بهره ببرند، ضمن آنکه چه کسی گفته است فقط فرزندان شما استعداد دکتر و مهندس شدن را دارند و دانش‌آموزان محروم و مستضعف از این استعداد بی‌بهره هستند؟! کلام شهید رجائی که از ژرفای دل محروم‌نواز و عدالت‌خواه او بیرون آمده و بر زبانش نشسته بود، فصل‌الخطاب بود و... مدرسه آمریکایی کامیونیتی باز‌پس گرفته شد.
دیروز آقای دکتر روحانی در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی گفت: «مشکلی که امروز با آن مواجه هستیم، فاصله ما مسئولان با نسل جوان است. امروز آن‌طوری که ما فکر می‌کنیم، با آنچه که جوانان فکر می‌کنند، متفاوت است. امروز نگاه جوانان به دنیا و زندگی با نگاه ما فرق می‌کند و این ‌اشکال اساسی است»!
تاکید رئیس‌جمهور محترم بر تفاوت سبک زندگی جوانان با مسئولان، نشان می‌دهد که منظور ایشان از «فاصله مسئولان با نسل جوان» فاصله طبقاتی و تفاوت برخورداری از امکانات مالی و معیشتی نیست! که باید- با عرض پوزش- این بخش از اظهارات آقای روحانی را اینگونه تصحیح کرد که؛ مشکل امروز فاصله طبقاتی مسئولان- البته برخی از آنان-با توده‌های مردم و از جمله «نسل جوان» است و نه تفاوت و فاصله اندیشه و نوع و سبک زندگی!
یکی از مشکلات مشترک آقای روحانی با آقای احمدی‌نژاد این بوده و هست که فراموش کرده‌اند وظیفه اصلی ایشان اداره قوه مجریه است و نه نظریه‌پردازی ایدئولوژیک! اظهار نظر درباره سبک زندگی و تفاوت خواسته نسل‌ها بر عهده کارشناسان و صاحبنظران این عرصه است و رئیس‌جمهور باید به امور مربوط به حوزه مسئولیت خویش بپردازد و امکانات و ظرفیت‌های نظام را با پرداختن به اموری که در حوزه مسئولیت ایشان نیست هدر ندهد و یا -خدای نخواسته - با پیش‌کشیدن اینگونه مسائل خود را از توضیح درباره وظایفی که رئیس‌قوه مجریه بر عهده دارد، بی‌نیاز نداند!
می‌گویند یکی از نامزدهای ریاست جمهوری در نطق انتخاباتی خود خطاب به مردم می‌گفت؛ اگر من رئیس‌جمهور شوم با امپریالیسم، سوسیالیسم، آنارشیسم، فاشیسم، ایده‌آلیسم، مارکسیسم و... به شدت مقابله می‌کنم! در این هنگام پیرمردی از میان جمعیت برخاست و در حالی که از درد به خود می‌پیچید گفت من که از این همه ایسم چیزی نفهمیدم. کاش برای روماتیسم بنده هم فکری می‌کردید!
آقای رئیس‌جمهور! کاش توضیح می‌دادید جوانان مورد نظر جنابعالی در سخنان دیروزتان چه کسانی هستند؟! آیا خیل انبوه جوانانی را می‌فرمایید که مانند بسیاری دیگر از اقشار مردم از بیکاری، تورم، گرانی لجام گسیخته کالا و خدمات ضروری، نداشتن مسکن، گرانی اجاره‌بها و... رنج می‌برند و در همان حال برخی از مسئولان را می‌بینند که در خانه‌های چند ده میلیارد تومانی زندگی می‌کنند، حقوق‌های نجومی می‌گیرند، خودروهای لوکس و گران‌قیمت سوار می‌شوند و...؟! و یا فرزندان برخی از حرامخواران که به قول رهبر معظم انقلاب مست ثروت و غرورند و سوار بر ماشین‌های آنچنانی در خیابان‌ها جولان می‌دهند و...؟!
و البته هنوز هیچ مسئولی از آنان نپرسیده است که از کجا آورده‌اند؟!
مشکل امروز جوانان و سایر مردم زندگی ‌اشرافی برخی از مسئولان است و فاصله‌ای پر‌ناشدنی که با توده‌های ملت، مخصوصا اقشار محروم و مستضعف گرفته‌اند. و باز هم به قول رهبر معظم انقلاب؛ «جلوی ‌اشرافی‌گری باید گرفته بشود، ‌اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی ‌اشرافی‌گری در قله‌های جامعه به وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه. آن وقت شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی می‌خواهد پسرش را داماد کند و یا دخترش را عروس کند، یا فرض کنید میهمانی بگیرد، مجبور است به سبک ‌اشرافی حرکت بکند... رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که می‌دهند باید ضد این جهت ‌اشرافی‌گری باشد. کما اینکه اسلام اینجوری است.»
از حضرت امیر علیه‌السلام است که هرجا ثروت انبوهی است در کنارش حق ضایع شده‌ای وجود دارد و اینگونه بود که امام راحلمان رضوان‌الله‌تعالی علیه، می‌فرمود؛ «روحانیت‌متعهد، به خون سرمایه‌داران زالو‌صفت تشنه است.»
درباره سخنان دیروز رئیس‌جمهور محترم گفتنی‌های دیگری نیز هست که به بعد موکول می‌کنیم.
منبع: کیهان


انتهای پیام/

ارسال نظر